#خطبه_فاطمی_و_دعای_سجادی 11
قسمت ۱۱: ستایشِ بینیاز و روزیِ مقسوم – باورِ سپاس در میانِ تقسیمِ رزق
#خطبه_فدکیه : أَسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلَائِقِ بِإِجْزَالِهَا
#صحیفه_سجادیه : وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتًا مَعْلُومًا مَقْسُومًا مِنْ رِزْقِهِ
✳️#فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها فرمود: «او خود را به آفریدگانش ستود، به سببِ بخششِ فراوانش»، یعنی مهربانیِ خدا چنان بزرگ است که خودش را با همان کرمِ بیپایان شناساند، نه با قدرت و هیبت، بلکه با بخشیدن. و #امام_سجاد علیهالسلام گفت: «برای هر روحی، روزیِ معینی از رزق خود مقدّر ساخت»، یعنی در این کرامتِ الهی، حتی نیازهای ریزِ یک جان، از قلم نیفتاده؛ همه سهم خویش را دارند، اندازهدار و درست.
👈باور اینه:
خدا آنقدر کریمه که برای شناختش، فقط باید نگاه کرد به سفرهای که هرگز جمع نمیشود. همهچیز، اندازه دارد، ولی لطفش بیحد است. کسی گرسنه نمیماند، اگر رزقش را در مدارِ شکرش بجوید.
اونکه با اجزالِ نعمت خودش ستوده شد، یعنی خودش شکرِ خودش را آغاز کرده، تا ما ادامه بدهیمش. پس هر لقمه، هر نفس، هر نوری که میرسد، خودش زبانِ شکر است.
و من میدانم... آنچه دیر میآید، گم نشده — سهمم هست در راهِ خودش.
👈تحلیل محتوا:
در عبارت فاطمی «أَسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلَائِقِ بِإِجْزَالِهَا»، حضرت زهرا (س) بیان میکند که خدا با کثرتِ عطا و بخششهایش خویش را ستوده و شناسانده است؛ یعنی بزرگیاش در جود و عطاست. در تطبیق، امام سجاد علیهالسلام میفرماید «وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتًا مَعْلُومًا مَقْسُومًا»، که نشاندهندهی نظمِ دقیقِ همین بخشندگی است. این ارتباط، پیوندِ میان بیکرانی و اندازه را آشکار میکند: خدا هم کریم است در مطلقِ عطا، هم حکیم است در تقسیم. ستایشِ او از کمالِ جود آغاز میشود و در عدالتِ رزق تمام.
ادامه دارد ...
#خطبه_فاطمی_و_دعای_سجادی 12
قسمت ۱۲: دعوت به ادامهی نعمت و حفظِ افزونی – باورِ برکتِ بیکاهش
#خطبه_فدکیه : وَ ثَنّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا
#صحیفه_سجادیه : لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ
✳️#فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها فرمود: «خدا بندگان را فراخواند تا نظایرِ نعمتهایش را بجویند»، یعنی رزق الهی درِ بستهای نیست؛ او خودش تشویقمان کرده که بیشتر بخواهیم، که امیدمان را کوتاه نکنیم.
و #امام_سجاد علیهالسلام فرمود: «و آنکه از او زیادت بخواهد، هیچ کاستی در او پدید نمیآورد»، یعنی هرچه بیشتر میگیری، از دریای کرمش قطرهای هم کم نمیشود.
👈باور اینه:
خدا از ما فقط خواستن رو خواسته. اگه بخوای، میگه “بیا بیشتر بگیر”؛ اگه باز بخوای، باز درهاش بازن. این خواستن، گستاخی نیست، بندگیه. چون هیچکس از بخشیدنِ او تهی نمیشه، و هیچ دستی از گرفتنِ او سنگین.
او خسته نمیشه از دادن، ما خسته میشیم از اعتماد. و دنیا، تا وقتی به نام او بخوای، خودش میریزه برات ، درست و بهموقع.
پس خدایا... ما رو از خواستنِ دوباره محروم نکن؛ بذار عطشمون، خودش ذکرِ نام تو باشه.
👈تحلیل محتوا:
در عبارت فاطمی «وَ ثَنّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا»، دعوتِ الهی به جستجوی نعمتهای مشابه، نشانهای از استمرار رحمت و امید در فیض خداست؛ یعنی لطف، توقف ندارد.
در دعا نیز «لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ» تجسم همان بینهایت است: هر افزایشی در بخشش، بدون کمبود در خزانهی الهی است.
این دو معنا در کنار هم تصویرِ خدای بیمرز را میسازند : « خدایِ دعوتکننده به فیض، که هرچه بخواهیاش، بیشترت میکند نه کمترش »
رازِ برکت همان است: « بخششی بیپایان، در پاسخی بیواسطه به دلِ امیدوار »
ادامه دارد ...
#خطبه_فاطمی_و_دعای_سجادی 19
قسمت ۱۹: ناپیداییِ کیفیت و عدالتِ مطلق – ادراکِ فراتر از وهم
#خطبه_فدکیه : وَ مِنَ الأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ
#صحیفه_سجادیه : عَدْلًا مِنْهُ
✳️#فاطمه_زهرا (س): «و از وهمها کیفیتِ او دستنیافتنی است»؛ یعنی هیچ ذهن و خیالی راهی به چگونگیِ ذات خدا ندارد. وهم، با همهی ژرفی و گسترهاش، نمیتواند حقیقتِ بیحد را تصویر کند. خدا از هر "چگونه بودن" و از هر حد و قیاسِ ذهنی فراتر است.
#امامسجاد (ع): «عَدْلًا مِنْهُ»؛ یعنی همهی هستی بر ترازِ عدالتِ اوست. همان ذاتِ بیچگونگی، در فعلِ الهی به صورت نظم و توازن آشکار میشود. عدل، شکلِ قابل رؤیتِ آن بیتصور است؛ تجلیِ فراتر از فهم در قالبِ داد و اندازه.
👈 باور اینه:
ناتوانی از شناختِ کیفیتِ خدا، آغازِ شناختِ عدالتِ اوست. خدا در اندیشه ناشناختنی است، امّا در عدالتِ هستی، شناخته میشود؛ ذهن خاموش میماند، ولی جهان سخن میگوید به زبانِ عدل.
👈 تحلیل محتوا:
«وَ مِنَ الأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ» بیانِ تنزیهِ مطلقِ ذات است؛ هیچ وهمی از کیفیتِ او آگاه نیست. «عَدْلًا مِنْهُ» نمادِ همان تنزیهِ متجلّی در نظامِ هستی است؛ وقتی ذات از تصور برتر است، عدالتْ از تبعیض تهی میشود.
👈 تطبیق و ترکیبِ دو فراز:
کیفیتِ خدا در وهم نمیگنجد، اما عدالتش در عالم میدرخشد؛
ادراک از چگونگی محروم است، ولی از عدالت برخوردار؛
بیچگونگیِ ذات، در برابرِ دیدگانِ جهان، به صورتِ توازن پدیدار میشود.
ادامه دارد...