#خاطرات_بهشت
اربعین 98 - کربلای معلی
پیرزن عرب، با مشک آب آمده بود داخل سرداب ارباب.
با مشک آب,در سرداب ارباب... چه آهنگین شد این روضه.
فقط جای رباب در این سرداب خالیست تا کامل بشود بزم روضه برایم.
دهانهی مشک را روی لیوانها کج میکرد و برای هرکس جرعهای میریخت... #دلها_را_برد_کربلا
آه که همه چیز بوی روضه میدهد!
السلام علیک یا ساقی عطاشا کربلا
روز آخر
#اربعین99
#کربلا
#کربلا_ضرب_المثلهای_مرا_تغییر_داد