eitaa logo
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
29.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
3هزار ویدیو
2هزار فایل
آستان فاطمی ... یک راه نزدیک به حرم است !!! اینجا میتوان زائر شد و سلام داد میتوان پای منبر و نوای حرم نشست میتوان مهمان حرفهای تازه شد و نفس کشید ... ادمین: @astanqom_admin 📱 تلگرام: https://t.me/astanfatemi 📱 اینستاگرام: Instagram.com/astanfatemi
مشاهده در ایتا
دانلود
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز پنجشنبه، ١۴٠١/٠٩/١٠ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت آيت‌الله سيد حسن (ره) و است، لذا ضمن گرامیداشت مقام علم و عمل، سخن امروز را با سلام و صلوات به روح پرفتوح این عالِمِ عامِل، آغاز می‌نمائیم؛ بی‌شک فقيه مجاهد و عالم پرهيزگار حضرت آيت‌الله مدرس (ره) يكی از چهره‎های درخشان تاريخ ايران و بلکه جهان تشیع به شمار می‎رود كه زندگی و اخلاق و رفتار و جهت‌گيری‎های سياسی و اجتماعی ایشان، می‎تواند برای علماء، سیاستمداران و مخصوصاً نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمونه و الگوی کاملی باشد؛ شهید مدرس در سنين جوانی به مقام رفيعِ اجتهاد رسيد و از لحاظ علمی و فقهی، مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و شايسته تقليد بود، هر چند که تا پایان عمر حاضر به چاپ رساله عملیه خود نشد؛ (يادنامه شهيد مدرس، ص ٧۴) او همان‌گونه بود كه می‌گفت و همانطور می‌گفت كه خود بود؛ لذا کلام و سیره‌ی ایشان در بقیه افراد تأثیری عمیق می‌گذاشت؛ آیت‌الله مدرس، پارسایی پايدار و عالمی ثابت‌قدم بود كه لحظه‌ای با استبداد و استعمار سازش نكرد و در تمامی مدت عمر شریفش، ساده زيستن، تواضع، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه‌طلبی را شيوه زندگی خويش ساخت؛ چنانچه تمام چیزی که پس از ترور ایشان باقی مانده بود: «یک قالیچه کهنه، یک صندلی، یک عینک، یک عصای چوبی، یک حوله حمام، یک سجاده نماز و یک پیراهن کرباس ایرانی و یک جلد قرآن و تعدادی کتاب» بود، لذا همواره می‌گفت: «من حرف حق را بدون هیچ ترسی می‌گویم، چون از کسی چیزی نمی‌خواهم!» او در دوران نمایندگی مجلس نیز امر ساده‌زیستی را عملاً به همه آموخت؛ چنانچه در صفحه ۳۲ کتابِ «مدرس، مجاهدی شکست‌ناپذیر» نقل گردیده که: وقتی شهید مدرس برای نمایندگی مجلس از اصفهان به تهران عزیمت نمود، دو خانه به ایشان پیشنهاد شد، یکی دو اتاقه با اجاره ماهی «سی ریال» و دیگری سه اتاقه با اجاره ماهی «سی‌وپنج ریال»؛ و ایشان، منزل دو اتاقه را انتخاب کردند؛ از آیت‌الله مدرس سؤال شد، آیا نماینده مجلس، مبلغ پنج ریالِ ناچیز، صرفه‌جویی می‌کند!؟ و او جواب داد: «بلی، آنچه استقلال و آزادی و عقیده را از بین می‌برد، احتیاج است؛ من نمی‌خواهم محتاج کسی باشم! باید برنامه زندگیم را طوری تنظیم کنم که محتاج به کسی نشوم، تا این زبانِ تند و تیزم آزاد باشد» «میلسْپو» مستشار مالی امریکا در ایران در کتاب خود با عنوان «کار امریکا در ایران» درباره شهید مدرس چنین نوشته: «مشخص‌ترین چهره و رهبر روحانیون در مجلس ایران، مدرس است که به عنوان نایب رئیس اول مجلس، انتخاب شده؛ شهرت او، بیشتر در این است که برای پول ارزشی قائل نیست؛ او در خانه ساده‌ای زندگی می‌کند که جز یک قالیچه، تعدادی کتاب و یک صندلی، چیز دیگری در آن وجود ندارد، لباس روحانیون را می‌پوشد و مردی عالم است؛ در ملاقات با او محال است کسی تحت تأثیر سادگی و البته هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد...» (مدرس و سیاست‌گذاری عمومی، مرکز اسناد، ص ۱۳۲) امام خمینی (ره) که در جوانی، آیت‌الله مدرس را درک کرده بودند، درباره ایشان می‌فرمایند: «رضاخان با مرحوم مدرس روزگاری گذراند و فهمید که با هیچ چیز نمی‌توان او را قانع کرد؛ نه با تطمیع! و نه با تهدید! » (کشف‌الاسرار، ص٩) آیت‌الله سید فخرالدین جزایری از همراهان آیت‌الله مدرس نیز، درباره تلاش‌های رضاخان برای تطمیع ایشان به ملاقات سرلشگر خدایار اشاره نموده که او به شهید مدرس می‌گوید: «رضا شاه میل دارد که باب مراوده را با شما باز کند و به هر طریق که شما بپسندید با شما روابط حسنه داشته باشد و هر امری را که در امور مملکت بفرمایید اطاعت خواهند کرد؛ ضمناً مبلغ «صد هزار تومان» فرستاده‌اند که نزد شما باشد و به هر مصرفی که صلاح بدانید برسانید»؛ آیت‌الله مدرس که در آن زمان، کل حقوق نمایندگیشان در مجلس «سی تومان» بود با رد درخواست رضا شاه، گفت: «... این پول‌ها را ببرید که اگر اینجا بماند کُلِ آن به مصرف نابودی رضاخان خواهد رسید» (مدرس، مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۴۰) ✍️ سرانجام، این عالمِ مجاهد که در تمام عمر با عزمی راسخ چون كوهی استوار در مقابل شاه و ستمگران عصر خود به مقابله برخاسته، و بارها در طول زندگی، به زندان افتاده و مورد سوءقصد واقع شده بود؛ در سال ۱۳۰۷ توسط رضا خان به ربذه‌ی خواف و سپس به کاشمر تبعيد شد و بالاخره در سال ۱۳۱۶ شمسی توسط عوامل دولت سفاک شاهنشاهی، ایشان را در كُنج عُزلت و غريبی، مسموم و سپس این عالم بزرگ را به‌وسیله عمامه خودشان خفه نموده و به شهادت رساندند و در همان‌ دیار غربت به خاک سپردند، اما نام و یاد شهید آیت‌الله مدرس (ره) همواره در بین ملت بزرگ و آزاده ایران عزیز، زنده و جاودان است. 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «اسلام و قانون‌مداری» روز شنبه، ١۴٠١/٠٩/١٢ مناسبت روز: امروز سالروز تصویب قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ١٣۵٨ شمسی است؛ این قانون که بر اساس اصول و ضوابط اسلامی و بر پایه پیوند ناگسستنی دین و سیاست تنظیم شده، مُبَیِّن تمامی راهبردهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران است که به فاصله کمتر از دو ماه از پیروزی انقلاب اسلامی، با رأی قاطع ٩٨/٢ درصدی ملت بزرگ ایران به تصویب رسید؛ لذا ضمن گرامیداشت روز قانون اساسی، سخن امروز را با موضوع «اسلام و قانون‌مداری» آغاز می‌نمائیم؛ «قانون» در اصطلاح به معنی قاعده و ترتيبی است که شیوه رفتار انسان را در زندگی فردی و اجتماعی تعیین می‌کند و «قانون‌مداری» به معنای حفظ و اجرای قوانین به طور کامل و با رعایت حقوق همه افراد جامعه است؛ بنابراین، جامعه‌ای قانون‌مدار و قانون‌گرا محسوب می‌شود که همه آحاد آن، به قانون عمل کرده و رهبران آن، قانون‏ پذیرترین افراد در جامعه باشند؛ ضرورت وجود قانون و قانون‌مداری از آغازین روزهای حیات بشر، همواره مورد توجه انسان بوده و در طول تاریخ، افرادی به منظور ایجاد نظم در جامعه و هدایت آن، اقدام به وضع قانون و حاکمیت بخشیدن به قانون نموده‌اند؛ اما متأسفانه هیچ یک از قوانین بشری در بلندای تاریخ، خالی از اشکال و اشتباه نبوده و نتوانسته بشریت را به سوی عدالت و سعادت همه‌جانبه، سوق دهد و به همین دلیل هر بار پس از مدتی قانون‌گذاران و مجریان اصلی این قوانین نیز به این حقیقت پی برده، و با وضع قوانین جدید، قانون‌های قبلی خود را لغو و نقض نموده‌اند؛ بنابراین آدمی پس از سال‌ها آزمون و خطاء در این زمینه، بالاخره دریافت که تنها قوانینی، در بین بشریت همواره پایدار و ضامن عدالت و سعادت آنها است که نشأت گرفته از اصول و دستورالعمل‌های الهی باشد و در این میان، کاملترین قوانین، مربوط به مکتب حیات‏بخش اسلام است که توسط حضرت خاتم‌الانبیاء (ص) به عنوان آخرین دین الهی به مردم عرضه و ابلاغ شده است؛ قوانینی که، در مدت حکومت پیامبر اسلام، علاوه بر گفتار آن حضرت، در سیره عملی ایشان نیز تبلور کامل یافته و در ادامه احکام و جزئیات آن قوانین نیز به‌وسیله‌ی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) برای بشریت تبیین گردیده است؛ ✍️ و امروز، پس از قرن‌ها، ملت بزرگ ایران مفتخر است که قانون اساسی جمهوری اسلامی، به‌عنوان اولین کشور در جهان معاصر بر اساس اصول مترقی دین اسلام و مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) شکل گرفته و از این رو می‌توان ادعا نمود که حفاظت و صیانت از جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن، به‌منزله کوشش در راه تحقق آرمان‌های الهی و گسترش حاکمیت قوانین الهی است؛ چنانچه امام راحل (ره) فرمودند: «حکومت اسلام، حکومت قانون است...» (ولایت فقیه، ص۵۵) رهبر فرزانه انقلاب نیز در این رابطه فرمودند: «امام (ره) یک قاعده‌ی محکم و مستحکمی به نام قانون اساسی را به وجود آوردند که بر اساس این قاعده می‌شود تمدن عظیم اسلامی را بنا نهاد...» (١٣٩٠/۰۳/١۴) و در سخن دیگری فرمودند: «حکومت اسلامی و انقلاب اسلامی، این حرف نو را مطرح کرد که حاکم و حکومت و قدرت سیاسی باید مبتنی بر پرهیزگاری، عدالت و حقیقت باشد و قانون اساسی بر این مبنا شکل گرفت...» (١٣٧٩/۱۱/٢٧) بر همین اساس، رهبر فرزانه انقلاب همواره بر پاسداشت قانون اساسی و اجرای دقیق آن تأکید داشته و فرمودند: «دشمنان، قانون اساسی ما را آماج حملات خود قرار داده‌اند؛ چون این قانون اساسی با این خصوصیات... می‌تواند کشور را به سامان برساند و جامعه را پیش ببرد...» (١٣٨۴/۰۲/١١) و سخن امروز را با کلام ارزشمند دیگری از رهبر فرزانه انقلاب به پایان می‌بریم که فرمودند: «قانون اساسی، میثاق بزرگ ملی و دینی و انقلابی ماست...»،«و عمل به آن، علاج دردهای کشور است...» (١٣٧٩/۰۴/١٩) و (١٣٧٩/٠٣/٢٩) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «جنگ جمل، عبرتی بزرگ (١)» روز یکشنبه، ١۴٠١/٠٩/١٣ مناسبت: فردا دهم جمادی‌الاولی، سالروز آغاز جنگ جمل، اولین جنگ رسمی میان مسلمانان است، لذا سخن امروز را به این جنگِ عبرت‌آموز اختصاص می‌دهیم؛ بی‌شک جنگ جمل، یکی از تلخ‌ترین و دردناک‌ترین وقایع روزگار در تاریخ اسلام است؛ زیرا برای نخستین بار در تاریخ، دو لشکری در مقابل هم صف کشیدند که همگی به وحدانیت خداوند متعال، رسالت پیامبر اعظم (ص) و حقانیت معاد گواهی می‌دادند، همه آنها رو به یک قبله نماز می‌خواندند و شعار پرچم همه‌ی آنها «اللّه اکبر» بود؛ در یک سوی میدان، همسر پیامبر، عایشه که بر اساس آیه ۶ سوره احزاب او را «اُم‌المؤمنین» می‌نامیدند، به همراه صحابه بزرگی همچون طلحه و زبیر؛ و در سوی دیگر میدان، امیرالمؤمنین (ع) جانشین و نَفْس و جانِ پیامبر (ص) و جمعی از یاران صدیق رسول خدا، همچون عمار یاسر و مالک اشتر قرار داشتند؛ به همین دلیل، این واقعه برای حضرت علی (ع) بسیار تلخ و ناگوار بود و حضرت، تمام سعی و تلاش خود را صرف جلوگیری از وقوع جنگ و خونریزی نمودند، اما متأسفانه حُب جاه و مقام و دنیاپرستی و زیاده‌خواهی، چشم‌ها و گوش‌های لشگریان شتر سرخ موی را به شنیدن صدای حق بسته بود و بالأخره حادثه تلخ جمل در تاریخ اسلام رقم خورد که در این مجال کوتاه به گوشه‌ای از این واقعه‌ی شرم‌آور اشاره می‌نمائیم: ✍️ پس از حکومت و خلافت خلفای سه‌گانه برخلاف دستور و توصیه مکرر پیامبر اکرم (ص) برای جانشینی امیرالمؤمنین (ع)، بالأخره مسلمانان به همراه صحابه بزرگ از جمله طلحه و زبیر از امیرالمؤمنین (ع) درخواست نمودند که حکومت را بپذیرند و با اصرار زیاد با حضرت بیعت نمودند؛ اما متأسفانه بیش از سه ماه از بیعت آنها با حضرت على(ع) نگذشته بود که عدالت علوی بر گروهى از صحابه‌ی مستکبر سخت و ناگوار آمد و مخالفت‌ها از سوى آنان آغاز شد؛ از طرفی «معاویه» در شام، پرچم مخالفت را برافراشت و حاضر به پذیرش بیعت با امیرالمؤمنین (ع) نشد و براى رویارویی با حضرت، آماده جنگ شد؛ از سوی دیگر «طلحه» و «زبیر» که خود را برتر از دیگر صحابه پیامبر می‌دانستند و درخواست حکومت بصره و کوفه را داشتند؛ از نرسیدن به جاه و مقام و عدالت علوی و تساوی حقوق بیت‌المال برای همه مسلمانان، به شدت به خشم آمده و به بهانه سفر عمره، راهى «مکّه» شدند و در آنجا با «عایشه» که او نیز از بیعت با امیرالمؤمنین (ع) سر باز زده بود، دیدار و گفتگو کردند و سپس با عنوان دروغین خون خواهیِ خلیفه‌ی سوم، به سمت «بصره» حرکت نمودند؛ هرچند تمامی مورخین شیعه و سنی شهادت می‌دهند که «طلحه و زبیر» خود از سران مبارزان بر ضدّ «عثمان» بودند و به درستی می‌دانستند که حضرت علی (ع) کوچکترین نقشی در قتل عثمان نداشته‌اند، اما بهانه‌ی بهتری برای شکستن بیعت و لشگرکشی در برابرِ امیرالمؤمنین (ع) پیدا نکردند لذا با نیرنگ و سوءاستفاده از جایگاه همسر پیامبر به‌عنوان «اُم‌المؤمنین»، بصره را تصرف کرده و با گمراه ساختن مردم، براى خود بیعت گرفتند و اولین فتنه و شکاف بزرگ را در جهان اسلام ایجاد نمودند؛ چون خبر این خیانت بزرگ به امیرالمؤمنین (ع) رسید، ایشان علیرغم میل باطنی خود با لشگری به سوى «بصره» حرکت کردند و بالاخره دو لشکر با هم روبه رو شدند و سعی و تلاش مضاعف و سخنرانی‌های متعدد حضرت علی (ع) مؤثر واقع نشد و لشگریان جمل، در روز دهم جمادی‌الاولی سال ٣۶ هجری قمری، اولین جنگ رسمی میان مسلمانان را به راه انداختند؛ ✍️ که انشاالله به شرط حیات در روزبرگ فردا از وقایع تلخ این جنگ سخت و شرم‌آور با شما سخن خواهیم گفت... 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «، عبرتی بزرگ (٢)» روز دوشنبه، ١۴٠١/٠٩/١۴ مناسبت روز: امروز دهم جمادی‌الاولی، سالروز آغاز «جنگ جمل» به‌عنوان یکی از تلخ‌ترین و دردناک‌ترین وقایع روزگار در تاریخ اسلام است، لذا سخن امروز را به این جنگِ عبرت‌آموز، اختصاص می‌دهیم؛ در روز گذشته عرض شد که پس از اصرار مسلمانان و بیعت آنها با امیرالمؤمنین (ع)؛ روش حکومت حضرت علی (ع) بر اساس سیره پیامبر (ص) و ایجاد عدالت و تساوی حقوق بیت‌المال برای همه مسلمانان، بر گروهى از صحابه‌ی مستکبر، سخت و ناگوار آمد و در این میان «طلحه» و «زبیر» که خود را برتر از دیگر صحابه پیامبر می‌دانستند و چشم به خلافت مسلمین داشتند، پس از بیعت با امیرالمؤمنین (ع) درخواست حکومت بصره و کوفه را نمودند؛ اما پس از نرسیدن به جاه و مقام مورد نظر، سخت برآشفتند و با عنوان دروغین خون‌خواهیِ خلیفه‌ی سوم، بیعت خود را شکستند و با نیرنگ و سوءاستفاده از جایگاه همسر پیامبر به‌عنوان «اُم‌المؤمنین»، بصره را تصرف کرده و با گمراه ساختن مردم، براى خود بیعت گرفتند و در این وضعیت، سعی و تلاش مضاعف و نامه‌ها و سخنرانی‌های متعدد امیرالمؤمنین (ع) نیز مؤثر واقع نشد و بالاخره لشکریان جمل، اولین جنگ رسمی میان مسلمانان را به راه انداختند؛ در این جنگ عبرت آموز که با شکست لشکر شتر سرخ مویِ «عایشه» و کشته شدن «طلحه» و «زبیر» به پایان رسید، اما مورخین نوشته‌اند که در این جنگِ سخت متأسفانه حدود هجده تا بیست هزار نفر از مسلمانان (در لشکر طرفین) کشته شدند و مسئولیت این ضایعه عظیم، برگردن آتش افروزان جنگ جمل قرار گرفت؛ چنانچه «بلاذری» از برجسته‌ترین تاریخ‌نگاران اهل‌سنت در «انساب الاشراف» آورده: «بعد از جنگ جمل، زنی بر «عایشه» وارد شد و درباره عذابِ زنی که فرزند کوچکش را کشته بود، سؤال کرد؟ عایشه گفت: مسلماً جهنم بر او واجب شده است؛ پس آن زن با اشاره به آیه ۶ سوره احزاب که همسران پیامبر را «اُم‌المؤمنين» نامیده، به عایشه گفت: درباره زنی که باعث قتلِ بیش از بیست هزار نفر از فرزندانش (درجنگ جمل) شده، چه می‌‌گویی؟! (انساب الاشراف، ج ٢، ص ٢۶۶) و همچنین آورده‌اند که بعد از این واقعه شرم‌آور، «عایشه»، بارها و بارها از این اقدام خود، اظهار ندامت و پشیمانی کرد؛ (انساب الاشراف، ج٢، ص ٢۴٩) و هرگاه روز جنگ جمل را به یاد می‌آورد، آرزو می‌کرد و می‌گفت: ای کاش قبل از آن مرده بودم و در آن حادثه حضور نمی‌یافتم. [الفتوح، ج۲، ص۴۸۷.] ✍️ اما باید بدانیم که آنچه گذشت، تنها نقل یک واقعیت تلخ تاریخی نیست، بلکه دانشنامه‌ای زنده و گویا و عبرت‌آموز، برای همه اعصار و دوران‌هاست؛ بی‌شک یکی از نکات آموزنده این واقعه اسفناک این است که متأسفانه اصحاب جمل، فریب عنوان «اُم‌المؤمنين» و سوابق صحابه بزرگی همچون طلحه و زبیر را خوردند و در برابر ولیّ‌زمان خود ایستادند؛ غافل از این‌که در اسلام، حال فعلی افراد، ملاک است نه گذشته و سوابق آنها! چنانچه رهبر فرزانه انقلاب دراین‌باره فرموده‌اند: «امام بارها فرمودند قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال كنونی اشخاص باشد؛ گذشته‌ی اشخاص، مورد توجه نیست... این همان قضاوتی بود كه امیرالمؤمنین (ع) با جناب طلحه و جناب زبیر كردند؛ شما باید بدانید طلحه و زبیر افراد كوچكی نبودند، جناب زبیر سوابقی درخشان دارد كه نظیر آن را كمتر كسی از اصحاب حضرت داشت، حتی بعد از به خلافت رسیدن ابوبكر، در همان روزهای اول، پای منبر خلیفه اول، چند نفر از صحابه، بلند شدند و اظهار مخالفت كردند و گفتند: حق با شما نیست؛ و حق با علی‌بن‌ابیطالب (ع) است! اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است (و زبیر یکی از آنهاست)... اما امیرالمؤمنین با اینها چه كردند؟ جنگیدند... یعنی آن سوابق (درخشان، همه) محو و تمام شد؛(چنانچه) بعضی‌ها (نیز) با امام راحل از پاریس در هواپیما بودند و به ایران آمدند؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند؛ بعضی‌ها از دورانی كه امام در نجف بودند و بعد كه به پاریس رفتند، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار و موضع‌گیری‌های این‌ها، موجب شد كه امام آنها را طرد كردند، و از خودشان دور نمودند؛ (زیرا) میزان، وضعی است كه امروز بنده دارم...» (سخنان معظم‌له ۱۳۸۹/۰۳/۱۴)
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حسابداری در اسلام» روز سه‌شنبه، ١۴٠١/٠٩/١۵ مناسبت روز: امروز در تقویم شمسی به‌عنوان «روز حسابدار و حسابداری» نامگذاری گردیده است، لذا به همین مناسبت در روزبرگ امروز در رابطه با ضرورت حسابداری و حسابرسی از نگاه قرآن و روایات سخن می‌گوئیم؛ «حسابداری» حرفه‌ی بسیار حساسی است که نیاز به دقت و تمرکز بالایی دارد و به عنوان زبان تجارت شناخته می‌شود؛ شغل حساس حسابداری در به موفقیت رسیدن تمامی فعالیت‌های اقتصادی، نقش بسیار با اهمیت و حیاتی دارد و برای تعالی و پیشرفت در تمامی کارها، به وجود حسابداران متعهد و متخصص نیاز است. در «دین مبین اسلام» به‌عنوان آخرین و کامل‌ترین دین الهی نیز بر اهمیت حسابداری و حسابرسی در دنیا و آخرت تأکید فراوان شده؛ چنانچه یکی از مهمترین دستورات و احکام دین مبین اسلام، بررسی تمامی کَمیَّت‌های دنیوی است، لذا خدای متعال در آیات مختلف به چگونگی حسابداری در دنیا و حسابرسی در آخرت اشاره نموده، که در این مجال کوتاه به چند نمونه از آنها اشاره می‌نمائیم: ✅ حضرت حق در آیه ٢٨٢ سوره مبارکه بقره در زمینه چگونگی داد و ستد و مکتوب کردن حساب‌ها در امور دنیا تأکید نموده و می‌فرماید: «ای­ کسانی­که ایمان آورده‌اید، هنگامی‌که بدهی مدت­ داری (به­ خاطر وام یـا داد و ستد) به یکدیگر پیدا می‌کنید، آن را بنویسید، و یا...نویسنده‌ای از روی عدالت، (سنـد آن را) در میان شما بنویسد... و آن‌کس که حق بر عهده اوست، باید املاء کند، و از خدا که پروردگار اوست، پروا کند و چیزی را (در حساب) فروگـذار ننماید... و از نوشتـن بدهی خود، چه کوچک باشد یا بـزرگ، ملول و خسته نشویـد و هرچـه باشد بنویسید؛ که این موضوع در نزد خـدا به عدالت نزدیکتر است...»: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْل...»؛ ✅ در آیه ٩٣ سوره نحل نیز، خداوند متعال درباره حسابرسی در دنیا و آخرت می‌فرماید: «یقینا شما از آنچه انجام داده‌اید، حسابرسی و بازپرسی خواهید شد»: «وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ ✅ همچنین در آیه ٢۵ سوره غاشیه آمده: «رجوع همه‌ی مردم به سوی ما است و سپس حسابرسی اعمال آنان نیز بر عهده ماست»: «إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ؛ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ»؛ ✅ خداوند در آیه ٢٨۴ سوره بقره نیز تأکید می‌نماید: «اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان نمایید، (تفاوتی ندارد، چراکه) خداوند شما را بر طبق آن (اعمالتان)، محاسبه می‌کند»: «انْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّه»؛ ✍️ در آیه ۴٧ سوره انبیاء نیز خداوند می‌فرماید: «و برای همه کافی است که ما (خداوند) حسابرس آنها باشیم»: «وَ کَفَیٰ بِنَا حَاسِبِینَ»؛ ✍️ بنابراین باید بدانیم که خداوند بالاترین حسابدار و حسابرس ماست و افتتاح و اختتام همه حساب‌ها در دنیا و آخرت با اوست؛ حسابدار عادلی که تَرازَش همیشه موزون است و هرگز مطالبات مشکوک‌الوصولی ندارد و حسابداریش آنقدر خالص است که حتی نیاز به تعریف دوره مالی برای او نیست؛ همچنین باید بدانیم که حسابداری خداوند، همیشه بر مدار عدالت است، و هرگز چیزی را از قلم نمی‌اندازد و به مثقال و ذره اعمال هم رسیدگی می‌کند: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ؛ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ‏»: «پس هر کس به قدر ذره‌ای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید و هر کس به قدر ذره‌ای کار زشتی مرتکب شده، آن هم به کیفر اعمالش خواهد رسید؛ (زلزال/٧و٨) در روایات اسلامی نیز همواره بر اهمیت محاسبه در دنیا و آمادگی برای حسابرسی در آخرت تأکید شده، که در پایان سخن به چند روایت در این زمینه اشاره می‌نمائیم: ✅ پيامبر اکرم (ص): «پيش از آن كه مورد حسابرسى قرار گيريد، خود به حساب نفْستان برسيد و پيش از آن كه سنجيده شويد، نفستان را در ترازوى سنجش بگذاريد و براى حسابرسى بزرگ (در قیامت) آماده شويد» (بحارالأنوار، ج٧٠، ص٧٣) ✅ امیرالمؤمنین (ع): «چه سزاوار است كه انسان ساعتى از روز را فقط به حسابرسى نَفْسِ خود اختصاص دهد و ببيند كه در شبانه روز چه كارهايى به سود يا زيان خود انجام داده است!» (شرح غررالحكم، ج۶، ص١٠۵) و در کلام ارزشمند دیگری فرمودند: «هركه نفس خود را حسابرسى كند، نيكبخت خواهد شد» (شرح غررالحكم، ج۵، ص١٨٣) ✅ پيامبر اکرم (ص): «نخستين چيزى كه بنده درباره آن حسابرسی می‌شود، محبت ما خاندان است» (عيون أخبارالرِّضا، ج٢، ص۶٢) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «جعفرطیار (ع)» روز سه‌شنبه، ١۴٠١/٠٩/٢٢ مناسبت روز: امروز در تقویم مناسبت خاصی را نداریم؛ اما در ایام جنگ موته در سال هشتم قمری قرار داریم که شهادت حضرت جعفر بن ابیطالب مشهور به «جعفر طیار» سومین فرزند حضرت ابوطالب (ع) و حضرت فاطمه‌ بنت‌ اسد (س) و برادر بزرگ امیرالمؤمنین (ع) و پسر عموی‌ پیامبر (ص) و از صحابه و شهدای‌ بزرگ‌ صدر اسلام‌ در همین ایام واقع شده است، لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این مجاهد فی سبیل‌الله که مصداق «السابقون السابقون» هستند، آغاز می‌نمائیم؛ جعفر طیار (ع) در سال‌ اول‌ بعثت‌، بلافاصله پس از برادر گرامیشان امیرالمؤمنین (ع) اسلام آوردند و بنا بر برخی روایات، ایشان پس از حضرت علی (ع) و حضرت خدیجه (س)، سومین مسلمان و بیعت کننده با پیامبر اکرم(ص) بوده‌اند؛ (اسدالغابة، ج۱، ص٢٨٧) مورخین و مفسرین، جناب جعفر را مردی خطیب، سخاوتمند، بردبار، متواضع و دارای مقامی بزرگ و سید شهیدان و مجاهدان معرفی نموده و ایشان را مصداق برخی از آیات قرآن از جمله آیه ۲۳ سوره احزاب دانسته‌اند: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَیٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن ینتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «در میان مؤمنان، مردانی هستند که به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا کردند، برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند»‌؛ چنانچه امام باقر(ع) در تفسیر این آیه فرمودند: مراد از کسانی که بر عهد خویش وفادار ماندند و جان خویش را فدا کردند، حمزه و جعفر است. [تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸۸] بنابر آن چه در منابع و متون اسلامی آمده، ایشان از مرتبت و منزلت بسیار والایی نزد رسول خدا برخوردار بودند؛ چنانچه پیامبر (ص) فرمودند: «مردم از درخت‌های مختلف خلق شده‌اند، اما من و جعفر مانند یک درخت هستیم و از یک گِل آفریده شدیم» [شرح الاخبار، ج۳، ص۲۰۵] و خطاب به او فرمودند: «جعفر! تو در صورت و سیرت شبیه من هستی» [بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۷۶] و این شباهت به گونه‌ای بوده که افراد وقتی جناب جعفر را می‌دیدند، سلام بر رسول‌ خدا می‌دادند و ایشان در پاسخ می‌گفتند: من جعفر پسر عموی پیامبر هستم. [اعیان الشیعه، ج۴، ص۱۲۵] پیامبر (ص)، جناب جعفر (ع) را «صاحب‌الهجرتین» نامیده‌اند؛ چرا که به دستور رسول خدا، دوبار هجرت نمودند؛ ابتدا در سال‌ پنجم‌ بعثت به‌عنوان‌ امیر و سرپرست‌ مسلمانان‌ مهاجر، به همراه‌ همسر گرامیشان «اسماء بنت‌ عمیس‌» به‌ حبشه‌ رفته و سپس در سال‌ ششم‌ هجرت‌، به دستور مجدد رسول خدا به مدينه هجرت نمودند؛ (الطبقات الکبری، ج۴، ص١٠۶) مورخین آورده‌اند که وقتی‌ جعفر طیار (ع) به مدينه رسید، غزوه خیبر با شجاعت بی‌نظیر امیرالمؤمنین (ع) و پیروزی مسلمانان به پایان رسیده بود؛ و پیامبر (ص) چون جناب جعفر را دیدند، میان‌ دو چشمش‌ را بوسیده و او را در آغوش گرفتند و با شادی‌ بسیار فرمودند: «به خدا قسم نمی‌دانم برای کدام یک خوشحال‌تر باشم‌، از آمدن و دیدار تو یا از فتح‌ خیبر» (انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۳)، سپس حضرت در کنار مسجدالنبی، خانه‌ای‌ را به‌ جعفر اختصاص‌ داده و از غنایم‌ غزوه خیبر سهمی‌ نیز به او عطا فرمودند و برای قدردانی از زحمات ایشان به عنوان هدیه‌، نمازی بسیار پرفضیلت به او آموختند که به «نماز جعفر طیار» مشهور است. (الطبقات الکبری، ج۴، ص۳۵) همچنین در روایات اسلامی به عقل‌ و درایت‌ و هوش‌ سرشار و اراده راسخ‌ جعفر طیار اشاره شده و او را شخصیت و سرداری‌ برجسته‌ و آشنا به‌ فنون‌ و اصول‌ جنگی دانسته‌اند؛ (سیر اعلام‌ النبلاء، ج‌١، ص٢٠۶) بر همین اساس در سال‌ هشتم‌ هجرت‌ هنگامی‌ که‌ رومیان، حارث‌ بن‌ عمیر، فرستاده پیامبر (ص) نزد پادشاه‌ بُصری‌ را در، روستای‌ موته‌ کُشتند، پیامبر اکرم (ص) بسیار ناراحت شدند و سپاهی‌ سه‌ هزار نفری‌ تدارک‌ دیده و فرماندهی‌ آن‌ را به جعفر واگذار نمودند؛ [تاریخ یعقوبی،‌ ج۲، ص۶۵] در این‌ نبرد نابرابر که شمار لشگر رومیان حدود دویست‌ هزار نفر ثبت شده، حضرت جعفر طیار پس از جنگی شجاعانه، هر دو دست‌ خویش را از دست داده و به شهادت رسیدند؛ از این‌رو، پیامبر فرمودند: «خداوند به‌ جعفر، به‌ جای‌ دستهایش‌، دو بال‌ از یاقوت‌ داده‌ است‌ و او با فرشتگان‌ در بهشت‌ به‌ هر جا که‌ می‌خواهد پرواز می‌کند» و به‌ همین‌ سبب‌، او را «جعفر طیار» و «ذوالجناحین‌» نامیدند. [السیرة النبویة، ج۱، ص۵۰۵] ✍️ در پایان بدیهی است که بر همه امت اسلا‌می لا‌زم است که همواره قدردان خاندان شریف حضرت ابوطالب (ع) بوده و خدمات و رنج و مصائب این خاندان شریف را در یاری رسول خدا و نصرت اسلام و اعتلا‌ی کلمه توحید، هرگز فراموش ننمایند. 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «منشور کرامت انسان» روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠٩/٢٣ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ اما فردا سالروز صدور فرمان هشت ماده‌ای امام خمینی (ره) در سال ١٣۶١ شمسی به ارگان‏‌های قضایی و اجرایی کشور است که باید آن را سنگِ بنای «منشور حقوق شهروندی اسلامی» و سند افتخار نظام جمهوری اسلامی در برابر مدعیان دروغین حقوق بشر در جهان معاصر دانست؛ لذا سخن امروز را به این دستورالعمل ارزشمند اختصاص می‌دهیم؛ امنیت و حقوق فردی یکی از مسائل بسیار مهم در نظام های مردم سالار، و اصلی پُراهمیت در حقوق بشر محسوب می‌گردد؛ که بر سه رکن اساسی «جان، اموال و حیثیت افراد» استوار است و از آنجایی که «حریم خصوصی»، «کرامت انسانی»، «حفظ دارایی های شهروندان» و «صیانت از حیثیت و آبروی اشخاص» در مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، بسیار حائز اهمیت است، لذا بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در راستای اجرای آموزه‌های این مکتب الهی در رابطه با «حقوق خصوصی و شهروندی» در مقابل «حکومت اسلامی» فرمان هشت ماده‌ای خود را صادر نمودند، که یکی از ارزنده ترین دستورالعمل‌های اسلامی در تاریخ معاصر است و به عنوان «منشور کرامت انسان» نام گذاری گردیده و در تمامی زمان‌ها، قابل استفاده و بهره‌برداری است لذا در این مجال کوتاه، خلاصه‌ای از این فرمان مهم، را تقدیم می‌نمائیم: ✅ اهتمام در تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آنها با دقت و سرعت لازم، وبا رعایت اولویت قوانینی که مورد ابتلای عموم است تا حقوق مردم ضایع نشود؛ ✅ رسیدگی به صلاحیت قضات، دادستان‌ها و سایر کارمندان و متصدیان امور، با سرعت و دقت شرعی و با بی‌طرفی کامل، و بدون مسامحه؛ با تأکید بر این موضوع که «میزان، حال فعلی اشخاص است»؛ ✅ قضات واجد شرایط اسلامی، با استقلال و قدرت، وبدون ملاحظه از مقامی، احکام اسلامی را صادر کنند، به‌گونه‌ای که مردم احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی، جان و مال و حیثیت آنان در امان است؛ سایر ارگانهای نظام جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و... نیز باید عمل به عدل اسلامی نمایند و اَحدی حق ندارد با مردم، رفتار غیر اسلامی داشته باشد؛ ✅ هیچ کس حق ندارد، بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد، کسی را توقیف یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد؛ توقیف یا احضار با خشونت و تهدید، جرم است و موجب تعزیر شرعی است؛ ✅ هیچ کس حق ندارد در مالِ کسی چه منقول و چه غیرمنقول، و در مورد حق کسی، دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید، مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق و ثبوت حکم از نظر شرعی؛ ✅ هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کارِ شخصیِ کسی، بدون اذنِ صاحبِ آنها، وارد شود یا کسی را جَلب کند، یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه، تعقیب و مراقبت نماید، و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند، و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد، و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده و لو برای یک نفر فاش کند؛ تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها اشاعه فحشا و از گناهان بسیار بزرگ است، و مرتکبین هر یک از امور فوق، مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند؛ ✅ باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم‌الاوصیا و بقیةالله (ارواحنا لمقدمه الفداء) و پشتیبانی بی‌نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت، قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن، خدای نخواسته، به کسی ظلم شود، و کارهای خلاف مقررات الهی و اخلاق کریم اسلامی از اشخاص بی‌توجه به معنویات صادر شود؛ ✅ باید ملت از این پس که حکومت اسلامی در حال استقرار و سازندگی است، احساس آرامش و امنیت نمایند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند، و قوه قضاییه را در دادخواهی ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند، و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. 📚 صحیفه امام، ج ١٧، ص١۴٣-١٣٩ ✅ با ما همراه شوید...👇👇👇 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «دوران سیاه» روز پنجشنبه، ١۴٠١/٠٩/٢۴ مناسبت روز: در چنین روزی در سال ۱۳۰۴ شمسی، پس از بازنگری ۴ اصل از اصول قانون اساسی مشروطه و انتقال سلطنت، رضاخان پهلوی که در آن زمان ۴۷ ساله بود، در مجلس شورای ملی سوگند یادکرد و به صورت رسمی شاه ایران شد؛ او در مقابل قرآن زانو زد، آن را برداشت و بوسید و در سکوت مطلق نمایندگان، متن اصل ۳۹ قانون اساسی مشروطه را به عنوان سوگند پادشاهی به شرح زیر قرائت کرد: «من خداوند قادر متعال را گواه گرفته، به کلام الله مجید و به آنچه نزد خدا محترم است، قسم یاد می‌کنم که تمام همّ خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده، حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم؛ قانون اساسی مشروطیت ایران را نگهبان، و بر طبق آن و قوانین مقرر، سلطنت نمایم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نموده و در تمام اعمال و افعال، خداوند عزشأنه را حاضر و ناظر دانسته، و منظوری جز سعادت و عظمت دولت و ملت ایران نداشته باشم و از خداوند مستعان در خدمت به ترقی ایران توفیق می‌طلبم و از ارواح طیبه اولیای اسلام استمداد می‌نمایم». اما این مراسم تحلیف، برای کسی که با کودتا و کمک بیگانگان به روی کار آمده بود، فقط جنبه‌ی ظاهری داشت و متأسفانه نه تنها رضاخان به هیچ یک از تعهدات و قسم‌های خود عمل نکرد، بلکه خیانت‌های بزرگی به دین و ملت و مملکت کرد که در تاریخ این مرزو بوم بی‌سابقه بود! ✍️ مورخین داخلی و خارجی، حکومت رضاشاه را ملغمه‌ای از استبداد، دیکتاتوری تمام عیار و دین ستیزی آشکار دانسته‌اند؛ در این دوران سیاه، نه خبری از مجلس و نمایندگان واقعی ملت بود و نه اعتراضی از سوی کسی تحمل می‌شد! رضاخان پس از به قدرت رسیدن، ابتدا سعی کرد خودش را از بند روحانیون و طبقه مذهبی ایران رها سازد، لذا دین‌ستیزی عریان را به نمایش گذاشت و فحشاء و منکر را در جامعه اسلامی ایران رواج داده و قبح گناه و معصیت را آشکارا شکست؛ ✍️ هرچند متأسفانه امروزه برخی از افراد جاهل و یا مغرض، مخصوصاً در شبکه‌های ماهواره‌ای و در فضای مجازی می‌خواهند که با فریب مردم و مثبت ارزیابی کردن اصلاحات اقتصادی رضاخان، پرونده سراسر سیاه و نکبت‌بار پهلوی اول را تطهیر نمایند؛ اما هر انسان عاقل و منصفی با کمترین دقت در تاریخ ایران، می‌تواند به لیست بلندبالایی از خیانت‌ها و جنایت‌های رضاشاه و تاراج ایران در این دوره تاریک دست یابد که در پایان سخن امروز به بخشی از آن‌ها اشاره و قضاوت را به شما واگذار می‌نمائیم: 1️⃣ امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) و جدایی بخش‌های عظیمی از ایران؛ از جمله جدایی رشته کوه‌های آرارات و بخشیدن آن به ترکیه؛ و بخشیدن اروند رود به عراق که سال‌ها بعد در جنگ تحمیلی، ملت ایران تاوان‌ آن را دادند و بسیاری از جوانان ما در همین منطقه به شهادت رسیدند؛ 2️⃣ جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی و اعطای آن به روسیه که امروز جزو قلمرو ترکمنستان محسوب می‌شود؛ 3️⃣ جدایی دشت ناامید در سیستان به مساحت ۳ هزار کیلومتر در سال ۱۳۱۷؛ 4️⃣ اعطای مجوز به باستان شناسان آمریکایی برای کاوش در تخت جمشید و تاراج آثار باستانی ایران توسط آن‌ها؛ 5️⃣ غصب زمین‌های ۲۱۶۷ روستا در کشور و صدور سند این روستاها به نام شخص شاه! و قتل عام روستائیانی که از دادن زمین‌هایشان به رضاشاه سر باز زدند؛ 6️⃣ شکنجه وحشیانه مخالفان حکومت با روش‌های بی‌رحمانه و غیرانسانی مانند زدن آمپول هوا (توسط پزشک احمدی معروف)؛ 7️⃣ کشتار و تبعید بیش از ۲۴ هزار نفر از مردم ایران؛ 8️⃣ قلع و قمع کردن عشایر ایران و تبعید بسیاری از آنان؛ 9️⃣ شکنجه، تبعید و کشتن نویسندگان، روشنفکران، شعرا و ادیبان، و روحانیون حامی ملت و کشور؛ 🔟 ممنوعیت مجالس تعزیه‌خوانی و عزاداری امام حسین(ع)؛ 1️⃣1️⃣ کشف حجاب و حرمت شکنی در حرم مطهر امام رضا(ع) و به شهادت رساندن و مجروح کردن بیش از ۱۵۰۰ نفر در مسجد گوهرشاد؛ 2️⃣1️⃣ تأسیس ارتشی خودفروخته و وابسته که حتی نتوانست ساعتی در برابر اشغالگران از شخص رضاشاه محافظت نماید به‌صورتی که شاه ایران با خفت و خواری هرچه تمام، تن به تبعید داد؛ ✍️ و صدها خیانت و جنایت دیگر که ملت بزرگ ایران هرگز آن‌ها را به فراموشی نخواهند سپرد! لذا مسلماً رضاخان نه تنها پدر ایران نوین نیست بلکه بانی تاراج و تخریب کشور و سپردن آن به بیگانگان و از بین برنده‌ی «دین و دموکراسی» و «استقلال و آزادی» در ایران است. 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز یکشنبه، ١۴٠١/٠٩/٢٧ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت آیت الله دکتر محمد مفتح (ره) در سال ١٣۵٨ شمسی است که به‌عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری گردیده، لذا ضمن گرامیداشت این روز، سخن امروز را با کلام گهربار رهبر فرزانه انقلاب در این رابطه آغاز می‌نمائیم: «مرحوم شهيد مفتّح علاوه بر اينكه يك روحانى برجسته و فداكار و روشن‏فكر و آشناى به نياز زمان بود، خصوصيتى داشت كه در تعداد معدودى از فضلاى آن زمان اين خصوصيت ديده می‌شد و آن، قدرت ارتباط گيرى با نسل جوان و دانشجويان و كسانى بود كه مايل بودند پيام دين را با زبان روز از يك روحانى و يك عالم به دين بشنوند...؛ لذا این تصادفى نيست كه روز اتّحاد دانشجو و روحانى، يا حوزه و دانشگاه، روز شهادت ايشان قرار داده شده؛ چون انصافاً حلقه‌ی وصلى بود كه متناسب با چنين خصوصيتى می‌نمود...» (سخنان رهبر فرزانه انقلاب مورخ ٢۶/ ٠٩/ ١٣٧٨) ✍️ همچنین معظم‌له درباره وحدت حوزه و دانشگاه فرمودند: «مسأله این است که دو جریان علمی و تحصیلی در کشور ما وجود دارد؛ یکی از آن دو، حوزه است که به جنبه‌های ارزشی جامعه... به دین، به اخلاق، به معارف و به فلسفه‌ی الهی می‌پردازد... و کار علمىِ جریان دیگر (یعنی دانشگاه) خدمت به نیازهای (روز) جامعه است؛ بشر به عِلم و عالِم همان قدر نیاز دارد که به ضروریّات درجه یک زندگی‌اش محتاج است‌...؛ (لذا هر) دو جریان علمی «دانشگاه و حوزه» بسیار لازمند و هر کدام اگر تنها باشند، یک ستون از دو ستون اصلىِ پیکر جامعه، خراب و ویران است؛ اگر فرض کنیم حوزه باشد و دانشگاه نباشد... نتیجه (می‌شود) گرفتاری و عقب‌ماندگىِ ملّت و کشور؛ و نهایتاً تسلّط دشمن...، زیرا وقتی کشوری فاقد دانش، صنعت، ابزارهای فنّی و روش‌های مُدرن زندگی بود، کشورِ دیگری که از این روش‌ها برخوردار است، می‌آید و آنها را به این کشور می‌فروشد؛ امّا به چه قیمتی؟ به هر قیمتی خودش خواست؛ به قیمت تمام ثروت مادّی کشور خریدار...؛ (بنابراین) اگر فرض کنیم جامعه‌ای حوزه علمیه دارد، معنویّت و اخلاق دارد، اما علم (و فناوری روز) ندارد؛ همین بی‌علمی، آن را به قربانگاه خواهد کشاند؛ زیرا دشمن می‌آید و محصول علمی‌ای را که آن جامعه لازم دارد، حتّی به قیمت معنویّاتش به آن تحمیل می‌کند و می‌فروشد؛ حال اگر کشور و جامعه‌ای دانشگاه خوبی داشته باشد، امّا حوزه علمّیه‌ی خوبی نداشته باشد، وضعش از آن هم بدتر است؛ زیرا در این صورت، علم در کشور پیش خواهد رفت؛ امّا در جهت غیر ارزش‌های انسانی! علمی خواهد بود در خدمت ظلم؛ علمی در خدمت استکبار؛ علمی در خدمت تبعیض؛ علمی در خدمت بی عفتی و حتّی علمی در خدمت خیانت به آرمان‌های ملّی...؛ پس ملاحظه کردید که حوزه‌ی تنها، بدون دانشگاه، و دانشگاهِ تنها بدون حوزه، کفافِ نیازهای امروز ملّت و کشور را نمی‌دهد؛ حال اگر از یک طرف دانشگاهی بر مبنای ضدیّت با دین و ارزش‌های اسلامی که حوزه‌های علمیّه می‌خواهند شکل علمی آن را تأمین کنند، بنیانگذاری شد و از طرف دیگر حوزه‌ی علمیّه‌ای بر اساس ضدیّت با تازه‌های علمی بنا شد و دو جریانی که باید کمک و مکمّل یکدیگر و دو پایه برای نظام و دو بال برای پرواز به سطوح عالی بشری و انسانی باشند؛ بنای کار کردن بر ضدّ هم را گذاشتند، تکلیف چه خواهد بود و نتیجه چه خواهد شد؟ در این صورت، بدترین نتایج حاصل می‌شود؛ زیرا دو نیرو به جای سازندگی، (علم خود را) در جهت تخریب یکدیگر به کار خواهند گرفت و این بسیار خطرناک است؛ ✍️ لذا وحدت حوزه و دانشگاه یعنی روآوردنِ این دو به یکدیگر؛ یعنی دانشگاه، علم و دانش و تحصیلِ علم را در جهت ارزش‌های اسلامی و اخلاقی‌ای قرار دهد که در حوزه‌ها روی آن ارزش‌ها با شیوه‌های صددرصد علمی و به طور کامل، کار و تحقیق و تدریس می‌شود؛ علم در جهت دین؛ علم در جهت اخلاق؛ علم برای انسان؛ علم وسیله‌ای برای بی‌نیازی از بیگانگان؛ علم برای تأمین استقلال ملّی ما؛ علم برای عزّت امّت اسلامی؛ علم برای این‌که دیگر امریکا یا اروپا نتوانند به وسیله‌ی ابزار علم، ملت‌ها را بیچاره و زیر پا لگد مال کنند؛ علم به عنوان یک سپر، یک مدافع و یک وسیله‌ی پرواز؛ اینها همه در صورتی خواهد شد که دانشگاه از حوزه بیاموزد و آن روش‌ها و ارزش‌هایی که در حوزه هست (یعنی) ارزش‌های دینی و اخلاقی در محیط دانشگاه نفوذ کند...؛ البتّه حوزه‌ی علمیّه هم برای اینکه پیشرفت کند و از جمود خارج شود، باید روش‌های علمی‌ای را به دست آورد که در دانشگاه معمول است... این، آن خصوصیتی است که می‌تواند همه‌ی کشور، هم حوزه و هم دانشگاه را به کمال مطلوب برساند...» 📚 تلخیص بیانات رهبر فرزانه انقلاب ۱۳۷۳/۰۹/۲۷ 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « سوم: «»، (برگ اول) روز دوشنبه، ١۴٠١/٠٩/٢٨ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ لذا سخن روز را به یکی دیگر از «فضائل فراموش شده!» اختصاص می‌دهيم؛ فضائلی که سعادت دنیا و آخرت انسان را تضمین می‌نماید، اما متأسفانه آدمی آنها را به فراموشی سپرده است! «وفاداری» یکی دیگر از فضیلت‌های بزرگ فراموش شده در بین بشریت است، که متأسفانه در دنیای کنونی جای خود را به «ناسپاسی و نمک نشناسی و خیانت» داده است؛ در دین مبین اسلام بر «وفاداری» تأکید فراوان گردیده تا آنجا که قرآن کریم، برای اشخاص بی‌وفا و ناسپاس مرگ می‌طلبد: «قُتِلَ الْإِنْسانُ مَا أَكْفَرَهُ» [عبس، ١٧]؛ فضیلت بزرگ وفا، انسان را متوجّه نعمت‌های خداوند سبحان و نیکی‌ها و محبت‌های بندگان خدا ساخته، و آدمی را از فراموشى و انكار آن نعمت‌ها و نیکی‌ها باز مى‏دارد؛ ✍️ اما مهمترین نوع وفاداری، سپاس و قدرشناسی نسبت به خداوند متعال است؛ پروردگاری که همه نعمت‌ها و حتی نعمت وجود انسان از جانب اوست و آدمی می‌بایست نسبت به این منعم بزرگ، همواره شکرگزار و سپاسگزار باشد؛ هرچند که متأسفانه بیشتر انسان‌ها راجع به این نوع وفاداری مردود می‌شوند؛ مخصوصاً در شرایط سخت و در امتحانات الهی؛ چنانچه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ» [شوری، ٣٠]؛ یعنی آنچه انجام می‌دهید به سرتان می‌آید؛ و آنچه می‌کارید، همان را برداشت می‌کنید و خداوند متعال از بسیاری از بدی‌های انسان می‌گذرد و آنها را عفو می‌کند؛ اما بشر با این وجود باز هم از خداوند گِله کرده و بی‌وفایی می‌نماید؛ و حتی بعضی از اوقات چنان بی‌وفایی کرده که به خداوند می‌گوید: «این هم که نشد! خدایا! چرا با من چنین می‌کنی؟!» درحالی که باید به خود بگوید: «چرا با خودت چنین می‌کنی؟ این بدی‌ها چیست که می‌کنی؟ و خودت را هم در دنیا و هم در آخرت گرفتار می‌کنی؟» اما به‌جای پذیرش مسئولیّت اعمالش، متأسفانه تقصیر را به گردن خدا می‌اندازد! تا آنجا که قرآن می‌گوید: «وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِ» [أنعام، ٩١]؛ یعنی همۀ ما راجع به خداوند بی‌وفا هستیم و هیچ کس قدر خدا را نمی‌داند! البته بزرگان و عالمان دین برای جلوگیری از این بی‌وفایی، همواره توصیه نموده‌اند که افرادی که در وجودشان از خداوند گلایه و توقع دارند، می‌بایست نعمت‌های فراوان الهی را به یاد آورند تا فضیلت وفا در آنان ظهور یابد؛ مثلاً با خود بیندیشند که اگر خداوند سبحان به آنها نعمت عقل یا نعمت سلامتی را عطا نمی‌کرد، چه می‌شد؟ لذا تلقین و یادآوری سایر نعمت‌ها راهی برای تقویت فضیلت وفاداری است؛ چنانچه امام راحل (ره) در «اربعین حدیث» خود می‌فرمایند: «بدان که از امور فطریه که فطرت هر انسان بدان حکم می‌کند، «احترام به منعم» است و هر کس در ذات خود تأملی کند، می‌بیند که می‌بایست نسبت کسی که به او نعمتی داده، احترام کند و معلوم است هر چه نعمت بزرگتر باشد، احترام منعم در نظر فطرت آدمی لازمتر و بیشتر است و چه منعمی بالاتر از حضرت حق... و نیز از امور دیگری که در فطرت انسان ثبت شده، «احترام به شخص بزرگ و عظیم» است که این همه احتراماتی که مردم به سلاطین و بزرگان می‌نمایند، از همین رو است و چه عظمتی بالاتر از عظمت و بزرگی مالک الملوک... ‏‏و همچنین «شخص حاضر» در وجود و فطرت آدمی، لازم الاحترام است؛ لذا می‌بینید که اگر انسان از کسی خدای نکرده در غیابش بدگویی کند، اگر حاضر شد فطرتا سکوت کرده و او را احترام می‌نماید؛ و بر ما مسلم است که همه عالم ‏محضر ربوبیت است... ‏‏اکنون بار دیگر متذکر «عظمت خدای متعال» و «نعمت‌ها و مرحمت‌های بی‌شمار الهی» و «حضور همیشگی حضرت حق» شده و سپس متذکر می‌شویم که این چه ظلم بزرگ و چه گناه عظیمی است که آدمی در حضور مقدس بزرگ خالق هستی، به نعمت خودش که همان قوا و وجود آدمی است، معصیت و نافرمانی مالک‌الملوک را نماید! و به‌راستی اگر دارای خردلی حیا باشد، نباید از خجالت آب شده و به زمین فرو برود؟‏!» ✍️ این مبحث ادامه دارد و انشاالله در روزبرگ فردا به اقسام دیگر وفاداری می‌پردازیم... 📚 برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت‌الله العظمی حسین مظاهری (دامت‌برکاته) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «!» فضیلت سوم: «» (برگ دوم) روز سه‌شنبه، ١۴٠١/٠٩/٢٩ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ اما در روز گذشته در مورد یکی از فضائل فراموش شده‌، به‌نام «وفاداری» سخن گفتیم؛ و عرض کردیم که این فضیلت در دین مبین اسلام آن‌چنان اهمیت دارد که در قرآن کریم، برای اشخاص بی‌وفا و ناسپاس مرگ طلب شده است: «قُتِلَ الْإِنْسانُ مَا أَكْفَرَهُ» [عبس، ١٧]؛ سپس به اقسام «وفاداری» از نگاه اسلام پرداخته و گفتیم: 1️⃣ قسم اوّل وفاداری: «قدرشناسی نسبت به خداوند متعال است»؛ پروردگاری که همه نعمت‌های هستی از جانب اوست و آدمی می‌بایست همیشه سپاسگزار و شکرگزار و فرمانبردار حضرت حق باشد. ✍️ و انشاالله در روزبرگ امروز این مبحث را ادامه می‌دهیم: 2️⃣ دومین قسم از اقسام وفا، وفادارى نسبت به پیامبران و اوصیای الهی و اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) است که این نوع وفاداری نیز در راستای وفاداری به خداوند سبحان است‌ و به این معنا است که قدردان زحمات و تلاش فراوان پیامبران و ائمه اطهار (ع) در راستای ترویج و تبلیغ دین و ترسیم مسیر هدایت بشریت باشیم و از سیره گفتاری و رفتاری آنان پیروی نمائیم؛ لذا بدیهی است کسی که در زندگی‌اش گناه و معصیت باشد، و یا اهل ظلم، دزدی، غیبت، تهمت و آبروریزی دیگران باشد یا حتی آن خانمی که مراعات حجاب و عفاف را نمی‌کند، نمی‌تواند ادعا کند که به اهل‌بیت (ع) و حضرت زهرا (س) وفادار است، چراکه این فرد اهل آزار آن بزرگواران است. 3️⃣ از اقسام دیگر وفاداری در اسلام، «وفاداری نسبت به همسر» است که متأسفانه باید عرض کنیم که ما در این نوع وفاداری نیز به شدت ضعف داریم و کمتر زن و مردی پیدا می‌شود که نسبت به همسرشان وفاداری کامل داشته باشند؛ البته وفاداری با همسر مراتبی دارد و هر نوع بی‌محبتی و تضییع حقوق همسر، بی‌وفایی با او است؛ اما متأسفانه در برخی موارد نیز شدّت این بی‌وفایی باعث سقوط همسران و چه‌بسا خیانت آنها نسبت به یکدیگر می‌شود، که در چنین موارد شرم‌آوری باید با پیروی از قرآن کریم گفت: مرگ بر آن مردی که همسر عزیزش را رها کرده، و به دنبال زنان نامحرم می‌رود! و مرگ بر آن زنی که شوهر دارد، امّا در فضای حقیقی و یا مجازی با افراد نامحرم ارتباط برقرار می‌نماید! اما در مقابل باید درود بفرستیم بر مردان و زنانی که در همه‌ی سختی‌ها، و فراز و نشیب زندگی در کنار هم و وفادار به یکدیگرند؛ و برای فهم بهتر این نوع وفاداری به یک حکایت اشاره می‌نمائیم: «یکی از مراجع بزرگوار تقلید در کربلا زندگی می‌کردند که یک شاهزاده خانم از ایران به کربلا آمد و نامه‌ای برای ایشان فرستاد و چنین نوشت که: من می‌خواهم دست شما روی سرم باشد و همسر شما بشوم؛ آن عالِم هم جواب دادند که من طلبه هستم و شما شاهزاده هستید و سنخیتی با هم نداریم؛ اما آن خانم، دست بردار نبود و دوباره نامه فرستاد که من پول فراوان دارم و از شما چیزی نمی‌خواهم و تمامی خرج و مخارج شما را هم می‌دهم، فقط می‌خواهم دست شما روی سر من باشد؛ آن مرجع عالیقدر هم که به همسر خود بسیار وفادار بودند در جواب زن، یک جمله‌ی زیبا نوشتند: «همسر من یک عمر با همه‌چیز من ساخته است، اگر من بخواهم تجدید فراش کنم، خیانت و بی‌وفایی و بی‌صداقتی با اوست و من حاضر نیستم صفا، صمیمیت و صداقت در خانه‌ام را با هیچ چیز دیگر دنیا عوض کنم.» بنابر آنچه گذشت، مردی که نسبت به همسر خود وفادار است باید همه‌ی سعی و تلاش خود را در زمينه آسایش و رفاه و محبت به همسر خود به‌کار گرفته و در فضای حقیقی و مجازی خودش را فقط متعلق به همسرش دانسته و از هرگونه ارتباط غیر متعارف با جنس مخالف خودداری نماید و در مقابل، همسرش نیز باید در ارتباط با او اینچنین باشد. 📚 برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت‌الله العظمی حسین مظاهری (دامت‌برکاته) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «اسلام و شب یلدا» روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠٩/٣٠ مناسبت روز: امشب اولین شب از فصل زیبای زمستان است که ایرانیان بنابر رسوم کهن خود، این شب را به‌عنوان «شب یَلدا» یا «شب چلّه» جشن می‌گیرند؛ لذا سخن امروز را به این موضوع اختصاص می‌دهیم؛ درباره فلسفه پیدایش جشن شب یلدا، نکات مختلفی در تاریخ ایران آمده است از جمله این‌که: ⬅️ ایرانیان باستان که کشاورزی بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و لحظه لحظه‌ی وجود نور حیات بخش خورشید برای آنها منشأ خیر و برکت فراوان بوده، این شب را مقدس و مبارک می‌دانستند، زیرا از فردای آن، دوام تابش خورشید حتی برای لحظه‌ای بیشتر می‌شود؛ ⬅️ همچنین آورده‌اند که پیشینیان ما، نور و روشنایی و تابش خورشید را نماد نیکی و خوشبختی، و تاریکی و ظلمت شب را نماد بدی‌ها و زشتی‌ها می‌دانستند، لذا هر سال شب یلدا را به‌دلیل طی شدن بلندترین شب و تاریکی سال و به دنبال آن، طولانی شدن روزها و غلبه روشنایی بر تاریکی جشن می‌گرفتند و به‌گونه‌ای شب یلدا را شب تولد دوباره نور و روشنایی می‌دانستند؛ هرچند که این سنت کهن، امروزه بدون دقت در فلسفه وجودی آن در بین ایرانیان رواج داشته و همچنان آن را پاس می‌دارند. ❓اما سؤالی که افراد زیادی از مردم، مخصوصاً افراد متدین می‌پرسند این است که آیا جشن شب یلدا، از نظر دین اسلام، امری مشروع و درست است و باید آن را ترويج نمود و یا این‌که یک آیین خرافی است که باید در برابر آن ایستاد و از تبلیغ و ترویج و انجام آن جلوگیری کرد؟ ✅ برای جواب به این سؤال، ابتدا باید بدانیم که اسلام، دین اعتدال است و با هرگونه افراط و تفریط در عقیده و عمل مخالف بوده و رویکرد اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) و بزرگان دینی ما نیز در برخورد با سنت‌های پیشینیان هر قوم، هیچ‌گاه نفی و نهی مطلق نبوده است، لذا نوع تعامل اسلام با سنت‌های اقوام و ملل، به چگونگی و محتوای آنها بستگی دارد؛ اگر سنت و آیینی مخالف کرامت انسانی و احکام اسلامی و آموزه‌های مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) باشد، بدیهی است که اسلام نیز با آن مقابله کرده و آن‌را نمی‌پذیرد؛ اما اگر آن سنت و آیین، موافق و مطابق با آموزه‌های دین اسلام بوده، و یا حداقل در تضاد با آنها نباشد، اسلام در مورد آن سنت، مانعی ایجاد نمی‌کند؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) هنگام فرستادن مالک اشتر (ره) به سوی مردم مصر، که سرزمینی با فرهنگ کهن چندهزار ساله بودند، به او سفارش کردند که «سنت‌ها و آیین‌های نیکی که در بخش وسیعی از آن سرزمین انجام می‌شده (و در دل مردم مصر جا گرفته) و موجب برقراری الفت و دوستی میان آنان بوده را حفظ کند». (نهج البلاغه، ص ۴٣١) ✍️ برهمین اساس با بررسی آیین جشن شب یلدا در می‌یابیم که این رسم کهن نه تنها در زمره سنت‌های نکوهیده و بر خلاف دستورات دینی نیست، بلکه برخی از آموزه‌های دینی نیز در آن وجود دارد که می‌تواند با هدایت و راهبری درست، بسیار ارزشمند و مفید باشد؛ سنت‌های نیکویی همچون صله رحم، احترام و عیادت از پدر و مادر و بزرگان فامیل، گوش دادن به سخن بزرگان و داستان‌های گذشتگان که باعث تفکر و عبرت آدمی می‌شود، دادن هدیه به يکديگر، خواندن اشعار حکمت‌آمیز از دیوان حافظ و دقت در گذر زمان و نظم در جهان هستی و چگونگی پیدایش فصول و شب و روز که تمامی این نکات مورد تأیید و تأکید دین مبین اسلام است‌؛ همچنین از آن‌جا که این شب، مصادف با شروع فصل زمستان است که از دیدگاه روایات اسلامی، این فصل، بهار عبادت به شمار می‌آید، لذا شب آغازین این فصل را می‌توان، به عنوان شب مبارکی برای عبادت و بندگی خدا مطرح نمود؛ چنانچه امام صادق (ع) فرموده‌اند: «زمستان بهار مؤمن است، شبش بلند و کمکی برای عبادت و شب‌زنده‌داری است و روزش کوتاه و کمکی برای روزه گرفتن است». (امالی شیخ صدوق، ص٢٣٧) ✍️ البته نکات فوق‌الذکر و عدم مخالفت اسلام با این جشن و تأييد برخی رسوم «شب یلدا» بدان معنا نیست که تمام آنچه که امروزه به مناسبت این رسم کهن انجام می‌شود مورد تأیید اسلام است! چنانچه بدیهی است که انجام اموری همچون اسراف و تبذیر در خوراک و پوشاک، و تجملات و چشم و هم‌چشمی‌ها، و غافل شدن از یاد خدا و همچنین برگزاری مجالس‌ لهو و لعب، و انجام گناه و معصیت و موارد دیگری که در تضاد با آموزه‌های اسلامی است، هیچ‌گاه مورد تأیید اسلام نبوده و این شب هم استثنایی از دیگر شب‌های سال نیست و مسلماً در صورت تحقق شرایط وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است. ✍️ و روزبرگ امروز را با دوبیت شعر یلدایی به پایان می‌بریم: یک لحظه دیر آمدن صبح زمستان باعث شده یلدا همه بیدار بمانیم ده قرن نیامد پسر فاطمه اما شد ثانیه‌ای تشنه‌ی دیدار بمانیم؟ «اللهم عجل لوليك الفرج» 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز پنجشنبه، ١۴٠١/١٠/٠١ مناسبت روز: امروز اولین روز از فصل زیبای زمستان است که بدون تردید دارای جاذبه‌های فراوانی است که فقط در این مقطع از سال دیده می‌شوند؛ اگر چه در آن، از طراوت بهار و سرسبزی تابستان خبری نیست، ولی شاخه‌های عُریان درختان و برف و سرما و بادهای زمستانی، مناظر بدیعی را ایجاد می‌نماید که برگ دیگری از دفتر آفرینش و نشانگر قدرت لایزال خالق زیبائی‌هاست؛ گرچه بسیاری از انسان‌ها، بجای بهره بردن از جلوه‌های بی‌مثال زمستان، و اندیشیدن در مظاهر قدرت الهی، این فصل بی‌بدیل را به غفلت و با آرزوی رسیدن به بهار، پشت سر می‌گذارند؛ اما با کمترین دقت و تأمل در چگونگی پیدایش و دگرگونی فصول سال و همچنین توجه به خواب زمستانی طبیعت و حیات مجدد آن در بهار، آدمی به تفکر و تعقل در نظام هستی وادار می‌شود؛ چنانچه در آیات و روایات اسلامی نیز، «زمستان» را به مرگ زمین و اتمام مظاهر فریبنده دنیا و «بهار» را به قیامت و رستاخيز تشبیه نموده‌اند‌ ازاین‌رو فصل سرد زمستان، هرساله، تلنگری به آدمی است که خود را برای ترک دنیا و رفتن به سرای عُقبی، آماده نموده و توشه‌ی لازم را برای خود فراهم نماید، و شاید به همین دلیل، امام صادق (ع) فرمودند: «زمستان بهار مؤمن است که از شب‌های طولانی‌اش برای شب زنده‌داری و از روزهای کوتاهش برای روزه‌داری بهره می‌گیرد»: «الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی صِیَامِهِ» (وسائل الشيعه، ج١٠، ص۴١۴) چراکه در این فصل، مظاهر طبیعت کاهش یافته و جهان هستی از سر و صدا، و جنب و جوش می‌افتد، و به همین دلیل، هوای نَفْسْ و شیطان درون آدمی نیز، فرصت کمتری برای جولان پیدا می‌نماید؛ لذا انسان‌، از گرو آرزوهای بلند و لذت‌های واهی دنیا بیرون آمده و فرصت عبادت و بندگی خدا را پیدا می‌کند. همچنین از آنجا که در زمستان، روزها کوتاه و شب‌ها بلند است‌؛ تا حد زیادی از فرصتِ مشغله‌های دنیوی و مظاهر غافل کننده آن، کاسته شده و بر زمان آرامش و اندیشیدن به جلوه‌های حقیقی دنیا، افزوده می‌شود؛ در سیره‌ی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) نیز آمده که در شب‌های بلند زمستان و در سکوت شبانه با خالق و رب خود خلوت نموده و به راز و نیاز و تفکر و اندیشه در نظام هستی و نِعَمِ الهی می‌پرداختند؛ چنانچه از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) موقعی که می‌خواستند بخوابند، ظرف آب را بالای سرشان می‌گذاشتند و چیزی هم روی ظرف قرار می‌دادند؛ بعد مقداری می‌خوابیدند و برمی‌خاستند و قبل از اینکه وضو بگیرند، به ستارگان آسمان نگاه می‌کردند و در خلقت آسمان‌ها و صنع خدا تفکر می‌کردند و این آیه را تلاوت می‌فرمودند: «إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْباب»: «همانا در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و در کاستى و فزونى شب و روز نشانه‌هایى (بر اقتدار خدا و فرمانروایى او بر آسمان‌ها و زمین) است، این نشانه‌ها را خردمندان در مى‌یابند»؛ بعد از آن، وضو می‌گرفتند و چهار رکعت نماز شب با رکوع و سجود طولانی می‌خواندند و می‌خوابیدند؛ بعد از کمی استراحت، دوباره بیدار می‌شدند، وضو می‌گرفتند و مجدداً چهار رکعت نماز شب می‌خواندند و دوباره کمی می‌خوابیدند و بلند می‌شدند و دوباره وضو گرفته و نماز شفع و وتر را می‌خواندند؛ چراکه آن حضرت عاشق عبادت و راز و نیاز با خداوند بی‌نیاز بودند و نمی‌خواستند طولانی بخوابند (تا از لذت مناجات بی‌بهره شوند)؛ (همان) ✍️ در پایان سخن امروز از درگاه خداوند متعال مسئلت می‌نمائیم تا در فصل بندگی و بهار مؤمنان، توفیق تفکر، عبادت و نیایش را به همه‌ی ما عنایت فرماید تا غفلت در فصل سرما، مایه‌ی حسرت ما در سرای عقبی نگردد؛ چنانچه آورده‌اند: حضرت عیسی (ع) پس از رحلت مادر گرامیشان حضرت مریم (س)، شبی روح مادر را ملاقات نموده و فرمودند: «مادر جان، آیا هیچ آرزویی دارید؟» حضرت مریم (س) پاسخ دادند: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب‌های بلند و سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خداوند متعال به بامداد می‌رساندم...» (داستان‌هایی از یاد خدا، ص ۲۸) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « یا؟!» روز شنبه، ١۴٠١/١٠/٠٣ ✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم به نام «روز» نامگذاری گردیده است، لذا ضمن تقدیر از همه‌ی فعالان در این عرصه، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ ثبت وقایع حیاتی ایرانیان تا قبل از سال ١٢٩۵ هجری شمسی، براساس اعتقادات مذهبی و سنت های رایج در کشور، با نگارش نام و تاریخ ولادت مولود در پشتِ جلد کتب مقدس از جمله قرآن کریم به عمل می‌آمد و از افراد متوفی نیز جز آنچه که بر روی سنگ قبر ایشان نگاشته می‌شد، اثر هویتی دیگری مشاهده نمی‌گردد؛ اما با گسترش فرهنگ و دانش بشری و نیز توسعه روز افزون زندگی اجتماعی و افزایش جمعیت در کشور، نیاز به تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی، ضرورتی اجتناب ناپذیر می‌نمود؛ لذا با تصویب هیأت وزیران وقت، سازمانی تحت عنوان اداره سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد و با صدور اولین شناسنامه ایرانی به نام «فاطمه ایرانی» با شماره شناسنامه یک، در تاریخ ٣ دی ماه سال ١٢٩٧ هجری شمسی، کار رسمی ثبت احوال در جهت ایجاد سند هویتی برای تمامی ایرانیان آغاز شد؛ یکی از مهمترین گزینه‌های این سند هویتی که در ایران به عنوان «شناسنامه» نامگذاری گردیده، «دینِ» فرد است؛ که بر اساس دین و مذهب پدر و مادر او، مشخص و ثبت می‌گردد‌؛ و از روز اول تولد، هویتِ دینی فرد را معلوم می‌نماید؛ ❓اما سؤال اینجاست که مگر دین و مذهب، امری موروثی است که از طریق پدر و مادر به فرزند منتقل گردد؟ و آیا از نظر شرع مقدس، دینِ فرد، بر اساسِ شناسنامه‌ی او تعیین می‌شود؟ ✅ برای جواب به این سؤالات، می‌بایست به چند نکته توجه نماییم: 1️⃣ انسان از بدو تولد، سه مرحله را در زندگی پشت سر می‌گذارد: 👈 مرحله اول: مرحله حس و دیدن و شنیدن است که از بدو تولد تا حدود سه چهار سالگی ادامه دارد؛ 👈 مرحله دوم: مرحله درک خوب و بد، بدون قدرت استدلال است، که از چهارسالگی تا حدود چهارده سالگی ادامه دارد؛ 👈 مرحله سوم: در این مرحله که از حدود ۱۴ سالگی و دوران بلوغ (با تفاوت بین دختر و پسر) آغاز می‌گردد، انسان کم کم می‌تواند مطالب را با عقل و فطرت و یافته‌های‌ خویش مقایسه کند و درباره آنها قضاوت نموده و آنها را رد یا اثبات نماید؛ ✍️ بر این اساس، انسان از نظر اسلام در دوره اول و دوم عُمر که هنوز به استقلالِ عقلی ورشدِ کاملِ فکری نرسیده، در مسائلِ دینی، تابع والدین خود می‌باشد، ولی این به معنای ارثی بودن دینداری وسلب اختیار از انسان نیست؛ بلکه طبق مکتب اهل‌بیت (ع)، انسان در مرحله سوم که به سن بلوغ عقلانی واستواری فکر رسید، وظیفه دارد که در اصول دین و مذهب خود تحقیق کند و به مقاوم سازی واصلاح مبانی اعتقادی خود بپردازد؛ لذا بر اساس دین مبین اسلام، انسان درچنگال جبرِ محیط و خانواده قرار نگرفته و بر اساس تحقیق و پژوهش می‌تواند دین و مذهب واقعی خود را کاملاً آزادانه انتخاب نماید. 2️⃣ تمامی مراجع عظام تقلید، در اولین مسئله رساله‌ی عملیه خود نوشته‌اند که مسلمان باید به «اصول دین» خود، یقین داشته باشد و نمی تواند براساس تبعیت و تقلید از پدر و مادر و حتی از علماء و بزرگان، دینِ خود را انتخاب نماید، لذا بر اساس شرع مقدس هر فرد وظیفه دارد شخصاً درباره «اصول دین»، تحقیق نماید؛ 3️⃣ امامان معصوم ما و علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ برای اثبات مسائل اعتقادی، مناظره‌های متعدد علمی برگزار کرده و برهان‌ها و استدلال‌های محکم و متقنی ارائه نموده‌اند؛ لذا مکتب اهل‌بیت (ع) بر خلاف بسیاری از مکاتب رایج دنیا، بر استدلال و احتجاج و برهان استوار است و اسلام ناب، نه تنها مانع پرسش و تحقیق نیست، بلکه به تمام بشریت، دستور بررسی و کشف حقایق برای رسیدن به دین کامل را داده است. ✍️ بنابراین همه ما، باید به این نکته مهم توجه نمائیم که اگر هویت دینی و مذهبی امروز خود را به جای تحقیق، از طريق ثبت در شناسنامه و تقلید از پدر و مادر و محیط پیرامونی خود به دست آورده‌ایم، می‌بایست تا فرصت عُمر باقیست، از راه تحقیق و پژوهش، به دین و هویت واقعی خود دست یابیم و اسلامِ شناسنامه‌ای خود را به اسلامِ حقیقی تبديل نماییم تا انشاالله در قیامت در قامت یک انسان مسلمان محشور شویم. 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حضرت (ع) پیام‌آور خوبی‌ها» روز یکشنبه، ١۴٠١/١٠/٠۴ مناسبت روز: امروز سالروز میلاد حضرت (ع)، پیامبر اولوالعزم الهی، و یار و یاور امام زمان (عج) است، لذا به همین مناسبت روزبرگ امروز را به گوشه‌ای از سیره‌ی گفتاری و رفتاری این پیامبر بزرگ الهی از دیدگاه روایات اسلامی، اختصاص می‌دهیم: 1️⃣ «زهد حضرت مسیح (ع)»: یکی از ویژگی‌های اخلاقی حضرت عیسی(ع)، زهد آن پیامبر الهی است؛ ایشان همواره خود را از تشریفات و زیبایی‌های فریبنده دنیا دور نگه داشته و کارهای خود را به عهده دیگران واگذار نکرده و می‌فرمودند: «خادم من دستانم؛ مرکبم پاهایم؛ فرشم زمین، و بالشم سنگ است؛ در زمستان، خورشید، مرا گرم خواهد کرد؛ و چراغ شب‌هایم ماه است؛ لباسم پشمینه؛ و میوه و سبزیجاتم، چیزهایی است که زمین برای حیوانات و چارپایان رویاند است؛ وقتی می‌خوابم چیزی ندارم و وقتی بیدار می‌شوم نیز چیزی ندارم، ولی کسی ثروتمندتر از من روی زمین وجود ندارد (چون خدا را دارم)» [إرشاد القلوب إلى الصواب، ج١، ص١۵٨] همچنین امیرالمؤمنین (ع) درباره‌ی ساده‌زیستی ایشان فرمودند: «بالشت حضرت عیسی (ع) سنگ؛ لباسش خشن؛ غذایش ساده؛ خورشتش گرسنگی؛ و چراغش در شب، ماه بود...» [نهج البلاغه، ص٢٢٧] 2️⃣ «تواضع و خدمت به مخلوقات»: حضرت عیسی (ع) همه مخلوقات را برابر و از یک سرچشمه‌ی الهی می‌دانستند، و به همین دلیل با تمامی هم‌نوعان و هم‌کیشان و حتی حیوانات، مهربان بودند و از آنها دستگیری می‌کردند؛ تا جایی که نقل شده: وقتی حضرت با حواریون به ساحل دریا رسیدند، قرصی از نان که سهم غذای ایشان بود را به دریا انداختند و وقتی حواریون گفتند: آن نان قوت شما بود، چرا آن را در دریا افکندید؟! حضرت جواب فرمودند: «آن‌را برای یکی از حیوانات دریایی هدیه کردم، چون ثواب این کار بسیار بزرگ است» [الکافی، ج۴، ص٩] 3️⃣ «افسوس نخوردن برای دنیا»: حضرت مسیح (ع) همواره بر زندگی و سعادتمندی در دنیا تأکید داشتند، اما اهمیت آن در مقابل زندگی اخروی انسان را بسیار ناچیز می‌دانستند؛ از این‌رو، به حواریون می‌فرمودند: «وقتی دینتان سالم مانده، به خاطر از دست دادن دنیا، تأسف نخورید؛ همان‌طوری که اهل دنیا وقتی دنیایشان سالم باشد، به خاطر از دست رفتن دینشان تأسف نمی‌خورند» [امالی شیخ صدوق، ص۴٩۶]و همچنین می‌فرمودند: «دنیا پُل است، از آن عبور کنید و آن‌ را (زیاد) آباد نکنید (که به آن دل ببندید» [الخصال شیخ صدوق، ج١، ص۶۵] 4️⃣ «بیان آثار شوم خصلت‌های مذموم»: یکی از وظایف پیامبران الهی که مأموریت هدایت مردم را برعهده داشتند، بیان آثار شوم خصلت‌های منفی است تا مردم را از کارهای ناپسند حذر دهند؛ چنانچه در این زمینه حضرت عیسی (ع) به مردم می‌فرمودند: «هر کس که غم و ناراحتی‌اش زیاد باشد، بدنش بیمار می‌شود؛ و هر کس که اخلاقش بد باشد، خودش را عذاب می‌دهد؛ و هر کس که زیاد حرف می‌زند، خطاهایش زیاد می‌شود؛ و هر کس که دروغ بگوید، بی‌ارزش می‌شود؛ و هر کس که با مردم گلاویز شود، مروتش از بین می‌رود...» [همان،ص۵۴٣] همچنین امام صادق(ع) دراین‌باره فرموده‌اند: «حضرت مسیح (ع) دائماً می‌فرمود: در غیر یاد خدا، زیاد سخن نگوئید؛ زيرا کسانی که زیاد حرف می‌زنند، دل‌هایشان دچار قساوت شده ولی خودشان نمی‌دانند» [الکافی، ج٢، ص١١۴] ✍️ و بالاخره سخن امروز را با کلام ارزشمند دیگری از حضرت عیسی مسیح (ع) به پایان می‌بریم که فرمودند: «با کسی همنشینی کنید که با دیدنش به یاد خدا بیفتید و با سخن گفتنش، علم شما را افزایش دهد و با اعمالش، شما را به آخرت ترغیب کند» [الکافی، ج١، ص٣٩] 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ١» روز سه‌شنبه، ١۴٠١/١٠/٠۵ مناسبت روز: امشب، شب شهادت حضرت زهرا (س) است، بانویی که الگوی بی‌نظیر و بی‌بدیل عالم خلقت و افتخار همه‌ی زنان جهان است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت ایام فاطمیه، سخن امروز را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می نمائیم؛ بی‌شک یکی از مهمترین جلوه‌های رفتاری حضرت زهرا (س)، ترويج عفاف و حجاب و صيانت از كرامت انسانی بانوان است كه زنان مسلمان به ويژه بانوان عفیف ايران اسلامی به آن توجه داشته و مخصوصاً در جامعه امروز كه زنان به گونه‌های مختلف، مشغول به كار و فعاليت در اجتماع می‌باشند، رعایت این فریضه الهی، باعث مصونیت و حفظ حرمت و جایگاه ویژه بانوان می‌گردد؛ «حجاب» در فرهنگ اسلامی به مفهوم ایجاد پوشش ظاهری و بیرونی انسان در برابر نامحرم؛ و «عفاف» خصلتی درونی و به معنای بازداشتن غرایز و تمایلات سرکش نَفسِ حیوانی انسان است لذا در شرع مقدس «حجاب و عفاف» همه‌جا در کنار هم قرار گرفته و در آیات و روایات اسلامی به‌عنوان‌ یکی از واجبات و ضروریات دین بر آنها تأکید شده است؛ همچنین براساس عقل و منطق نیز «حجاب و عفاف»، امری ثابت و ضروری برای صیانت از آدمی و حفظ کرامت انسانی است؛ که انشاالله در ایام فاطمیه به بخشی از ادله نقلی و عقلی «حجاب و عفاف» می‌پردازیم؛ 💠 بخش اول: «حجاب و عفاف در قرآن کریم»: متأسفانه امروز برخی از افراد مغرض و یا بی‌اطلاع ادعا می‌کنند که حجاب و عفاف اصلاً در قرآن کریم نیامده! در حالی که در ۲۳ آیه از قرآن مجید به امر حجاب و پوشش و عفاف و حدود آن اشاره شده و در چهار آیه‌ی آن، مستقیماً به واجب بودن حجاب و عفاف تصریح شده است که به صورت اجمال به این آیات الهی می‌پردازیم: ✅ آیه ۵٩ سوره احزاب: «ای پیغمبر (گرامی) به زنان و دختران خود و زنان دیگر مؤمنین بگو که خویشتن را به جِلْباب‌ها (چادر یا روسری های بسیار بلند) فرو پوشند، تا با این کار، آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند و از تعرض و جسارت (هوس‌رانان) آزار نکشند، که (این کار) برای آنها بسیار بهتر است و ( اگر تاکنون خطا کرده‌اند توبه کنند که) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.» در این آیه‌ی شریفه علاوه بر تصریح بر وجوب حجاب، و استفاده از چادر و یا روسری‌های بسیار بلند (جلباب) برای زنان، به یکی از فلسفه‌های مهم حجاب که مصونیت و عدم آزار از ناحیه افراد نامحرم و هوسران است، اشاره شده است؛ ✅ آیه ٣١ سوره نور: «ای پیامبر! به زنان باایمان بگو، چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند، و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان و سایر افراد محرم آنها...»؛ خداوند در این آیه شریفه نیز به پنج موضوع مهم در حفظ حجاب و عفاف اسلامی اشاره می‌نماید: 1️⃣ زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فروگیرند؛ 2️⃣ زنان باید خود را از هر نوع عامل بی‌عفتی حفظ نمایند؛ 3️⃣ زنان باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری و طبیعی پدیدار است، پنهان سازند؛ 4️⃣ زنان باید روسری‌های بلند خود را بر گردن و سینه بیفکند، و مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند؛ 5️⃣ زنان نباید زینت های خود را جز برای افراد محرم، آشکار سازند؛ آیات ٣٢ و ٣٣ سوره احزاب: «ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید، اگر تقوا پيشه‌ايد پس به نرمى و كرشمه سخن نگوييد تا (مبادا) آن كه در دلش بيمارى است طمعى پيدا كند، و نيكو و شايسته سخن بگوييد (و در خانه های خود بمانید) و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید» در این دو آیه‌ی شریفه نیز به چند موضوع مهم درباره‌ی حجاب و عفاف اشاره شده است: 1️⃣ زنانی که در جامعه از جایگاه‌های ویژه‌ای برخوردارند، باید در عفاف و حجاب و رفتار خود توجه بیشتری نمایند! چراکه دیگران از آنها الگوگیری می‌نمایند؛ 2️⃣ قرآن بر حفظ عفت در سخن گفتن و عدم رفتار تحريک كننده تأکید نموده؛ 3️⃣ با كرشمه سخن گفتن زن، بى‌تقوايى است؛ 4️⃣ زنان نباید مانند بُرج‌های بلندی که در ميان ساختمان‌هاى ديگر جلوه‌نمایی می‌نمایند، در اجتماع خودنمایی کنند! ✍️ علاوه بر آیات فوق‌الذکر، در آیات ۲۰ و ۲۲ و ۲۶ و ۲۷ و ۳۱ تا ۳۳ سوره اعراف؛ و آیات ۵۳ و ۵۴ و ۵۵ و ۶٠ و ۶۱ سوره احزاب؛ و آیات ۲۷ تا ٣٠ و ۵۸ تا ۶۰ سوره نور به موضوع پوشش و حجاب و عفاف اشاره شده است. 📚 برگرفته از مجمع البیان و تفسیر نور در باب آیات فوق‌الذکر. ✍️ این مبحث ادامه دارد... 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ٢» روز سه‌شنبه، ١۴٠١/١٠/٠۶ مناسبت روز: در روز شهادت حضرت زهرای مرضیه (س) قرار داریم و از روز گذشته مبحثی را در رابطه با ادله نقلی و عقلی «حجاب و عفاف فاطمی» آغاز کردیم و در بخش اول، این فریضه الهی را از دیدگاه قرآن کریم بررسی نمودیم؛ و انشاالله امروز نیز بخش دوم آن را تقدیم شما می‌نمائیم؛ 💠 بخش دوم: «حجاب و عفاف از دیدگاه روایات اسلامی» پیوند میان قرآن صامت و قرآن ناطق (اهل بیت عصمت و طهارت)، پیوند میان نور و بینایی است؛ لذا گرچه نور وحی در ذات خود، روشن و روشنگر است، اما بهره‌گیری از آن نیاز به چشمانی بصیر و نافذ دارد و بدیهی است که هرچه میزان بصیرت و قدرت بینایی فرد بیشتر باشد، از نور قرآن بهره‌ بیشتری می‌برد؛ بنابراین یکی از مهمترین کارکردهای سُنّت نسبت به قرآن، نقش تبیینی و تفسیری اهل‌بیت (ع) نسبت به قرآن کریم است؛ لذا در زمینه حجاب و عفاف نیز، هرچند اصل ضرورت و وجوب و برخی از حدود آن در قرآن کریم بیان شده، اما ابعاد و نکات تکمیلی آن توسط اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) تبیین گردیده که در این مجال به بخشی از این روایات اشاره می‌نماییم: ✅ اهمیت و ارزش حجاب و عفاف: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «آن هنگام که پوشش بر سر زنی باشد، ارزش آن زن، از دنیا و آنچه در آن است، بیشتر می‌شود» (نورالشافی، باب پوشش) همچنین حضرت فرمودند: «زنان هرچه پوشیده‌تر باشند، سعادتمندترند!» (سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸) امام علی (ع) نیز فرمودند: «پوشیده و محفوظ داشتن زن، مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست.» (غررالحکم، ۵۸۲۰) و در حدیث دیگری فرمودند: «پاداش رزمنده شهید در راه خداوند، بالاتر از پاداش انسان پاکدامنی نیست که توان انجام گناه را دارد ولی خود را آلوده نمی‌سازد؛ انسان پاکدامن، نزدیک است که فرشته‌ای از فرشتگان الهی گردد» (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۷۴) ✅ تعیین حدود حجاب و عفاف: امام علی (ع) فرمودند: «زنان (باید) مو و سینه، دور گردن و زیر گلوی خودشان را بپوشانند» (مجمع‌البیان، ج۷، ص۲۱۷) همچنین از امام صادق (ع) سؤال شد، آیا ساق دست زن، بخشی از زینت اوست؟ و حضرت فرمودند: «بله؛ تمام بدن زن غیر از صورت و دست‌ها تا مچ، از زینت او محسوب می‌شود (که باید از نامحرم پوشیده شود)» (فروع کافی، ج ۵، ص۵٢٠) و در حدیث دیگری فرمودند: «برای زن مسلمان، جایز نیست که روسری و پیراهنی بر تن کند که (اندام) بدنش را نپوشاند» (وسائل‌الشیعه، جلد ۳۰، ص ۵۱۸۱) ✍️ در کتب عزیزان اهل سنت نیز آمده: روزی دختر (تازه به تکلیف رسیده‌ای) در حالی که لباس‌های نازکی بر تن داشت، نزد رسول خدا آمد؛ پس آن حضرت روی از او برگرداندند و فرمودند: «وقتی دختر به سن بلوغ رسید نباید از بدن او جز صورت و دستانش تا مچ، دیده شود» (سنن ابی داود، ج ۴، ص ٨٧) ✅ نهی از بدحجابی و عذاب آن: رسول خدا (ص) فرمودند: «هر زنی که به خداوند و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمی‌کند و همچنین موی سر و مچ ( دست و پای) خود را نمایان نمی‌سازد و هر زنی که چنین کند، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین نموده است...» (مستدرک حاکم، ج۲، ص۵۴۹) امیرالمؤمنین (ع) نیز فرمودند: «روزی با حضرت فاطمه (س) محضر پیامبر (ص) رسیدیم و دیدیم حضرت به شدت گریه می‌کنند، من گفتم: پدر و مادرم به فدایتان، چرا این‌گونه گریه می‌کنید؟ حضرت فرمودند: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند، گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم و اکنون نیز گریه‌ام برای ایشان است؛ زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می‌جوشد؛ آن زن در دنیا موی سر خود را از نامحرم نمی‌پوشاند...» (بحارالانوار، ج ۵، ص ۶۹) همچنین پیامبر (ص) در حدیث دیگری فرمودند: «سه گروه هرگز داخل بهشت نمی‌شوند: ١. کسی که نسبت به عفت و ناموس خود بی‌تفاوت است؛ ٢. زنی که خود را در لباس و حرکات و امور ديگر شبيه مردان سازد؛ ٣. شراب خوار» (ميزان‌الحکمه، ج ٢، ص ١٠٢) و در حدیث دیگری امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «در آخرالزمان و نزدیک شدن زمان موعود که بدترین زمانهاست (چون جهان از ظلم و ستم پر شده) بعضی زنان، بی‌حجاب و عریان بیرون آمده و خودنمائی می‌کنند، آنها از دین خارج شده و در فتنه‌ها (و محافل گناه) داخل می‌شوند و شهوترانی کرده و به لذت‌جویی‌های (حرام) شتابانند؛ آنها حرام‌های الهی را حلال کرده و در جهنم همیشه ماندگار خواهند بود» (من لا یحضره الفقیه، کتاب النکاح) ✍️ آنچه گذشت تنها بخش کوچکی از احادیث مرتبط با «حجاب و عفاف» بود که در این مجال کوتاه به آن بسنده می‌نمائیم و انشاالله و به توفیق الهی از فردا، این مبحث را با ارائه ادله عقلی حجاب و عفاف ادامه می‌دهیم... 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ٣» روز چهارشنبه، ١۴٠١/١٠/٠٧ مناسبت روز: در ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س) قرار داریم، لذا با عرض تسلیت و تعزیت، ادامه مبحث «حجاب و عفاف فاطمی» را تقدیم حضور شما گرامیان می‌نمائیم؛ در دو روز گذشته به ادله نَقلی حجاب و عفاف پرداختیم و از دیدگاه آیات شریفه قرآن کریم و روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) از وجوب و حدود و اهمیت بسیار این فریضه الهی سخن گفتیم؛ و انشاالله امروز در ادامه این مبحث به ادله عقلی «حجاب و عفاف» می‌پردازیم؛ ✍️ در مکتب حیات‌بخش اسلام،‌ «عقل و تفکر» دارای جایگاه رفیع و بلندی است، چنانچه علامه طباطبائی (ره) صاحب تفسیر المیزان می‌‌گوید: «عقل شریف‌‌ترین نیرو در وجود انسان است و خداوند متعال در قرآن کریم بیش از سیصد بار آدمی را به استفاده و بهره‌جستن از این نیروی خدادادی دعوت کرده است...» [المیزان، ج ۵، ص ٢۵۵] ‌جایگاه تعقل و تفکر در اسلام آن‌چنان رفیع است که پذیرش اصول دین، بدون استدلال عقلانى مورد قبول خداوند متعال نبوده و هر فرد مسلمان، موظف به تحقیق و تفکر در رابطه با پذیرش اصول دین خود شده است؛ ✍️ در موضوع «حجاب و عفاف» نیز که به‌عنوان یکی از ضروریات دین مبین اسلام مطرح می‌باشد، علمای اسلام علاوه بر دلایل نقلی و بهره‌گیری از آیات و روایات اسلامی، با استدلال‌های عقلانی نیز ضرورت این فریضه الهی را به اثبات رسانده‌اند؛ که در سخن امروز به بخشی از این دلایل می‌پردازیم؛ ✅ در مقدمه این مبحث باید بدانیم که در عالم هستی، خلقت انسان به‌عنوان اشرف مخلوقات با خلقت موجودات دیگر متفاوت است و آدمی به‌گونه‌ای آفریده شده که ذاتاً از «برهنگی و بی‌حیایی» پرهیز دارد و فطرتاً به دنبال «حیا و عفت» درونی و ظاهری است؛ چنانچه قرآن دربارۀ «حضرت آدم و حوا» اولین مخلوقات بشری، فرموده: «آن‌گاه که از آن درخت (ممنوعه) خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد، خود را با برگ درختان پوشش دادند» (طه، ۱۲۱) اما در کنار این امر فطری، باید بپذیریم که از سوی دیگر، انسان فطرتاً و بر اساس اصول عقلی خود، با هرگونه محدودیت و هر چیزی که آزادی ظاهری او را سلب نماید نیز مخالف است و مسلماً «حجاب و پوشش» ولو در ظاهر برای آدمی محدویت ایجاد می‌نماید؛ لذا در نگاه اولیه و بر اساس اصل «آزادی فردی» و خارج از نگاه دینی، کاملاً طبیعی است که انسان با این محدودیت مخالف باشد؛ اما در این موضوع، توجه به این نکته مهم ضروری است که آدمی تا زمانی به دنبال آزادی‌های فردی است که بر اساس اصول عقلی او، این آزادی‌ها، ضرری برای او و دیگران ایجاد نکند، لذا اگر به صورت منطقی و عقلانی به او اثبات شود که عمل آزادانه‌ای دارای آثار منفی فردی و اجتماعی بسیار است، و یا عملی با اینکه محدودیتی ایجاد می‌نماید، دارای آثار و برکات و سود فراوان برای او و دیگران است، با رضایت کامل و طيبِ خاطر، آن عمل به اصطلاح آزادانه را ترک کرده و عمل محدودکننده را می‌پذیرد؛ لذا در مسئله «حجاب و عفاف»، علاوه بر رویکرد تعبدی و استفاده از ادله نقلی و بیان آیات و روایات و نظر شرع مقدس، نیاز به اقناع فکری و عقلی جامعه، مخصوصاً نسل جوان می‌باشد که امیدواریم در طول ایام فاطمیه، به برکت «اسوه‌ی حجاب و عفاف»، بتوانیم بخشی از ادله عقلی این فریضه الهی را تقدیم شما گرامیان نمائیم: 1️⃣ حجاب باعث «آزادی فکر و اندیشه و تقویت قدرت تعقل فردی شده و در نتیجه سبب رونق عقل‌‌مداری و امنیت در جامعه» می‌گردد؛ وقتی انسان، به‌صورت تلفنی با کسی صحبت می‌کند، خط تلفن او اشغال شده و کس دیگری نمی‌تواند با او تماس بگیرد؛ فکر و اندیشه آدمی هم اگر مشغول چیزی گردد، نمی‌تواند به موضوعات مهم دیگر توجه نماید؛ یکی از چیزهایی که فکر آدمی را مختل نموده و قدرت تفکر و تعقل را از او می‌گیرد، تبرج و برهنگی و تظاهر به فساد و آلودگی‌های شهوانی است؛ چنانچه روانشناسان، «شهوت» را یکی از عوامل بزرگ تضعیف عقل و فکر دانسته و اذعان کرده‌اند که هر چه این خصوصیت در انسان قوی‌تر شود، به‌‌همان اندازه، عقل و تفکر آدمی تضعیف می‌گردد؛ تا آنجا که ممکن است انسان در اوج شهوت به جنایات فجیعی دست زند؛ لذا حجاب و پوشش کامل، مانع از تضعیف عقل در شخص و باعث رونق عقل‌‌مداری و امنیت در جامعه می‌شود؛ بر این اساس، هرچند که «حجاب و پوشش»، آزادی ظاهری انسان را مقداری محدود می‌نماید، اما در عوض، باعث آزادی فکر و اندیشه و افزایش قدرت تعقل در آدمی می‌گردد. ✍️ این مبحث ادامه دارد... 📚 برداشتی از کتاب «زیباتر از گل» نوشته حضرت آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی (دام عزه) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ۴» روز پنجشنبه، ١۴٠١/١٠/٠٨ مناسبت روز: در ایام فاطمیه و سوگواری حضرت زهرا (س) قرار داریم و از چند روز گذشته، مبحثی را در رابطه با «حجاب و عفاف فاطمی» آغاز کردیم و ابتدا این فریضه الهی را از دیدگاه آیات و روایات اسلامی، و سپس از نگاه عقل و منطق بشری، مورد بررسی قرار داده و عرض کردیم که: 1️⃣ اولین دلیل عقلی در این زمینه را باید «نقش حجاب در ایجاد آزادی فکر و اندیشه، و تقویت قدرت تعقل در آدمی، و در نتیجه رونق عقل‌مداری و امنیت در جامعه» دانست، چنانچه با ادله عقلی اثبات نمودیم که اگر «حجاب و پوشش»، آزادی ظاهری انسان را مقداری محدود می‌نماید، اما در عوض، باعث آزادی فکر و افزایش قدرت تعقل در انسان می‌گردد و با جلوگیری از تضعیف عقل، باعث امنیت در جامعه می‌شود؛ ✍️ انشاالله در سخن امروز نیز، به ادامه ادله عقلی و منطقی حجاب و پوشش اسلامی می‌پردازیم: 2️⃣ «نقش حجاب در پاسداری از آزادی اجتماعی» یکی از اصولی که در تمامی مکاتب دنیا تردیدناپذیر و مورد قبول است، «اصل آزادی اجتماعی» است؛ به‌گونه‌ای که در تمامی مکاتب، «آزادی فردی» تا جایی محترم و جایز است که مزاحم و ناقض «آزادی اجتماعی» دیگران نگردد؛ لذا وضع بسیاری از قوانين در جوامع بشری، ریشه در همین اصل عقلانی مهم دارد؛ براین اساس هر شخص در حریم خصوصی و درون خانه‌اش، آزادی‌های ویژه‌ای دارد که در اجتماع نمی‌تواند به همان صورت از آنها برخوردار باشد و حتی در آزادی‌های درون خانه هم، باید حقوق همسایگان را رعایت نماید؛ برای مثال، انسان در خانه خود می‌تواند در هرجا بخواهد بایستد، بنشیند یا راه برود، اما در کوچه و خیابان و هنگام رانندگی آزاد نیست که هرطور می‌خواهد، براند و یا هرجا توقف کند و همچنین خودروی او نیز نباید آلودگی صوتی یا زیست محیطی ایجاد نماید و به حقوق دیگران تجاوز کند؛ بدیهی است که وضع این مقررات و دیگر محدودیت‌های اجتماعی برای هر انسان‌ دارای عقل و منطق، کاملاً پذیرفتنی است؛ اما شگفت‌آور این‌که، وقتی سخن از ضرورت پوشش و حجاب در مکان‌های عمومی به میان می‌آید، بعضی افراد به اصطلاح روشنفکر و مدعی تعقل و تفکر با محدودیتِ معقولِ آن، مخالفت کرده و نور تعقل را در وجود خود خاموش می‌کنند؛ گویی نمی‌دانند که آدمی با برهنگی و پوشش نامناسبِ خود در جامعه، باعث تضییع آزادی و حقوق اجتماعی دیگران گردیده و علاوه بر ایجاد ناهنجاری‌های بزرگ اجتماعی، حتی به حقوق فردی و خانوادگی دیگران نیز تجاوز نموده و باعث انحراف جوانان و تزلزل خانواده‌ها و چه بسا خیانت و بی‌اعتمادی همسران به يکديگر و در نهایت موجب جدایی و گسستن کانون مقدس خانواده‌ها می‌شود. 3️⃣ «اصل محافظت بیشتر از وجود گرانبهاتر» یکی از بدیهیات عقلی نزد بشریت، محافظت بیشتر از وجود گرانبهاتر است به صورتی که نحوه‌ی مراقبت آدمی از یک ساعت چند هزار تومانی با یک گوهر چند میلیارد تومانی، کاملاً متفاوت است؛ لذا بدیهی است که انسان عاقل در نوع حفاظت از هر چیزی، متناسب با ارزش آن اقدام می‌نماید و هرگز اشیاء بسیار گرانبهای خود را بدون حفاظت در معرض دید و تعرض دیگران قرار نمی‌دهد؛ البته این قانون دربارۀ وجود ارزشمند مرد و زن، هردو صادق است؛ اما چون زن، جلوه‌ی زیبائی خلقت است و خداوند به او جذابیت و ارزش بسیار بالایی داده، لذا عقلِ سلیم، حُکم می‌کند که از وجود نازنین او با حجاب و پوشش بیشتری محافظت گردد تا نااهلان به فکر طمع و تعرض به این گوهر گرانبها نیفتند؛ لذا قانون «حجاب و عفاف» را باید قانون ارزش‌گذاری، و ایجاد منزلت بالای دین مترقی اسلام برای زنان و دختران دانست. ✍️ این مبحث ادامه دارد... 📚 برداشتی از کتاب «زیباتر از گل» نوشته حضرت آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی (دام عزه) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ۵» روز شنبه، ١۴٠١/١٠/١٠ مناسبت روز: در ایام فاطمیه و سوگواری حضرت زهرا (س) قرار داریم، و از چند روز گذشته، مبحثی را در رابطه با ادله نقلی و عقلی «حجاب و عفاف فاطمی» آغاز نمودیم و پس از بررسی این فریضه الهی از دیدگاه قرآن و روایات، به سه مورد از ادله عقلی «حجاب و عفاف» به شرح زیر اشاره کردیم: 1️⃣ «نقش حجاب در ایجاد آزادی فکر و اندیشه، و تقویت قدرت تعقل در آدمی، و در نتیجه رونق عقل‌مداری و امنیت در جامعه» 2️⃣ «نقش حجاب در پاسداری از آزادی‌های فردی و اجتماعی» 3️⃣ «ضرورت حجاب بر اساس اصل محافظت بیشتر از وجود گرانبهاتر» ✍️ انشاالله در سخن امروز نیز، به ادامه ادله عقلی و منطقی حجاب و پوشش اسلامی می‌پردازیم: 4️⃣ «نقش حجاب در حفظ کانون مقدس خانواده» روانشناسان اذعان دارند که ساختار مغز و تفکر زن و مرد متفاوت است، به‌گونه‌ای که زن مظهر زیبایی است و با این ویژگی خدادادی، تفکر و میل درونی‌اش همواره در مجذوب کردن دیگران است؛ اما ساختار تفکر مرد، به جای میل به مجذوب‌کردن دیگران، بر واله و شیفتۀ ‌شدن از زیبایی‌ها استوار است؛ بنابراین زن و مرد در این زمینه نیز مکمل یکدیگرند، به‌طوری که یکی مجذوب‌ می‌کند و دیگری مجذوب‌ می‌شود؛ حال اگر این دو خصوصیت به صورت آزادانه و بدون چهارچوب باشد، زن و مرد در وادی تن نازی و هوس‌بازی اُفتاده و زندگی خود و دیگران را تباه می‌نمایند؛ بر همین اساس، اسلام ضمن احترام به خصائص ذاتی زن و مرد، و جهت بهره‌برداری صحیح از آنها، برنامه‌ای را ارائه نموده که زن و مرد بتوانند در محدودۀ کانون مقدس خانواده خود، از این خصوصیات، کمال استفاده را بنمایند؛ یعنی زن، با تمام زیبایی‌های خدادادی و بهره‌گیری از تمامی لوازم و روش‌های جلوه‌گری در برابر همسر، خودنمایی نموده و مرد نیز در برابر این زیبایی و جلوه‌گری همسر، با تمام وجود، لبریز از لذت و دل‌باختگی و عشق به او شود‌؛ لذا اسلام برای حفظ و تداوم این کانون گرم و پر از محبت، «حجاب» را به‌عنوان بهترین و کارآمدترین ابزار در بیرون از خانه و در برابر نامحرمان قرار داده تا همواره این کانون عاشقانه، لبریز از محبت و دلدادگی باشد. 5️⃣ «حجاب، حافظ هویت ملی و دینی» در طول تاریخ، دشمنان، هرگاه خواسته‌اند ملتی را متزلزل کنند و مقاومتشان را در هم بشکنند، از حربۀ کارآمد «شهوت» استفاده کرده و به‌ویژه جوانان قدرتمند متدین را با این زهر کُشنده، مسموم و ناتوان کرده‌اند؛ تجربۀ تلخ آندُلُس اسلامی، نمونه‌ی آشکاری از این توطئه بزرگ است که دشمنان وقتی سال‌ها در تمامی جبهه‌ها شکست خوردند، با نقشه‌ای حساب شده و با بهره‌گیری از جنگ‌افزار بی‌حجابی و برهنگی زنان، و شهوت و هوسرانی مردان، مسلمانان شجاع را خلع سلاح و تضعیف کرده و پس از چند قرن استقرار و قدرت اسلام، توانستند مسلمانان را قتل‌عام کرده و باعث سقوط اسلام در آندلس شوند؛ «امان‌اللّه خان» در افغانستان، «رضاخان» در ایران و «آتاتورک» در ترکیه نیز از همین روش، بهره گرفته و با کشف حجاب، فرهنگ و هویت غنی ملت مسلمان خود را تاراج نمودند؛ لذا تجربۀ تاریخی نشان می‌دهد که یکی از توطئه‌های بزرگ دشمنان، برای نابودی «هویت ملی و دینی» یک ملت، تباه‌کردن عفت و حجاب‏ مردم آن سرزمین است؛ براین اساس می‌توان گفت، «حجاب» از بهترین نگهبانان استقلال و آزادی، و حفظ هویت ملی‌ و دینی است، که اسلام همواره برآن تأکید نموده است. 6️⃣ «حجاب، ارزش‌ افزوده برای زن» در منطق بشری، عالی‌ترین و زیباترین چیزها، اگر همیشه در جلوی چشم باشند، پس از مدتی، عادی و بی‌ارزش‌ انگاشته می‌شوند، لذا وقتی می‌خواهند هدیه ارزشمندی را به کسی بدهند، آن را می‌پوشانند و اصطلاحاً کادو می‌نمایند تا قبل از موعد مناسب، هیچکس نداند درون آن چیست! و با این کار، برای گیرندۀ هدیه، اشتیاق و انتظار مضاعف ایجاد می‌کنند؛ فلسفه‌ی برگزاری مراسم «رونمایی» در کارهای ویژه نیز همین است که شیء مدنظر را می‌پوشانند تا با سلام‌ وصلوات، روپوش آن را کنار زنند و بیشترین توجه‌ را به آن شیء ارزشمند، جلب نمایند؛ بر همین اساس «زن» نیز به‌عنوان «گوهر هستی»، اگر بدون حجاب و پوشش مناسب، زیباییش را دائم در معرض نگاه و دسترس دیگران بگذارد، عادی و بی‌ارزش می‌شود و دیگر ارزش و جاذبه‌ چندانی برای دیگران نخواهد داشت؛ اما اگر خود را با پوشش و حجاب اسلامی محافظت نماید، برای دیگران، به گنجینه‌ای سراسر رمز و راز و زیبایی تبدیل می‌شود، تا در زمان مناسب، طبق دستور اسلام، تمام گوهر زیبایی خود را یکجا به همسر گرامیش تقدیم نماید. ✍️ این مبحث ادامه دارد... 📚 برداشتی از کتاب «زیباتر از گل» نوشته حضرت آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی (دامت‌برکاته) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ۶» روز یکشنبه، ١۴٠١/١٠/١١ مناسبت روز: امروز اولین روز سال نو میلادی است، لذا ضمن عرض شادباش به هموطنان عزیز مسیحی، سخن امروز را با روایتی از حضرت عیسی (ع) آغاز می‌نمائیم که حضرت در جواب فردی که سوال کرد: «ما با چه کسی همنشین شویم؟» فرمودند: «با آن که دیدنش شما را به یاد خدا اندازد و گفتارش بر دانش شما بیفزاید و کردارش شما را به آخرت تشویق کند» (تحف‌العقول، ص۴۴) ✍️ اما همانطور که مستحضرید در ایام فاطمیه، مبحثی را در رابطه با «حجاب و عفاف فاطمی» آغاز کردیم و پس از اثبات وجوب و حدود این فریضه الهی براساس آیات قرآن کریم و روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، به مواردی از ادله عقلی «حجاب و عفاف» به شرح زیر پرداختیم: 1️⃣ «نقش حجاب در ایجاد آزادی فکر و اندیشه، و تقویت قدرت تعقل در آدمی، و در نتیجه رونق عقل‌مداری و امنیت در جامعه»؛ 2️⃣ «نقش حجاب در پاسداری از آزادی‌های فردی و اجتماعی»؛ 3️⃣ «ضرورت حجاب بر اساس اصل محافظت بیشتر از وجود گرانبهاتر»؛ 4️⃣ «حجاب، ضامن حفظ و تداوم کانون مقدس خانواده»؛ 5️⃣ «حجاب، حافظ هویت ملی و دینی»؛ 6️⃣ «حجاب، ارزش‌ افزوده برای زن»؛ ✍️ انشاالله در سخن امروز نیز، به ادامه ادله عقلی و منطقی حجاب و پوشش اسلامی می‌پردازیم: 7️⃣ «حجاب، عامل غیرت‌افزایی و اصلاح جامعه» حساس‌بودن نسبت به زشتی‌ها، ناپسندی‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی، و تلاش برای اصلاحِ آنها، یکی از نشانه‌های حیاتِ اخلاقِ انسانی است که در فرهنگ دینی ما، اصطلاحاً آن را «غیرت» می‌نامند؛ «غیرت» صفتی است که باعث شجاعت در وجود آدمی شده و حساسیت او را در برابر کارهای زشت و گناه‌آلود، برمی‌انگیزد؛ اما اگر همین فرد غیرتمند، مدت‌ها در معرض فساد و زشتی‌ها قرار گیرد، به صورت تدریجی، قباحت آن عمل زشت، برایش عادی شده و حتی اگر خودش به آن آلودگی‌ مبتلا نشود، مطمئناً دیگر حساسیت و انگیزه‌ای برای غیرت‌ورزی و مبارزه با آن عمل زشت و حرکت در جهت اصلاح جامعه نخواهد داشت؛ برهمین اساس دشمنان اسلام، هر ساله میلیاردها دلار جهت ساخت برنامه‌های سینمایی و ماهواره‌ای و ترویج فرهنگ و مدهای جذاب غربی و... برای ایجاد و تداوم بدحجابی و برهنگی، هزینه می‌کنند تا باعث شُل‌غیرتی و بلکه بی‌غیرتی در بین مسلمانان شوند؛ و مسلماً در برابر آن، حجاب و پوشش اسلامی باعث غیرت‌افزایی و پرورش حس مسئولیت‌پذیری اجتماعی و اجرای فريضه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و اصلاح جامعه خواهد شد. 8️⃣ «حجاب، عامل سلامت جسم و جان» «آلکسیس کارل» برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی است که کتاب «انسان موجود ناشناخته» او تاکنون به ۱۹ زبان دنیا ترجمه شده و در سال ۱۹۳۵ میلادی، با تیراژ یک میلیون نسخه‌ای، به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در سطح جهان تبدیل شد؛ او با بررسی‌های دقیق علمی در کتاب خود می‌نویسد، منشأ اکثر بیماری‌های گوارشی در انسان‌ها، هیجان و اضطراب‏ کاذب است و این نوع بیماری‌ها به کل بدن سرایت می‌کنند؛ یافته‌های علمی این دانشمند بزرگ، گویای آن است که بین آرامش فکری و سلامت جسمی، رابطه‌ای مستقیم و عمیق وجود دارد و بدیهی است که برهنگی و پوشش‌ نامناسب و تحریک و برانگیختن شهوت در افراد، عامل بسیاری از ناآرامی و اضطراب‌ در آدمی است، لذا باید اذعان کرد که حجاب و پوشش مناسب در اجتماع، عامل بزرگ آرامش فکری و سلامتی جسم و جان مردم، به‌خصوص جوانان است. آنچه در چند روز اخیر گذشت، تنها بخشی از استدلال‌های عقلی و علمی در رابطه با فلسفه حجاب و پوشش اسلامی است، اما مسلماً برای کسی که به‌دنبال کشف حقیقت و جویای سعادت باشد، همین مختصر، برای او کافی است تا با بهره‌گیری از قدرت تعقل و با استفاده از «حجاب و پوشش اسلامی» باعث آرامش، امنیت و پیشرفت برای خود و جامعه اسلامی گردد؛ ✍️ این مبحث ادامه دارد و انشاالله به شرط حیات و توفیق الهی در ادامه به «ابعاد و اثرات بدحجابی و بی حجابی در تضییع حقوق انسانی و الهی» می‌پردازیم؛ 📚 برداشتی از کتاب «زیباتر از گل» نوشته حضرت آیت الله سید ابوالحسن مهدوی (دامت توفیقاته) 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ٧» روز دوشنبه، ١۴٠١/١٠/١٢ مناسبت روز: امروز سالروز رحلت عالِم مجاهد و حکیم عالیقدر، علامه محمد تقی مصباح یزدی (ره) است؛ فیلسوف بزرگی که مخالف قرائت‌های مختلف از دین بود و به مرجعیتِ روحانیت در دین اعتقاد راسخ داشت و از مهم‌ترین نظریه‌پردازان و مدافعان نظریه ولایت مطلقه فقیه در جهان تشیع بود؛ این استاد بزرگ حوزه و دانشگاه را باید یکی از قلّه‌های معرفتیِ اسلام در عصر معاصر بنامیم که در طول دهه‌های گذشته، نقش‌های تعیین‌کننده‌ای را در ایران اسلامی برعهده داشته وحضورش در صحنه‌ها و عرصه‌های مختلفِ فکری و سیاسی، اثرگذار و ماندگار بوده و بی‌شک باید اذعان نمود که بخش قابل توجهی از نسل جوان و انقلابیِ امروز ما که مأموریت تحقق «گام دوم انقلاب» را برعهده دارند، به صورت مستقیم و غیرمستقیم محصولِ تفکر ناب «مصباحِ انقلاب» هستند؛ لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این عالمِ عامل آغاز می‌نمائیم. ✍️ همانطور که مستحضرید در ایام فاطمیه، مبحثی را در رابطه با ادله نقلی و عقلی «حجاب و عفاف فاطمی» تقدیم شما نمودیم و در ادامه این مبحث، به ابعاد و اثرات بدحجابی و بی‌حجابی در تضییع حقوق انسانی و الهی می‌پردازیم؛ امروزه، انگیزه بسیاری از دختران و زنانی که به حجاب و نوع پوشش خود در جامعه اهمیت نمی‌دهند، مخالفت با دین اسلام و دستورات الهی نیست، بلکه نوعی کاهلی و بی‌توجهی و ناآگاهی نسبت به چگونگی دستور اسلام در این زمینه و تأثیرپذیری از رسانه‌ها و فضای مجازی و همچنين ساده انگاریِ پیامدهای تلخ آن است؛ بدون شک در این عصر، که برخی مکاتب غربی، بی بندوباری زنان را جزئی از آزادی اجتماعی و نشانه تَجَدُّد می‌دانند و با افتخار، این دوره را عصر برهنگی و آزادی جنسی می‌نامند! سخن گفتن از برهنگی و بی حجابی و پیامدهای سوء آن، برای بسیاری ناخوشایند و چه بسا مخالفت با تمدن، پیشرفت، آزادی و حقوق زنان تلقی شود؛ اما هر انسان فهیمی می‌داند که این موضوع یکی از معضلات بزرگ و اساسی در سطح جهان است که باعث پایین آوردن شأن زنان در حد یک کالا و ابزار شده است؛ ✍️ برای بررسی ابعاد و آثار این سوغات شوم غرب، باید بدانیم که بدحجابی، با تمامی اقسامِ حقوق انسانی و الهی مخالف است و موجب تضییع تمامی حقوق سه‌گانه (حق‌الله، حق‌الناس و حق‌النفس) می‌شود که البته هر کدام مرتبه و درجه‌ی متفاوتی دارند، لذا برای فهم بهتر موضوع، ابتدا به تعریف هر یک از این حقوق سه‌گانه، می‌پردازیم: ✅ «حق‌اللّه»: اموری است که از جانب خداوند، انجام آن بر مسلمانان واجب شده، مانند نماز و روزه و حج و... و همچنين اموری است که خداوند، انسان را از آن نهی نموده، مانند نوشیدن شراب، زنا و بی‌عفتی و...؛ ✅ «حق‌الناس»: به حقوقی گفته می‌شود که در ارتباط با دیگران است و در این زمینه، فرقی بین حقوق مالی (مانند غصب و تلف نمودن اموال دیگران) و غیرمالی (مانند بُردن آبروی افراد، و غیبت، تهمت و ... نیست؛ ✅ «حق‌النفس»: حقی است که نفس و جانِ انسان، بر وی دارد و رعایت آن نیز ضروری و واجب است؛ ✍️ پس از تعریف اجمالی حقوق سه‌گانه، ابتدا ارتباط «حجاب و عفاف» با «حق‌النفس» را بررسی می‌نمائیم و برای فهم بهتر مطلب به سراغ رساله حقوق امام سجاد (ع) می‌رویم، که حضرت در این رابطه فرموده‌اند: «حق خودت این است که وجودت را وقف اطاعت خدا کنى؛ (یعنی) حق زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم و اندام را ادا کنى و از خدا در این راه کمک خواهى...؛ «حق چشم» این است که آن را به حرام ندوزى، و جز آنجا که عبرتى در کار باشد یا بصیرتى افزاید یا علمى بدست آرد، به کارش نگیرى...؛ و «حق اندام» این است که آنها را از فعل حرام نگه دارى و (براى این کار) از یاد فراوان مرگ، و تهدید نفس به عذاب خدا، کمک گیر؛ و لا حول و لا قوة الا باللَّه» ✍️ بدیهی است که حجاب باعث امنیت، آسایش و مصونیت زن و حفظ سلامتی نفس و جان او، از شرِّ انسان‌های چشم پَلشت و متجاوز می‌گردد و بالعکس بدحجابی باعث طمع مزاحمین و رشد خشونت و جنایت علیه زنان در جامعه می‌شود و امنیت فردی و اجتماعی آنها را به خطر می‌اندازد، لذا فردی که حجاب خود را رعایت نکند در اصل، نَفْس و جان خود را به خطر انداخته و خود را به آسانی و رایگان در معرضِ تعرض و تجاوز دیگران قرار داده است و مسلماً «حق النفس» را تضییع نموده است؛ 👈 علاوه بر نکته فوق، از آنجا که ارتکاب گناه و معصیت، موجب سلب توفیق و بازماندن انسان، از اِکتساب درجات معنوی می‌شود، لذا «بدحجابی» باعث می‌شود که انسان از خدا و کسب معنویت بازمانده و نفس او به بیراهه کشیده شود و این موضوع نیز نوعی ضرر زدن به نَفْس ودر نتیجه پایمال نمودن «حق النفس» است. 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز سه‌شنبه ١۴٠١/١٠/١٣ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت سرافرازانه و ، سپهبد شهید است، سرداری که با شهادت خویش، ملت ایران و تمامی آزادگان جهان را عزادار نمود و حتی آن‌هایی که در ظاهر نیز متفاوت بودند، از شهادت این مرد الهی منقلب شدند؛ چنانچه موضع‌گیری‌های بین‌المللی و تشییع میلیونی پیکر این شهید سعید، شاهدی آشکار بر این مدعا است؛ ❓اما به‌راستی، چه رازی در وجود این «» نهفته بود که این‌گونه منجر به «» شد؟ ✅ در پاسخ به این پرسش باید به سه خصلت بزرگ در وجود سردار دل‌ها اشاره نمود: 1️⃣ «» «شهید» نمونه‌ای کامل از تربیت‌شدگان مکتب امام خمینی (ره) و دوران هشت سال دفاع مقدس است که تمام وجودش سرشار از عشق الهی و وجود مقدس اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) بود؛ او در این مکتب نورانی آموخته بود که‌ تنها برای رضای خداوند بیاموزد و فقط برای رضای او، عمل نماید؛ لذا بی‌شک اولین و مهمترین رمز ماندگاری حاج قاسم در قلب‌ها را باید «اخلاص در عمل» دانست؛ او از تظاهر و دوگانگیِ در رفتار و گفتار، به دور بود و در همه‌ زندگی، فقط و فقط خدا را می‌دید؛ و همواره سفارش می‌کرد: «باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم، زیرا آن‌کس که باید ببیند، می‌بیند»؛ خداوند متعال نیز به‌واسطه‌ی همین «اخلاص در عمل»، او را محبوب قلوب قرار داد؛ زيرا اين وعده‌ی الهی است که هر کس برای خدا قدم بردارد و عمل خالص و صالح داشته باشد، خداوند او را محبوب خود و مردم قرا می‌دهد: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» [مريم/٩۶] 2️⃣ «» بی‌شک یکی دیگر از دلایل محبوبیت سردار قلب‌ها، مردمی بودن و داشتن محبت واقعی به آنها، و فداکاری و از خودگذشتگی در راه دفاع از مردم مظلوم در سرتاسر جهان بود؛ او در مکتب امامین انقلاب آموخته بود که مبارزه با ظلم و یاری مظلوم، در هرکجای عالَم که باشد، واجب شرعی است؛ و همواره بر این حدیثِ نبوی تأکید داشت که: «هر كس صداى مظلومى را بشنود كه از مسلمانان كمك می‌طلبد، و به كمك او نشتابد، مسلمان نيست»: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينْ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم». (الكافی، ج ‏٢، ص١۶۴) لذا با تمام وجود به دفاع از مظلومین در سراسر دنیا قیام می‌کرد و به همین دلیل، نه تنها محبوب قلوب ایرانیان، بلکه محبوب همه‌ی آزادگان جهان بود؛ 3️⃣ «» راز دیگر ماندگاری سردار دل‌ها را باید در «ولایت‌مداری» او جستجو کرد؛ چراکه حاج قاسم این خصلت را از وجود مقدس حضرت زهرا (س) الگوگیری کرده و دفاع و تبعیت مطلق از ولایت را واجب می‌دانست؛ او اعتقاد داشت که دفاع از دین و مکتب اهل‌بیت(ع)، تنها با دفاع از ولایت و ولیِّ زمان، امكان پذیر است و اگر می‌خواهیم اسلام عزیز را حفظ نمائيم، باید گوش به فرمان مقام عظمای ولایت باشیم؛ لذا در راه دفاع از ولایت از هیچ كوششی، حتی اهدای جان خود دریغ نمی‌كرد و در پایان نیز وصیت نمود که روی سنگ مزارش بنویسند: «». سردار سپهبد پاسدار سلیمانی، که در شجاعت از نوادر روزگار بود و تمامی قُلدران و تروریست‌های دنیا به شدت از او وحشت داشتند! وقتی در برابر مقام عظمای ولایت قرار می‌گرفت با حجب و حیای فراوان سر به زیر می‌انداخت؛ و در مراسمات رسمی در برابر حضرت آقا، علاوه بر احترام نظامی، دست به سینه می‌گذاشت تا ارادت و اطاعت‌پذیری مطلق خود را به اثبات رساند؛ او در کلام نیز همواره حامی ولایت بود چنانچه در مراسم سالگرد شهید اسدی می‌گوید: «قوام ایران اسلامی و بقای آن به‌رهبریت آن است‌؛ مردم! از من قبول كنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز كسی كه خدمت به اسلام و انقلاب می‌کند، تمایل ندارم؛ اما این را بدانید، وَاللّه، علمای شیعه را تماماً و از نزدیك می‌شناسم... وَاللّه، و اُشهِدُ بِاللَّه، سرآمدِ همه این روحانیت، این علماء، از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) است». ✍️ در پایان باید بدانیم که شجاعت و موفقیت در جهاد اصغر، ریشه در جهاد اکبر دارد؛ لذا وقتی انسان بر نفس اماره و شیطان درون غلبه نماید، در دنیای بیرونی نیز از هیچ شیطان و قدرت‌ شیطانی، ترسی به دل راه نمی‌دهد و بر همین اساس حاج قاسم، باایمان و شجاعت خود، همواره بر جان دشمنان لرزه می‌انداخت؛ تا آنجا که حتی در به شهادت رساندن او، جرأت رویارویی با سردار بزرگ اسلام را نداشتند و ناجوانمردانه او را آسمانی و جاودانه نمودند. 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حجاب فاطمی ٨» روز چهارشنبه، ١۴٠١/١٠/١۴ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ اما چنانچه مستحضرید در ایام فاطمیه، مبحثی را در رابطه با «حجاب و عفاف فاطمی» آغاز کردیم و این فریضه الهی را از دیدگاه آیات و روایات اسلامی، و عقل و منطق بشری بررسی نمودیم، و سپس به ابعاد و اثرات بدحجابی و بی‌حجابی در تضییع حقوق انسانی و الهی پرداختیم که انشاالله در سخن امروز، بخش پایانی این مبحث را تقدیم شما می‌نمائیم؛ در روز گذشته در ابعاد و اثرات بدحجابی در تضییع «حق النّفس» سخن گفتیم و عرض شد که طبق نظر اسلام، بدحجابی باعث ضرر زدن به نَفْس، و ظلم و ستم به جسم و جان خود است؛ ✍️ البته شاید برخی از بانوان در رابطه با «حق‌النّفس» بگویند که به دیگران چه ارتباطی دارد، ما می‌خواهیم از حق خود و از ارزش و عزت وجودی خودمان بگذریم و «حجاب و عفاف» نداشته باشیم! ✅ در پاسخ به این گروه از بانوان گرامی، باید عرض کنیم که در دین مبین اسلام، عزت و حُرمت زن، تنها مربوط به خود او نیست تا بگویند: من از حق النّفسِ خویش صرف نظر کرده‌ام! و حتی حیثیت و حرمت زن، تنها حق همسر و خانواده او هم نیست که آنها نیز بگویند: ما خودمان راضی هستیم! بلکه عزت و حُرمت زن، از حقوق الهی است؛ بنابراین از نظر اسلام، حتی اگر خود فرد و همسر و خانواده‌اش نیز بگویند که ما رضایت داریم که از حرمت و ارزش ذاتی خود بگذریم، خداوند به بی‌حرمتی اشرف مخلوقات و گوهر گرانبهای هستی‌اش رضایت نمی‌دهد؛ و حرمت و حیثیت زن را به عنوان حریم الهی و حقوق خود بر انسان فرض نموده است‌؛ و مسلماً «حق‌ خداوند» که تمام هستی و وجود آدمی را به او عطاء نموده، عظیم‌ترین حقوق است و تضییع آن کمال بی‌معرفتی‌ و فعلی غیر قابل بخشش و گذشت است؛ ✍️ اما شاید بازهم برخی از بانوان گرامی این نکته را مطرح نمایند، که مگر «حق‌النفس» و «حق‌اللّه»، حقوقی مربوط به خود انسان و خدای او نیست؟ و مگر نه این‌است که هرکس را در قبر خودش می‌گذارند و گناه او را برای دیگری نمی‌نویسند؛ پس چرا دیگران به خود حق می‌دهند که در این موضوع دخالت کنند؟! ✅ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید بدانیم که از نگاه اسلام، تنها، عامل انجام گناه، گناهکار نیست‌؛ بلکه تمامی کسانى که با استفاده کردن از وسائل مختلفِ تبلیغاتى و یا آماده ساختن زمینه‌ی گناه و یا حتی با نوع پوشش و کلام و نگاه خود، دیگران را به انجام گناه ترغیب کرده‌اند هم به همان مقدار گناهکارند؛ چراکه آنها با اعمال خود باعث گمراهی فرد خاطی شده و در اصل حقوق اجتماعی او را تضییع نموده‌اند؛ در نتیجه باید گفت که بدحجابی علاوه بر تضییع «حق‌النفس» و «حق‌الله» باعث تضییع «حق‌الناس» نیز می‌گردد؛ چنانچه در پیشگاه عقل و قانون، اگر کسی، به هر وسیله‌ای مسبب زیان رسیدن به دیگران در اجتماع شود، مقصر است؛ لذا بر اساس همین استدلال منطقی، اگر فردی به‌واسطه بدحجابی و بی‌عفتی خود، سبب گمراهی و به گناه افتادن دیگران شود، قطعاً حقوق آنها را پایمال نموده و او نیز گناهکار است؛ چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ»: «و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یاری ندهید» [مائده/۲] بر همین اساس، فقها بر قاعده فقهی «حُرمت اِعانت بر اِثم» اتفاق نظر دارند؛ یعنی اینکه علاوه بر فرد گنهکار، تمامی افرادی که او را در انجام گناه، یاری و کمک کرده، و یا اسباب گمراهی وی را فراهم نموده‌اند نیز گنهکار می‌باشند؛ و به طور قطع، یکی از مصادیق اعانت بر اثم، حضور زنان بدحجاب در اجتماع می‌باشد که زمینه انحراف و گناه بسیاری از جوانان و نوجوانان و حتی مردان همسردار را فراهم نموده و چه بسا آنها را به فساد و جنایت کشانده و کانون مقدس خانواده‌ها را نابود نمایند؛ با عنایت به آنچه گذشت، می‌توان گفت زنانی که حجاب خود را رعایت نمی‌کنند، اولاً به نَفْسِ خود، ظلم کرده‌ و «حق‌النفس» را رعایت ننموده‌اند؛ ثانیاً به دلیل ترک یک دستور مهم الهی، مرتکب گناهی بزرگ شده‌ و «حق‌الله» را زیر پا گذارده‌اند و ثالثاً باعث گمراهی دیگران شده و دچار «حق‌الناس» گردیده‌اند؛ ✍️ و در پایان این مبحث، تذکر این نکته نیزخالی از لطف نیست که امام حسین (ع) در شب عاشورا، خطاب به اصحاب ویژه خود فرمودند: «هر کس از شما حق‌الناسی به گردن دارد، (از کربلا) برود (و اینجا نماند!)» (احقاق الحق، ج ١٩، ص ۴٢٩) و با این کلام، به بشریت هشدار دادند که حتی کشته شدن در کربلا و در رکاب سیدالشهداء (ع) نیز، پاک‌کننده گناه بسیار بزرگ «حق‌الناس» نیست! 🆔@astanfatemi
آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز پنجشنبه، ١۴٠١/١٠/١۵ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت امیر ، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ١٣٧٣ شمسی است که منشأ تحولات بسیاری در نیروی هوایی ایران شد؛ لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این شهیدِ سعید آغاز می‌نمائیم؛ شاید کمتر از خودمان پرسیده باشیم، علت نامگذاری یکی از شاخص‌ترین بزرگراه‌های غرب تهران به نام شهید ستاری چیست؟ و همچنین ممکن است بارها نام دانشگاه هوایی شهید ستاری و یا مکان‌های مهم دیگری که به نام این شهید بزرگوار، نامگذاری شده را شنیده باشیم؛ ولی شاید کمتر شناختی از این «سردار آسمانی» داشته باشیم؛ ، سرلشگر شهیدی است که با فرماندهی مثال زدنی خود بر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، لقب «» را بر زبان‌ها جاری کرد و پایه گذار حرکت و جنبشی شد که آثار آن امروز نیز در خودباوری، دستیابی به دانش روز، خودکفایی در تجهیزات و امکانات، و سایر نشانه‌های پیشرفت در نیروی هوایی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمایان است؛ منصور در سال ١٣٢٧ شمسی در روستای ولی‌آباد ورامين متولد شد و خیلی زود پدرش را از دست داد؛ او در طول دوران تحصيلات ابتدایی و متوسطه همواره به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه به شمار می‌رفت و پس از اخذ ديپلم، در سال ١٣۴۶ وارد دانشكده ‌افسری شد و پس از پايان دوره ‌دانشكده و طی دوره ‌یکساله «كنترل رادار» در كشور آمريكا، به خدمت ارتش ایران درآمد و در شمار افسران خوش فکر و مدیران نیروی هوایی قرار گرفت؛ شهید که از افسران انقلابی ارتش به شمار می‌رفت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در طول هشت سال دفاع مقدس، با قبول مسؤلیت‌های مهم معاون عملیاتی و معاون طرح و برنامه نیروی هوایی ارتش، و فرماندهی پدافند هوایی، خدمات شایانی به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ارائه کرد و با اثبات شایستگی و لیاقت خود، در بهمن ماه ۱۳۶۵ به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا هنگام شهادت، به مدت ٨ سال عهده‌دار اين مسئوليت خطیر بود؛ او که همواره به عنوان فرماندهی مؤمن، متعهد، شجاع، آگاه، تيزهوش و كاردان شناخته می‌شد، طرح‌ها و ابتكارهای زيادی در تجهيز سيستم‌های راداری و پدافندی به اجرا گذاشت كه در طول جنگ تحميلی و تحریم سنگین ایران از طرف شرق و غرب، توان نيروی هوايی را در برابر هواپيماهای متجاوز دشمن دو چندان نمود؛ تأسيس اولین «» (خلبانی) در ایران؛ تأسيس با ۸ گرايش تحصيلی؛ ايجاد شبكه ديده‌بانی به منظور تقويت سيستم پدافندی كشور؛ ايجاد موانع هوايی برفراز دره‌ها، گذرگاه‌ها و ارتفاعات؛ از جمله اقدامات این فرمانده شجاع و با تدبیر ایران اسلامی بود؛ طراحی و ساخت «» و ايجاد خطوط هوایی «سها»، و همچنین راه‌اندازی مركز پژوهش، تحقيقات و آموزش نیروی هوایی، و ساخت «» که از نظر امكانات عملياتی شبيه هواپيماهای پیشرفته آمريكایی بود، برگ زرین دیگری در کارنامه پرافتخار این سردار سرافراز است؛ شهيد ستاری با كمك کارشناسان نيروی هوايی، پروژه‌های بلندمدتی را نیز طراحی نمود كه در سال‌های بعد آثار پربرکت آن نمایان گردید که از جمله آنها، می‌توان به «» اشاره نمود كه با حضور رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۷۶ به پرواز درآمد؛ آنچه گذشت تنها بخش کوچکی از خدمات ارزشمند این شهید سعید در طول چهل و شش سال زندگی سرافرازانه بود، که بالاخره در غروب ١۵ دی‌ماه ١٣٧٣ در حین مأموریت، دچار سانحه هوایی شد و به همراه ، آسمانی گردید. رهبر معظم انقلاب در سالگرد شهادت ایشان فرمودند: «شهید منصور ستّارى حقیقتاً یک نخبه بود؛ هم از لحاظ فکرى، ذهنى، علمى و عملیّاتى، هم از لحاظ انگیزه و ایمان و حضور در عرصه‌هاى دشوار؛ خداوند انشاءالله شهید ستّارى عزیزمان را با اولیائش محشور کند» (١٣٩٣/١٠/١۵) ✍️ در پایان سخن امروز، توجه شما را به بخشی از سخنان این مجاهد فی سبیل‌الله که می‌تواند برای همه‌ی ما، سرمشق توانایی و کارآمدی و پیشرفت باشد، جلب می‌نمائیم: «... آمريکايی‌ها و انگليسى‌ها نمی‌آیند برای ما کاری کنند! به اميد چه کسی نشسته‌ايم؟! ما خودمان بايد با تلاش پيگير، کارهاى خود را انجام دهيم و نتيجه کارهايمان را هم به آيندگانی که بعد از ما مى‌آیند، منعکس کنيم تا راه را اشتباه نروند... اگر باز هم جنگی پيش آید، دنيا به ما چيزی نخواهد داد و کسی ما را پشتيبانی نخواهد کرد! بنابراين بايد به فکر برنامه‌ریزی‌های اساسى باشيم و از درون، (کشور خودمان) را بسازيم...» 🆔@astanfatemi