💠 حد و مرز ثروت مسئولین
🔰از پیامبر(ص) نقل شده است:
▫️هر کس مسئولیت و کارگزاری سیاسی ما را برعهده گرفت، اگر همسر ندارد، میتواند یک بار ازدواج بکند، اگر خانه ندارد، میتواند یک خانه تهیه بکند، اگر مرکب ندارد میتواند یک مرکب تهیه بکند، اگر خادم ندارد میتواند یک خادم تهیه بکند،
▫️ولی اگر چیزی بیش از اینها را برای خود اندوخته و تدارک ببیند، مانند پول، گنج، شتر و...، خداوند در روز قیامت او را به عنوان #خیانتکار یا #دزد محشور میکند.
(مَنْ وَلِيَ لَنَا شَيْئًا، فَلَمْ تَكُنْ لَهُ امْرَأَةٌ فَلْيَتَزَوَّجِ امْرَأَةً و مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَسْكَنٌ فَلْيَتَّخِذْ مَسْكَنًا و مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَرْكَبٌ فَلْيَتَّخِذْ مَرْكَبًا و مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ خَادِمٌ فَلْيَتَّخِذْ خَادِمًا فَمَنِ اتَّخَذَ سِوَى ذَلِكَ: كَنْزًا، أَوْ إِبِلًا، جَاءَ اللّٰهُ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ غَالًّا أَوْ سَارِقًا)
📚 منابع:
1. الأموال (لأبي عبید)، ص۳۳۸.
2. الأموال (لابن زنجویه)، ج۱، ص۴۹۹.
3. التذکرة الحمدونیة، ج۱، ص۳۴۱.
🔰لذاست که امیرالمومنین(ع) وقتی متوجه میشود والی او #عثمانبنحنیف در بصره به میهمانی عدهای از ثروتمندان رفته، به او نامه نوشته و میفرماید:
▫️اى پسر حنيف! به من خبر رسيده است كه مردى از جوانان بصره، تو را بر سفرهاى دعوت كرده و تو به سوى آن شتافتهاى. #خوردنىهاى_رنگارنگ گوارا برايت مهيّا شده و كاسهها پيشت نهاده شده است.
▫️گمان نمىكردم تو ميهمانى مردمى را بپذيرى كه #نيازمندان آنها به جفا رانده شده و #توانمندان آنها دعوت شده بودند...
▫️آگاه باش كه هر پيروى را پيشوايى است كه به وى اقتدا مىكند و از نور دانش او روشنى مىجويد. بدان كه پيشواى شما از دنياى خود، به دو جامه فرسوده اكتفا كرده و از خوراكىها، به دو گِرده نان.
▫️بدانيد كه شما چنين نتوانيد كرد؛ اما مرا در این مسیر، يارى كنيد به پارسايى و كوشيدن و پاكدامنى و درستى ورزيدن.
▫️به خدا سوگند كه از دنياى شما پول و زرى نيندوختم و از غنيمتهاى آن، ذخيره ننمودم، و جامه ديگرى را به جاى جامه كهنهام آماده نساختم و از زمين اين دنيا، به اندازه يك وجب هم به چنگ نياوردم و چيزى جز به اندازه خوراك چارپايى پشتْ زخمى، برنگرفتم، در حالى كه آن هم در چشم من، پستتر و بىارزشتر از ميوه تلخ بلوط است.
📚 نهج البلاغه، نامه45.
📌پ.ن:
▫️بنابراین، کارگزاران حکومتی حق دارند #نیازهای_ضروری زندگیشان تأمین شود: همسر، مسکن، وسیله رفتوآمد، خدمتکار برای اداره زندگی. اینها در منطق اهلبیت «سطح معیشت طبیعی» و متعارف یک مدیر است.
▫️اما اگر کارگزار از این حد فراتر رفت و شروع به ذخیرهسازی ثروت و سرمایه کرد، این عمل در منطق دینی یا «#خیانت» است یا «#سرقت». چرا؟
▫️چون جایگاه او به واسطه خدمت به مردم و بیتالمال شکل گرفته و اگر از این موقعیت برای انباشت سرمایه شخصی، سوءاستفاده کند، در واقع دست در جیب مردم کرده است.
▫️چقدر امروز با چنین نگاه هایی فاصله داریم، ای کاش بتوانیم چنین نگاه هایی را گفتمان اجتماعی کنیم تا این خصلت ها #ارزش_اجتماعی بشوند، نه اینکه فلان مسئول رسما و با افتخار بگوید پس از مسئولیت فلان و بهمان کردم.
✍️ آیات و روایات اجتماعی