📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▫️ مردِ سوار بر اسب دلش سوخت. آتشِ دامن دخترک را خاموش کرد.
نازدانه پرسید: «آب داری؟»
مرد کاسهای آب به دستش داد.
دخترک پابرهنه به طرف گودال دوید.
▫️ #بفرمایید_روضه ۴ ؛ #محرم
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▫️ قاسم سوار اسب شد. پایش به سختی به رکاب میرسید. امّا مردانه جنگید. ناغافل محاصرهاش کردند. زمین که خورد، اسبها بر پیکرش تاختند. حالا قدّش آنقدر بلند شده بود که وقتی عمویش پیکر او را بر روی اسب به خیمه میآورد، پاهایش روی زمین کشیده میشد.
▫️ #بفرمایید_روضه ۶ ؛ #محرم
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️- ببینید! رسول خدا به میدان آمده است؟!
- خاموش باش! او علی اکبر است…
▫️ #بفرمایید_روضه ۸ ؛ #محرم
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ شام را آمادهٔ مهماننوازی کرده بودند.
با ورود کاروان اسیران، مردم برای استقبال، سنگ تمام گذاشتند. امروز سنگهای کوچههای شام، به جای زمین، در مشت مردم بود...
▫️ #بفرمایید_روضه
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ نازدانه در خرابه دلتنگ بابا بود و گریه میکرد. جعبه را آوردند. با بیتابی گفت: «من غذا نمیخواهم!» یکی داد زد: «پارچه را کنار بزن! مقصود تو همانجاست...»
▫️ #بفرمایید_روضه ۱۵ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی
📌 مولا کجا روضه گرفتهای؟
▪️ مادر، شهید شد.
جوان، گمنام، بیقبر...
اما همه جا بود.
کنار تکههای جگر حسن.
کنار گودال قتلگاه حسین.
کنار اسیری زینب...
کنار اروند، در والفجر هشت...
مادر همه جا هست.
▫️ #بفرمایید_روضه #فاطمیه
🖼 #طرح_مهدوی
📌 مولا کجا روضه گرفتهای؟
▪️ دعا میکرد. علی این سوال را نپرسد:
- حال محسن چطور است؟
▫️ #بفرمایید_روضه #فاطمیه
🖼 #طرح_مهدوی
📌 مولا کجا روضه گرفتهای؟
▪️ موقع برگشت از روضهی فاطمیه، باران پسرک را خیس کرد.
با لحن کودکانه گفت: خدایا! گریه نکن. مادر امشب دیگر درد ندارد.
▫️ #بفرمایید_روضه #فاطمیه
🖼 #طرح_مهدوی
📌 مولا کجا روضه گرفتهای؟
▪️ از درِ چوبی بدش میآمد.
از میخِ در بدش میآمد.
مداد رنگی را برداشت.
خانه را بدون در کشید.
بدون کوچه....
▫️ #بفرمایید_روضه #فاطمیه