قسمت ۳۱ تو تکرار نمیشوی.m4a
زمان:
حجم:
5.88M
#قسمت_سی_و_یکم
🎧#رمانتوتکرارنمیشوی
💞
وای داستان لیلیت چه داستانی شد
از آدمی که غرق در تاامیدی بود و در تنهایی و ظلمت زندان منتظر حکم اعدامش بود حالاتو قلبش چه عشق آتیشنی روئیده بود
خلاصه که سید مهدی بلاخره اومده بود و لیلیت هرلحظه به علاقه ش افزوده میشد تا اینکه ناگهانی یک روز سرو کله جاوید پیدا شد اونم ترک موتور پرشی سید مهدی
خدای من 😱
جاوید تا معرکه جنگ و آتیش اومده بود دنبالش
لیلیت داغ شد و لرزید باخشم در فکر فرورفت
نکنه حقیقت رو به سید مهدی گفته باشه... حالافرجی ولش میکنه ؟😔
اونشب جاوید میخواست به زور اونو ببره ولی ....
خدا جون اجازه نداد😉😁😄
امشب بیایید بقیه شو بشنویم
حالا در ادامه باهم به قسمت ۳۱ گوش میدیم...
🍃❤️❤️🍃
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
آستانمهرفرجام۳۱-AudioConverter.mp3
زمان:
حجم:
13.31M
🎧#رمان_صوتی
#قسمت_سی_و_یکم
#فرجام🔞
دنیا به چه قیمتی؟!
همه ی بچه ها تصمیم گرفتن برن تفریح خونه ی شیده توی کردستان
شایلی به مامانش زنگ زد ولی مامان ناراحت بود و گفت بابا صمدی میخواد دوباره زن بگیره ... راه افتادیم خیلی سرد بود شاهین داشت خودشو با حرکات موزون گرم میکرد بقیه مردا و شیده ی سبک هم اضافه کرد خودشو از سنش هم خجالت نمیکشید... خلاصه بعد از چایی خواستن ادامه بدن ، بقیه راه رو کوروش روند و از شایلی پرسید این وقت شب با کی چت میکنه؟ گفت الهام دوستم !!!! که توی خونه شیم ....
بیایید بقیه ماجرا رو و بشنویم.. .
🎙✍ با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهره پیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
🆔 @astanehmehr