eitaa logo
آستانِ مهر
6.4هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
63 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
آستانِ مهر
#صحیفه_سجادیه۹ سلسله درسهای شرح و تفسیر «صحیفه سجادیه» 💢موضوع: تعریف و اهمیت دعا در صحیفه سجا
22.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلسله درسهای شرح و تفسیر «صحیفه سجادیه» مقدمه (جلسه دهم) 🎙استاد: حسین شهامت 🔸موضوع: تاثیر دعا، دعاهای انبیاء و سخنی درباره ایام الله 🍃°•°🍃°•°🍃°•°🍃 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آستانِ مهر
#خاطرات‌من‌وامربمعروفام۱۷ وقتی رسیدم میدون آزادی خواستم از زیرگذر رد شم برم سمت تاکسی ها، داخل زیرگ
آقایون دوباره ادامه دادن و درباره باغهاشون صحبت کردن، سرنشین کنار راننده میگفت ما چند هکتار باغ داریم. تو ارومیه باغ سیب داریم ولی دولت همکاری نمیکنه مردم سیب ها رو میریزن دور و ...، گفت دولت خوبی نداریم و ... بعد دیگه اینجا دیدم از دولت بد گفت وارد شدم، گفتم نمی‌تونید سیب ها رو تبدیل ب چای سیب کنید؟ الان چای سیب خیلی مد شده و مردم میخرن. گفت خانم چی میگی؟ نمیشه و ... ، بعد آقای پشت سریش هم وارد بحث شد و گفت من دیدم اونجا کارخونه های آبمیوه هست و خیلی ب آبمیوه تبدیل میکنن و ...، دوباره این آقاهه گفت آره ولی باز زیاده خراب میشه میریزن دور😳 یعنی آب میوه ای ک تولید شده میریزن دور🤦‍♂ یعنی فقط میخواست الکی بهانه بیاره. گفتم میتونید ب چای سیب تبدیل کنید یا هرچیز دیگه ای، میتونید فرآوری کنید و محصول کل کشور رو تامین کنید. میتونید صادر کنید. گفت خانم این کارها رو دولت باید کنه. گفتم چند سال پیش یه جوان دهه هفتادی ( ک البته طلبه هم بود خدا خیرش بده) رفت کرمان و اونجا یه سری محصولات مثل گوجه و .. ب مقدار خیلی زیاد وجود داشت و همینطوری میریختن دور و خراب میشد. رفت اونجا از چندین خیّر در کل کشور کمک گرفت، بعد اومد با کمک مردم اون محصولات رو فرآوری کردن، مثلا گوجه ها رو ب رب تبدیل کردن و ... بعد فروختن ب استانهای مختلف کلی درآمد کسب کردن، دوباره با بخشی از درآمد دستگاههای جدید خریدن و باز فرآوری های بیشتر انجام دادن، طوری شد ک از شهرهای اطراف هم میومدن این روستاها برای کار. بعد یهویی این آقایی ک عقب نشسته بود گفت آره منم اون خبر رو دیدم، خب اون یک نمونه بود و فلان و ...🤦‍♂ گفتم خب اینجا هم باید خودشون فعال باشن و یه کاری بکنند. بعد اون آقای جلویی گفت خانم میدونی چرا آمریکا ابرقدرته؟ گفتم البته الان دیگه ابرقدرت نیست😅. دوباره حرفشو تکرار کرد و منم دوباره تکرار کردم ک البته الان دیگه ابرقدرت نیست😁 گفت چرا اینجوری میگی؟ گفتم خب الان آمریکا کلی بدهکاری داره ب بانکهای دنیا، از بس می‌ره تسلیحات نظامی میخره می‌ره این ور اون ور جنگ راه میندازه. حالا این وسط های حرفهامون این خانم کناری من همچنان کشف حجاب بود و سر نکرده بود، و همچنان مسخره میکرد حرفهای من رو و با آقای بغل دستیش صحبت میکرد مثلا ب من تیکه مینداخت.😐 من بدون توجه ب این رفتارها حرفهامو میزدم و اتفاقا همه شون هم خوب گوش میدادن و حتی گاهی متوجه میشدن، ولی باز برای اینکه قبول نکنند یه بحث دیگه میاوردن وسط و یه چیز دیگه میگفتن.😏 همین بحث آمریکا ک بود، ک اون آقای جلویی میگفت اینا رو از کجا میگی؟ این خانم کناریم مسخره میکرد می‌گفت لابد از صداسیمامون دیده! منم گفتم آقا الان برید توی یوتیوب ببینید فیلمهاش هست، الان مردم اونجا خیلی تظاهرات میکنن و اعتراض میکنن میگن چرا اینقدر از پولهای ما مالیات برمی‌دارید میدید تسلیحات جنگی می‌خرید میدید اسرائیل و جاهای دیگه. بعد اون وقت خیلی از مردمشون فقیر و بیکار شدن و ...😔😔 بعد همین آقای عقبی ادامه داد گفت من خودم هلند زندگی کردم چند سال، اونجا یه روز کار می‌کنی اندازه چند ماه اینجا پول درمیاری، گفتم خب عوضش اونجا مسکن و بیمه و خیلی چیزها ب شدت گرونه. گفتم بابت هر خرج پزشکی شون بعضی از اونایی ک خارج هستن پا میشن میان ایران کار پزشکی شون رو انجام میدن دوباره میرن خارج. دوباره مثال زدم براشون گفتم مثلا الان انگلیس معروفه ب اینکه مردمش بی ریخت ترین دندانهای دنیا رو دارن.☺☺ ✅ادامه دارد..... ✍ع. حسن زاده @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توتکرارنمیشوی_قسمت۳۹.mp3
28.8M
🎧 💞 خلاصه قسمت ۳۸ لیلیت غمگین بود ومنتظر! دست به دعا شد تا این عملیات حساس هم بگذره ولی دلشوره ش بی علت نبود نبرد خین برای غواص ها خطرناک شده بود تا برای سید مهدی اتفاقات خطرناکی رو رقم بزنه ....لیلیت تمام شب صلوات میفرستادتا دم دمای صبح که خوابش برد و خواب دید برف اومده و تسبیحش پاره شد ...😔 بلاخره خبرخوش پیروزی وآزادی خرمشهر اومد ولی ... نبیدی گفته بود باید صدقه بدی چون خواب برف دیدی...از احمدی درمورد سیدمهدی پرسید اون گفت اسمش تولیست شهدا وزخمی ها که نیست... عصراون روز وفایی و گروه غواص ها اومدن وفایی نمیدونست چجوری باخواهرتیموریان روبرو بشه وچی بش بگه؟تمام شب پیش وفایی انگارصدای سیدمهدی رو شنیده بود که توی آب کمک میخواست.... 😔 امشب باهم ادامه این داستان که به جای حساسش رسیده رو میشنویم 🍃💕🍃 🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهره‌پیوسته ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ تنهاکانال رسمی بانوان حرم https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
اما... اما عطر ، فضای جهان را پُر کرده است. درست ببویید تا حس کنید! این عطر، از ملکوتِ آسمان می‌آید یا به ملکوتِ آسمان می‌رود، نمی‌دانم اما این را می‌دانم که درهای دنیای ما، دیگر، بر همان پاشنه که می‌گردید، نمی‌گردد؛ چرا که سراسر جهان را خونباران کرده است... دیگر این آسیا نمی‌گردد مگر با خونِ من و شما، و خُرد نمی‌کند مگر استخوانِ ستمکاران را.... 📖 کتاب آتش بدون دود ✍ نادرابراهیمی https://eitaa.com/astanehmehr
Iran-Iran-Iran-Ragbare-Mosalsalha-SoftGozar.com.mp3
10.89M
ایران ایران ایران رگبار مسلسلها ✨هرشب باسرودهای زیبای دهه فجر ✨یادآوری روزها وشبهای اتقلاب 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/astanehmehr
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه وصف او را نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او فاطمه‌ی معصومه ╔═ ⚘═══⚘ ═╗ @astanehmehr ╚═ ⚘═══⚘ ═╝
💟 🔻قال الإمام المهدي عجل‌الله‌فرجه: 🔆إنَّ اللّه َ بَعَثَ مُحَمَّدا رَحمَةً لِلعالَمينَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ؛ 🔅خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند. 📚بحار الأنوار، ج ۵٣، ص ١٩۴ ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
💌برخورد با بدگويان   يكى از فرزندان عمربن خطاب كه در مدينه زندگى مى كرد امام كاظم عليه السلام را آزار مى داد و هر گاه به او مى رسيد بدگوئى مى كرد و اميرالمومنين عليه السلام را نيز مورد قرار مى داد. بعضى از ياران حضرت عرض كردند اجازه دهيد ما اين فاسق را بكشيم، اما امام عليه السلام به شدت آنها را نهى كردء و آدرس محل كار و مزرعه آن مرد را سوال كرد. گفته شد او در ناحيه اى از مركب خود پياده شد و نزد او نشست و بارويى گشاده با او صحبت كرد و خنديد. آنگاه سوال كرد: چقدر براى زراعت خود خرج كرده اى ؟ او در جواب گفت: صد دينار حضرت فرمود: اميد دارى چقدر سود نصيب تو گردد؟ گفت: علم غيب نمى دانم. حضرت فرمود: گفتم اميد دارى چه اندازه سود ببرى؟ گفت: اميداوارم دويست دينار سود ببرم. امام عليه السلام كيسه اى به او داد كه سيصد دينار در آن بود فرمود: زراعت هم مال خودت باشد و خداوند آنچه اميد دارى نصيب مى كند. آن مرد سر امام عليه السلام را بوسيد و از او خواست كه از خطايش در گذرد. امام عليه السلام بر او لبخندى زد و بازگشت. وقتى امام عليه السلام به مسجد رفت آن مرد را ديد كه نشسته است، وقتى چشمش به امام عليه السلام افتاد گفت: اللّه اعلم حيث يجعل رسالته خداوند داناتر است كه رسالتش را در چه كسى قرار دهد. اصحاب آن حضرت پرسيدند قضيه چيست ؟ امام عليه السلام فرمود شما چيز ديگرى مى گفتند حال شنيدند الان چه گفت؟ وقتى امام عليه السلام به منزل خود رفت به يارانش كه از اوخواسته بودند اجازه دهد آن مرد را بكشند فرمود: كداميك بهتر بود آنچه شما مى خواستيد انجام دهيد يا آنچه من مى خواستم انجام دهم ؟ من با مبلغى او را اصلاح كردم و با اين شر او را از خود دور كردم. 📚  بحارالانوار، ج 48، ص 102 و 103 @astanehmehr