#سوتی😁
سلام این خاطره وسوتی که تعریف میکنم؛ برای زمان اوایل اشناییمون هست؛ اینم بگم همسری با پدر ومادرم فامیله؛ (من بیشتر فامیلهای دور ونزدیک اقا رو برای احترام عمو صدا میکنم)؛
خلاصه برادرشوهرام و خواهر شوهرام و شوهراشون برای خاستگاری که اومدن ؛ موقع چایی بردن شد ؛ منم اول به اقایون تعارف میکردم با کلی خجالت وبه اقایی که رسیدم طبق معمول همیشه به اول ( اسم شوهرم ) عمو اضافه کردم و تعارف کردم؛ اول همه خودشدن رو به زور نگه داشتن تا نخندن؛ بعد برادرشوهرم گفت دندانهای ما سفیده (قند یادم رفته بود ببرم) دوباره تعارف کردم به اقایی رسیدم دوباره تکرار کردم عمو (اسم شوهرم) بفرمایید 😅😁😁😊😊😊 ایندفعه دیگه کل جمع ترکیدن از خنده؛
تو دوران نامزدی وعقد همش اقایی به شوخی میگف اماده باش عمو میاد بریم بیرون؛ عمو جون لباس گرم بر دار سرما نخوری؛ به عمو یه بوس بده؛ 😃😃😃😃البته ناگفته نمونه الان از همون عمو (اقایی) یه پسرو یه دختر گل دارم ☺️☺️☺️⠀ @asshgjj
┗━━━🥀🍃━━━┛ 🌸