#تجربه_من ۱۶۹
#تک_فرزندی
من از وقتی چشم باز کردم تنها بودم و هستم. با اینکه خانواده ای مذهبی هستیم ولی به خاطر شعار «فرزند کمتر_زندگی بهتر» تک فرزند بودم.
الان که بزرگ شدم درشرف ازدواج هستم، خلا وجود یه خواهر رو به تمام معنا حس میکنم و حسرت می خورم برای کسانی که خواهر و برادر دارند و قدر اونا رو نمی دونن...
با اینکه پدرم و مادرم هردو از خانواده پرجمعیتی بودند ولی ترجیح دادند که خانواده خلوتی تشکیل بدن ولی حالا عذابشُ و تنهایی شو من کشیدم و می کشم و خواهم کشید...
با خودمم عهد کردم انشاالله ۵ یا ۶ تا بچه قدونیم قد داشته باشم تا اونا هم مثل من تنهایی بی دلیل رو تجربه نکن.
به همه کسانی که فکر میکنن اگه تعداد بچه ها کم باشه اونا دیگه مشکلی ندارن، میگم این مسئله یه سرابه که فقط برا پدرومادر جذابه...
#جنگ_جمعیت