eitaa logo
کانون فرهنگی امامزاده حسین(ع)
173 دنبال‌کننده
554 عکس
87 ویدیو
3 فایل
السلام علیک یا صاحب الزّمان
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ لَمْ يُبَايِعْ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى اَلْبَيْعَةِ ثَمَناً عمرو عاص با معاويه بيعت نكرد مگر آن كه شرط‍‌ كرد تا براى بيعت، بهايى (حكومت مصر) دريافت دارد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در بخش سوم اين خطبه، امام(عليه السّلام) ضمن اشاره به ماجراى رسواى معاملۀ عمرو عاص با معاويه، بر سر بيعت كردن با او و نتيجۀ آن مى‌فرمايد: سپس مسلمانان را به آماده شدن براى پيكار با پيمان شكنان دعوت مى‌كند. مى‌فرمايد: «او (با معاويه) بيعت نكرد تا اين كه بر او شرط كرد كه در برابر آن، بهايى دريافت كند.» مورّخان، آورده‌اند كه امام(عليه السّلام) بعد از پيروزى در جنگ جمل، وارد كوفه شد و آن را مقرّ حكومت خود قرار داد و جرير بن عبدالله بجلى را براى گرفتن بيعت از معاويه، به شام فرستاد. معاويه كه مايل نبود با امام(عليه السّلام) بيعت كند، در اين باره، به مشورت پرداخت. برادرش، عتبة بن ابى سفيان، به او گفت: «در اين كار، از عمرو عاص كمك بگير! چرا كه مى‌دانى مردى است بسيار هوشمند و صاحب نظر. ولى او، كسى بود كه زير بار حكم عثمان در حيات او نرفت و طبيعى است كه تسليم تو نخواهد شد، مگر اين كه بهاى قابل ملاحظه‌اى براى او قرار دهى كه دين خود را به تو بفروشد و اين كار را خواهد كرد، چرا كه او مرد دنيا پرستى است». معاويه، نامه‌اى براى عمرو عاص نوشت و از وى در اين باره كمك خواست و او را به شام دعوت كرد. عمرو، در اين باره، با فرزندانش به مشورت پرداخت. يكى از فرزندان او به نام عبدالله، او را از دخالت در اين گونه كارها و حاشيه نشينى معاويه بر حذر داشت، ولى فرزند ديگرش به نام محمد، او را تشويق كرد كه به شام رود و به معاويه ملحق شود. پس از ورود عمرو بن عاص به شام، معاويه، در مجلسى به او چنين گفت: «يا أبا عبد اللّه! أدعوك الى الجهاد هذا الرّجل الّذى عصى اللّه و شقّ‌ عصى المسلمين و قتل الخليفة و أظهر الفتنة و فرّق الجماعة و قطع الرّحم»! اى ابا عبد اللّه (كينۀ عمرو بن عاص است) من، از تو دعوت مى‌كنم كه با اين مرد كه به نافرمانى خدا برخاسته و وحدت مسلمانان را به اختلاف مبدل كرده و خليفه را كشته و فتنه را آشكار ساخته و جمع مردم را به پراكندگى كشانده و قطع رحم كرده است، پيكار كنى.» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : فَلاَ ظَفِرَتْ يَدُ اَلْبَائِعِ وَ خَزِيَتْ أَمَانَةُ اَلْمُبْتَاعِ كه در اين معاملۀ شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزى نرسد و سرمايۀ خريدار به رسوايى كشانده شود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮به هر حال، امام(عليه السّلام) در ادامۀ اين سخن مى‌فرمايد: «در اين معاملۀ شوم، دست فروشنده به پيروزى نرسد! و سرمايۀ خريدار، به رسوايى منتهى شود! در حقيقت، اين سخن، نفرينى است بر ضد اين خريدار و اين فروشنده. درست است كه معاويه، به گفتۀ خود عمل كرد و حكومت مصر را به او سپرد، ولى اين حكومت، چند سالى بيشتر دوام پيدا نكرد و اجل، به عمرو بن عاص مهلت نداد. به علاوه، سخنانى كه از او، در پايان عمر نقل شده، نشان مى‌دهد كه از پايان كار خود بيمناك بود و آن رضايت باطنى و درونى كه لازمۀ پيروزى است، هرگز نصيب او نشد. و نيز معاويه اگر چه با اين كار خود، پايه‌هاى حكومتش را محكم كرد، ولى مى‌دانيم سرانجام، اين حكومت، به رسوايى كشيد. تمام چهره‌هاى محبوب صحابه، از مهاجران و انصار و افراد خوشنام و پرهيزكار، از اطراف او پراكنده شدند و بازماندگان دشمنان اسلام و سردمداران جاهليت عرب، اطراف او را گرفتند و حكومت خودكامه‌اى كه پايه‌هايش بر قتل و ارعاب و تهديد و هتك محرمات استوار بود، براى او باقى ماند. اين احتمال نيز وجود دارد كه جملۀ بالا، نفرين نباشد، بلكه جملۀ خبريه باشد، يعنى، اشاره به اين واقعيت است كه فروختن دين به دنيا، هرگز، قرين با پيروزى نيست، هم فروشنده زيان مى‌كند و هم خريدار رسوا مى‌شود، به اين مطلب، در آيات قرآن اشاره شده است، آنجا كه مى‌فرمايد: «أُولٰئِكَ‌ اَلَّذِينَ‌ اِشْتَرَوُا اَلضَّلاٰلَةَ‌» «بِالْهُدىٰ‌ فَمٰا رَبِحَتْ‌ تِجٰارَتُهُمْ‌» ، آنها، كسانى هستند كه هدايت را به گمراهى فروختند و اين تجارت آنها، سودى نداده و هدايت نيافتند.» و در جايى ديگر مى‌فرمايد: « «أُولٰئِكَ‌ اَلَّذِينَ‌ اِشْتَرَوُا اَلْحَيٰاةَ‌ اَلدُّنْيٰا بِالْآخِرَةِ‌ فَلاٰ يُخَفَّفُ‌ عَنْهُمُ‌ اَلْعَذٰابُ‌ وَ لاٰ هُمْ‌ يُنْصَرُونَ‌» ، آنها، كسانى هستند كه آخرت را به زندگى دنيا فروختند، از اين رو، عذاب آنان، تخفيف داده نمى‌شود و كسى آنان را يارى نخواهد كرد.» 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : فَخُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا وَ أَعِدُّوا لَهَا عُدَّتَهَا فَقَدْ شَبَّ لَظَاهَا وَ عَلاَ سَنَاهَا اى مردم كوفه! آمادۀ پيكار شويد و ساز و برگ جنگ فراهم آوريد، زيرا كه آتش جنگ زبانه كشيده و شعله‌هاى آن بالا گرفته است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در ادامۀ اين سخن امام(عليه السّلام) مى‌فرمايد: «اكنون كه چنين است و حاكمان شام، براى تحكيم پايه‌هاى قدرت خود، روى بلاد مسلمانان، بى‌رحمانه معامله مى‌كنند و رشوه‌هاى بسيار به هم مى‌دهند، شما آماده پيكار شويد و ساز و برگ جنگ را فراهم سازيد! كه (با اين اعمال حاكمان شام) آتش جنگ زبانه كشيده و شعله‌هاى آن بالا گرفته است. اين تعبير، نشان مى‌دهد كه امام، تمام راه‌هاى مسالمت آميز را براى پايان دادن به مخالفت نفاق افكنان، مخصوصا، حاكمان شام به كار گرفته بود و چون هيچ كدام سودى نبخشيد و روز به روز توطئه‌ها شديدتر و پيچيده‌تر مى‌شد، دستور آماده شدن براى جنگ داد، چرا كه شعله‌هاى آن از سوى دشمن، بالا گرفته بود و نشانه‌هاى آن نمايان گشته بود. تاريخ اسلام نيز گواهى مى‌دهد كه دشمنان امام و گروه نفاق افكن، به سرعت، خود را براى جنگ آماده مى‌كردند و نامه‌هايى كه براى طلحه و زبير و ديگران نوشتند، نيز گواه اين معنا است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۶[و من خطبة له عليه‌السلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثم يصف حاله قبل البيعة له] : وَ اِسْتَشْعِرُوا اَلصَّبْرَ فَإِنَّهُ أَدْعَى إِلَى اَلنَّصْرِ صبر و استقامت را شعار خويش سازيد، كه پيروزى مى‌آورد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮امام (عليه‌السّلام) به دنبال فرمان آمادگى براى جهاد، صبر و استقامت در جنگ را توصيه مى‌كنند، كه شعار پيكار قرار گيرد. اين عبارت را به شكل استعاره به كار برده‌اند، يعنى چنان كه لباس زيرين همواره بدن را فرا مى‌گيرد و مى‌پوشاند، صبر در جنگ هم بايد ملازم و همراه جهادگر باشد. ممكن است واژه «استشعار» در فرموده آن بزرگوار به معناى علامت و نشانه باشد، يعنى نشانه بارز شما در جنگ بايد صبر و شكيبايى باشد. احتمال سوّمى هم در معناى «استشعار» داده‌اند و آن اين كه اين كلمه از «شعور» بمعنى فهم گرفته شده باشد يعنى فهم و درك شما بايد در جنگ صبر و تحمّل باشد. ولى دانشمندان علم اشتقاق، شعار به معنى علامت را مشتق از شعور نمى‌دانند. سپس امام (عليه‌السّلام) صبر را برترين عامل پيروزى دانسته‌اند. اين گفتۀ حضرت نتيجه است براى كسانى كه شكيبايى را شعار خود قرار دهند. حال اگر شعار را به معنى همان لباس زيرين بگيريم مقصود حضرت از عبارت روشن است و معناى فرموده آن بزرگوار اين است كه صبر را بر خود لازم بدانيد و بوضوح معلوم است كه صبر و شكيبايى از نيرومندترين اسباب پيروزى است. و اگر «استشعار» را به معناى علامت بگيريم، منظور حضرت اين خواهد بود كه شما شكيبايى را نشانه بارز خود در جنگ قرار دهيد، و هر گروهى كه نشانۀ بارز آنها صبر باشد، و دشمن هم اين را بداند تصوّر خصم از اين علامت، موجب ضعف روحيه‌اش مى‌شود و در اراده‌اش تزلزل ايجاد مى‌گردد. از طرفى اين علامت براى كسانى كه شعارشان صبر و شكيبايى باشد غلبه‌آور و پيروزى آفرين است هر چند نوعى تلقين ذهنى باشد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ اَلْجَنَّةِ پس از ستايش پروردگار، جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين جمله‌هاى كوتاه كه در نخستين فراز اين خطبه آمده است فلسفه جهاد و آثار پر بركت آن در پنج جمله پر معنا بيان گرديده و سپس آثار شوم ترك جهاد، در هفت جملۀ ديگر تشريح شده است. در نخستين جمله در بارۀ اهميّت جهاد مى‌فرمايد: «امّا بعد (از حمد و ثناى الهى)، جهاد درى از درهاى بهشت است. بديهى است براى وصول به رحمت و رضوان خداوند و بهشت برين، اسباب مختلفى وجود دارد كه در احاديث، به عنوان «درهاى بهشت» معرفى شده كه يكى از مهم‌ترين آنها، جهاد است. به همين دليل، در حديثى از امام صادق(عليه السّلام) مى‌خوانيم كه پيغمبر فرمودند: «للجنّة باب يقال له: «باب المجاهدين». يمضون اليه فاذا هو مفتوح و هم متقلّدون بسيوفهم، و الجمع فى الموقف، و الملائكة ترحّب بهم. بهشت، درى دارد به نام «باب المجاهدين» كه آنان، به سوى آن حركت مى‌كنند و در را در برابر خود باز مى‌بينند در حالى كه شمشيرها را به كمر بسته‌اند. اين، در حالى است كه ساير مردم، در موقف حساب ايستاده‌اند و در انتظار حساب‌اند، (امّا مجاهدان، بدون حساب، به سوى بهشت مى‌روند و در آستانه بهشت)، فرشتگان، به آنان تبريك مى‌گويند». مى‌دانيم كه جهاد در اسلام، دو شعبه دارد: جهاد با دشمن بيرون و جهاد با نفس اماره. نخستين جهاد را، «جهاد اصغر» و دومى را «جهاد اكبر» مى‌گويند، امّا هر دو، درى از درهاى بهشت محسوب مى‌شود. بدون جهاد اكبر، كسى، به لقاءالله نمى‌رسد و بدون جهاد اصغر، سر بلندى در دنيا و آخرت، حاصل نمى‌گردد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَتَحَهُ اَللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ كه خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در دومين جمله مى‌فرمايد: «خداوند، آن در را به روى دوستان خاصّ‌ خود گشوده است.» درست است كه جهاد با دشمن برون و درون، وظيفۀ همۀ مسلمانان است، ولى تنها، اولياى خاصّ‌ الهى مى‌توانند اين دو طريق را با نيّت خالص و تا آخرين مرحله، بپيمايند و ديگران گاه با نياتى آلوده و انتظار غنيمت و يا كسب نام و شهرت و يا امثال آن، در اين ميدان گام مى‌نهند و تا آخرين مرحله پيش نمى‌روند. تنها، خاصّان اولياءالله هستند كه جهاد را، با خلوص نيّت، تا آخرين مرحله پيش مى‌برند. آنها هستند كه در برابر تمام مشكلات جهاد اكبر و اصغر، شكيبايى به خرج مى‌دهند و در برابر تمام شدائد اين راه، مى‌ايستند و شياطين جن و انس را با پايمردى خود، به زانو در مى‌آورند. بنا بر اين، جاى اين اشكال كه «چرا امام فرموده است: خداوند، باب جهاد را به روى خاصّان اوليائش گشوده، در حالى كه مى‌دانيم وظيفۀ همۀ مسلمانان است‌؟ باقى نمى‌ماند». از اين جمله، اين نكته نيز استفاده مى‌شود كه اگر كسى از عهدۀ جهاد اكبر و اصغر، هر دو، به خوبى برآيد از خاصّان اولياءالله خواهد بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ هُوَ لِبَاسُ اَلتَّقْوَى وَ دِرْعُ اَللَّهِ اَلْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ اَلْوَثِيقَةُ جهاد، لباس تقوا، و زره محكم، و سپر مطمئن خداوند است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در سومين و چهارمين و پنجمين توصيف دربارۀ جهاد، مى‌فرمايد: «و آن، لباس تقوا، زره محكم خداوند و سپر مطمئن او است. مى‌دانيم لباس، هم مايۀ زينت و زيبايى انسان است و هم حافظ بدن او از گرما و سرما و آفات ديگرى كه در صورت عريان بودن بر بدن او وارد مى‌شود. جهاد نيز مايۀ آبرو و عزّت و سربلندى اقوام و ملّت‌ها و پيشگيرى از انواع آفات است همان گونه كه در ادامۀ اين خطبه، با تعبير ديگرى بيان شده است. اندام برهنه، زشت و بدن نما و كاملا آسيب پذير است. قوم و ملّتى كه جهاد را ترك كنند، ذليل و سر به زير و آسيب پذير خواهند بود. امّا چرا «لباس» در اينجا، به «تقوا» اضافه شده‌؟ ممكن است از اين نظر باشد كه حفظ اصول تقوا، بدون امنيت ممكن نيست، همان گونه كه امنيت، بدون جهاد حاصل نمى‌شود. اين احتمال نيز در تفسير جملۀ بالا وجود دارد كه اشاره به آيۀ ۲۶، سورۀ اعراف، دارد كه بعد از ذكر لباس ظاهر به عنوان يك نعمت الهى مى‌فرمايد: «وَ لِبٰاسُ‌ اَلتَّقْوىٰ‌ ذٰلِكَ‌ خَيْرٌ» ، لباس تقوا از لباس ظاهر هم بهتر و كارسازتر است. بنا بر اين، منظور اين است كه لباس تقوا كه در قرآن به آن اشاره شده، مصداق كاملش همان جهاد است كه از تمام جوانب، جامعه را در امن و امان قرار مى‌دهد، و مايۀ حسن و زيبايى است. حضرت، در جملۀ بعد، جهاد را به «زره محكم» و در جمله سوم، به «سپر مطمئن» تشبيه كرده است كه هر دو، از وسائل دفاعى در جنگ است همان گونه كه در نبردهاى قديم، كسانى كه زره در تن و سپر در دست نداشتند از ضربات دشمن در امان نبودند، قوم و ملّتى كه جهاد را ترك كند در برابر ضربات دشمن بسيار ناتوان و آسيب پذير خواهد بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اَللَّهُ ثَوْبَ اَلذُّلِّ وَ شَمِلَهُ اَلْبَلاَءُ كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلّت و خوارى بر او مى‌پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى‌شود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام به جنبه‌هاى منفى ترك جهاد پرداخته و به هفت نكته، در عبارات كوتاه و پر معنا، اشاره مى‌فرمايد كه هر كدام از آنها، اشاره به يكى از پيامدهاى منفى جهاد دارد: نخست اين كه هر كس، آن را از روى بى‌اعتنايى ترك گويد، خداوند لباس ذلّت و خوارى بر تنش مى‌پوشاند. (و همان گونه كه لباس، بر تمام بدن احاطه مى‌كند، ذلّت و خوارى، تمام زندگى او را فرا مى‌گيرد). تعبير به «رغبة عنه» اشاره به اين است كه افرادى، بر اثر عذر و ناتوانى و بيمارى و نقص عضو، قادر به جهاد نيستند، از اين حكم مستثنايند، همان گونه كه در آيات قرآن نيز به آن اشاره شده است. ‮دوم اين كه: بلا، از هر سو، او را احاطه مى‌كند. چرا كه چنين شخص يا جامعه‌اى، به خانه يا شهر بى‌دفايى مى‌ماند كه حيوانات درنده و موجودات موذى، از هر سو، به آن هجوم مى‌آورند و براحتى در آن وارد مى‌شوند. آرى، ديوار پولادين جهاد است كه جلو اين گونه بلاها را مى‌گيرد و انسان هاى درنده‌خو و موذى را، دور مى‌سازد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ دُيِّثَ بِالصَّغَارِ وَ اَلْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ و كوچك و ذليل مى‌گردد، دل او در پردۀ گمراهى مانده 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سوم اين كه: «چنين كسى، گرفتار حقارت و پستى مى‌گردد». چرا حقير و پست نشود، در حالى كه سرمايۀ عظمت و سربلندى، يعنى جهاد را، از كف داده و تهى دست باقى مانده است‌؟ درست است كه اين جمله، با جمله نخست، قريب المعنى است، ولى تفاوت ظريفى با آن دارد. در آنجا، سخن از ذلّت است و در اينجا، سخن از حقارت و پستى. اين دو مفهوم، مختلفند ولى لازم و ملزوم هم. ‮چهارمين مصيبتى كه دامن ترك كنندۀ جهاد را مى‌گيرد اين است كه «عقل و فهم او تباه مى‌‌شود». افراد ضعيف و ناتوان و مغلوب و شكست خورده، دائما، گرفتار توهّم‌اند و ارزيابى واقعيات، آن چنان كه هست براى آنها مشكل است. وحشت از دشمن، سبب مى‌شود كه گرفتار كابوسى از تخيّلات هولناك گردند، يا اين كه براى پيروزى، دست به دامن خرافات بزنند و به جاى جست و جوى پيروزى در سايه شمشيرها در ميدان نبرد، مثلا به ساحران و جادوگران پناه ببرند. اين طور افراد، در طول تاريخ، نمونه‌هاى متعددى دارد. روشن است كه تنها، افراد ضعيف و ناتوان، به اين امور خرافى پناه مى‌برند، ولى مجاهدان شجاع، از اين موهومات، بيگانه‌اند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ أُدِيلَ اَلْحَقُّ مِنْهُ، بِتَضْيِيعِ اَلْجِهَادِ وَ سِيمَ اَلْخَسْفَ وَ مُنِعَ اَلنَّصَفَ و حق از او روى مى‌گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮پنجم اين كه «به خاطر ضايع كردن جهاد، حق، از او گرفته مى‌شود »، چرا كه - همان گونه كه در ضرب المثل معروف آمده است - حق، گرفتنى است و نه دادنى. زورگويان جهانخوار و غاصبان طغيانگر هرگز حق را به صاحبان حق نسپرده‌اند، بلكه بايد قوى شد و حقّ‌ خويش را از چنگال آنها گرفت. در كلمات مبارك امام(عليه السّلام) در خطبۀ ۲۹ آمده است كه: (لا يدرك الحقّ‌ الاّ بالجدّ)، حق، جز با تلاش به دست نمى‌آيد. ششم اين كه: «چنين كسى، به راه محو و نابودى كشانده مى‌شود». با توجه به اين كه خسف و خسوف، به محو شدن نور ماه گفته مى‌شود و نيز فرو رفتن و ناپديد شدن در زمين، و «سيم» از مادّه «سوم» به معناى «دنبال چيزى حركت كردن» آمده است، مفهوم جمله، چنين مى‌شود كه تاركان جهاد، در واقع، در طريق محو و نابودى خويش گام برمى‌دارند و در طول تاريخ، كرارا، ديده شده كه اقوام و ملّت‌هايى بر اثر سستى در جهاد، خود و كشورشان از صفحۀ جهان محو شدند. هفتم اين كه «از عدالت محروم مى‌گردد، دليل اين معنا، روشن است، زيرا، طرفداران عدالت، غالبا، در اقليتند. اگر در اقليّت كمى نباشند، از نظر كيفيّت و قدرت، در اقليت هستند. به همين دليل، سلطه‌گران سود پرست، تا آنجا كه به اصطلاح، كاردشان ببرد، پيش مى‌روند و حقوق ملت‌هاى مظلوم را پايمال مى‌كنند و پيوسته بر مال و جاه و جلال خود مى‌افزايند. ملت‌هاى مظلوم و ستمديده، تنها، در سايۀ جهاد مى‌توانند عدالت اجتماعى را تحقّق بخشند و از فشار ظلم و ستم آنان برهند. به اين ترتيب، مى‌بينيم كه امام، در اين چند خط از خطبه، چه حقايق مهمى را دربارۀ آثار بزرگ جهاد در سرنوشت جوامع انسانى، بيان كرده و ترسيمى بسيار منطقى از مسألۀ جهاد و فلسفۀ آن را نشان داده است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : أَلاَ وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ لَيْلاً وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلاَناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اُغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ آگاه باشيد! من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت كردم و گفتم پيش از آن كه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد كنيد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين فراز از خطبۀ امام(عليه السّلام) بعد از ذكر آن مقدّمۀ كوتاه و بسيار پر معنا و پر محتوا، وارد ذى المقدمه مى‌شود و انگشت روى يك نمونۀ بارز از پيامدهاى شوم ترك جهاد گذارده، مى‌فرمايد: «آگاه باشيد! من شب و روز، پنهان و آشكار شما را به مبارزۀ با اين گروه (معاويه و حاكمان شام) فرا خواندم و گفتم پيش از آن كه آنها با شما نبرد كنند، با آنان بجنگيد. گفتم كه در طبيعت اين گروه ظالم و ستمگر، تجاوزگرى نهفته است و هر زمان كه فرصت پيدا كنند، از كشتن بى‌گناهان و اسير كردن زن و فرزند و غارت كردن اموالتان، دريغ نمى‌ورزند، پس عقل و شرع به شما اجازه مى‌دهد كه توطئه‌هاى آنها را در نطفه خفه كنيد و قدرت آنان را قبل از تهاجمشان در هم بشكنيد و آتش فتنه را بدين وسيله خاموش كنيد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا به خدا سوگند، هر ملّتى كه درون خانۀ خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس به استدلال مهم و روشنى در اين زمينه پرداخته و مى‌فرمايد: «به خدا سوگند! هر زمان، قوم و ملّتى، در درون خانه‌اش، مورد هجوم دشمن قرار گرفته، ذليل و خوار شده است». روشن است آنهايى كه در درون خانۀ خود، مورد تهاجم دشمن قرار مى‌گيرند، به آسانى روحيه خود را از دست مى‌دهند و احساس شكست مى‌كنند و همين امر، به شكست آنها مى‌انجامد. از سوى ديگر مهاجم، هيچ گاه رعايت حفظ مصالح خانه و كاشانه و شهر و ديار قومى را كه مورد هجوم واقع شده‌اند نمى‌كند، مى‌زند و مى‌كوبد و ويران مى‌كند و پيش مى‌آيد، ولى صاحب خانه ناچار است اين امور را رعايت كند، چرا كه سرمايه‌هاى او را تشكيل مى‌دهد و همين گونه ملاحظات، فعّاليت آنها را محدود مى‌كند و اى بسا منجر به شكست مى‌شود. هنگامى كه جمعيّتى در خانۀ خود مورد هجوم قرار مى‌گيرد، زن و فرزندان و كودكان در لابه‌لاى جنگجويان قرار مى‌گيرند. مهاجم، بى‌پروا خون مى‌ريزد و پيش مى‌آيد، ولى صاحب خانه، مجبور به رعايت مسائل انسانى مربوط به خويش است. اين امر نيز كار او را به كندى مى‌كشاند. مجموع اين امور و امورى ديگر، دليل بر شكست قومى است كه در خانه خود مورد تهاجم قرار گيرند. به همين دليل، در غزوات اسلامى، هميشه (جز در بعضى از موارد استثنايى كه شرايط خاصى وجود داشته، مانند جنگ احزاب) دستور داده مى‌شد كه جنگجويان، به خارج شهر و به استقبال دشمن بروند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir