🔺 عقب افتادن امر فرج از عصیانست...
🔹 آسمان درتب و تاب غزل بارانست
و زمین تاول چرکین شدهی طغیانست
🔸 فتنه،آمیز شده سینهی خاک از آدم
نسل حواست که در جامعهها عریانست
🔹 چاره ای نیست برای دل پردرد زمان
و بلاهای عظیمی،ست که در جریانست
🔸 گفته بودند حدیثی که در این دورهی بد
آنچه سخت است نگه داشتن ایمانست
🔹 دامنخاک شد آلوده به خون،حضرتنوح
توکجایی که جهان منتظر طوفانست
🔸 ای پسانداز خدا دست زمین تنگ شده
وسعتی نیست برایش همه جازندانست
🔹 بی تو انگار نفسها همه مسموم شده
زندگی بی تو جگرسوزترین تاوانست
🔸 من بهتقصیر خودافتادم ازایندر محروم
عقب افتادن امر فرج از عصیانست
🔹 رنگ رخساره خبر میدهد از سِرّ دورن
دل تفدیده عجب در عطش بارانست
📜 #اشعار_مهدوی
🔺 کار منتظرانت همیشه بیداری است...
بیا که آینهی روزگار ، زنگاری است
بیا که زخم زبانهای دوستان کاری است
به انتظار نشستن در این زمانهی یاس
برای منتظران چاره نیست ناچاری است
به ما مخند اگر شعرهای سادهی ما
قبول طبع شما نیست کوچه بازاری است
چه قابها و چه تندیسهای زرینی
گرفتهایم به نامت که کنج انباری است!
نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود
کنون بیا که بناهایمان طلاکاری است
به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم
تمام سال اگر کارمان عزاداری است
نه این که جمعه فقط صبح زود بیدارند
که کار منتظرانت همیشه بیداری است
به قول خواجهی ما در هوای طرهی تو
"چه جای دم زدن نافههای تاتاری است"
📜 #اشعار_مهدوی