eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
3.4هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
18 ویدیو
40 فایل
👈 کانون خدمت رضوی 👈 انتخاب شعر جدید، خوب، پر محتوا و مستند به روایات معتبر مهم ترین هدف و دغدغه ماست 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت آستان وصال و حجم بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
بـی‌زره آمـده، پُــر بـاده تـمـاشـا دارد قـد و بـالایِ حـسن زاده تـمـاشـا دارد پنجه در پنجۀ گرگانِ عرب می‌جنگـد پیـشِ او خـصمِ ور افـتاده تـماشا دارد قاسم ابن الحسن ست و نَفَـسش مولایی رزمِ این عـاشـق دلـداده تـمـاشـا دارد با رجز خوانی این ابنُ الحسن غوغا شد دشت از خونِ بهم ریختگـان دریا شد شیِرِ غرّانِ حسین است عجب رزمنده مـاهِ رخـسـارِ جـمـالـش چقـدر تـابـنده داده بر نسلِ حسن،عزّت و شوکت قطعا نـامِ او تـا ابــد الــدهـر شـده پــایــنـده با ظـهـورِ پـسر فـاطـمه مـعـلـوم شود قـدرِ شـهـزادۀ پُـر از حــسـنـی آکـنـده قـوّت بـازوی او مثـلِ عـلی اکـبر بود سـیـزده سـالـه ولـی آیـنـۀ حـیـدر بـود لشگـرِ کـوفـه فـراری شـدۀ مـیـدانـش مادرش گـفت: که جانم بشود قـربانش آن چنان جنگ کند تن به تن و بی‌پروا پهلوانانِ عرب پیـر و جوان حـیرانش »طیّب الله» ز لب هایِ حسین می‌شنود راضی از او شـده واللّه قـسم جـانانش قاسمِ جـنّت و دوزخ شده با شمشیرش صحنۀ کـربـبلا پُـر شده از تکـبـیرش ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
کسی که آمده در خانه‌اش پشیمان نیست کریم چون حسن مجتبی به قرآن نیست به غیر سفرۀ او پای سفـره‌ای منـشین که هر طعام لذیذی به نفع مهمان نیست کریـم منّـت مسکـین خویش را بکـشد هر آنکه لطف کند حتماً از کریمان نیست در آن میانه که پـای حسن وسط باشد برای حاتم طایی مجال جـولان نیست همین که راه دهد نزد خود مرا کافی ست همیشه سائل این در که حاجتش نان نیست حساب امشب مان با کریم آل الله ست ضرر کند بخدا هرکسی که گریان نیست برای روضه سرم درد می‌کـند امشب چرا که درد مرا غیر گریه درمان نیست کریم زاده کریم ست، روح "کَرَّمنا"ست کریم میشود آنکس که مادرش زهراست به روی خوش به نگاه لطیف شهرت داشت پسر چقدر به بابای خود شباهت داشت نـدیـده بـود مـدیـنـه شـبـیـه او پـسـری علاوه بر جگر مجتبی، سخاوت داشت حسن سرشت حسن صورت و حسن سیرت چـقدر ماه شب چهـارده لـیاقـت داشت به ارث برد ز بابا که صبر پیـشه کند به دوست نه به بیگانه هم محبت داشت جـزامـیـان مـدیـنـه دعـاش می‌کـردنـد به همنـشیـنی با هرکـدام عادت داشت رسـیـد کـرب و بـلا و نشان عـالـم داد حسین با حسنـش دائماً شراکت داشت ز بسکه از لبش احلی من العسل ها ریخت همیشه شهد کلام ترش حلاوت داشت عمو عـمامۀ خود را بر او کـفن کرده مگر عزیز یتیمش چقدر حرمت داشت! نه جوشن و نه زره نه حمایل و نه سپر برای کرب و بلا شوق بی‌نهایت داشت به پیش ناقه سواران چو یل به میدان رفت شبیه حضرت شیر جمل به میدان رفت ادامه این ترکیب بند در فایل بعدی 👇👇👇 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal https://rubika.ir/astanevesal https://www.astanevesal.ir/
ادامه شعر ترکیب بند مدح و شهادت قاسم بن الحسن از فایل قبل به روی خوش به نگاه لطیف شهرت داشت پسر چقدر به بابای خود شباهت داشت نـدیـده بـود مـدیـنـه شـبـیـه او پـسـری علاوه بر جگر مجتبی، سخاوت داشت حسن سرشت حسن صورت و حسن سیرت چـقدر ماه شب چهـارده لـیاقـت داشت به ارث برد ز بابا که صبر پیـشه کند به دوست نه به بیگانه هم محبت داشت جـزامـیـان مـدیـنـه دعـاش می‌کـردنـد به همنـشیـنی با هرکـدام عادت داشت رسـیـد کـرب و بـلا و نشان عـالـم داد حسین با حسنـش دائماً شراکت داشت ز بسکه از لبش احلی من العسل ها ریخت همیشه شهد کلام ترش حلاوت داشت عمو عـمامۀ خود را بر او کـفن کرده مگر عزیز یتیمش چقدر حرمت داشت! نه جوشن و نه زره نه حمایل و نه سپر برای کرب و بلا شوق بی‌نهایت داشت به پیش ناقه سواران چو یل به میدان رفت شبیه حضرت شیر جمل به میدان رفت همینکه با غضب از دوش خود عبا انداخت تـمـام لـشکـر کـفـار را ز پـا انـداخت گهی به میمنه بود و گهی به میسره بود چـقـدر ولـوله در این بـرو بیا انداخت زمین ز هر قـدم طفـل مجـتبی لـرزید چه رعشه‌ای به اراضی کربلا انداخت به سبک و شیوۀ جنگ عمو ابوالفضلش چـقدر سر وسـط دشت نیـنوا انـداخت علی علی به لبـش بود و یک تنه تنها چهار تک یـل سـردار شام را انداخت ولی پس از لحظاتی دگر ورق برگشت نگاهی از حسد آن قوم بی‌حیا انداخت به یک اشاره رسیدند و دوره‌اش کردند یکی به سوی تنش نیزه بی‌هوا انداخت نفـس میان دو پهلـوی او به تـنگ آمد به چشم تر نظری سوی خیمه‌ها انداخت گرفت تا که ز خون جگر وضو سر داد و با دهـان شکسته عـمو عمو سر داد میـان دشت گـل نجـمـه بود پـرپـر شد ز بـوی یـاس تنـش کـربلا معـطـر شد عـبــا نـبـود بـه داد دل عــمــو بـرسـد دوباره چشم حسین از مصیبتی تر شد نبود صحـبتی از جسم پـاره پاره ولی گمان کنم ز درون یک علی اکـبر شد کـبـود شد هـمۀ پـیکـرش سپـس سبب گریز دیگر من سوی روضۀ«در» شد چه سیـنه‌ها نشکـستـند در طـی تاریخ چه ظلم‌ها که به این خاندان مکرر شد به نیـزه رفت سرش در کـنار عـبدالله دو سایۀ سر از آخر نصیب مـادر شد چه بر سر حـسن بن الحسن مگـر آمد صــدای نـالـۀ زهــرا بــلـنــد تـر آمــد ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد، موضوع زیر سم اسب ماندن بدن حضرت قاسم اشتباه برداشت از روایت تاریخی است؛ زیرا همانگونه که آیت الله شعرانی در ترجمه نفس المهموم، آیت الله‌ اشراقی در اربعین الحسینیه و محققین مقتل جامع تأکید می‌کنند کسانی همچون علاّمه مجلسی که نوشته‌اند بدن حضرت قاسم پایمال سُم اسب شد، درترجمه تاریخ الامم والملوک ( تاریخ طبری ) اشتباه کرده‌اند زیرا ضمیر ذکر شده در تاریخ الامم و الملوک به عَمْرُو بْنِ سَعْدِ اَزْدِي برمی‌گردد نه حضرت قاسم؛ زیرا در ادامۀ همین گزارش نوشته شده است اسبها بدن او را پایمال کردند تا مُرد؛ هنگامی که گردوغبار فرو نشست دیدند امام حسین علیه السلام بالای سر قاسم نشسته و قاسم پاهای خود را به زمین می‌کشد. این جمله نشانگر زنده بودن حضرت قاسم است در صورتیکه متن روایت کسی که بدنش پایمال سُم اسبها شد در همان لحظه مُرده است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید. ضمناً بدن انسان لاستیک نیست که بر فرض محال زیر سم اسب ماندن کشیده و بزرگ شود، اینگونه تخیلات جدای از اینکه عقلانی نیست در شأن اهل بیت هم نیست و جداً باید از آن پرهیز نمود. چه شد در آن وسط معـرکه نفهـمیـدند که سم اسب ردی بر دهان چرا انداخت کسی که پاش به بند رکـاب هم نرسید بمیـرم...آه...قـدش با عـمـو برابر شد شاعر:علیرضا خاکساری ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ای گـل ریحـان بُـستان حسن قاسمی و روح و ریحان حسن سرو، مات از قامت دلجوی تو ماه، حـیران شد ز ماه روی تو روی تو آئـیـنـۀ حُـسن حَسن لالـۀ زیـبـای آن زیـبـا چـمــن نوجوانی و به پیران رهبری رهـبـری آزاده و روشـنگری ای دلت پُر زآب و تاب معرفت تـشنـگـان را داده آب معرفت تا چـراغ عـاشـقـی افـروخـتی عشق بازان را تو عشق آموختی ای ز نور کبریا روشن ضمیر سینه‌ات روشن شد از مهری منیر ای به روز امتحان مرد عمل وی شهادت را تو احلی من عسل تاشهادت را تو کردی انتخاب ماند حسرت بر دل از لعل تو آب ای لبِ خشک تو رشک سلسبیل آفرین گـفته به رزمت جبرئیل ای ز صهبای شهادت مست مست وی پدر را داده در طفلی ز دست از وصال روی تو خـون خدا یـاد میکرد از جمال مجتبی ای حسین ومجتبی را نور عین تا شنـید آوای دردت را حسین گفت لبیک ای عـموجان آمدم بـهـر دیــدارت شـتـابـان آمدم آمــدم ای نـور چـشـمـان تـرم یـــادگـــار یـــادگــار مــادرم ای زخونت گشته صحرا لاله گون دست وپا کمتر بزن درخاک و خون گریم و نالم براین عـمـر کمت سخت می‌سوزم ز سوز ماتمت دوست دارم همچو گل بویت کنم غرق بوسه روی نیکـویت کنم اشک می‌گـیرد ره چـشم مرا چون روم بی تو بسوی خیمه‌ها جسم پاکت را به خیمه می‌برم مـی‌گـذارم در کـنـار اکـبـرم از فروغ حُسن نورانی شدی در منای عـشق قربانی شدی زد شرر این غم دل وجان مرا ای وفائی گریه کن زین ماجرا 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
او بود و یک لشکر، ولی لشگر، چه کردند با یاس ســرخ بــاغ پیغمبر، چـه کــردند گــرگــان کوفه، جسم او در بَر گــرفتـند با هــم گــلاب از آن گل پـرپــر گـرفـتند با ســوز دل زخــم تنش را تــاب دادنــد آن تـشـنـهْ لب، را از دمِ تـیــغ آب دادنـد جسمش ز نوک نیزه با جوشن یکی شـد پیـراهــن خــونیـن او، با تن یـکــی شــد "بن‌سعد ازدی" بر تنش زد نیزه ازپشت هر سنگـدل، یکـبار آن شهزاده را کشت افتاد، روی خــاک و عـمـو را صـدا زد مانند مــرغ ســر بریــده دست و پــا زد فـرزند زهــرا همچـنــان بــاز شکـاری آمــد بــه بــالای ســرش بــا آه و زاری در دست گـلچـیــن، دید یاس پرپرش را می‌خواست،کز پیکرجدا سازد سرش را با تیغ بر او حمله، چــون شیـر خدا کرد دست پـلـیــد آن ستـمـگــر را جــدا کـرد لشکــر، بـرای یــاری او حـمـلــه کردند آوخ! که با آن پـیـکــر خونین چه کردند از میـهـمــان خویش اسـتـقـبــال کــردند قـــــرآن ثـــارالله را پـــامـــال کـــردنـــد با آنـکــه بر هـر داغ، داغ دیگرش بود این داغ دل، تـکــرار داغ اکـبــرش بـود ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ای گـل چـنـان نـسـیـم مـرو از بــرابـرم لخـتی بـرابـرم بـخـرام ای صنـوبـرم دارد کـتـاب زنــدگـی ات ســیــزده ورق خـواندم نوشته است ورق های آخـرم بــا آب آب خــویـش مــرا آب کـــرده ای جـز اشک دیـده ام ز کجــا آب آورم؟ خواهد رکاب، پای تو برچشم خود، دریغ! پـایت نمی رسد به رکـاب ای دلاورم با لعل خشک، بوسه به دستم زنیّ و من می بـوسـمـت به جـای لـبـان بـرادرم چون زودتـر رسـی ز عـمـو در کنـاراو یک بوسـه دگـر دَهَمت بـهـر اکـبـرم بردار لب زدست عمو، سوخت دست من باشم چنان سِپـَند، مَنِـه روی مِجـمَرم ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
از ابی حمزه ثمالی و سیّد بحرانی نقل شده است در شب عاشورا پس از سخنان اصحاب، حضرت قاسم؛ فرزند امام حسن علیه‌السلام هم جلو آمدند و به امام علیه‌السلام گفتند عمو جان من هم فردا شهيد مي‌شوم و امام علیه‌السلام فرمودند: قاسمم! مرگ در نظر تو چگونه است؟ عرض کردند: اََحْلی مِنَ العَسَل: شيرين ترازعسل. امام علیه‌السلام حضرت قاسم را در آغوش گرفتند و فرمودند: إِي وَ اللَّه! أَنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ يَقْتُلَ مِنَ الرِّجَال مَعيَ بَعْدَ أَن تَبلُوَ بِبَلاءٍ عَظِيم؛ بله قاسمم! تو هم یکی از کسانی هستی که به بلای عظیمی كشته مي‌شوي و بعد فرمودند بعد از تو علی اصغرم هم کشته می‌شود. الهدایة الکبری۲۰۴؛ نفس المهموم ۲۰۳؛ مقتل امام حسین ۱۱۸؛ منتخب التّواریخ ۲۱۴؛ ناسخ التّواریخ ۳۹۸ ؛ وقایع الأیام ۲۹۲؛ مقتل جامع ج ۱ص ۷۲۴ ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
از ديگر شهداي بنی هاشم قَاسِمِ بْنِ الحَسَن است. [ او برای امام، بوي برادرشان امام حسن علیه‌السلام را مي‌داد. اگر مهر و جايگاهش در دل امام، بيشتر از علي اكبر نباشد، كمتر هم نيست.] وقتي برای اذن به ميدان رفتن، خدمت امام رسيدند، هر چه كردند، امام اجازه ندادند و دست به‌گردن قاسم انداختند و هر دو شروع به گريه كردند، تا جايي‌كه نوشته‌اند: حَتَّى غُشِيَ عَلَيْهِمَا. یعنی غش کردنـد. مَقْتَل خوارزمی ۲ص۳۱؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲ص۳۰۴؛ بحارالأنوارص/۳۴ ؛ جلاءالعیون ۵۶۸ ؛ قمقام ۴۳۷؛ منتهی الآمال ۴۴۸؛ نفس المهموم ۲۸۰؛ مقتل امام حسین ۱۵۷؛ منتخب التّواریخ ۲۱۴؛ مقتل مقرّم ۲۳۶؛ ناسخ التّواریخ ۴۶۷؛ وقایع الأیام ۴۰۸؛ مهیج الأحزان ۳۵۶؛ دمعة الساکبه ۴۰۱؛ مقتل جامع۱ص۸۲۸ . البته اين عبارت غش كردن در اکثر کتب قـدیمی و دسته اوّل تاریخ همچون أمالی صدوق، لهوف، الفُتوح، أمالی مفید، ارشاد و ... نیست. بعضی از کتب امروزی نیز به تبعیّت از این بزرگان، غش کردن را نیاورده‌اند. توجه: گاهی می‌گویند كه حضرت قاسم علیه‌السلام، دست خطی از پدرش آورد که امام حسن علیه‌السلام نوشته بودند که در كربلا عمويت را تنها نگذار، پس آمدند خدمت عمو و ...؛ اين مطالب در هیچ یک از مآخذ معتبر نیامده است. همان گونه که درکتاب تحریف شناسی عاشورا و قیام امام حسین (ص۱۸۶) هم تصریح شده این تحـریف اوّلیـن بار در روضة الشهدا (ص۴۰۰) آمده و بعد از آن در کتب منتخب طریحی(ص۳۶۵) و اسرار الشهادة (ص۲/۳۸۴)کپی شده است. تنها استنادی هم که مرحوم ملاحسین کاشفی آورده است عبارت « راوی گوید»!؟ است. https://eitaa.com/astanevesal
به هر حال، از هر راهی كه بود، با التماس و بوسیدن دست و پای امام علیه‌السلام، حضرت قاسم موفّق شدند از عمو اذن ميدان بگيرند. يك نوجوان ۱۳ الی ۱۴ ساله، ماه پاره‌ای از آل هاشم، عازم جنگ شدند، در حالي كه هنوز اشك روی صورتشان جاري بود اینگونه رجز خواندند: أِن تُنْكِرُوني فَاَنَا ابنُ الحَـسَن سِبْطُ النَّبيِ المُصْطَـفَي المُؤتَمَن هَذَا حُسَينٌ كَالأَسيرِ المُرْتَهِنْ بَيْنَ اُناسٍ لاسُقَو اصَوْبَ الْمُـزُن « اگر من را نمی شناسید من فرزند حسنم، آن نوۀ پیامبر برگزیده و امین، این حسین است که مانند اسیر؛ گروگان میان مردمی است که هرگز مباد از آب گوارا سیراب شوند » يكي از لشكريان عُمَرِبنِ سَعد به نام حُمَيْد بْنِ مُسْلِم که بیشتر نقل‌ها از اوست،گفته: من در بين لشکريان عُمَرِبْنِ سَعد بودم كه ديدم نوجواني كه صورتش مثل ماه پاره‌ای بود به ميدان آمد، در حالي كه پيراهن درازي به تن داشت و نعليني به پا پوشيده بود كه بند اين نعلين در پای چپ باز بود. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۴۷؛ مقاتل الطالبیین ۹۳؛ الطبقات الکبری ۵ص۱۰۲؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۳۱؛ الارشاد۲ص۱۶۰؛ إعْلام الوَری ۳۴۶؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ص۳۰۴؛ جلاءالعیون ۵۶۸؛ بحارالأنوار ۴۵ص۳۵؛ منتهي الآمال ۴۴۸؛ قمقام ۴۳۷؛ نفس المهموم۲۸۱؛ مقتل امام حسین ۱۵۷؛ وقایع الأیام ۴۰۹ و۴۱۲؛ مقتل جامع ۱ص۸۲۹ . ادامه این روایت در فایل بعدی 👇👇 ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal https://rubika.ir/astanevesal سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/
ادامه روایت مبارزه و شهادت حضرت قاسم از فایل قبل يكي از لشكريان عُمَرِبنِ سَعد به نام حُمَيْد بْنِ مُسْلِم که بیشتر نقل‌ها از اوست،گفته: من در بين لشکريان عُمَرِبْنِ سَعد بودم كه ديدم نوجواني كه صورتش مثل ماه پاره‌ای بود به ميدان آمد، در حالي كه پيراهن درازي به تن داشت و نعليني به پا پوشيده بود كه بند اين نعلين در پای چپ باز بود. تاریخ الامم والملوک ۵ص۴۴۷؛ مقاتل الطالبیین ۹۳؛ الطبقات الکبری ۵ص۱۰۲؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۳۱؛ الارشاد۲ص۱۶۰؛ إعْلام الوَری ۳۴۶؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ص۳۰۴؛ جلاءالعیون ۵۶۸؛ بحارالأنوار ۴۵ص۳۵؛ منتهي الآمال ۴۴۸؛ قمقام ۴۳۷؛ نفس المهموم۲۸۱؛ مقتل امام حسین ۱۵۷؛ وقایع الأیام ۴۰۹ و۴۱۲؛ مقتل جامع ۱ص۸۲۹ . ❇️ از اين گزارش دو چيز مسلّم و معلوم مي‌شود: 1️⃣. شاید حضرت قاسم با زره و لباس جنگي بيرون نرفته‌اند، چرا كه هر چه گشتند زرهي اندازه قامت ایشان پيدا نكردند. 2️⃣. اشتياق و عجله ایشان براي به ميدان آمدن، تا جايي كه صبر نكردند که بند نعلينشان را ببندند. نمي دانم شـايد اگر از خود حضرت قـاسم مي‌پرسيديم جواب مي‌دادند که ترسيدم در همين مدّت كمِ بستن بند نعلين رأی عمويم عوض شده و مانع به ميدان رفتنم شود! آخر بسیار تلاش كـردم تا نظرش را جلب كردم. حضرت قاسم ۱۳ ـ ۱۴ سال بيشتر نداشتند ولی جنگ سختي كردند و شماری از دشمنان را به درك واصل كردند. حُمَيْد بْنِ مُسْلِم می‌گوید عُمَرُبْنِ سَعِيدِ (عَمْرُو بْنِ سَعْدِ) بْنِ نُفَيْلٍ اَزْدِي گفت باید خون این نوجوان را بریزم؛ گفتم چه ضرورتی دارد؛ همان عدّه‌ای که با او در حال جنگند برای کشتنش کافی است؛ ولی عمر گوش نکرد و در يك فرصت ناغافل شمشيری به سر حضرت قاسم زد كه فرق مباركشان شكافت و با صورت به زمين افتادند؛ حضرت قاسم فرياد زدند عمو به فريادم برس. [از این عبارت می‌توان به شدّت شقاوت و ترس دشمن پی بُرد که حتّی در جنگ نـابرابر با یک نوجوان، که تعدادی همزمان مشغول مقاتله با او هستند، دیگران هم به کمک آمده‌اند.] امام علیه‌السلام در کوتاه‌ترین زمان ممکن خود را به قاسم رساندند و با شمشيري به عُمَرِ بْنِ سَعْید أَزْدِي حمله كردند و با ضربه امام، دست آن ملعون قطع شد و ناله‌ای زد كه لشكريان عُمَرِبْنِ سَعد به جنبش افتادند و عدّۀ زيادی براي نجات او حمله ور شدند و در اين ميان به گزارش نادرست و قابل نقدی، بدن نازنين حضرت قاسم و به گزارش مستند‌تر، بدن آن ملعون زیر سم اسب‌ها پايمال شد. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۴۷؛ مقاتل الطالبیین ۹۳؛ الارشاد۲ص۱۶۱؛ روضة الواعظین ۳۰۹؛ إعْلام الوَری ۳۴۷؛ شَرْحُ الأخْبار ص۱۷۹؛ مُثیرُالأحْزان ۲۴۹؛ الطبقات الکبری ۵ص۱۰۳؛ قمقام ۴۳۸؛ البِدایَة والنَّهایة ۸ص۱۸۶؛ بحارالأنوارص/۳۵؛ جلاءالعیون ۵۶۹؛ نفس المهموم ۲۸۱؛ مقتل امام حسین ۱۵۸؛ مقتل مقرّم ۲۳۷؛ ناسخ التّواریخ ۴۶۸؛ منتهی الآمال ۴۴۸؛ مهیج الأحزان ۳۶۱؛ مقتل جامع ۱ص۸۲۹ و بعد از اينكه گرد و غبار میدان فروكش كرد، اباعبدالله را ديدند كه بر سر پیکر خونین قاسم نشسته‌اند و حضرت قاسم، آخرين رمق‌هايشان هم از دست مي‌رفت و پاهايشان را روي زمين مي‌كشيدند😭😭 ادامه این روایت در فایل بعدی 👇👇
ادامه روایت مبارزه و شهادت حضرت قاسم از فایل قبل و بعد از اينكه گرد و غبار میدان فروكش كرد، اباعبدالله را ديدند كه بر سر پیکر خونین قاسم نشسته‌اند و حضرت قاسم، آخرين رمق‌هايشان هم از دست مي‌رفت و پاهايشان را روي زمين مي‌كشيدند😭😭 امام علیه‌السلام سر قاسم را به زانو گرفتند و فرمودند:« بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيكَ جَدُّكَ وَ أَبُوك! از رحمت خدا دور شوند قومي كه تو را كشتند؛ روز قيامت جدّ و پدرت با آن‌ها مخاصمه خواهندكرد.» عَزَّ وَ اللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوهُ فَلَا يُجِيبُكَ أَوْ يُجِيبُكَ فَلَا يَنْفَعُكَ صَوْتُهُ ! هَذَا يَوْمٌ وَ اللَّهِ كَثُرَ وَاتِرُهُ وَ قَلَّ نَاصِرُه! به خدا سوگند! چه سخت است بر عمويت، كه تو او را بخـواني ولي نتواند تو را اجابت كند؛ يا اجابتت كند ولي ديگر فايده‌اي نداشته باشد. به خدا سوگند! امروز، روزي است كه دشمنان عمويت بسيار و يارانش اندك هستند. سپس بدن حضرت قاسم را به آغوش گرفتند و غریبانه به سوي خيمه‌اي كه اجساد را نگه مي‌داشتند، بردند در حالی‌که پاهای قـاسم به روی زمین کشیده می‌شد. اللهوف۱۰۱؛ تاریخ الامم والملوک ۵/۴۴۷؛ مقاتل الطالبیین ۹۳؛ الارشاد۲ص۱۶۱؛ روضة الواعظین ۳۰۹؛ إعْلام الوَری ۳۴۷؛ شَرْحُ الأخْبار ص۱۷۹؛ مقتل خوارزمی۲ص۳۱؛ الکامل فی‌التّاریخ ص/۱۸۵؛ مُثیرُالأحْزان ۲۴۹؛ الطبقات الکبری ۵ص۱۰۳؛ قمقام ۴۳۸؛ تَجارِبُ الاُمَمص۷۸؛ البِدایَة والنَّهایة ۸ص۱۸۶؛ بحارالأنوارج 45 ص۳۵؛ جلاءالعیون ۵۶۹؛ نفس المهموم ۲۸۱؛ مقتل امام حسین ۱۵۸؛ مقتل مقرّم ۲۳۷؛ منتهی الآمال ۴۴۸؛ مقتل جامع ۱ص۸۲۹ از این عبارت پایانی می‌شود فهمید برای بردن بدن حضرت قاسم به خیمه‌ها، کسی به کمک حضرت نیامده، شاید دلیلش این باشدکه جنگ به اوج و اواخرش رسیده بوده و همه کشته یا درگیر جنگ بودند که امام علیه‌السلام با آن حالت، بدن نازنین حضرت قاسم را به خیمه‌ها بردند، چنان‌که می‌تواند نشانگر این باشدکه قاسم جزءآخرین افرادی بوده که به شهادت رسیده است. ❎ يكي از تحریفات در مورد حضرت قاسم ازدواج او با دختر امام حسین علیه‌السلام است‌که در هیچ کتاب معتبری نیامده و بسیاری از علما و محققین در کتب جلاءالعیون ۵۶۹؛ منتهی الآمال ۴۴۹؛ نفس المهموم ۲۸۳؛ لؤلؤ ومرجان ۲۱۵؛ اربعین الحسینیه ۱۳۸؛ قاموس الرجال ج ۸ص ۴۶۶؛ فواید المشاهد ۵۱؛ تحقیق درباره اوّل اربعین ۶۸۴ ؛ تنقیح المقال ۲ص۱۹؛ حماسه حسینی ۳ص۲۵۵؛ تأملی در تاریخ عاشورا ۳۰۵؛ کبریت احمر ۳۸۴؛ مقتل تحقیقی ۱۸۰؛ مقتل جامع ج ۱ص۱۱۹ آن را ناصحیح دانسته و جُزء تحریفات عاشورا عنوانش کرده‌اند. عالم ربانی شیخ جعفر شوشتری نیز در کتاب فواید المشاهد(۵۲۸) می¬ نویسد: آنچه در میان جُهّال شیعه متداول شده است شبیه عروسی قاسم بی اصل و دروغ است بلکه مکرر گفته ام شبیه عروسی قاسم ساختن، ضربت زدن است بر امام حسین، به یقین درد این کار شنیع، بدتر است از درد شمشیرها ؛ ضربت است بر حضرت؛ نه تعزیت. لذا همان گونه که اکثر محققیق و علمای دین گفته‌اند این موضوع اوّلین بار در قرن دهم در روضة الشهدا(۴۰۰) تحریف شده است و پس از آن در منتخب طریحی(۳۶۶) و اسرار الشهادة (۲/۳۸۵)کپی شد، در روضة الشهدا هم با عبارت سؤال برانگیز و پر از ایراد « راوی می‌گوید» استناد داده شده است. سیّدالشهدا دو دختر داشتند یکی سکینه که شوهرش عبدالله است و دیگری فاطمه که با حسن مُثنّی پسر ديگر امام حسن علیه‌السلام ازدواج کرد، او هم در کربلا بود، پس از زخمی شدن؛ با کمک دائی‌اش به خارج از میدان نبرد برده شد و زنده ماند والاّ علمای علم رجال و نساب، هیچ دختر بزرگ دیگری برای سیّدالشهدا علیه‌السلام قائل نیستند. ❎ روضه‌ای که در آن جزئیّات مبارزه و کشتن ازرق شامی و چهار فرزندش توسط حضرت قاسم مطرح می‌شود در هیچ یک از مآخذ ما نیامده است؛ ضمن این که با روایات ذکر شده در کتب معتبر هم تناقض دارد. این قصه نیز اولین بار در روضة الشهدا آمده است؛ مرحوم کاشفی نیز سندی ارائه نکرده است تأسّف بار تر اینکه کـاشفی در این داستان خیالی حضرت قاسم را متهم به دزدیدن شمشیر قیمتی پسر ازرق و همچنین پایمال کردن بدن فرزند ازرق شامی با اسب می کند. ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه فهرت مطالب کانال آستان وصال ************ـ ************ـ ************ـ ************ـ ************ـ ************ـ ************ـ