تو تکرار نمیشوی .m4a
زمان:
حجم:
6.01M
#قسمت_بیست_و_چهار
🎧#رمانتوتکرارنمیشوی
خلاصه قسمت ٢٣👇
وقتی توی اتوبوس بودن انفجارهای متعدد اطراف جاده اونو هشیار کرد که به جای جدی سفر رسیدن و ترسی غریب وجودشو گرفت اون و نیره دستاشونو درهم گره کردن
نیره از ۲۲ روز پیش میگفت که درجای دیگه بوده و عملیات بوده والان از آدمای اون موقع کسی نمونده
..نیره از سید مهدی میگفت وتعریف میکرد ودل لیلیت آب میشد تا... ولی وقتی توی بیمارستان اهواز انگشترای سیدمهدی رو تو دستاش گداشتن از حال رفت... وای خدای من ینی امام ما هم ممکنه تیربخوره؟! توی فکرای خودش بود میخواست بدونه سید مهدی زن وبچه داره یانه؟ مخصوصا باخوابی که دیده بود لیلیت شد پرستار عشقش...
وحالا ادامه ماجرا
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c