فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🌱
💢ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا پشت در بود حیدر داشت میسوخت😭💔🖤
°●《 @atashe_entezar 》●°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘چکار کنیم که مشمول عنایت خاص امام_زمان شویم؟!
#کلیپ_مهدوی
°●《 @atashe_entezar 》●°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️بیاد سردار دلها😭
🔸 خوشا آنان ڪه جانان میشناسند
طریق عشق و ایمان مۍشناسند
بسۍ گفتیم و گفتند از شھیدان
شھیدان را شهیدان می شناسند
۳روز مانده تا پرواز حاج قاسم
#قهرمان_من
°●《 @atashe_entezar 》●°
❣
قدرت رزم تو در معرکه باشد به کنار...
هیبتِ چشمِ خمارت همه را خواهد کشت
ثائــــــــــر
#سرداردلها
°●《 @atashe_entezar 》●°
اگر از گناه مطهری...
"رجایی"هست که..
"بهشتی"شوی...
اگر با "هنرِ"شهادت آشنایی...
"مُفتح"درهای بهشت خواهی شد...
اگربا"همت"تقوا پیشه کنی...
"صیاد"دلها می گردی...
اگر با"آوینی"همراه شوی...
شهید"اهل قلم"خواهی شد....🕊
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
°●《 @atashe_entezar 》●°
°°°°
.
یک شب دلش شکستُ
و به #زینب گلایه کرد
فـردا هـنوز سر نزدهِ
انتخاب شد ...
#شهید_سردار_سلیمانے
°●《 @atashe_entezar 》●°
#پسرک_فلافل_فروش
قسمت۳۴
طلبه ي لولهكش
هادي در كنار درس خواندن براي طلبه ها صحبت ميكرد و به شرايط روز عراق و موقعيت آمريكا و دشمني اين كشور با مسلمانان اشاره ميكرد.
حالا ديگر زبان عربي را به خوبي تكلم ميكرد. خيلي از طلبه ها عاشق هادي شده بودند.
او با درآمد شخصي خودش بارها دوستان را به خانه ي خودش دعوت ميكرد و براي آنها غذا درست ميكرد.
منزل هادي محل رفت و آمد دوستان ايراني نيز شده بود. در ايام اربعين، خانه را براي اسكان زائران آماده ميكرد و خودش مشغول پخت و پز و پذيرايي از زائران ابا عبدالله الحسين علیه السلام ميشد.
برخي از دوستان عراقي هادي ميگفتند: تو نميترسي كه در اين خانه ي بزرگ و قديمي و ترسناك، تك و تنها زندگي ميكني؟
هادي هم ميگفت: اگر مثل من مدتها كنار خيابان خوابيده بوديد قدر اين خانه را ميدانستيد!
بعد از آن رفت و آمد هادي با منازل دوستان طلبه اش بيشتر شد. در اين رفت و آمدها متوجه شد كه بيشتر دوستان طلبه، از خانواده هاي مستضعف نجف هستند. بسياري از اين خانواده ها در منازلي زندگي ميكنند كه از
نيازهاي اوليه محروم است.
اين خانه ها آب لوله كشي نداشت. با اينكه آب لوله كشي تا مقابل درب خانه آمده بود، اما آنها بضاعت مالي براي لوله كشي نداشتند.
اين موضوع بسيار او را رنج ميداد. براي همين به تهران آمد و به سراغ دوستانش رفت.
دستگاه هاي مربوط به لوله كشي را خريد و چند روزي در مغازه ي يكي از دوستانش ماند تا نحوه ي لوله كشي با لوله هاي جديد پلاستيكي را ياد بگيرد.
هر چه را لازم داشت تهيه كرد و راهي نجف شد. حالا صبح تا عصر در كلاس درس مشغول بود و بعد از ظهرها لوله تهيه ميكرد و به خانه ي طلبه هاي نجف ميرفت.
از خود طلبه ها كمك ميگرفت و منازل مردم مستضعف، ولي مؤمن نجف را لوله كشي آب ميكرد.
خستگي براي اين جوان معنا نداشت. از صبح زود تا ظهر سر كلاس بود.
بعد هم كمي غذا ميخورد و سوار بردوچرخه اي كه تازه خريده بود راهي ميشد و در خانه هاي مردم مشغول كار ميشد.
برخي از دوستان هادي نميفهميدند! يعني نميتوانستند تصور كنند كه يك طلبه كه قرار است لباس روحاني بپوشد چرا اين كارها را انجام ميدهد؟!
برخي مفكر ميكردند كه لباس روحانيت يعني آهسته قدم برداشتن و ذكر گفتن و دعا كردن و...
براي همين به او ايراد ميگرفتند. حتي برخي ها به اينکه او با دوچرخه به حوزه مي آيد ايراد ميگرفتند!
اما آنها كه با روحيات هادي آشنا بودند ميفهميدند كه او اسلام واقعي را شناخته.
هادي اعتقاد داشت كه لباس روحانيت يعني لباس خدمت به اسلام و مسلمين به هر نحو ممكن.
با اينكه فقط دو سال از حضور هادي در نجف ميگذشت اما دوستان زيادي پيدا كرده بود. برخي جوانان طلبه، كه كاري جز مطالعه و درس و بحث نداشتند، با تعجب به كارهاي هادي نگاه ميكردند. او در هر كاري كه
وارد ميشد به بهترين نحو عمل ميكرد.
كم كم خيليها فهميدند كه هادي در كنار درس مشغول لوله كشي آب
براي خانه هاي مردم محروم شده.
هادي با اين كار كه بيشتر مخفيانه انجام ميشد خدمت بزرگي با خانواده هاي طّلاب ميكرد.
اخلاص و تقوا و ايمان هادي اثر خود را گذاشته بود. او هر جا ميرفت ميخواست گمنام باشد. هيچ گاه از خودش حرفي نميزد. هرگز نديديم كه به خاطر پول كاري را انجام دهد. اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود.
بعد از شهادت همه از اخلاص او ميگفتند.
چندين نفر را ميشناختم که در تشييع هادي شرکت کردند و ميگفتند: ما مديون اين جوان هستيم و بعد به لوله کشي آب منزلشان اشاره ميکردند.
هادي غير از حوزه هر جاي ديگر هم كه وارد ميشد بهترين نظرات را ارائه ميكرد.
در مسائل امنيتي به خاطر تجربه ي بسيج و فتنه ي 1388 بسيار مسلط بود.
از طرفي ديدگاه هاي فرهنگي او به جهت تجربه ي فعاليت در مسجد بسيار مؤثر بود.
شايد به همين خاطر بود كه مسئولان حشدالشعبي به اين طلبه ي ايراني بسيار
علاقه پيدا كردند.
رفت و آمد هادي با نيروهاي مردمي زياد شده بود. او به كار هنري و ساخت فيلم علاقه داشت و اين روند را بين نيروهاي حشدالشعبي گسترش داد.
#پسرک_فلافل_فروش
قسمت۳۵
بركت
بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث و توجيه باشد.
برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع مشكلات مردم قرار ميدادند و خدا هم از خزانه ي غيب خود
مشكلات مالي آنها را برطرف ميكرد.
ً مثال، شهيد ابراهيم هادي. دوستي ميگفت: يک شب ابراهيم را ديدم که در کوچه راه ميرود. پرسيدم: کاري داري؟
گفت: از صبح تا به حال کسي از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالي داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم.
ابراهيم هادي هيچ گاه پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به
دستش ميرسيد مشكلات بسياري از رفقا را برطرف ميكرد.
بارها شده بود كه مسافركشي ميكرد و پول آن را خرج هيئت و يا افراد نيازمند ميكرد.
اين ويژگي هاي شهيد ابراهيم هادي براي هادي ذوالفقاري خيلي جالب بود.
هادي ذوالفقاري ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي ميكرد مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند.
يادم هست كه در تهران تصوير نسبتاً بزرگ شهيد ابراهيم هادي را جلوي موتور نصب كرده بود و اينطرف و آنطرف ميرفت.
هادي هم از خدا خواسته بود كه بتواند گره از مشكلات خلق خدا برطرف كند.
بايد اشاره كرد كه نشستن و دعا كردن، براي اينكه خداوند بركت خود را
نازل كند، در هيچ روايتي وارد نشده.
چانسان اگر ميخواهد به جايي برسد، بايد تلاش كند. زماني كه هادي ذوالفقاري در تهران بود و در بازار آهن فعاليت ميكرد، هميشه دست خير
داشت. خصوصاً براي هيئت ها بسيار خرج ميكرد.
هادي ميگفت بايد مجلس امام حسين علیه السلام پررونق باشد. بايد اين بچه ها
كه به هيئت مي آيند خاطره ي خوشي داشته باشند.
هر بار كه براي هيئت و يا كارهاي فرهنگي مسجد احتياج به كمك مالي داشتيم اولين كسي كه جلو مي آمد هادي بود. هميشه آماده بود براي هزينه كردن.
يك بار به هادي گفتم: از كجا اين همه پول مي ياري؟ مگه توي بازار چقدر بهت حقوق ميدن؟
خنديد و گفت: از خدا خواستم كه هميشه براي اينطور كارها پول داشته باشم. خدا هم كمكم ميكنه.
پرسيدم: چطوري؟گفت: بايد تلاش كرد. بعد ادامه داد: براي اينكه برخي خرجها رو تأمين
كنم، بعد از كار بازار آهن، با موتور كار ميكنم. بار ميبرم، مسافر و... خدا هم توي پول ما بركت قرار ميده.
هادي در نجف هم دست از اين كارها بر نميداشت.
بسياري از طلبه هاي نجف از فعاليتهاي هادي ميگفتند و اينكه نميدانستند هادي از كجا پول مي آورد، اما كارهاي خير ماندگاري از خود به يادگار ميگذارد.
زماني كه هادي شهيد شد، چند نفر از طلبه ها آمدند و خاطرات خود را از هادي بيان كردند.
يكي ميگفت: اين عبايي را كه دارم هادي برايم خريد، ديگري به نعلين خود اشاره كرد.
يكي ديگر از آنها از لوله كشي آب خانه اش ميگفت و...
هادي براي تأمين هزينه ي اين كارها در نجف كار ميكرد. اين اواخر كاري كرده بود كه مسئولان گروههاي نظامی مردمي حشدالشعبي حسابي به او اطمينان داشتند.
هميشه پول در اختيار او ميگذاشتند تا براي كارهاي فرهنگي كه در نظر دارد هزينه كند.
هدایت شده از ناگفتـهها | Nagofteha
🔴🔵 روش توسل به امام عصر از طریق قرآن
🌺 چنانچه بخواهیم از طریق قرآن به امام عصر (عج ) متوسل بشویم بهتر است آیه ۸۸ سوره یوسف را بخوانیم
🔹 يَأَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَعَةٍ مُّزْجَةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقَ عَلَيْنَآ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقِينَ
🌹 ترجمه :
اى عزیز ، قحطى، ما و خاندان ما را فراگرفته و (براى خرید گندم) بهاى اندكى با خود آورده ایم (اما شما كارى به پول اندك ما نداشته باش) سهم ما را به طور كامل وفا كن و بر ما بخشش نما، زیرا كه خداوند كریمان و بخشندگان را پاداش مى دهد.
🔴 این آیه مربوط به زمانی است که برادران یوسف برای مرتبه دوم به خدمت عزیز مصر که همان یوسف بود رسیدند و این جمله را گفتند.
🔵 دقت کنیم امروز امام عصر ، امیر عالم هستی و پادشاه جهان می باشد.و ما هر چه میخواهیم باید از پادشاه جهان بخواهیم .
🌺امروز امیر الامرا جز تو کسی نیست.
🌺 بر ناله دل جز تو فریاد رسی نیست.
#توسلات_مهدوی
🔴 توصیه های امام زمان به شیعیان
🔵 خواندن ۵ سوره قرآنی بعد از نمازهای یومیه
🌕 امام زمان علیه السلام در تشرف آیت الله مرعشی نجفی (ره) خواندن این ۵ سوره قرآن را بعد از نمازهای یومیه به ایشان سفارش نمودند:
🔺 سوره یاسین بعد از نماز صبح
🔺 سوره نباء بعد از نماز ظهر
🔺 سوره نوح بعد از نماز عصر
🔺 سوره واقعه بعد از نماز مغرب
🔺 سوره ملک بعد از نماز عشاء
#توصیه_های_امام_زمان
🔴🔵 چرا امام زمان نمیآیند؟
🌺 پاسخ :
🔷حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی:
♦️در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس.
روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت.
پرسيدند چه طور شد؟
🔴 گفت: راست مطلب اين كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد.
جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است.
بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي فرمايند: بيا! مي خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم.
🔺گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد.
🔺گفت: فرموده اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف؛
معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز #آمادگي براي آمدن امام زمان(ع) نداريم.
🌕 به راستی خود ما اکنون آمادگی لازم برای آمدن امام زمان را داریم ؟؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🌱
#سردار_دلها😔🖤💔
فدای اون طرز نگاهت
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
🌼 هر طرف در طلبت رو ڪــردم
🥀هرچہ گـــل بودبہ عشق رخ توبوڪردم
🌻آفتابا!! بہ سر شيعہ دلخستہ بتـــــاب
🥀تا نگويند ڪہ بيهــــوده هياهو ڪردم
🌹تعجیل در فرج صلوات 🌹
💚#پسرک_فلافل_فروش
🌿قسمت ۳۶
فتنه ي داعش
ميگويند تاريخ مرتب تكرار ميشود، فقط اسمها عوض ميشود، وگرنه بسياري از اتفاقات سالها و قرنهاي گذشته، با نام هايي جديد تكرار ميگردد.
از روزي كه بيداري اسلامي منطقه ي ما را فراگرفت، آمريكا و اسرائيل با كمك حاكمان فاسد منطقه، يك نوع كودتا را در كشور سوريه به راه انداختند.
آنان ميخواستند وانمود كنند كه سوريه هم مانند تونس و ليبي و مصر و بحرين و ... درگير بيداري اسلامي شده!
اما تفاوت آشكار بحران سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريستهاي صدها كشور در غالب قيام مسلحانه ضد دولت سوريه بود!
شكي نبود كه دولت مردمي سوريه تاوان حمايت از محور مقاومت را پرداخت ميكرد.
تروريستهاي سوري صدها انسان بيگناه را فقط به جرم حمايت از دولت قانوني اين كشور به خاك و خون كشيدند.
آنچه كه ما از خوارج زمان اميرالمؤمنين علي علیه السلام شنيده بوديم در رفتار اين قوم وحشي مشاهده كرديم. دولتهايي كه ادعا ميكردند نظام سوريه ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروه هاي مردمي به حمايت از دولت سوريه برخواستند.
مدتي بعد خشن ترين گروههاي مسلح در غالب دولت اسلامي عراق و شام با نام داعش اعلام موجوديت كرده و حملات گستردهاي را آغاز كردند.
آنان روي فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند. كارهايي از اين قوم سر زد كه تاريخ از نوشتن آن شرم دارد!
اما همه ميدانستند كه اسرائيل و حامي هميشگي آن يعني آمريكا عامل اصلي ايجاد و حمايت داعش هستند.
اوايل سال 1393 داعش توانست در عراق براي خودش زمينه ي نفوذ را فراهم كند.
سپس شهر موصل و چندين منطقه ي ديگر با خيانت نيروهاي وابسته به صدام، به اشغال داعش درآمد. آنان هزاران شيعه و سني را تنها به جرم مخالفت با نظرات داعش اعدام كردند.
اوضاع عراق عجيب و غريب شد. آيت الله سيستاني حكم جهاد صادر كرد.
صدها زن و مرد شيعه و سني آماده ي مبارزه با داعش شدند.
هادي در اين ايام در حوزه ي نجف مشغول تحصيل بود. با اعلام حكم جهاد، از مسئولان نيروهاي مردمي حشدالشعبي(تقاضا كرد كه با اعزام او به جبهه ي نبرد با داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان هادي بود با اعزام او مخالفت كرد.
او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از حرم به كشور سوريه اعزام شود اما مخالفت شده بود.
اين بار تقاضاي مكرر او جواب داد. هادي توانست خود را به جمع نيروهاي مردمي برساند.
او از زماني كه در ايران بود، در كارهاي هنري فعاليت داشت. توليد فيلم و عكس از برنامه هاي شهدا و ... از كارهاي او بود.
حالا همين برنامه ها را در غالب نيروهاي مردمي عراق آغاز كرده بود.
تهيه ي فيلم، خبر و عكس از نبردهاي شجاعانه ي نيروهاي مردمي.
هادي هر جا قدم ميگذاشت از شهدا ميگفت؛ از ابراهيم هادي، از شهيد دين شعاري و...
او براي رزمندگان و فرماندهان حشدالشعبي از خاطرات شهيدان دفاع مقدس ميگفت و آنها را با فرهنگ شهادت آشنا ميكرد. آنها تشنه ي
فرهنگ انقلابي بسيجيان ما شده بودند.
اين عطش باعث شد كه فرماندهان حشدالشعبي از هادي بخواهند براي تهيه ي چفيه و پيشاني بند و پرچم راهي ايران شود.
آنها مبلغي حدود صد ميليون تومان در اختيار هادي قرار دادند تا براي تهيه ي اين اقلام به ايران برگردد.
آنقدر در عراق به او اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ پول را به او دادند و خواستند هر چه سريعتر، اين اقلام فرهنگي به کساني که در خط مقدم جنگ عليه داعش هستند برسد.
💚#پسرک_فلافل_فروش
🌿 قسمت۳۷
حماسه ي جاودان
از شخصي پرسيدم: از حركت اربعين امسال كه بيش از بيست ميليون زائر به سوي كربلا رفتند چه چيزي فهميدي؟
گفت: يعني اينكه در كربلا خون بر شمشير پيروز شد. اگر آن روز كاروان عاشورا همگي به شهادت رسيدند، اما در واقع پيروز شدند كه بعد از قرنها اينگونه از آنها ياد ميشود و مردم در مسير آنها اينگونه قدم بر ميدارند.
يادم هست چند ماه قبل و زماني كه تكريت به دست نيروهاي مردمي آزاد شد، يكي از انديشمندان غربي گفته بود: آنچه امروز در عراق اتفاق مي افتد يعني پيروزي عقيده و آرمان امام خميني ره.
اين شخص ادامه داد: تعجب ميكنم كه عراقي ها هشت سال با امام خميني جنگ كردند، اما حالا رزمندگان عراقي كه فرزندان همان پدران
هستند، براي نبرد با دشمني به نام داعش به الگوهايي متوسل ميشوند كه رزمندگان ايراني از آن استفاده ميكردند.
اين شخص ادامه ميدهد: استفاده از نمادهايي مانند چفيه و پيشانيبند و روحيات معنوي خاص رزمندگان ايراني، براي عراقي ها چنان انگيزهاي ايجاد كرد كه شهر تكريت، مهمترين پايگاه حزب بعث را به راحتي آزاد كردند.
اين شخص به نامگذاري يكي از خيابانهاي بغداد به نام امام خميني ره اشاره كرده و ميگويد: اينها همه بيانگر اين مطلب است كه تفكر انقلاب اسلامي ايران به دل همه ي مردم كشورهاي مردمي خاورميانه صادر شده. از
لبنان و سوريه و فلسطين تا عراق و يمن و...
ايراني ها بر اساس تفكر امام معصوم خود يعني ابا عبدالله الحسين علیه السلام وارد ميدان مبارزه شدند و زير بار ذلت نرفتند. و حالا همين تفكر ميان ملت هاي مسلمان و آزاده در حال رشد است.
مردم عراق نيز همين شعار را الگوي خود قرار دادهاند و مشغول نبرد با نيروهاي داعش هستند. هادي زماني كه وارد نيروهاي مردمي شد، به عنوان يك الگو مورد توجه رزمندگان عراقي قرار گرفت.
او هميشه تصوير مقام معظم رهبري را روي سينه داشت. همين كار باعث شد كه بسياري از دوستان او نيز كه عراقي بودند همين كار را انجام دهند.
او به مسائل معنوي بسيار توجه ميكرد. نماز شب و اخلاص او مورد توجه رزمندگان عراقي قرار گرفت. در راستاي همين تأثيرگذاري بود که بحث چفيه و پيشاني بند را مطرح کرد. فرماندهان حشدالشعبي که به او اعتماد کامل
داشتند، او را با صد ميليون تومان پول به ايران فرستادند.
او اجازه داشت هر طور که ميخواهد خرج کند، اما هادي رعايت ميکرد که از آن پول براي خودش خرج نکند. گاهي آنقدر رعايت ميکرد که
بيسکوييت را جايگزين وعده ي غذايي ميکرد!
با اينکه پول زيادي براي خريد اقلام به همراه داشت اما حواسش بود که بهترين جنسها را بخرد. دقت ميکرد که براي ريال به ريال اين پول که توسط مردم عراق تهيه شده زحمت بکشد تا بيهوده هدر نرود.
براي مثال براي تهيه ي چفيه از تهران به يزد رفت تا از كارخانه و ارزانتر تهيه کند. پيشاني بندها را در تهران چاپ کرده بود و به خانه مي آورد تا خواهرانش آنها را بريده و آماده کنند.
او سعي ميکرد کاري که انجام ميدهد، به نحو احسن باشد.