#خاطراتمامان۴۱
#نامگذاریدوقلوها
عجب روزی شده بود.من و احسان و بچه هامون تو بیمارستان، احساس کردم چقدر یهو بزرگ شدیم.
چقدر دلم برای محمدجواد جانم تنگ شده بود.بچه مظلومم که شیر مادرشو بخاطر این بچه ها قطع کرده بودم.کوچولوی لاغر من. شیرخشک هم گوشت به تنش نمیکرد.حس میکردم بچه های جدیدم از محمدجواد درشت ترن😩
خدایا حالا اسمشون رو چی بزاریم.از بس شوک شده بودیم یادمون نمی اومد چه اسمهایی کاندید کرده بودیم. خلاصه رو به پدرشوهرم کردم و گفتم بابا یادتونه اون دوهفتصدو برام ریختین؟
بالبخند گفت:آره چطور؟
گفتم خیلی بهم چسبید میشه اجازه بدین اسم شمارو رو پسرمون بزاریم انشالله همیشه زنده و برقرار باشید😊
احسان باتعجب نگام میکرد و از زیرکی من خوشش اومد.آخه محمدرضا با محمدجواد خیلی جور در می اومد باید این کلکو میزدم یه تیر دو نشون. هم اسم دلخواه رو میقاپیدم هم با طرز بیان کردنم کسی دیگه نه نمی اورد.
احسان لبخند میزد و مشخص بود دوس داره بچه تپلمون محمدرضا باشه.
و اماااااا
مادرشوهر که اینو شنید گفت:اسم دخترتون رو چی میزارین؟
مامانم که حس کرد ماجرا داره به این سمت کشیده میشه که اسم مادرشوهرم زورچپون اسم نوزادمون بشه برای جلوگیری از فیروزه شدن دختر تپلم گفت: من میدونم اقا احسان اسم دخترشو گذاشته بود مبینا
احسان لبخند زد و همه دست زدند و گفتند مبارکه
مادرشوهرم باتعجب رو به مادرم گفت چطور شکل اسم شما دراومده؟
مامان گفت من مینا هستم چه ربطی به مبینا داره ننه عزیز😉
مادرشوهرم گفت نوه های من منو مادرجون صدا میکنن ننه عزیز خودتی
بابا یهو وسط مکالمش با حاج اقا پدرشوهرم و با نیش تا بناگوش بازش برگشت و گفت: بچه های مژده خانوم که ترکی حرف میزنن بچه پریسا خانم هم که هنوز حرف نیومده کدومشون مادرجون میگه
حرف بابا کنایه بود در حالیکه من میدونستم بابام جدی پرسیده بود.بیهوا مثل همیشه
حاج خانم مادرشوهرم گفت باز خوبه این دفعه بچه ها شکل شما نشدند حمیدآقا. الحمدلله
مامان که از تبدیل اسم دختر کیفور کیفور بود چیزی نمیگفت و فقط لذت میبرد. بابا گفت خداروشکر ایندفعه خیلی شکل شمان😄تبریک میگم مخصوصا مبینا خانم که انقد تپل از اب درومده😂
امان از این کلکلها
تو لذت بردنامون غرق بودیم که شوک شدم.در نهایت ناباوری یکی اومده بود ملاقات که شاخمو دراورد
حورا و ریحانه اومده بودند بیمارستان.خدایا دوباره این دختر برگشت به زندگی عجیبش😵💫🤦
همه از دیدن بچه هام خوشحال بودند و فوری همون اول میگفتند یه قلو رو دو کیلویی بدنیا آوردی دوقلوها رو دو کیلو نیمی؟
قربون قدرت خدا
خدایا چقد کار دارم از این ببعد
🌸🌸🌸🌸
اولین اتفاق بعد از ورودمون به خونه این بود که فهمیدیم باید از این خونه بریم چون این خونه رو نهایتا با محمدجواد میشد گذروند.اما الان حتما به یه اتاق خواب دیگه نیاز داشتیم که توش پوشکهای بچه هاو کمد لباس اضافه بزاریم. اتاق خوابمون هم برای خوابیدن کوچک بود و من با دوقلوها توی هال میخوابیدم.محمدجواد هم زابراه شده بود و نصف شب ها وقتی منو نمیدید گریه زاری راه مینداخت. من هم از این اتاق به اون اتاق در تردد بودم.احسان بنده خدا که حاشیه ای نداشت و فقط کمک می کرد.حقیقتا دوقلوها نیاز به توجه بیش از توان من رو داشتند. یعنی باید حداقل دوتا میشدم تا از پس این سه تا بربیام.خدایا توانم رو بیشتر کن😍🤲
✍ مطهره پیوسته
🥳🐌🥳🐌🥳🐌
@astanehmehr
2022_10_26_10_58_05_128kbs.mp3
زمان:
حجم:
2.56M
💞لایو ویروس های زندگی مشترک
#لایو
💫ادامه دارد.....
چهارشنبه آینده اینجا منتظرتونیم تا بقیه ویروس ها رو خانم هژبری برامون بگن👌
#فاطمه_هژبری
#کارشناس_خانواده
@astanehmehr
🍃 #مهر_و_ماه
ایران در دستان شماست، شما برادر و خواهری که این روزها،
در میدان دفاع از اسلام و عقاید شیعه
جان خود را روی دست گرفتهاید.
طلوع شما در دیار خراسان است و خواهرتان در قم میدرخشد.
این دفاع و ایثارتان، تا هم اکنون ادامه دارد و ما افتخارمان این است که ریزهخور خوان کرامت شماییم...
#امام_رضا #حضرت_معصومه
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
@e.moeinikiake delesh tange.mp3
زمان:
حجم:
18.14M
#تازهها
💐 کی دلش تنگه ؟
نویسنده: زهرا آراسته نیا
صدا پیشه: زهرا اجتماعی
#میلادحضرتمعصومه(سلاماللهعلیها)
#روزدختر
💐➿💐➿💐➿💐
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
🔰 مجموعه پوستر سرمایه های زندگی
(خانواده های چند فرزندی)
#هفته_جمعیت_افزایی
#مادری_شیرینی_زندگی
❣❣❣❣❣❣
@astanehmehr