eitaa logo
آستانِ مهر
6.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎کرامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔻نزول مائده از بهشت با دعای حضرت فاطمه علیهاالسّلام بانو طیّبه، همسر سیّد حیدر(از اعیان علمای شیعه بوده) زنی پرهیزکار و نیک سرشت بود که ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه می گرفت. یکی از شب های رجب، مهمانان، بی خبر بر آنها وارد شدند. آن بانوی محترمه به واسطه‌ی اشتغال زیاد پذیرایی، از افطار باز ماند. روزه‌اش را با آب باز کرد و قدری غذا برای سحر خود نگاه داشت. یکی از همسایگان مستمند که جز از این خانواده سؤال نمی‌کرد، به در خانه آمد و تقاضای خوراک نمود. سیّده به اطّلاع از فقر او، غذای خود را به او داد و نماز شب را خواند. مقداری آب خورد و در اتاق را بسته، چراغ را روشن گذاشت و خوابید. هنوز نخوابیده بود که دید دو زن وارد شدند. یکی کوچک تر است؛ امّا مقامش والاتر است. بالای سر او نشستند و آن کوچک تر فرمود: دخترک من! با پیری و نخوردن افطار و سحری چگونه روزه می‌گیری؟ عرض کرد: فقیری آمد. خوراک خود را به او دادم. پرسید: اینک چه میل داری؟ گفت: اگر ممکن باشد قدری آلو و نبات و شیرینی. دو کیسه‌ی سبز یکی آلو و دیگری نبات به او دادند، هر کدام تقریباً پانصد گرم. کیسه ها را گرفت و آنها بیرون شدند. 📓فضائل الزّهراء، ص 75 ◾️▪️▫️▪️◾️ @astanemehr
📖 💎کرامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔻نزول مائده از بهشت با دعای حضرت فاطمه علیهاالسّلام بانو طیّبه، همسر سیّد حیدر(از اعیان علمای شیعه بوده) زنی پرهیزکار و نیک سرشت بود که ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه می گرفت. یکی از شب های رجب، مهمانان، بی خبر بر آنها وارد شدند. آن بانوی محترمه به واسطه‌ی اشتغال زیاد پذیرایی، از افطار باز ماند. روزه‌اش را با آب باز کرد و قدری غذا برای سحر خود نگاه داشت. یکی از همسایگان مستمند که جز از این خانواده سؤال نمی‌کرد، به در خانه آمد و تقاضای خوراک نمود. سیّده به اطّلاع از فقر او، غذای خود را به او داد و نماز شب را خواند. مقداری آب خورد و در اتاق را بسته، چراغ را روشن گذاشت و خوابید. هنوز نخوابیده بود که دید دو زن وارد شدند. یکی کوچک تر است؛ امّا مقامش والاتر است. بالای سر او نشستند و آن کوچک تر فرمود: دخترک من! با پیری و نخوردن افطار و سحری چگونه روزه می‌گیری؟ عرض کرد: فقیری آمد. خوراک خود را به او دادم. پرسید: اینک چه میل داری؟ گفت: اگر ممکن باشد قدری آلو و نبات و شیرینی. دو کیسه‌ی سبز یکی آلو و دیگری نبات به او دادند، هر کدام تقریباً پانصد گرم. کیسه ها را گرفت و آنها بیرون شدند. 📓فضائل الزّهراء، ص 75 🔷🔸💠🔸🔷 @astanemehr