eitaa logo
عَـطَـۺ انـٺِـظـــــاࢪ
45 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
176 فایل
علت ڪوࢪے یعقوب نبے معلــوم استッ شہࢪ بے یاࢪ مگࢪ اࢪزش دیدن داࢪد⁉️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭❤️😭❤️😭❤️😭 💠 موضوع: روایت بغض آلود مقام معظم رهبری از حاج قاسم
انتشار نخستین بار امضای رهبر انقلاب نقش بسته بر کفن شهید سلیمانی
🌿 💚 قسمت ۳۸ آخرين حضور خواهرش ميگفت: گاهي از نجف زنگ ميزد ميگفت به چيزي نياز پيدا کرده، ما سريعاً برايش تهيه ميکردم و ميفرستاديم. ماه رمضان که آمده بود آلوچه و چيزهاي ترش خريده بودم! رفت آنها را آورد سر سفره تا با آنها افطار کند! ميگفت: آنقدر در نجف چيزهاي شيرين خوردهام كه الان دوست دارم چيزهاي ترش بخورم. به خاطر همين خوردني هاي ترش برايش به نجف ميفرستادم. آخرين باري که به تهران آمد، ايام عرفه و تقريباً آبان ماه سال 1393 بود. رفتار و اخلاق هادي خيلي تغيير كرده بود. احساس ميكرديم خيلي بزرگتر شده. آن دفعه با مقدار زيادي پول نقد آمده بود! هر روز صبح از خانه بيرون ميرفت و شبها بر ميگشت. بعد هم به دنبال خريد لوازم مورد نياز نيروهاي مردمي عراق بود. طراحي پرچم، تهيه ي چفيه و سربند و ... از كارهاي او بود. مقدار زيادي پارچه ي زرد با خودش آورده بود. ما کمکش کرديم و آنها را بريديم. پارچه ِ ها باريك باريك شد. هادي اسامي حضرت زهرا سلام الله علیها را رويشان چاپ کرد و از آنها سربندهاي قشنگي درآورد. همه ي آن سربندها را با خودش به نجف برد. در آخرين حضورش در تهران، حدود هشتاد نفر از بچه هاي کانون مسجد به مشهد رفتند. در آن سفر هادي هم حضور داشت، زحمات زيادي کشيد. او يکي از بهترين نيروهاي اجرايي بود. اين مشهد آخرين خاطره ي رفقاي مسجدي با هادي رقم زده شد. هادي وقتي در نجف مشغول درس و کار بود، مانند ديگر جوانان اين توانايي را در خودش ديد که تشکيل خانواده دهد و مسئوليت خانواده ي جديدي را به دوش بگيرد. به اطرافيان گفته بود اگر مورد خوبي سراغ دارند به او معرفي کنند. هادي هم مثل همه ملاک هايي براي انتخاب همسر در ذهنش داشت. ملاک هاي او بر خلاف برخي جوانان نسل جديد، ملاکهاي خاص و خدايي بود. ديدگاهش دنيوي نبود. او به فراتر از اين چيزها مي انديشيد. هادي دلش ميخواست همسرش حجاب کامل داشته باشد. ميگفت دوست ندارم همسرم به شبکه هاي اجتماعي و تلويزيون و... وابستگي غلط داشته باشد. هادي اخبار را پيگيري ميكرد، اما به راديو و تلويزيون وابستگي و علاقه نداشت. وقتش را پاي سريالها و فيلمها تلف نميكرد. ميگفت خيلي از اين برنامه ها وقت انسان را هدر ميدهد. از نظر او زندگي بدون اينها زيباتر بود. چند جايي هم در نجف براي خواستگاري رفته بود اما... بار آخر با پدرش صحبت كرد و گفت: بايد عيد نوروز با من به نجف بياييد. من رفته ام خواستگاري و از من خواسته اند با خانواده ات به خواستگاري بيا. روزهاي آخر كارهاي خودش را هماهنگ كرد. حدود هزاران چفيه براي حشدالشعبي خريد. چندين هزار پرچم و پيشاني بند هم طراحي و چاپ کرد و با خودش برد. خواهرش ميگفت: آخرين بار وقتي هادي به نجف رفت، يک وصيت نامه با دست خط کاملاً معمولي که پاک نويس هم نشده بود داخل كمد پيدا كرديم. در آنجا نوشته بود: حجابهاي امروزي بوي حضرت زهرا سلام الله علیها نميدهد حجاب تان را زهرايي کنيد. پيرو خط ولايت فقيه باشيد. اگر دنبال اين مسير باشيد، به آن چيزي که ميخواهيد ميرسيد همانطور که من رسيدم. راهپيمايي نُه دي يادتان نرود.
🌿 💚 قسمت ۳۹ معراج السعادهًْ راوی:خواهر شهيد سال هاي آخر ماه رمضان را به ايران مي آمد. هميشه با ورود به ايران ابتدا به مشهد ميرفت و موقع بازگشت به نجف هم به مشهد ميرفت. در شب هاي ماه رمضان با هم به مسجدالشهدا و مجلس دعاي حاج مهدي سماواتي ميرفتيم. برخي شبها نيز با هم به مسجد ارك و مجلس دعاي حاج منصور ميرفتيم. چه شبها و روزهايي بود. ديگر تكرار نميشود. هادي در كنار كارهاي حوزه و تحصيل به كارهاي هنري هم مشغول شده بود. يادم هست كه در رايانه ي شخصي او تصاوير بسيار زيبايي ديدم كه توسط خود هادي كار شده بود؛ تصاوير شهدا كه توسط فتوشاپ آماده شده بود. بودن در آن روزها كنار هادي براي ما دنيايي از معرفت بود. در اين آخرين سفر رفتار و اخلاق او خيلي تغيير كرده بود؛ معنوي تر شده بود. يك شب از برادرم سؤال كردم چطور اينقدر تغيير كردي؟ گفت: كتابي هست به نام معراج السعاد\. واقعاً اگر كسي ميخواهد به معراج يا به سعادت برسد، بايد هر شب يك صفحه از اين كتاب را بخواند. بعد كتاب خودش را آورد و از روي كتاب براي ما ميخواند و ميگفت به اين توصيه ها عمل كنيد تا به سعادت برسيد. ً مثال، يك شب ميگفت: سعي كنيد سكوت شما بيشتر از حرف زدن باشد. هر حرفي ميخواهيد بزنيد فكر كنيد كه آيا ضرورت دارد يا نه؟! بي دليل حرف نزنيد كه خيلي از صحبت هاي ما به گناه و دروغ و ... ختم ميشود. شب بعد درباره ي شوخي و خنده زياد حرف زد. اينكه در شوخي ها كسي را مسخره نكنيم. افراد را به خاطر لهجه و ... مورد تمسخر قرار ندهيم. البته خودش هم قبل از همه اين موارد را رعايت ميكرد. شب ديگر درباره ي اين صحبت كرد كه در كوچه و خيابان سرتان را بالا نگيريد. با صداي بلند در جلوي نامحرم حرف نزنيد. سعي كنيد سر به زير باشيد. اگر با نامحرم زياد و بي دليل صحبت كند، حيا و عفت او از دست ميرود. گوهر يك زن در حيا و عفت اوست. روز بعد به ميدان انقلاب و پاساژ مهستان رفت تا مقداري وسايل لازم براي عراق را تهيه كند. آن شب وقتي به خانه آمد يك هديه براي ما آورده بود. كتاب معراجالسعاده را به ما هديه داد. هنوز اين كتاب را داريم و به توصيه ي هادي آن را ميخوانيم و سعي در عمل كردن آن داريم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبتون مهدوی🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه راهی رو بذار پیش روی من یکمـــ این درد دلتنگیم کمتر شــــه💛 [السلام علیک یا شمس الشموس]
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❝ گاھ علے؏ فاطمهۜ را ، اینگونھ خطاب مےڪرد ؛ "اے همه‌ےِ آرزوےِ مَن"‌‌ و فاطمهۜ سر بھ زیر و باحیا می‌فرموند : "بِھ روحٖے لِروحِك الفِداء مـولاۍ مَن❣ "
🥀 ❥من‌چہ‌کارےبہ‌خوشےهاےبقیہ‌دارم چشم‌بارانےوپراشک‌خودم‌راعِشْق‌اسٺ ❥هرکَسےفکرِکسےباشدومن‌فکرزهرا مجلسِ‌روضہ‌ےمادرِخودم‌راعِشق‌اسٺ
برای گریه، این ایام کافیست فقط گاهی صدای "در" بیاید...!
مرهم اَیتام زهرا(س) می‌شود امشب علی(ع) نیست اما مرهمی بر قلب خون مرتضی(ع) "عاصی" 🌹🌹😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بشکند‌دستِ‌کسی‌که‌دستِ‌او‌دستت‌شکست هیـچ‌کس‌آنجا‌نگفت‌اینگونه‌با‌قـرآن‌مکن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روزپنجشنبه.mp3
4.08M
🤲 قرائت دعای روز 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا