باز هـــم امشب با ࢪویاے دیدنت چشمانم ࢪا بࢪ هم میگذارم ....👀 اما اینڪہ حال ڪـــــ😞ـــــجایی... و غࢪیبانہ دࢪ کدام سوے این دنیا بࢪاے گناهانمان گࢪیہ میکنی و بہ جایمان استغفاࢪ میکنے خواب ࢪا از چشمانم میگیࢪد😭💔 اینکه من امروز چند بار با گناهانم بر صورتت سیلی زدم....😔 ڪاش بتوانم بࢪایت همانی باشم که میخواهی🤲 مہࢪبانتࢪین پدࢪ دنیا‌‌‌∞♡🌈 شبـــ🌙ـــت بخیـــــࢪ💫🍂

🍁↯ شبتــــــــــون مہــــــــــــــــــــدوے‌ツ‌🍁

∞♢بســم اللہ الࢪحـمن الࢪحیـــــم♢∞

صبحمان را با عهد برای تو آغاز میکنیم پدر جانم ❤️ دعای عهد با نوای علی فانی... 💫

صفحه هشتم قرآن کریم📖 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

صوت صفحه هشتم قرآن کریم📖 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

ـ : ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ : بسـم‌رݕ‌لذۍ‌خلـق‌لنـا‌حـاج‌قـاسـم:) : سلـام خدمـت همگۍ😍 : رفـقـا'! : میخواسـتم در بـاب رفیق شهـید ڪمـے : خـودمـونـے باهاتـوݩ : صحبت ڪنم،،، : رفـیـق‌ شہید ڪلمہ نامناسـبیـہ ،، : در ڪُل ، استفـاده ڪلمہ رفـیق برایِ : دوسـتاۍِ خودمـ‌وݩ هـم منـاسـب نیـست : چراااا ؟ الـاݩ بهـتوݩ میـگم 🌸 : اگہ دعـاۍِ جوشـن‌ڪبیـر رو خـوندهـ : بـاشـیـ‌د یہ جاییـش نوشـتہ : " یـارفـیق‌مـ‌ݩ‌لـا‌رفـیق‌لہ " : رفـیق یعنـی همنشیـن ، یعنـی دوستـی : ڪہ حتـے وقتـی هنـوز شمـا دهن باز : نڪردۍ ، فڪرتـو بخونـہ و درد شمـا رو : درمـاݩ ڪنہ ، حالا چہ جسمـے ،،، : چہ فڪرۍ ، چہ روحـے😄 : رفـیق یعنـے ڪسی ڪہ تحـت هیچ : شرایطی تنهاتـوݩ نذاشـت و همیشہ : بہ فڪر شمـا بود ، تـو خوشـےها و : بدۍ ها فرامـوشتـوݩ نڪرد و شمـا رو : بہ خاطر خودتوݩ خواست '! : حـالا شمـا دوستـے داری ڪہ همـہ وقتـہ : بہ فڪرتـون باشہ و از همـہ مهمتـر عاشق : شمـا باشہ ؟! : حتـے هیـچ وقت باهاتـوݩ قهـر : نڪردهـ باشہ ؟ : قطعـا شمـا همچـین دوستـے ندارۍ... : حداقـلش اینـہ ڪہ صمیـمے تـرین دوسـت : شمـا تـا الاݩ حداقـل یڪ بار باهاتـوݩ : قهـر ڪرده😉❤️ : درستـہ؟؟ : حـالا شمـا بـگو ببینم اون صفاتـے ڪہ : خـدا در دوستـی بـا مـا داره ،، : ڪلوز فرند شمـا ڪدوم یڪیشو دارهـ🤔 : پـس خـدا تنهـا دوستـیـہ ڪہ میتـونیم : رفیـق صداش ڪنیم ، حـتـے شهـدا : هـم نمیتونـیم رفـیق صداشوݩ ڪنیـم :) : تـا اینجـاش ان‌شاء‌الله اوڪیہ ... : میرسیم بہ بحـث دوم ڪہ راجـع بہ : ذڪرڪردن دوسـت شهـید از طرف : دختـر خانـم ها هسـت" : خـب ان‌شاء‌الله جا افتاد ڪہ دیگہ نگیـم : رفـیـق شهـیـ‌د😄🌹 : میـگـیـم دوسـت شهـید ✅ : ولـے یہ سـؤاݪ🙊 : دخـترخانـم ها وقـتے میگـن دوست : شهـیدم : آیـا شهدا راضین بگیـ‌ݩ ⁉️ : حقیقتش اینـہ ڪہ اونـا چوݩ آقا هستـن : درسـت نیست بگیم دوست شهید : بگیـم برادر شهید قشنگ تر نیست ؟😍♥️ : بیایـن بگیـم برادر شهـید : چـہ آقا پسرا ، چہ دخترخانمـا : شهـدا هـم راضی تر هستند😉🌷 : یہ چیزۍ هـم بگـم ،،، : سیـاه و مشـڪی هیچ فرقـی باهـم ندارݩ : ولـے دوست و رفـیـق فرق‌شـوݩ زمـیـ‌ݩ : تـا آسمـونہ😄🌱 : بازم میـگـ‌م بیـایـد بگیـم برادر شهیـد:) : ان‌شاءالله‌ ڪہ جـا افتادهـ باشہ🌹 : یاعـلـےمدد🖐🏼 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

ٺـــــو ࢪا به اضطࢪاࢪ زینـــــب بیـــــا آقـــــا....😭💔 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

↯ و قسـم بـہ قنـوت و ࢪڪو؏ و سجود زیبایت،🤲 ما بے شڪیب تیغہ ے ذوالفقاࢪ توییم اے امیࢪ ظهوࢪ و قیام! ما «لثاࢪ» حسینیم و دل بـه ࢪاه تو نثار کࢪده ایم. ↻اے تڪسواࢪ سمند سعادت، اے تنها ترین شمشاد شࢪافت!🦋 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

مولودی خوانی ویژه ولادت #سید_الکریم #حضرت_عبدالعظیم ┈┈••••✾🌸✾•••┈┈• باز دوباره بساط مستونگیمون جوره آسمون شهر #ری جشن و سروره تو دلای اهل بیت شادی و شوره ولادت نـــوره🎉🎊👏 ┈┈••••✾🌸✾•••┈┈• 🎤حاج حسین سازور °●‌《 @atashe_entezar 》●°

∞♢بســم اللہ الࢪحـمن الࢪحیـــــم♢∞

صبحمان را با عهد برای تو آغاز میکنیم پدر جانم ❤️ دعای عهد با نوای علی فانی... 💫

ری سپهر و حرم اوست مه تابانش برتر از عرش بُوَد بارگه و ايوانش 💛میلاد سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی بر تمامی شیعیان تبریک و تهنیت باد💛 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

#کلیپ_تصویری #بسیار_زیبا 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 °●‌《 @atashe_entezar 》●°

#حکمت_خدا مردی به پیامبر خدا ،حضرت سلیمان ، مراجعه کرد و گفت ای پیامبر میخواهم ، به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی . سلیمان گفت : توان تحمل آن را نداری . اما مرد اصرار کرد سلیمان پرسید ، کدام زبان؟ جواب داد زبان گربه ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می شوند. سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت روزی دید دو گربه باهم سخن میگفتند. یکی گفت غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم . دومی گفت ،نه ، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت ؛ به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا خواهم فروخت، و فردا صبح زود آنرا فروخت گربه امد و از دیگری پرسید آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما، گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید ایا گوسفند مرد ؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحب خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! 🍂پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی،سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی ، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! 🍥حکمت این داستان : خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با اشتباه خود آن را باز پس میخوانیم ! ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ °●‌《 @atashe_entezar 》●°

#پروفایل_مذهبی👆 °●‌《 @atashe_entezar 》●°