eitaa logo
جهاد تحول و تبیین
2.2هزار دنبال‌کننده
62هزار عکس
49.7هزار ویدیو
933 فایل
هدف ماسربازپروری برای امام زمان عج الله ونایب برحقش امام خامنه ای است. همراه ماباشید
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 👈به ""میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س" شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟ 👈به""میگفتن شیعه ی امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت، حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست... 👈""جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟ از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود. 👈میدونستیدکه ""روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد "قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟ 👈میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟ همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"... 👈""عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله! نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم... 🤲🌺
🔻 ☑️ پاسخ به یک شایعه ابلهانه ❌ آیا ابن ملجم (قاتل حضرت علی) ایرانی بود؟! ❌ آیا نام واقعی ابن ملجم، بهمن جاذویه بود؟!
🔻اعدام یک کارگر حافظ قرآن به اتهامِ واهیِ اقدام برای ترورر ! 🔹عبدالرحمن مرادی کارگر زحمت کش و حافظ قرآنی که اخیرا نیز در آستانه ازدواج بود و در دوران نامزدی به سر می‌برد، به بهانه تلاش برای ترور خلیفه وقت دستگیر و در آستانه اعدام است.😳 🔹نامزد وی نیز بخاطر حال روحی نامساعد و از ترس نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی، گریخته است...
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند...
💠 سه وصیت کلیدی حضرت امیر پیش از شهادت، به اصبغ بن نباته 🔰 از اصحاب وفادار امیرالمومنین نقل میکند: 🔺پس از ضربه زدن بر سر حضرت امير، من و چند نفر دیگر از اصحاب ياران مانند حارث بن عبداللَّه اعور و سويد بن غفله و چند نفر دیگر، صبح زود به قصد دیدن حضرت، بر درب خانه حضرت نشستيم. پس از مدتی، صداى گريه از خانه بلند شد و ما نيز گريستيم. 🔺امام حسن(ع) از خانه بيرون آمد و فرمود: اميرالمؤمنين(ع) می‏فرمايند: به خانه ‏هاى تان بازگردید. اصبغ میگوید همه رفتند به جز من. مجدد صداى گريه و ناله از منزل حضرت بلند شد و من نيز گريه كردم، امام حسن(ع) بيرون آمد و فرمود: مگر نگفتم برويد؟ عرض كردم: نه، به خدا سوگند نفسم با من يارى نمی‏كند و پاهايم بار تنم را نمی‏كشد كه بروم، جز اينكه اميرالمؤمنين را ببينم. 🔺حضرت اندكى درنگ كرد و درون خانه رفت، چيزى نگذشت كه بيرون آمد و فرمود: داخل شو. پس بر اميرالمؤمنين(ع) وارد شده و ديدم حضرت تكيه داده و دستمالى زرد به سر مبارك بسته و از كثرت خونريزى، رنگ چهره مباركشان قدرى زرد شده بود، به حدی كه نمی‏دانم صورت مباركش زردتر بود يا دستمالى كه به سر بسته بود. 🔺خود را بروى حضرت انداختم و او را بوسيدم و گريستم. حضرت به من فرمود: اصبغ! گريه نكن، به خدا سوگند به میروم. گفتم: فدايت شوم، به خدا سوگند می‏دانم اما گريه من به خاطر آن است كه شما را از دست می‏دهم اى اميرالمؤمنين. 🔺در ادامه اصبغ از حضرت میخواهد حدیثی از پیامبر برایش نقل کند. حضرت نیز اجابت کرده و میفرمایند: روزى رسول خدا(ص) مرا فرا خواند و فرمود به مسجد بروم و پس از حمد خدا و درود بر پیامبر، بگویم من فرستاده رسول خدا به سوی شما هستم و از جانب پیامبر به آنها بگویم: ➕«آگاه باشيد، خدا و لعنت فرشتگان مقرّب و پيامبران مرسل خداوند و لعنت من بر هر كس كه: 1. خود را به غير پدر خویش منتسب كند، 2. یا خود را از صاحبان و رهبران خود نداند، 3. یا مزد كارگرى را كم بگذارد و به او ستم و ظلم کند». (أَلَا إِنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ لَعْنَةَ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ لَعْنَتِي عَلَى مَنِ انْتَمَى إِلَى غَيْرِ أَبِيهِ أَوِ ادَّعَى إِلَى غَيْرِ مَوَالِيهِ أَوْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَه‏.) 🔺من نیز به مسجد رفتم و چنین کردم. هیچ یک از مردم واکنشی نشان ندادند، الا که گفت: ای ابا الحسن! پيام را رساندى اما سخنت سربسته، بدون شرح و تفسير و دارای بود. مراد واقعی ات چه بود؟ در پاسخ به او گفتم: به رسول خدا میگویم. سپس خدمت پيامبر بازگشته و ماجرا را گزارش دادم. پیامبر فرمود مجدد به مسجد بازگرد و بگو: ➕«اى مردم! ما چيزى براى شما نمی آوریم الا اينكه تأويل و تفسير آن را نزد خود داريم. اولا آگاه باشيد که منم شما، ثانیا آگاه باشيد که منم مولا و شما، ثالثا آگاه باشيد که منم اجير و شما.» (أَيُّهَا النَّاسُ مَا كُنَّا لِنَجِيئَكُمْ بِشَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ عِنْدَنَا تَأْوِيلُهُ وَ تَفْسِيرُهُ أَلَا وَ إِنِّي أَنَا أَبُوكُمْ أَلَا وَ إِنِّي أَنَا مَوْلَاكُمْ أَلَا وَ إِنِّي أَنَا أَجِيرُكُمْ.)(1) 🔰 در روایت دیگری مشابه همین ماجرا نقل شده اما با این تفاوت که آن سه وصیت پیامبر به حضرت امیر که بر بالای منبر برای مردم بخواند این چنین ذکر شده است: 1. هرکه بر خود جفا کرده و عاق آنها بشود، لعنت خدا بر او (أَلَا مَنْ عَقَّ وَالِدَيْهِ، فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ). 2. هر بنده ای که از خود بگریزد، لعنت خدا بر او (أَلَا مَنْ أَبَقَ مِنْ مَوَالِيهِ، فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ). 3. هر که در مزد و اجرت ، ظلم کند، لعنت خدا بر او (أَلَا مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أُجْرَتَهُ، فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ). 🔺و در تفسیر این سه بند، پیامبر انگشت حضرت امیر را گرفته و میفرمایند: 1. به راستی که من و تو، هستیم، هرکه به ما جفا کند، لعنت خدا بر او باد (أَلَا وَ إِنِّي وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، فَمَنْ عَقَّنَا فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ). 2. به راستی که من و تو، مولا و هستیم، هرکه از ما بگریزد، لعنت خدا بر او باد (أَلَا وَ إِنِّي وَ أَنْتَ مُوْلَيَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، فَعَلَى مَنْ أَبَقَ عَنَّا لَعْنَةُ اللَّهِ). 3. به راستی که من و تو، دو هستیم، هرکه در پاداش ما ستم نماید، لعنت خدا بر او باد (أَلَا وَ إِنِّي وَ أَنْتَ أَجِيرَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، فَمَنْ ظَلَمَنَا أُجْرَتَنَا، فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ).(2) ————————- (1) الأمالي (للمفيد)، ص351؛ الأمالي (للطوسي)، ص123. (2) الروضة في فضائل أمير المؤمنين(لابن شاذان القمي)، ص132. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9