تو تکرار نمیشوی70.mp3
56.16M
#قسمت_هفتاد
🎧 #رمانتوتکرارنمیشوی
در قسمت قبل شنیدیم که لیلیت و جاوید بعد از خریدهای عروسیشون به شمال و لبه دریا تو ساحل رفتن . لیلییت پتو دور خودش پیچیده بود و همون لحظه به جاوید گفت دوستت دارم.... 💝💖
جاوید پیشنهاد داد ک بیا تو ساحل راه برییم تا رد پامون تو ساحل بمونه ......
......وقتی تو ویلا بودن لیلییت جلو تلویزیون داشت تصاویر جنگ و نگاه میکرد و به سید مهدی اش فکر میکرد هر چقدر ک لیلییت از تنهایی با جاوید خوشش نمیومد ولی جاوید خوشحال بود و سعی میکرد لیلییت بخنده ک لیلییت بهش گفت میشه قرآنم و از کیفم بیاری ک جاوید گفت عهههههه تو چقدر قرآن میخونی انگار میخواد امتحانشو بده 😐
حالا بیایید باهم ادامه ماجرا رو بشنویم
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c