🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#تنها_میان_داعش
#قسمت_پنجاه_وهشتم
همانطور که روی زمین بود، بدن کثیفش را کمی جلوتر کشید و میدیدم میخواهد به سمتم بیاید که رعشه گرفتم، حتی گردن و گلویم طوری میلرزید که نفسم به زحمت بالا میآمد و دیگر بین من و مرگ فاصله ای نبود. دسته اسلحه را روی زمین عصا میکرد تا بتواند خودش را جلو بکشد و دوباره به سمتم نشانه میرفت تا تکان نخورم. همانطور که جلو میآمد، با نگاه جهنمی اش بدن لرزانم را تماشا میکرد و چشمش به ساکم افتاد که سر به سر حال خرابم گذاشت :«واسه پسرعموت چی اوردی؟»
و با همان جانی که به تنش نمانده بود، به چنگ آوردن این غنیمت دوباره خندید ومسخره کرد :«مگه تو آمرلی چیزی هم پیدا میشه؟»
صورت تیره اش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی میزد و نگاه هیزش در صورتم فرو میرفت. دیگر به یک قدمی ام رسیده بود، بوی تعفن لباسش حالم را به هم زد و نمیدانستم چرا مرگم نمیرسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«پسرعموت رو خودم سر بریدم!»
احساس کردم حنجرهام بریده شد که نفسمهایم به خسخس افتاد و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد.💔 اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمیاش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده کشید. چشمان ریزش را روی هم فشار میداد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم مقاوم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی میشدم که نارنجک را دستم لمس کردم. عباس برای چنین روزی این نارنجک را به من سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد. عدنان وحشتزده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از ساک بیرون کشیدم. انگار باران خمپاره و گلوله بر سر منطقه میبارید💥 که زمین زیر پایمان میجوشید و در و دیوار خانه به شدت میلرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم میچرخید و با اسلحه تهدیدم میکرد تکان نخورم. چشمان پریشان عباس یادم آمد، لحن نگران حیدر و دلشورههای عمو، غیرتشان برای من میتپید و حالا همه شهید شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم.
قول میدی!!!
اگه خوندی!!!🙂
تویکی ازگروه ها!!یــا!!کانالا که!!
هستی فوروارد کنی!!!!🤗
اللهم!(:
عجل!(:
لولیک!(:
الفرج!(:
اگه پای قولت هستی
کپی کن تا همه برا ظهور
حضرت مهدی(عج)دعا کنند❤️
قول دادی🌸
751.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام اقای غریبم. صبحتبخیرمولایمن🌹
#یوسف ترین
نشانہے یعقوبِ #اهل بیٺ
شد پاره پاره قَلب زلیخا
#ظهور ڪن 🌹
با پرچَمے ڪه
نام #حسین اسٺ نقشِ آن
با مَشڪ #ساقے
از دلِ دریا ظهور ڪن🌹
#یا_صاحب_الزمان_عجلالله
#العجل_یامولاے
#روزتون_مهدوی🌹
اَللّٰهُمَّ عَجِّلِ لْوَلیِّکَ الْفَرَج
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اهمیت امر به معروف در جامعه، استاد مرتضی مطهری
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 افتادیم توی جای تنگ و نکبت⚠️
🔺فک کن اینجا داری زجر و میکشی بعد تو اون دنیا ام هیچی نداشته باشی ⛔
سخنرانی #استاد_رائفی_پوردرباره اینکه باید یه تکونی بخوریم 💥
حتما ببینید 💯
✨﷽✨
✍فضیلت های صلوات :
صلوات: تنها دعايی كه حتما مستجاب می شود
صلوات : بهترين هديه از طرف خداوند برای انسان
صلوات : تحفه ای از بهشت
صلوات : روح را جلا می دهد
صلوات : عطری كه دهان انسان را خوشبو می كند
صلوات : نوری در بهشت
صلوات : نور پل صراط
صلوات : شفيع انسان
صلوات : ذكر الهی
صلوات : موجب كمال نماز
صلوات : موجب كمال دعا و استجابت آن
صلوات : موجب تقرب انسان
صلوات : رمز ديدن پيامبر در خواب
صلوات : سپری در مقابل آتش جهنم
صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت
صلوات : جواز عبور انسان به بهشت
صلوات : انسان را در سه عالم بيمه می كند
صلوات : برترين عمل در روز قيامت
صلوات : محبوبترين عمل
صلوات : آتش جهنم را خاموش می كند
صلوات : فقر و نفاق را از بين می برد
صلوات : زينت نماز
صلوات : بهترين داروی معنوی
صلوات : از بین برنده گناهان
صلوات : سنگينترين چيزی كه در قيامت
بر ميزان عرضه مىشود
صلوات : از جانب خداوند رحمت است
و از سوی فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا
✅صلوات کلید حل مشکلات
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#صلوات