#خاطره_شیرین_شما
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی
🦋🦋🦋🦋🦋
یک چیزی که خیلی مهمه قرار گرفتن آدم تو سن نوجوانی که هویت شکل میگیره، تو شرایط و محیط مناسب از جهت عقیدتیه!
من ۱۸سالم بود که در دوره ای مربوط به روایت شهدا شرکت کردم که به شدت روم اثر گذار بود،
درحدی که به همسرم سر جلسه خواستگاری گفتم که یکی از شروطم عقد در جوار شهداست...
که قسمتمون شد و اولین عقد تو معراج الشهدای تهران به اسم ما ثبت شد😍
و چقدررررر حال خوبی بود. رسما حضور تمام شهدا رو حس میکردم اصلا انگار رو ابرا بودم...
انقدر درگیر این بودم که زودتر بریم معراج عقد کنیم که شاید باورتون نشه نه دست گل گرفتم نه لباس عقد نه سفره عقد چیدیم... سفره مون یک میز بود با چندتا گل پر پر شده و عکس شهدا....
دوستام باور نمیکردن میگفتن پس گلت کو؟
رفتیم معراج دوستم گفت خب پارچه و قند بدید بگیریم بالا سرتون و من اینجوری نگاه شون میکردم😶
اصلا نیاورده بودیم😂 خدا مادرشوهرمو خیر بده میدونست حال روز منو برا همین خودش آورده بود...یادش بخیر...
بعد از اون روز هر حرکتی که میخواستیم بزنیم که یه کم بوی تجمل داشت با همسرم میگفتیم ما معراج عقد نکردیم که مثل بقیه این کارارو کنیم!
همین میشد ترمزگیر برامون...
برکت دعای شهدا هنوزم تو زندگیمون هست...خداروشکر😍🥺
سال ۹۵که اوج تجملات قبل کرونا بود ما عروسیمون رو هم منزل پدرم گرفتیم!
چون میدونستیم فامیلا اهل بزن برقص هستن عمدا قاطی گرفتیم که دستو پاشون بسته بشه نتونن حرکت بزنن😂
شامم منزل دادیم و بعدش یکم پارکینگ آتیش بازی و رفتیم سر زندگیمون...
بعضیا کلی مسخره مون کردن و زخم زبون زدن😏 اما بچه های خودشون تو کرونا حتی نتونستن کوچیک ترین مراسمی بگیرن...همسرم همیشه میگه...خدا کسایی رو که مسخره میکنن رو به بدتر از اون مبتلا میکنه...
ما لذت میبردیم از مراسم مون و اونا حرص میخوردن! اصلا هم حرفاشون برامون مهم نبود...
خیلی باید روی عزت نفس جوان ها کار کرد که تو تعارفات تجملگرایی نمونن.
اتفاقا امروز معراج الشهدا برا زوج هایی که اونجا عقد کردن مراسم دارن برای سادگی تو ازدواج با سخنرانی آقای یامین پور و خاطره های اولین زوج که خداقبول کنه ماییم و مراسمای دیگه...
ما کلا دوتا کارت دعوت عقد تهیه کردیم. یکی برای یادگاری یکیشم بردیم دادیم دفتر حضرت آقا واز آقا دعوت کردیم♥️
البته میدونستیم که نمیان بیشتر یک کار دلی بود... بعد چند روز دیدیم یک بسته پستی از دفتر آقا برامون فرستادن😍
بسته رو باز کردیم
یک چادر، یک قران، چند جلد کتاب تا ساحل آرامش، یک نامه و یک انگشتر عقیق بود😍
که پر از برکت بود برامون
یادمه روز خواستگاری همسرم خیلی صادقانه گفت من سرمایه ای ندارم، از پدرمم که یک کارگر ساده ست هیچ توقعی ندارم، چشمم به جیب هیچ کس نیست، الانم که اینجام فقط با ۵میلیون پول قرضی اومدم خواستگاری... توکل من به خداست .خودش گفته ازدواج کنید پولش با من....
من از همینجا ایمان محکم همسرم رو سنجیدم!
واقعا تعجب میکنم وقتی دخترا میگن چجوری طرفمونو بشناسیم!
وقتی هم که باردار شدم همه میگفتن چه کاری بود؟🤨 شوهرت هنوز کار رسمی نداره! اما دقیقا یک ماه بعدش کار همسرم به شکل معجزه واری رسمی و درست شد😍
بخدا خدا میبینه...خدا هیچ وقت بنده هاشو که بهش ایمان دارن رها نمیکنه...
این هم فیلم عقد ما در معراج شهدا👆
https://eitaa.com/astanehmehr