حضرت مهدى(سلام الله علیه) در زيارت ناحيه مقدّسه:
لأَندُبَنَّكَ صَباحاً و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مىكنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مىگريم
دل می دهم به خستگی تاک هر غروب
در لحظه های خشک و عطشناک هر غروب
افتاده ام به راه تو در آرزوی تو
با قطره های اشک روی خاک هر غروب
از برکت وجود تو تفسیر می شود
زیباییِ روایت لولاک هر غروب
باید که قلب گمشده را جستجو کنم
بر روی خاک در دل خاشاک هر غروب
زل می زنم به سرخی چشم جهان خویش
در بی قراری دل افلاک هر غروب...
کوتاهی جهان مرا می شود گریست
در دست های خسته ی ادراک هر غروب
تکرار می شود تب فریادِ العجل
در روضه های پیرهنی چاک هر غروب
ای من فدای قطره ی اشکی که می شود
از گوشه های چشم غم ات پاک هر غروب
#عاطفه_سادات_موسوی
4_6028456873085113119.mp3
9.27M
افتاده قلب شهر یاد مهربونیتون
صدای آقای #نوید_اطاعتی
شاعر#عاطفه_سادات_موسوی
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
آورده ام امشب غم پنهانی خود را
بر شانه شب قدر پریشانی خود را
رفتی و نگفتیم همین قدر که داریم
از برکت دست تو مسلمانی خود را
در سجده نبخشیده کسی جز تو به این خاک
در راه خدا گرمی پیشانی خود را
آیا چه بر اسلام گذشته است که برده
از خاطر خود خاطره ی بانی خود را
ایمان به تو و مادری ات هر که ندارد
فریاد زده وسعت نادانی خود را
پنهان مکن ای ماه دعا در دل این شب
از قبله ی دل صورت بارانی خود را
یک عمر به امید عطای تو نشستیم
پس جمع مکن سفره ی مهمانی خود را
بر چهره ی زهرای خودت خوب نظر کن
بسپار به خاطر غم پایانی خود را
#مادر
#حضرت_خدیجه_س
#عاطفه_سادات_موسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون مبارک
دلتون به نور اهل بیت علیهم السلام روشن🙏🙏🌸🌸
هدایت شده از شعرزاد.معصومه سادات اسدیان
قد می کشد درون سرم یک من جدید
یک روح منقلب شده در یک تن جدید
من با خودم درون خودم چرخ میرنم
با عشوه های صورتی روشن جدید
ممنوعه های باغ ازل را نخورده ام
دستم پر است از هوس چیدن جدید
من توبه ندامت خود را شکسته ام
رقصیده ام به یاد تو با دامن جدید
وقتی خدا برای دلم نقشه میکشد
دل میدهم به هر چه پرستیدن جدید
حالا به چشم های توا یمان می اورم
با مکرهای کهنه ات ای دشمن جدید
باید که با غرور به دنیا بیاورم
با دست های معجزه ام یک زن جدید
#معصومه_سادات_اسدیان
شمعدونی☘️عاطفه سادات موسوی
قد می کشد درون سرم یک من جدید یک روح منقلب شده در یک تن جدید من با خودم درون خودم چرخ میرنم با ع
معصومه اسدیان عزیز هم به ایتا افتخار دادن😊
دنبال کنید و لذت ببرید🌸🌸
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین
که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین
خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق
بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
به لطف بند تعلق شده غلام حسین
چقدر حال جهان مرا عوض کرده
شده است گریه به کام من و به نام حسین
برای گریه نبود و به لطف توبه نبود
خدا گذشت از آدم به احترام حسین
به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد
به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین
#عاطفه_سادات_موسوی
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
می گفت
همه از تکرار خسته می شوند
غذای تکراری،مکان تکراری،تفریح تکراری...حتی آدم تکراری...
اما من عاشق تکرار توام
اصلا من تو را برای تکرار می خواهم...
زندگی گر هزار باره بود بار دیگر تو..بار دیگر تو...
هدایت شده از روزِ مبادا / جواداسلامی
برای شرکت در آرای مردمی، در صورت تمایل "جواد اسلامی" را به 3000043 پیامک فرمایید
هدایت شده از Beri
هر روز بیشتر به تو دلبسته میشوم
عشق از شناخت میگذرد، اتفاق نیست...
#فاضل_نظری
چون این لباس رو خیلی دوست دارم اسمشو گذاشتم عاطفه
عاطفه ی عزیزمن
با شکوفه های بهاری😇🌹❤️🌸
مدح کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
آنکه سنجیده دل تنگ حرم را با تو
به سر انجام رساندست کرم را با تو
شاد از آنیم که در پیچش گیسوی غزل
میشناسیم پریشانی غم را با تو
قبل ازآغاز گرفتار نگاهت بودیم
یاد داریم خوشیهای عدم را با تو
کودک طبع که از شوق تو برخاسته بود
اولین مرتبه برداشت قدم را با تو
حسبی الله نوشتی که گدای کرمت
برده از خاطر خودکثرت کم را با تو
یا حسن گفتودلازخیلعلیگویان برد
هرکهبرداشت در ایندسته،علم را با تو
شتر فتنه زمین گیر شد از هیبت تو
در جمل دیده جهان اصل جنم را با تو
نا امیدش نکند فاطمه آنکس را که
آبرو داده هر آیینه قسم را با تو
#عاطفه_سادات_موسوی
#آقام_امام_حسن_کریمه
#کریمان_بابدان_هم_بدنکردند
#کریم_آل_طه
#اللهم_العن_قتلة_الزهراء_س
دردت به جان نوکر نالایقت...
هدایت شده از سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
.
گلوم، خلوتترین پسکوچهی بنست
سرم، سرکشترین فوارهی میدون
یه فنجون قهوه توو غمگینترین کافه
یه عابر توو خیابونای سرگردون
.
.
#تلفیق_شعر_و_نقاشی
.
.
سفارشاتونو با خاطر جمع به من بسپارید.
ابعاد عکس، ۱۴×۱۴
شعر و متن مورد نظر شما، قابل سفارش در ابعاد مختلف
.
#تابلو_برجسته_ویترای_سِرنگبین_شاعرانگی_ظرافت🕊🌱
#محسن_چاوشی#حسین_صفا#چاوشیست
https://www.instagram.com/p/C48ZS40Ob9W/?igsh=MTc4MmM1YmI2Ng==
هدایت شده از سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
من شاعرم، گمونم یکمی مذهبی هم هستم.
نماز و روزهم رو میگیرم لااقل.
آدم خوبیام تلاش میکنم باشم.
اما حقیقتا رفتن به شب شعر هرسالهی بیت رهبری توی نیمهی ماه مبارک، برام اصصلا مطرح نیست.
یعنی نه اینکه بخوام مخالف چیزی یا کسی باشم، اما واقعا خنثی هست این قضیه برام و بیتعارف اشتیاق و یا شاید شناختی برای این حرکت ندارم که آرزوم باشه و اینا...
خیلی صادقانه هم میگم اگه هم یه روزی دلم بخواد برم، شاید بیشتر برا این بوده که مطرح بشم و حالا جلو فک و فامیل بگم منم بعله!
هدایت شده از سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
اما وقتی شنیدم عاطفهسادات دعوت شده برای امسال، خیلی خوشحال شدم.
وقتی بهم گفت خیلی به این سفر نیاز دارم، خیلی براش آرزو کردم که حتمی بشه.
با اینکه واقعا درکی نداشتم و ندارم قلبا، اما برای اونو خیلیای دیگه که آرزوشون بوده و امسال دعوت بودن، کلی حالم خوب شد.
امشبم که توی یکی از ویدئوهای منتشر شده، عاطفهسادات رو توی جمع دیدم، قلبم لرزید از خوشحالی واقعا و گفتم خداروشکر که حضور پیدا کرد جایی که واقعا دوس داشته و منتظرش بوده.❤️
#عاطفه_سادات_موسوی
هدایت شده از سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
و اما...
تولدتم توی این شب عزیز مبارک...
هدیهتم که خوب گرفتی از صاحب این شب و خلاصه امشب، شب تو بود.
#عاطفه_سادات_موسوی🕊❤️
اگرچه بخت، سر بی تو آرمیدن داشت
ولی همیشه غمت در دلم تپیدن داشت
تو سرد بودی و سنگین، شبیه خنده ی برف
که وقت آمدنت کوچه نیز دیدن داشت
عبور کردی و پشت سرت قدم زدنم
تمام راه هوای سرک کشیدن داشت
سپس بهانه کم آوردم و دلم لرزید
صدا زدم که تو برگشتنت شنیدن داشت
که شرم خنده ی تو فصل را عوض می کرد
که عطر مریمِ هوش از سرم پریدن داشت
به روح بین دو دندان به زخم حق بدهید
که "شرم"و" وسوسه ی بوسه" لب گزیدن داشت
که ذوق خنده ی بابونه تو خودرو بود
که دشت قاصدک دیدنت دویدن داشت
سوال کردی از اینکه کجا تورا دیدم
چقدر پاسخ آهوی من رمیدن داشت
از آن زمان به تو دل داده ام که انگشتم
به زنگ خانه تو حسرت رسیدن داشت
سکوت کردی و قدری زمان جلو تر رفت
به خانه ای که در آن صبحمان دمیدن داشت
نگاه کردم و دیدم که تازه بودن عشق
هنوز در بغل نرگس آرمیدن داشت
تولد تو مبارک ولی قبول کنیم
که بی بهانه، برای تو گل خریدن داشت
#سید_ابوالفضل_مبارز
الهی!
من غلام آن معصیتم که مرا به«عذر»آرد و از آن طاعت بیزارم که مرا به «عجب»آرد
#پیر_هرات
پرسید چه نسبتی تو با او داری؟
گفتم نگرانش؛ نگرانش هستم...!
#جلیل_صفربیگی
هر روز می میرم غمی دشوار را بی تو
باید تحمل کرد این تکرار را بی تو
زیر پتویی چشم می بندم که از بغضش
روی سرم حس می کنم آوار را بی تو
در انتظار بوسه های مرگ می بندم
چشم سپید شامگاه تار را بی تو
هی می شمارم جای میخ و قاب عکست را
این زخم های کهنه ی دیوار را بی تو
می خوابم و با دلخوری نادیده می گیرم
گستاخی این ساعت بیدار را بی تو
تنها همین را خوب میدانم نمی خواهم
موی بلند و دامن چین دار را بی تو
با دست های خسته دور گردنم بستم
موهای مشکی؟ نه!طنابِ دار را بی تو
#عاطفه_سادات_موسوی
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
مرا ببر به سرزمین شعرها
@sarzaminesher