May 11
💚روایت هفتم
#زنان_عاشورا
#ام_قاسم
#همسروهمراه
وقتی حبیب برای محک زدن تو گفت: «من به حسین نمیپیوندم» لابد فکرش را کرده بود که با واکنش شدید تو مواجه شود و تو درحالیکه از شدت ناراحتی و عصبانیت اشک از چشمانت جاری شده بود، حتما نتوانستی لبخند کنج لب حبیبت را ببینی!
وقتی پشتت را به حبیب کردی و گفتی: «ای حبیب، آیا سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را دربارهی حسینش(علیهالسلام) فراموش کردهای که فرمود: این دو فرزندم آقای جوانان بهشتند و آنها امام هستند، چه قیام کنند چه نکنند. نامهی مولا به تو رسیده و تو را به یاری میخواهد، آیا پاسخ مثبت نمیدهی؟!» ندیدی که حبیب با این سخنان تو چه لبخند زیبایی به لبهایش نشسته است و حبیب نیز هنگامی که به تو اطمینان داد که در رکاب حسین تا هنگامی که محاسن سفیدش سرخ شود، خواهد جنگید، نتوانست ببیند که با این تصمیمش چه قندی در دل تو آب شده است.
امقاسم! خوشا به حالت که توانستی به وسیلهی حبیب عرض ارادتت را خدمت عزیز زهرا برسانی.
همسر حبیب! تو در مولایت چه دیده بودی که بال پرواز همسرت شدی و خودت نیز به همراهش پرواز کردی، چرا که سیدالشهداء در حق تو نیز دعای عاقبت بخیری کرد.
****
سلام بر تو ای بانوی حبیب بن مظاهر؛
سلام ما بر تو و بر آن دل عاشورایت که آنگونه پرحرارت همسرت را برای فدا شدن در رکاب مولایش آماده کرد؛
****
منبع:
▫️معالی السبطین، جلد ۱، صفحهی ۳۷۰ و ۳۷۱؛
▫️فرسان الهَیجا، جلد ۱، صفحهی ۹۱.
▫️داستان دوستان، تألیف محمد محمدی اشتهاردی، جلد ۵، صفحهی ۲۰.
✍🏻 زهرا کبیریپور
#همسران_عاشورایی
#بانوان_امام_حسینی
#معرفت_لیاقت_بصیرت
https://eitaa.com/astanehmehr
هدایت شده از معصومانه
فراخوان جذب خادمیارِ تخصصی
«در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها»
🔻کانون های تخصصی شامل:
✓کانون فیلم برداری و تدوین با موبایل
✓کانون عکاسی با موبایل
✓کانون نمایش
✓کانون فتوشاپ مقدماتی
✓کانون تصویرگری
✓کانون گویندگی و اجرا
✓کانون تولید محتوا با موبایل
✓کانون خبر و جذب و تبلیغ
▪️جهت ثبت نام در کانونهای تخصصی رواق معصومانه به لینک زیر مراجعه کنید.
https://astanehmehr.amfm.ir/khademyar-takhasosi/
•┈••✾•▫️▪️🔺▪️▫️•✾••┈•
#خادمیارتخصصی
#کانون
#معصومانه
•┈••✾•@masumaneh•✾••┈•
61.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله درسهای شرح و تفسیر صحیفه سجادیه
(دعاء اول درس ۳۱)
🎙استاد: حسین شهامت دهسرخی
🔸موضوع:الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ کانَ قَبْلَهُ
(ادامه بررسی کلمه مبارکه الاول)
https://eitaa.com/astanehmehr
آستانِ مهر
🎧جلسه سی ام 🔶 سلسله درس های شرح وتفسیر صحیفه سجادیه ✳ موضوع:الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا
شرح صحیفه سجادیه۳۱ استاد شهامت .mp3
32.85M
🎧جلسه سی و یک
🔶 سلسله درس های شرح وتفسیر صحیفه سجادیه
✳ موضوع:الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ کانَ قَبْلَهُ
(بررسی کلمه مبارکه الاول)
🎙#استادحجةالاسلاموالمسلمین
#حسینشهامت
°•°🍃•°•🍃°•°🍃•°•🍃
https://eitaa.com/astanehmehr
آستانِ مهر
💌#مادرانهای_عاشقانه_۶۴ ❤️ سینه کُن مامان😢 گل نوشکفتهی مادر... نازنینم که الان در سه سالگی به سر م
💌 #مادرانهای_عاشقانه_۶۵
❤️ پیاده روی اربعین ۱
گل ناز مادر... حتی پیاده روی اربعین هم با تو شیرین تر است .😍
شاید خیلی ها فکر کنند اگر بچه نداشته باشند یا تنها به پیاده روی اربعین بروند خیلی راحت تر هستند... اما یک راحتی جسمی داریم و یک راحتی روحی...
شاید از لحاظ جسمی راحت تر باشیم و زودتر به مقصد هم برسیم اما تو و داشتنت راحت جان و روح من هست...
شاید توضیح این مطلب برای مادری که گوهری مثل تو را ندارد و یا مادری که از داشتن مثل تویی اذیت است و تو را مانع سفر و زیارت و تفریح و ... میداند ، سخت باشد.
یک حس عجیبی است مادری، آن هم مادردخمل بودن❤️
حس نزدیک بودن به خدا و امام ...
حس کامل بودن روح و جسم...
حس آرامش و کم شدن اضطراب های بی مورد...
حس مفید بودن و در راه درست بودن...
و خیلی احساسات مفید و شیرین دیگر
البته به مادران عزیز توصیه میکنم اگر نتوانستند با فرزندانشان به پیاده روی خانوادگی اربعین بروند ، نگران نباشند، پرورش نسلی که محبت امیرالمومنین علیه السلام را داشته باشد ، مهم ترین کار این عالم است ، پیاده روی اربعین که همیشه هست و اصلا همین هایی که پیاده روی را شلوغ کردند و دارند استفاده میکنند و عظمت عشق حسینی را به نمایش میگذارند، دست پروردهی خود ما هستند.😁😍
یادم هست یک سفر که تو تقریبا نوزاد کوچک شیرخوارهای بودی ، من و تو گل دخمل مادر، ماندیم و بابا به پیاده روی اربعین رفت ، اما شاید سخت ترین شرایط و مریضی ها را کشیدیم. 😂 حالا توضیحات بماند برای بعد...
حالا برای دخمل نازم و مادران مهربانی که نگران هستند ، بقیه داستان ها و خاطرات را خواهم نوشت به کمک خدای مهربانم.
📝برگرفته از واقعیات زندگی یک مادر
#مادرانه #عاشقانه #هدیهی_الهی #لذتِ_فرزند_آوری
📬 عاشقانههای مادری خودتان را اینجا برای ما ارسال بفرمایید:
📲@jelveyedidar
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
توتکرار نمیشوی63.mp3
72M
#قسمت_شصت_سوم
🎧 #رمانتوتکرارنمیشوی
توی قسمت قبل دیدیم که موقع عقد حتی برای دقایقی گرمای دست جاوید رو دوست داشت و نمیدونست چی شده که داره محبت جاوید رو قبول میکنه ولی بعد از مدتی از کارش خجالت کشید و دستشو از دستای جاوید کشید بیرون ولی حلقه ای که جاوید توی دست لیلیت کرد دوباره غافلگیرش کرد و دلش پراندوه شد احساساتش درهم و برهم شد...
...شهناز و بقیه همگی توی ماشین بودن و دست میزدن و میخندیدن و میرفتن تا بوق بوق کنان تمام شب رو توی شهر بچرخن اما قیافه لیلبت درهم بود
حتی اونموقع که توی رستوران جاوید گفت خانواده امو اذیت نکنید و همه خندیدن لیلیت بیشتر ناراحت شد! فقط در لحظه ای که تلوزیون سیاه و سفید رستوران داشت تصاویر جبهه رو نشون میداد تمام وجودش بیاد روزگار گدشته هوایی شده بود و... ولی واقعا نمیدونست حسش نسبت به جاوید چیه چرا وقتی جاوید رفت هندوانه شب یلدایی بگیره اینهمه نگرانش شده بود...
بیایید باهم بقیه ش رو بشنویم...
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
#عرض_ارادت
🏴 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
دل های پریشان تنها
در آغوش امن حریمت آرام می گیرند
دست های نیاز تنها
به سوی این درگاه دراز می شوند
اینجا تلخی انتظار به پایان می رسد
و اشک شوق زیارت نصیب چشم ها می شود.
╔═ 🏴═══🏴 ═╗
@astanehmehr
╚═ 🏴═══🏴 ═╝
💚روایت هشتم
#زنان_عاشورا
#مادرِعلیِکوچکتر
این روزهایِ آخر، علی اصغر شبیه ماهی شده بود. دهان کوچکش مدام باز و بسته میشد و آتش به جگر رباب میزد و برای یک مادر چه چیزی میتوانست سختتر و دردناکتر از دست و پا زدن شیرخوارش باشد.
ما را ببخشید بانوجان اگر اباعبدالله(علیهالسلام) خودشان وصفِ «یتلذّی عطشاً» را برای علی اصغر به کار نبرده بودند، ما چطور جرأت میکردیم، اینگونه حالتِ عطش جگر گوشهی شما را روایت کنیم؟!
چطور میتوانستیم بگوییم خبرِ افتادنِ مشک سقا و شهادتش، بیش از همه بندِ دلِ شما را پاره کرده بود.
لابد همان لحظه که این خبر را شنیدید، یقین کردید که لبهایِ کوچک علیتان که به سختی باز و بسته میشوند، دیگر به آب نخواهند رسید.
فدایتان شویم بانو، آن لحظهای که علی اصغر را به آقا سپردید، از دلِ شما چه گذشت؟!
بعد از گذشت قرنها ما همچنان مبهوتِ این رازیم که چگونه تاب آوردید این داغ را؟!
وقتی سرگردانی آقا را در بازگشت به خیمه دیدید، آن هنگامی که علی را زیر عبایش پنهان کرده بود چه بر دل شما گذشت؟!
بیایید اصلا خیال کنیم که شما اصغر نداشتید!
***
سلام مادرِ علیِ کوچکتر؛
سلام مادرِ سربازِ شش ماههی کربلا؛
سلام ربابِ حسین؛
✍🏻 زهراکبیریپور
منبع: سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطوف، قم، انوارالهدی، چاپ اول، ۱۴۱۷، ص۵٠.
#حسین_جانم
#زنان_عاشورا
#علی_اصغر
#رباب
https://eitaa.com/astanehmehr