یکی از بزرگترین اشتباهای سال کنکورم کنار نذاشتن گروهای فرهنگی و کارای متفرقهاست
استاریسم؛
یکی از بزرگترین اشتباهای سال کنکورم کنار نذاشتن گروهای فرهنگی و کارای متفرقهاست
انقدر آسیب دیدم و ضربه خوردم ازین گروها، که این وسط اگر رشدی هم بوده به چشم نمیاد
تنها روز تعطیل هفتم به مزخرف ترین حالت ممکن گذشت و نه تونستم یکم بخوابم نه حتی درس بخونم
من اگه هوش اقتصادی داشتم با یکی ازین علامه بنویس های ایتا دوست میشدم که الان انشاهامو برام بنویسن
کتاب چاپی رو بذاریم کنار ولی چرا کتابای صوتی و الکترونیکی انقد گرون شدن؟ احساس میکنم باید تو خوندن کتاب بیشتر صرفهجویی کنم
بعد از ظهر خواستم نیم ساعت چرت بزنم نیم ساعت پیش به زور بیدار شدم و هنوزم خوابم میاد، واقعا من چیام؟ من کیم؟
واقعا اینکه چهار صبح مهمون بیاد برامون که دورهم صبحانه بخوریم اصلا قابل هضم نیست برام، یعنی چی آخه
حتی نمیتونی بلند بلند گریه کنی چون درکت نمیکنن، عجیب به نظر میای اگه بخوای بخاطر کشته شدن هزار هزار انسان بیگناه گریه کنی، یا حتی واکنش نشون بدی، چه اهمیتی داره؟ اونا که ایرانی نیستن، مهسا و نیکا نیستن که براشون کمپین بزنیم. گاها احساس میکنم ایرانیِ قرن پونزدهم از همه نژادپرست تره، شاید هم بشه گفت منفعتپرست، بالاخره الان ماست فلسطین بهشون کره نمیده چرا باید به خودشون سردرد بدن؟ تعصب هم این وسط بیتاثیر نیست، بخاطر تقابل با جمهوری اسلامی پا میذارن رو همه چی، رو وجدان، انسانیت، شرف...