2_144187756852211428.m4a
6.19M
#قسمتهجدهم
🎧#رمانتوتکرارنمیشوی
خلاصه قسمت هفدهم
درقسمت ۱۷ دیدیم که لیلیت توی دادگاه بیهوش شد ...
چشماشو که بازکرد قبل از هرچیزی سراغ مادرشو گرفت دورش کسی نبود
فهمید که توی بیمارستانه
خیلی تعجب کرد ماموری دم در نبود ساعت ۹ بود و درختایی که ازپنجره پیدابودن پراز برگ سبز بودن ولی مگه برف نمیومد؟!...
دکتراومدبالای سرش
...پرستار به دکتر گفت ۸۰ روزه !!!!
یعنی اینهمه روز توکمابوده؟!!!
به در زل زده بودومنتظر که جاوید سروکله ش پیدا شد و افکار لیلیت کاملا بهم ریخت چرااون بجای مادرش اومده یعنی اونقدراونو دوست داشت؟
کم کم اثر آرامبخش ها داشت محو میشد و حرفای دخترنعمتی روتوی روز دادگاه بیادمیاورد .....😰 جاوید چرااینجابود؟؟؟
برای خانواده ش چه اتفاقی افتاده بود ؟
..یعنی اون دیگه هیچ کس رونداشت؟ خونه نداشت؟ هیچ چیزی نداشت؟
موافقید که باهم ادامه شو امشب بشنویم؟
دوقسمت ۱۸ و۱۹ رو براتون آماده کردیم
حتما امشب باماباشین
چون اتفاقای خیلی خیلی جالبی داره میفته ...✨
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c