#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
گریه های شب و روزم به ثمر نزدیک است
کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است
دیـده ای گــریـۀ طـوفـانـیِ زهـرایـت را
یا علی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است
نـشـد آخـر که بـبـیـنـم پـسـرم محسن را
الوداع، دیدنِ رُخسار پسر نزدیک است
جای زخمی که ز مسمار به سینه گُل کرد
داده آزار مرا چون به جگر نزدیک است
نـتـوانـم دگـر از روی زمیـن بـرخـیـزم
این جراحات، علی جان به کمر نزدیک است
این سه مـاهه غـم تنهـایی تو پـیـرم کرد
عمرِ گُل کوته و گویی که سفر نزدیک است
می روم با دلی آکـنـده ز غـم های حـسن
قصّۀ طشتِ پُر از خونِ جگر نزدیک است
دَمِ گــودال، حـسـیـنـم به زمین می افـتـد
ماجرای گـلو و نیزه و سر نزدیک است
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
اشک غمت ستارۀ هفت آسمان، بلال!
در آسمـان غـربت مـولا بـمـان! بلال!
داغ نـماز بر دل محـراب مـانده است
انگـار سالهاست نگـفـتی اذان، بلال!
بغض سکوت در گـلویم پـنجه میزند
جز غم کسی نمانده مرا همزبان، بلال!
برخیز و سوگنامۀ این فصلِ درد را
با حنجری به وسعت غمها بخوان، بلال!
ای زخمِ شانههای نجابت! صبور باش
در الـتهـاب کـیـنـۀ نـامـردمـان، بلال!
تا سنگ کـیـنه حـرمت آئـیـنه بـشکـند
شد دست ظلم و فاجعه همداستان، بلال!
زود است مثل مرغ مهاجر شکسته بال
یکـباره پر بگیرم از این آشیان، بلال!
زود اسـت تـا در آیـنـۀ غـربـت عـلـی
جز نقش درد و داغ نبینی عیان، بلال!
زود است تا مـدیـنه نـبـیـنـد ز فـاطمه
جز یک مزار گـمشدۀ بینشان، بلال!
میراث صبر و زخم و شهادت به روزگار
مـانـد بـرای آل عـلـی جـاودان، بلال!
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
بـگـیـر فـاطمه دست دعا برای خودت
بخوان دعای شفا نذر زخم های خودت
تـلاش کن که بـمـانی وگـرنه می مـیرم
نگو که رفـتنی ام جان مرتضای خودت
کمی مراقـب این سـیـنۀ ترک زده باش
شکسته می شود از حجم سرفه های خودت
نفس کشیدنت این روزها که آسان نیست
وَ بی صدا شده پژواک های های خودت
چه آمده به سرت بین کوچه زهرا جان
که مرگ می طلبی ای گل ازخدای خودت
شکـوه قـبـلۀ من؛ رو به قبله ای تو چرا
گـمان کنم که رسیدی به انتهای خودت
مـیان خـواهش عـجّـل وفـاتـی هر شب
بیا و مرگ علی را بخواه؛ جای خودت
مـدیـنـه بـعد تـو جای علـی نخواهد بود
مرا به غصه نشاندی تو با عزای خودت
مرو که خانه ی عمرم خراب می گردد
سلام هــای عـلـی بـی جـواب می گردد
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟
پیشِ رویم چادر از رو بر نمیداری چرا؟
کس نمیگوید سلامم؛کس نمیگوید جواب
بین این غمها تو قفلِ غم به لب داری چرا؟
رنگِ رخسارت خبر از روزگارت میدهد
کارِ خانه پس چرا؟ لبخـندِ اجباری چرا؟
هر چه پرسیدم ز حالت زود گفتی بهترم
پس بگو دستت ز پهلو بَر نمیداری چرا؟
ردِّ خونی پشتِ در روی زمین بینم؛ ولی
خیره با چشمان کم سو سوی مسماری چرا؟
یارِ هجده سالهام رنگت چنان صد ساله هاست
دست بر زانو خمیده سمت دیواری چرا؟
این دعایت را شنیدم مرگ میکردی طلب
نـوبهـارِ خـانهام از عـمر بیـزاری چرا؟
ای همه پشت و پناهم عزم رفتن کردهای؟
قصدِ این داری که از من دست برداری؟ چرا؟
صبح تا شب کارِ خانه نیمۀ شب گرمِ آه
هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
عرش را اوجی اگر باشد مقام فاطمه است
نُه فلک، فرشی مُرصّع زیر گام فاطمه است
حرمت دین خدا در احترام فاطمه است
راه و رسم مادری، الحق مرام فاطمه است
اشک ما، در فاطمیه خود دلالت داشته
لفظ "مادر" گفـتن شیعـه اصالت داشته
ذکر صدّیقه، دهان ها را معطر می کند
خطبه اش را شیعۀ بیدار از بر می کند
نور او؛ قـبر و قیامت را منوّر می کند
رنج هایش دیدۀ ایوب را تر می کند
نالۀ کروبیان از غصه های مادر است
گریۀ صاحب زمان امشب برای مادر است
مادرم از داغ حیدر در جوانی پیر شد
بعد هجده سال از این زندگانی سیر شد
در دفاعِ از علی، با چل نفر درگیر شد
حرف حق زد، پاسخ او قبضۀ شمشیر شد
ای خدا، آه ای خدا، آه ای خدا، آه ای خدا
مادرم را زد مغـیره پیش چـشم مرتضی
داغ مظلومـیت حیدر مرا آتـش زده
گریه های زینب مضطر مرا آتش زده
آتشِ افـتـاده پشت در مرا آتـش زده
نالۀ وامحسنت؛ مادر، مرا آتـش زده
در تکانی خورد و از جسمت توان از دست رفت
با لگد، یک سوم ساداتمان از دست رفت
مادرم! یک روز آن مسمار را می آورم
هـیـزم جـامانـدۀ کفـار را مـی آورم
گوشـوار و چادر گـلدار را می آورم
ذوالـفقـار حـیدر کرار را می آورم
آن دو را از قـبر بیرون می کشانم عاقبت
انتـقام سـیلی ات را می ستانم عـاقـبت
فاطمه! رفتی و شد روز علی چون شب سیاه
می کشد آه فراق و می گذارد سر به چاه
تا تو را کشتند شد خون عزیزانت مباح
روز عاشورا، همین که آمدی در قـتلگاه
دیدی آنجا، روی صحرا دست و پا میـزد حسین
از حرم تا قـتلگه، زینب صدا میزد حسین
👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
https://www.astanevesal.ir/
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
ای تا همیشه مـطـلع الانوار لبخندت
در چـارده آئـینـه شد تکـرار لبخندت
جان پدر را تا بهشتی غرق گل میبرد
در لحـظههای روشن دیـدار لبخندت
لبریز بود از مادری، لبریز چشمانت
سرشار بود از عاطفه، سرشار لبخندت
نُه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت
با گردش دستاس خیر و نور میپاشید
بر هرچه صحرا هرچه گندمزار لبخندت
وقت دعا بود و سر سجاده گل میکرد
با گـفـتن «الجـار ثـم الدار» لبخندت
از روزۀ بینان و بیخرما چه شیرینتر
وقتی که باشد لحـظۀ افـطار لبخندت
اما چرا این روزها دیگر نمیخـندی
اما چرا این روزهای تار لبخندت...
مثل گلی توفانزده پژمرد، پرپر شد
بعد از پدر بعد از در و دیوار لبخندت
این روزهای آخری یکبار خندیدی
اما چه تلخ است آه تلخ اینبار لبخندت
با چشمهای خـسته تا تابوت را دیدی
بر چـشمهای فـضه شد آوار لبخندت
::
مادر جهان ما یتیم عشق و احساس است
قدری بخند ای مهربان بگذار لبخندت…
چادر نماز دخترم از یاس لبریز است
تـابـیده بر این چـادر گـلـدار لبخندت
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
مـعـطـر بـود حـتـی پـرپـرش هم
لباسـش داشت لاله، بـستـرش هم
به قدری پهلویش مجروح شد که
گـمـانـم درد دارد مـحـشـرش هم
نَوَد روز است چشمانش کبود است
نَوَد روز است که بال و پرش هم
به قدری عاشق و معشوق بودند
نگفت از درد خود با همسرش هم
زن از شوهر بگیرد رو؟! محال است
نه... اصلاً نه؛ ندارم باورش هم
عـلـی که جـای خود دارد، الـهی
نـبـیـنـد ایـن بـلا را کـافـرش هـم
رسید از دَر به خیمه آتش و دود
بـمـیرم من به حال دخـتـرش هم
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ضمن عرض خیر مقدم به اعضای محترم کانال آستان وصال و عرض تسلیت ایام شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها ، لطفا برای بهرمندی بهتر و سریعتر از تمامی اشعار بارکذاری شده حضرت زهرا سلام الله علیها از هشتک های زیر استفاده فرمائید به این صورت که با لمس هر یک از هشتک های زیر کل اشعار با همان هشتک نمایش داده می شود و سپس از طریق فلش های پائین صفحه با بالا و پائین کردن آن می توانید هر شعر را مشاهده و انتخاب نمائید. التماس دعا
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_مدح_ومناجات
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_مصائب_کوچۀبنی_هاشم
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_شب_وروز_شهادت
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_مصائب_بعدشهادت
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_ذکرهای_زمزمه_ونوحه
#حضرت_مهدی_عجلاللهُتعالیفرجه_مناجات_ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعلیها_مقتل_ومصائب_حضرت
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
اَلا انـسـیةالحـورا! اَلا خـیرالنـسا! زهرا
بخوانم با کدامین یا چه بنویسم تو را؟ زهرا!
نه تنها حمد و توحیدی و والعصری و والشمسی
تویی تو کوثر و تطهیر و فجر و إنّما، زهرا!
تویی که چادرت چون سایهای روی سر دنیاست
چرا پوشیده میگویم؟ تویی نور خدا! زهرا
خوشا بر تو! محمد از نگاهت وام میگیرد
علی با دیدنت آرام میگیرد، خوشا زهرا!
چه میشد لایق "الجار ثم الدارِ" تو باشیم
که ما بسیار محتاجیم "الغوثِ" تو را زهرا
نیاوردیم ما هیزم، نخـندیدیم بر اشکـت
دعایی کن برای ما! الا روح دعا زهرا
* *
نبوده روضههایی بازتر از آن درِ بسته
نبوده کـربلایی مثل داغ کوچهها زهرا
علی میگفت: حالا که جهان قهر است با حیدر
تو هم کمصحبتی با من! چرا زهرا؟ چرا زهرا؟
* *
گره بسیار و ره دشوار؛ باکی و هلاکی نیست
که هم مشکلگشا زهراست و هم رهنما زهرا
نه... تشبیه رسایی نیست: ما و خاک پای او
کجا ما بی سر و پایانِ سَردَرگُم، کجا زهرا؟
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
دیده شد دریای اشک و، عقده از دل وا نشد
ماه گم گردید و امشب هم اجل پیدا نشد...
تا سحر، شب را به سر بردن به حال احتضار
هیچکس حتی اجـل حـال مرا جویا نشد
روزِ روشن خانهام را از جفا آتش زدند
این چـنین بیحـرمتی با خانۀ اعـدا نشد
بهر «ذیالقربی» موّدت خواست قرآنت، ولی
جز به قتل من ادا، حقّ ِ«ذویِالقربی» نشد
کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد، ولی
شادمانم که سرِ مـویی کم از مـولا نشد
بر فـراز مـنـبـرت گـردید حـقّم پـایـمال
هرچه نالـیدم، لبی هم در جوابم وا نشد
بر رخ پوشیدهام آثار سیـلی نقـش بست
من که رویم باز پیـش چـشم نابـینا نشد
ای قلم بنویس، ای تاریخ در خود ثبت کن!
یک نفر در موج دشمن، حامی زهرا نشد
همچو «میثم» دوستان در اشک حسرت گم شدند
قـبـر نـاپـیـدای زهـرا عـاقـبت پـیدا نشد
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
من که از سایۀ انـدوه، حـذر میکردم
رنگ غم داشت به هرجا كه نظر مىكردم
شوق دیدار پدر بود، پس از هجرت او
آرزویى كه من سـوخـتـهپـر مىكـردم
«چون صدف، قطرۀ اشكى كه به من مىدادند
مىزدم بر لب خود مُهر و، گهر مىكردم»
شعـلۀ آهی اگر از دل من سـر میزد،
روز را شـام غـریـبـانِ دگـر میکردم
خستهدل بودم و با صوت دلانگیز بلال
زنده در خاطر خود یاد پـدر مىكردم
تا شـنـیدم ز پـدر مژدۀ رفتن، خود را
از هـمان روز مهـیاى سـفـر مىكردم
من و اندیشه ز طوفان حوادث؟ هیهات!
پیش امـواج بلا سـیـنه، سپـر میکردم
من و این پهـلوى آزرده، خدا میداند،
شب خود را به چه تقدیر، سحر مىكردم
محـرم سـرّ جهـان بود عـلـى، اما من
فضه را باید از این راز خبر مىكردم
یـادم از خـاطرۀ غـصب فـدک مىآمد
گاهگاهى كه از آن كوچه گذر مىكردم
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇👇👇👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور )
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_بستر_شهادت
توحیدِ محض، جانب مسجد شتاب کرد
بنیانِ سستِ لات و هُبَل را خراب کرد
هارون غریب ماند و جهانی چو سامری
گوساله را به نام خدایی خطاب کرد
شیطان به کنج خانه نشانید کعبه را
بت را دوباره قبلهگهِ شیخ و شاب کرد
منسوخ شد شریعت اسلام و فوج فوج
امّت به جاهلیتِ کبری شتاب کرد
یک ناله آن ملیکهٔ محشر ز دل کشید
وز آن، به پای، شورش یوم الحساب کرد
با آن بلاغتِ نبوی، معجز آفرید
تجدیدِ یادِ حضرت ختمیمآب کرد
هجده بهار، پردهنشین بود همچو گُل
داد از خزان که پردهدری بیحساب کرد
آن کوکبِ حیا که فَلَک سایهاش ندید
جلوه به شهرِ شبزده چون آفِتاب کرد
آئینِ او خطابهسراییِّ زن نبود
خواند از چه رو خطابه و فصلالخطاب کرد؟!
تحریفِ صبرِ شیر خدا را خدا نخواست
بَهرِ خروش، فاطمه را انتخاب کرد
تکلیفِ خاص، نسخهٔ الگوی عام نیست
نادان چرا مقایسهٔ ناصواب کرد؟
با نامِ آن یگانهٔ مستوری و حیا
بر روی بیحیاییِ زن، فتح باب کرد
یا للعجب خطابهٔ او دیده و ندید
کآن اسوهٔ عفاف، زِکور احتجاب کرد!
آری به آیهٔ متشابه بَرَد پناه
آن فتنهپروری که ز عقل اجتناب کرد
باری، ز پشت پرده گُلِ باغ مصطفی
بیپرده با جماعت کافر عتاب کرد
باد هوس بر آتش آن فتنه میدمید
وآن خطبه مکرِ مدّعیان نقش آب کرد
خصم از رهِ حدیث درآمد، ولیک او
کفرِ وی آشِکار به حکم کتاب کرد
پوشیده در حجاب، برون آمد از حجاب
پس زد حجاب ظلمت و رخ در حجاب کرد
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
https://www.astanevesal.ir/