✳️لخت کردن سارق؛ الگویی برای مواجهه با عملیات در منطقه خاکستری
🔸️هفتم ژانویه ۲۰۲۰ یعنی حدود چهار روز پس از ترور ناجوانمردانه حاج قاسم عزیز در فرودگاه بغداد، موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک گزارشی تحت عنوان "عملیات در منطقه خاکستری: مقابله با شیوه جنگ نامتقارن ایران" منتشر کرد که در آن، به کاخ سفید توصیه شده بود باید دست به اقداماتی ایذایی علیه ایران بزند که خسارات ناشی از آن، به اندازهای نباشد که تهران را وارد یک جنگ تمام عیار با آمریکا کند. جان کلام این بود که از آنجائیکه آمریکا دیگر از عهده هزینههای جانی و مالی و آبرویی جنگ برنمیآید، بهتر است یک استراتژی جنگ نامتقارن تعریف کند و در سطحی (منطقه خاکستری) با ایران وارد درگیری شود که ضربه را وارد کند، اما این ضربه پایینتر از آستانه جنگ باشد. نفس اتخاذ این رویکرد، برای آمریکایی که قدرت نظامیاش با ناو و موشک و هواپیما سنجیده میشود، نوعی پذیرش تحقیر بود، لکن در جعبهابزار سیاستخارجی واشنگتن، حمله نظامی دیگر کارکردی نداشت. چندی پیش مجله فارین افریز تعبیر جالبی داشت: شکست آمریکا در عراق و افغانستان و سوریه و لیبی، باعث شده است تهدیدهای نظامی آمریکا دیگر ترسناک نباشند.
🔸️پس از ترور شهید فخری زاده، راقم این سطور در یادداشتی عنوان کرد که این اقدامات در چارچوب همان "عملیات در منطقه خاکستری" رخ میدهد و آخرین مورد نخواهد بود. اگر در مواجهات چند سال اخیر با آمریکا دقیق شویم، از این دست موارد باز هم میتوان یافت. سرقت کشتی ایرانی حامل سوخت در مسیر ونزوئلا را نیز باید در این چارچوب دید. ضرورت داشت با توجه به کنار گذاشته شدن گزینه حمله نظامی و جایگزین شدن عملیات در منطقه خاکستری، سیاست پدافندی متناسب از سوی تهران تدوین و اجرا شود. یعنی اگر ما زمانی برای مقابله با حمله نظامی احتمالی آمریکا، قایقهای تندور و موشکانداز تدارک دیدیم یا برد و دقت موشکهایمان را متناسب با منافع منطقهای آمریکا تنظیم کردیم، باید متناسب با رویکرد جدید آمریکا و تهدیدات جدید ناشی از آن، طراحی لازم را میکردیم. قاعدتا بهترین الگو برای مواجهه با عملیات در منطقه خاکستری، برآورد و پیشبینی عملیات دشمن و "ضربه ضمن دفع حمله" است. یعنی ما ضمن اینکه حمله ایذایی دشمن را دفع میکنیم، برای پیشگیری از حملات بعدی، خسارت مادی-معنوی این حمله را باید بالا ببریم. به نظر میرسد ماجرای جلوگیری از سرقت نفت ایران و مصادره نفت کش سارقان آمریکایی یک الگوی مناسب برای مواجهه با عملیات در منطقه خاکستری است و باید مدون شده و به سطوح و حوزههای دیگر تعمیم یابد. میتوان نام این مدل را "لخت کردن سارق" گذاشت که استعارهای هم از بیآبرو کردن است و هم از تصاحب داراییها. دشمن یک عملیات ایذایی تدارک دیده و اجرایش کرده است. اما نه تنها موفق نشده، بلکه هزینه آبرویی سنگین و خسارت مادی متناسبی نیز دیده است. به سرعت باید دادگاهی برای بررسی موضوع تشکیل شده و کشتی توقیف شده مصادره شود. هنری کیسینجر در کتاب نظم جهانی، جملهای دارد که درباره خود آمریکا باید این اصل را رعایت کرد: "اگر متجاوزی از پیامد عملش بجز بازگشت به حالت قبل از تجاوز از چیز دیگری نترسد، آیا تکرار این عمل در جای دیگر محتمل نیست؟"
🔸️به سبزپوشان دلیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بابت این حماسهآفرینی تبریک عرض نموده و از صمیم قلب از آنان تشکر میکنیم.
#دکتر_#یاسرجبرائیلی
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
✨چرا نئولیبرالها درباره اثر تورمی نقدینگی دروغ میگویند؟!
پیرو انتشار آماری از نسبت بالای نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در جهان (ژاپن: ۲۸۰٪؛ کانادا: ۱۲۲٪؛ انگلیس: ۱۶۰٪؛ کره جنوبی: ۱۶۵٪؛ سوئیس: ۱۸۲٪؛ استرالیا: ۱۳۷٪؛ چین: ۲۱۱٪؛ مالزی: ۱۳۷٪؛ میانگین جهانی: ۱۴۳٪)، و اشاره به پایین بودن نسبی این نرخ در ایران (۹۵ درصد) نئولیبرالهای کراواتی و ریشدار هجمه سنگینی علیه حقیر شروع کردهاند که عمدتا فحاشی است و استدلال و استنادی در میان ناسزاهایشان دیده نمیشود. هدف از انتشار این آمار، به چالش کشیدن تلاشهای بیوقفه و ایدئولوژیک این جریان برای تقلیل دادن مسئله تورم به نقدینگی و در نتیجه تجویز سیاستهای خسارتبار و تورمزایی چون افزایش نرخ ارز و قیمت سوخت بود.
هیچ کس منکر اثر نقدینگی روی تورم نیست. مسئله ما اولا اغراق درباره اثر نقدینگی و انکار اثر متغیرهای دیگر است؛ ثانیا نتایجی است که از این اغراق گرفته میشود و سیاستهای ویرانگری که در پی آن تجویز میشود.
آقایان مدعی هستند که نقدینگی در ایران تورم ایجاد میکند - و در جاهای دیگر خیر- چون رشد نقدینگی در ایران بیش از رشد تولید است. دوباره و پیش از ادامه تذکر دهم که خلق نقدینگی توسط شبکه بانکی خصوصی برای فعالیتهای سوداگرانه حتما باید متوقف شده و خلق پول صرفا باید توسط حاکمیت و صرفا برای تولید باشد. اما توجه بفرمایید؛
در سال ۹۲ نقدینگی حدود ۶۴۰ همت و تولید ناخالص داخلی ۱۰۵۵ همت بوده است. یعنی نسبت نقدینگی به تولید حدود ۶۱٪ بوده است. در سال ۹۶ این نسبت به حدود ۹۵ درصد میرسد (نقدینگی= ۱۵۳۰ همت و تولید ناخالص داخلی= ۱۶۲۰ همت). به عبارت دیگر، در این دوره نقدینگی نسبت به تولید، نجومی بالا رفت اما تورم پائین بود!
برعکس، طی سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰، ما شاهد کاهش نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی هستیم. در ۱۴۰۰ نقدینگی حدود ۴۹۰۰ همت برآورو میشود و تولید ناخالص ۵۷۰۰ همت؛ یعنی نسبت فوق با ۱۰ واحد درصد کاهش، به ۸۵٪ رسیده است. اما در همین دوره، تورم وحشتناکی را تجربه کردیم.
نئولیبرالهای تصمیمساز، تصمیمگیر و مجری رخنه کرده در دولت آقای رئیسی توضیح دهند که چگونه در دورهای که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی فزاینده بوده، تورم پائین بوده، اما در دورهای که این نسبت کاهشی بوده، تورم نجومی داشتیم و اینک نیز داریم؟!
آقایان جوابی ندارند چون با چهار عمل اصلی نه میتوان اقتصاد را فهمید و نه میتوان مدیریتش کرد. پاسخ این معما را در ادامه بخوانید.
ساختار تولید در ایران معالاسف یک ساختاری است که حقیر آن را ساختار تولید استعماری مینامم. یعنی ساختار تولیدی است که تا حد زیادی وابسته به واردات است(مونتاژ خودرو تا مرغ و برّه). نتیجه این وابستگی آن است که اقتصاد به شدت از تلاطم نرخ ارز و قیمت جهانی اقلام وارداتی متاثر میشود.
علت اینکه در دوره ۹۲ (۲۰۱۳) تا ۹۵(۲۰۱۶) با وجود رشد وحشتناک نسبت نقدینگی به تولید، تورم بالا نداشتیم، تورم منفی در جهان و عدم افزایش نرخ ارز بود(بماند که از محل حراج ذخایر ارز و طلای کشور، نرخ ارز ثابت نگه داشته شد). در این دوره، قیمت جهانی مواد اولیه مرتبط با انرژی ۵۷٪، گندم حدود ۴۰٪، ذرت ۳۹٪، ماده اولیه لاستیک ۴۳٪، دانه سویا ۲۶٪، جو ۴۹٪ کاهش یافت.
بنابراین، علت تورم پائین سالهای ۹۲ تا ۹۶ نه هنرمندی آقای روحانی بود، نه اینکه نرخ رشد نقدینگی به تولید کم بود! مسئله، تورم منفی در جهان بود. با معکوس شدن این روند و افزایش وحشتناک قیمت مواد اولیه تولید و اقلام کشاورزی، قیمتها در ایران نیز سر به فلک کشید.
شاید برایتان جالب باشد که ما چون وارد کننده محصولات نفتی هستیم، با افزایش قیمت نفت، قیمت این محصولات نیز افزایش مییابد، لذا افزایش قیمت نفت اثر تورمی روی اقتصاد ما دارد.
نئولیبرالها - چه با محاسن و چه بیمحاسن- با چشم بستن بر اینهمه واقعیت، میخواهند با تقلیل همه ماجرا به نقدینگی، سیاستهای معیشتسوز خود را که عبارتست از بیتفاوتی نسبت به تولید داخلی، بیتفاوتی به مسئله هدایت نقدینگی، تجویز افزایش نرخ ارز و قیمت سوخت و... به دولت تحمیل کنند.
من واقعا برای آقای رئیسی نگرانم. البته هیچ کس جز خود ایشان نخواهد توانست آقای رئیسی را از دست نئولیبرالها نجات دهد. دعا کنیم بتواند. حرف آخر اینکه راهکار، تولید دانشبنیان است و آنچه من از تولید دانش بنیان میفهمم، رفع وابستگی تولید و مصرف کشور به اقلام وارداتی است.
#یاسرجبرائیلی
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi