eitaa logo
آتش به اختیار
515 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
9.3هزار ویدیو
17 فایل
محتوای فرهنگی،سیاسی،اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️وَ أَقَامَ مِنْ شَوَاهِدِ الْبَيِّنَاتِ عَلَى لَطِيفِ صَنْعَتِهِ، وَعَظِيمِ قُدْرَتِهِ، مَا انْقَادَتْ لَهُ الْعُقُولُ مُعْتَرِفَةً بِهِ، وَ مُسَلِّمَةً لَهُ، وَ نَعَقَتْ فِي أَسْمَاعِنَا دَلاَئِلُهُ عَلَى وَحْدَانِيَّتِهِ 🌱نمونه هايى از شواهد آشکار بر صنعت دقيق و قدرت عظيمش را اقامه کرد; آن گونه که عقل ها مطيع و معترف و تسليم او گشتند و دلايل يگانگى او در گوش هاى ما طنين انداز شد» ✍به راستى اگر انسان، کمى با علوم طبيعى آشنا باشد و با دقّت به بررسى شگفتى هاى موجودات اين جهان بپردازد، بى اختيار زبانش به مدح و ستايش پروردگار گشوده مى شود و همان گونه که مولاى متقيان(عليه السلام) فرمود، به عظمت خدا اعتراف مى کند و در برابر او تسليم مى شود. 📘
🔻نامه ۵۳ نهج البلاغه عهدنامه مالک اشتر - امر به تقوا و اطاعت خدا هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ، این دستوری است که بنده خدا علی امیرمؤمنان مَالِک بْنَ الْحَارِثِ الْاَشْتَرَ به مالک بن حارث اشتر فِی عَهْدِهِ إِلَیهِ، در فرمانی که برای او صادر کرده بیان نموده، حِینَ وَلاَّهُ مِصْرَ: در آن هنگام که زمامداری مصر را به او سپرد کند جِبَایةَ خَرَاجِهَا، تا حقوق بیت المال در آن سرزمین را جمع آوری وَجِهَادَ عَدُوِّهَا، و با دشمنان آنجا پیکار نماید، وَاسْتِصْلاَحَ أَهْلِهَا، به اصلاح اهل آن همت گمارد وَعِمَارَةَ بِلاَدِهَا، و به عمران و آبادی شهرها و روستاهای آن بپردازد. أَمَرَهُ بِتَقْوَی اللهِ، او را به تقوای الهی فرمان می‌دهد وَإِیثَارِ طَاعَتِهِ، و به ایثار و مقدّم داشتن اطاعت خدا وَاتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کتَابِهِ: و پیروی از آنچه در کتاب او (قرآن مجید) به آن امر فرموده مِنْ فَرَائِضِهِ وَسُنَنِهِ، اعم از فرایض (واجبات) و سنن (مستحبات) دستور می‌دهد، الَّتِی لایسْعَدُ أَحَدٌ إِلاَّ بِاتِّبَاعِهَا، همان دستوراتی که هیچ کس جز با متابعت آنها روی سعادت نمی‌بیند وَلاَ یشْقَی إِلاَّ مَعَ جُحُودِهَا وَإِضَاعَتِهَا، و جز با انکار و ضایع ساختن آن در مسیر شقاوت و بدبختی واقع نمی‌شود. وَأَنْ ینْصُرَ اللهَ سُبْحَانَهُ بِقَلْبِهِ وَیدِهِ وَلِسَانِهِ; او را مأمور می‌کند که (آیین) خدا را با قلب و دست و زبان یاری کند، فَإِنَّهُ، جَلَّ اسْمُهُ، قَدْ تَکفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ، چرا که خداوند متعال یاری کسی که او را یاری کند وَإِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ. و عزّت کسی که او را عزیز دارد بر عهده گرفته است وَأَمَرَهُ أَنْ یکْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ، و (نیز) به او فرمان می‌دهد هوای نفس خویش را در برابر شهوات بشکند وَیزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ، و به هنگام سرکشی نفس، آن را باز دارد، فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ، زیرا نفس همواره انسان را به بدی‌ها امر می‌کند إِلاَّ مَا رَحِمَ اللهُ. مگر آنچه را خداوند رحم کند. ثُمَّ اعْلَمْ یا مَالِک أَنِّی قَدْ وَجَّهْتُک إِلَی بِلاَد ای مالک! بدان من تو را به سوی بلادی فرستادم قَدْ جَرَتْ عَلَیهَا دُوَلٌ قَبْلَک، مِنْ عَدْل وَجَوْر، که پیش از تو دولت‌های عادل و ستمگری بر آن حکومت داشتند وَأَنَّ النَّاسَ ینْظُرُونَ مِنْ أُمُورِک فِی مِثْلِ مَا کنْتَ و مردم به کارهای تو همان گونه نظر می‌کنند تَنْظُرُ فِیهِ مِنْ أُمُورِ الْوُلاَةِ قَبْلَک، که تو در امور زمامداران پیش از خود نظر می‌کردی، وَیقُولُونَ فِیک مَا کنْتَ و همان را درباره تو خواهند گفت تَقُولُ فِیهِمْ، که تو درباره آنها می‌گفتی وَإِنَّمَا یسْتَدَلُّ عَلَی الصَّالِحِینَ بِمَا یجْرِی اللهُ لَهُمْ عَلَی أَلْسُنِ عِبَادِهِ، و (بدان) افراد صالح را به آنچه خداوند بر زبان بندگانش جاری می‌سازد می‌توان شناخت، فَلْیکنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَیک ذَخِیرَةُ الْعَمَلِ الصَّالِحِ، بنابراین باید محبوب‌ترین ذخایر نزد تو ذخیره عمل صالح باشد. فَامْلِکْ هَوَاک، زمام هوا و هوس خود را در دست گیر وَشُحَّ بِنَفْسِک عَمَّا لایحِلُّ لَک، و نسبت به آنچه بر تو حلال نیست بخیل باش، فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ الْاِنْصَافُ مِنْهَا زیرا بخل به خویشتن، راه انصاف را فِیمَا أَحَبَّتْ أَوْ کرِهَتْ. در آنچه محبوب و مکروه است به تو نشان می‌دهد
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️وَصِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ 🟠راستگویى و صداقتِ هر کس به اندازه شخصیت اوست ✍زیرا انسان با شخصیت این کار را براى خود ننگ مى داند که به دیگران دروغ بگوید. اضافه بر این، غالبا دیده شده است که دروغ ها بعد از مدتى فاش مى گردد; انسان با شخصیت حاضر نمى شود کارى انجام دهد که در آینده آبروى او را ببرد. 📘
▫️لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعى عَلى عَدوٍّ لَهُ، بِما فيهِ إِضرارٌ بِنَفْسِهِ: إِنَّما أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ 💠تو مانند كسى هستى كه نيزه بر خود مى زند تا كسى را كه پشت سرش سوار شده به قتل برساند. 📘
722.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شر جز با شر دفع نمیشود ▫️رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّر. 🟠سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده، باز گردانيد، كه شر را جز شر پاسخى نيست. ✍دشمنانى كه با تمام قوا به مسلمانان حمله مى كنند جز با مقابله به مثل دست از شيطنت خود برنمى دارند و اين شبيه چيزى است كه قرآن مجيد در آيات فراوانى بيان فرموده است.وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ و در راه خدا، با كسانى كه با شما مى جنگند، نبرد كنيد! و از حدّ تجاوز نكنيد ، كه خدا تعدّى كنندگان را دوست نمى دارد!». 📘
نَسْأَلُ اللهَ مَنازِلَ الشُّهَداءِ و مُعايَشَةَ السُّعَداءِ وَ مُرافَقَةَ الاَْنبياءِ از خدا تقاضا مى کنيم که درجات شهيدان و زندگى سعادت مندان و همنشينى پيامبران را، به ما عنايت فرمايد! در حقيقت، امام عليه السلام اين سخن را به اين منظور بيان مى کند که ارزش هاى اصيل الهى شناخته شود وديگران نيز به او اقتدا کنند. آن ارزش ها، ارزش شهادت و ارزش سعادت و نيز همنشينى با پيامبران است و به يقين، هيچ يک از اينها را، بى حساب به کسى نمى دهند. قرآن مجيد مى گويد: و مَنْ يُطِعِ اللهَ و الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذينَ أنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفيقاً* ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللهِ وَ کَفى بِاللهِ عَليماً کسانى که خدا و پيامبر را اطاعت کنند، (در قيامت) همنشين کسانى خواهند بود که خداوند نعمت خويش را بر آنان تمام کرده، از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان. و آنها رفيق هاى خوبى هستند. اين، موهبتى است از ناحيه خدا و همين بس که او (از حال بندگان و نيّات و اعمال شان) آگاه است.
💠امام(عليه السلام) در پاسخ طلحه و زبير فرمودند آنجا كه به امام پيشنهاد خلافت شورايى كردند و گفتند با تو بيعت مى كنيم به اين شرط كه در حكومت شريك باشيم. امام در پاسخ آنها فرمود: نمى شود (شركت در خلافت معنا ندارد) شما شريك در تقويت و كمك و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشكلات باشيد» 📘
▫️وَمَرَارَةُ الْيَأْسِ خَيْرٌ مِنَ الطَّلَبِ إِلَى النَّاسِ 🟠تلخى يأس (از آنچه در دست مردم است) بهتر است از دراز کردن دست تقاضا به سوى آنها ✍منظور از «يأس» در اين عبارت همان نااميدى است که انسان بر خود تحميل مى کند، به گونه اى که راه طلب از ديگرن را بر خويش مى بندد. اين کار گرچه تلخ است ; ولى سبب عزت و شرف انسان مى شود و به همين دليل، امام(عليه السلام) اين تلخى را از شيرينى طلب بهتر مى شمرد. اين سخن بدان معنا نيست که انسان، تعاون و همکارى با مردم را در زندگى از دست دهد، زيرا زندگى اجتماعى چيزى جز تعاون و همکارى نيست، بلکه منظور اين است که چشم طمع بر اموال مردم ندوزد و سربار مردم نشود و با تلاش، براى معاش بکوشد. 📘
▫️الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ آلاِسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ، وَالتَّقْصِيرُ عَنِ آلاِسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَدٌ 🟠 «مدح و ستايشِ بيش از حدّ استحقاق، تملق است و كمتر از استحقاق، عجز و درماندگى و يا حسد است»؛ ✍شك نيست كه مدح و ستايش در حد اعتدال، كارى است بسيار پسنديده، زيرا از يكسو سبب تشويق شخصى مى شود كه كارى در خور ستايش انجام داده و يا فضيلتى ازنظر اوصاف انسانى دارد، و احساس مى كند كه افراد، قدردانِ كارها و صفات او هستند و همين امر او را در ادامه راه دلگرم مى سازد، به گونه اى كه مشكلات را به راحتى تحمل مى كند. از سوى ديگر هنگامى كه ديگران ببينند افراد نيكوكار و يا كسانى كه موصوف به صفات انسانى هستند مورد مدح و ستايش قرار مى گيرند، آنها نيز تشويق مى شوند و همين امر سبب گسترش كارهاى نيك و صفات نيك در جامعه مى شود. ولى اگر مدح و ثنا كمتر از استحقاق باشد؛ يعنى گوينده نخواهد يا نتواند حق آن را به جاى آورد و يا كار مهمى را كه از طرف سر زده كم ارزش بشمرد وصفات فضيلت او را كم اهميت معرفى كند، از يكى از اين دو چيز ممكن است سرچشمه بگيرد كه يكى مربوط به گوينده ازنظر ذاتى است و ديگرى در ارتباطش با طرف مقابل. ازنظر ذاتى آن است كه در بيان ارزش خدمات وصفات اشخاص ناتوان باشد و نتواند حق مطلب را ادا كند و در صورت دوم مانعى جلوى او را مى گيرد كه حق مطلب را ادا كند و آن ممكن است غالبآ حسد و گاه كينه و عداوت و زمانى حفظ منافع مادى باشد و از همين رو امام عليه السلام مى فرمايد: (مدح و ستايش كمتر از استحقاق، ناشى از عجز و درماندگى و يا حسد است). 📘
▫️وَإِنْ کُنْتَ جَازِعاً عَلَى مَا تَفَلَّتَ مِنْ يَدَيْکَ، فَاجْزَعْ عَلَى کُلِّ مَا لَمْ يَصِلْ إِلَيْکَ 🟠«و اگر قرار است براى چيزى که از دست رفته ناراحت شوى و بى تابى کنى پس براى هر چيزى که به تو نرسيده نيز ناراحت باش (زيرا هر دو يکسان است) ✍بسيارند افرادى که اگر مال و مقامى که داشتند از دست رفت، ناله و فرياد سر مى دهند روزها و گاه ماه ها و سال ها دريغ و حسرت مى خورند; اما نسبت به اموال و مقامى که به آنها هرگز نرسيده چنان ديدى را ندارند. در حالى که اگر دقت کنند هر دو شبيه هم است; مقدر بوده مال و مقامى يک يا چند سال در اختيار من باشد و بعد از آن به حسب اسباب ظاهرى يا ماوراى طبيعى براى من تقدير نشده بوده است. چه فرق مى کند ميان بقا و حدوث; هرگاه در حدوث مقدر نبوده جزع نمى کنم چرا در بقا نيز چنين نباشد؟ البتّه گاه انسان خيال مى کند که مى بايست بيش از آن مدت در اختيارش بود; ولى بر حسب عالم اسباب خيال باطلى بوده و تأسف بر آن همانند تأسف کسى است که در خواب مال و مقامى را مى بيند و هنگامى که بيدار مى شود به سبب از دست رفتنش جزع و فزع مى کند. 📘
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَلاَ تُبَلْ مَا کُنْتَ 🟠اگر به آنچه كه مى خواستى نرسيدى، از آنچه هستى نگران مباش. ✍اشاره یعنى هنگامى که به مقصد نرسیدى غمگین مباش، چرا که اگر مقصود مادى است دنیاى مادى بقایى ندارد و اگر مقصود معنوى است خداوند براى تلاشى که کردى به تو اجر و پاداش مى دهد. 📘
▫️الْعَفَافُ زِينَةُ آلْفَقْرِ وَالشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى 🟠عفت و خويشتندارى زينت فقر است. شكر و سپاسگزارى، زينت توانگرى است. ✍شخص فقير به حسب ظاهر و به تصوّر توده مردم داراى نقطه ضعفى است، چراكه دست او از مال دنيا تهى است؛ اما هرگاه عفت و خويشتندارى داشته باشد، چشم به مال مردم ندوزد، از طريق حرام به دنبال كسب مال نگردد ودر مقابل اغنيا سر تعظيم فرود نياورد، اين حالت خويشتندارى كه در عرف عرب «عفت» ناميده مى شود زينت او مى گردد و نقطه ضعف ظاهرى او را مى پوشاند. ثروتمندان و اغنيا اگر شكر توانگرى را به جا آورند، نه تنها شكر لفظى بلكه شكر عملى را نيز انجام دهند و از آنچه خدا به آنها داده به نيازمندان ببخشند وكارهاى خير انجام دهند و باقيات و صالحاتى از خود به يادگار بگذارند، بهترين زينت را دارند؛ اما اگر ثروتمند بخيل و ممسك و خسيس بود لكه ننگى بر دامان او مى نشيند و در نظرها زشت و نازيبا جلوه مى كند.آرى هر يك از صفات برجسته انسانى و نعمتهاى الهى بايد آثارى در اعمال و رفتار انسان بگذارد. اگر اين آثار نمايان باشد زينت آن محسوب مى شود و اگر نباشد زشت است.