☀️سبک زندگی اسلامی(همسرانه)
🔷سوغاتی
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
«اذا سافر احدكم فقدم من سفره فليات اهله بما تيسر ; هرگاه يكي از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس بايد براي خانواده خود به اندازه اي كه توانايي دارد سوغاتي بياورد .»
وسائل الشیعه، ج 8، ص 337 .
🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
@atna_ir
part04.mp3
6.29M
#مرور_کتاب_آنسوی_مرگ
"تجربیاتی از عالم پس از مرگ"
📗قسمت ۴
#استاد_امینی_خواه
🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
@atna_ir
🔴 #شبهای_سعودی یا ایرانی؟
🔹نظرتون درباره کنسرت اِبی، آرش، ساسی، شادمهر عقیلی، شهرام شبپره، اندی و ... در عربستان سعودی(شهر جده) چیه؟
🔸پول سعودی خوردن داره به نظرتون؟ میشه بهشون بگیم #مزدوران_سعودی؟ چجوری سعودیا صدها سال است سایه ایرانی جماعت را با تیر میزنن و فارس ها رو مجوس میخوانند ولی کنسرت این جماعت خواننده، باشکوه برقراره؟
🔹البته ما میدونیم این کنسرتها به نوعی جشنهای پادشاه سعودی است و اینا اونجا هم از دنیای بدون جنگ میخونن 😂😂 ولی نمیتونن از یمن و فلسطین بخونن! یا برای ایران! یا خلیج فارس!
🔸راستی در اوضاع کرونایی، چجوری زیارت خانه خدا کعبه تعطیل و کمرنگ شده اما کنسرت اینها برقراره؟ یعنی #کرونا در کنسرتها منتشر نمیشه؟ 😀
✅ داود مدرسی یان:
🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
@atna_ir
#پیام_صبحگاهی
#موفق_میشوید_اگر...🔻
اگر کسی مراقب خود باشد؛ مواظب باشد کارهای ممنوع و کارهایی را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفّق میشود. این، همان خودسازی دائمی است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازیِ بهطور دائم است.
۱۳۹۰/۵/۱۲
🇮🇷کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
@atna_ir
1⃣
☀️هر روز با یک داستان تمدن ساز
✍تشنهای که مشک آبش به دوش بود
اواخر تابستان بود و گرما بیداد میکرد. خشکسالی و گرانی اهل مدینه را به ستوه آورده بود. فصل چیدن خرما بود. مردم تازه میخواستند نفس راحتی بکشند که رسول اکرم به موجب خبرهای وحشتناکی- مشعر به اینکه مسلمین از جانب شمال شرقی از طرف رومیها مورد تهدید هستند- فرمان بسیج عمومی داد. مردم از یک خشکسالی گذشته بودند و میخواستند از میوههای تازه استفاده کنند. رها کردن میوه و سایه بعد از آن خشکسالی و در آن گرمای کشنده و راه دراز مدینه به شام را پیش گرفتن کار آسانی نبود. زمینه برای کارشکنی منافقین کاملا
@atna_ir
2⃣
فراهم شد.
ولی نه آن گرما و نه آن خشکسالی و نه کارشکنیهای منافقان، هیچ کدام نتوانست مانع فراهم آمدن و حرکت کردن یک سپاه سی هزار نفری برای مقابله با حمله احتمالی رومیان بشود.
راه صحرا را پیش گرفتند و آفتاب بر سرشان آتش میبارید. مرکب و آذوقه به حد کافی نبود. خطر کمبود آذوقه و وسیله و شدت گرما کمتر از خطر دشمن نبود.
بعضی از سست ایمانان در بین راه پشیمان شدند. ناگهان مردی به نام کعب بن مالک برگشت و راه مدینه را پیش گرفت. اصحاب به رسول خدا گفتند: «یا رسول الله! کعب بن مالک برگشت.» فرمود: «ولش کنید، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برخواهد گرداند، و اگر نیست خداوند شما را از شر او آسوده کرده است.».
طولی نکشید که اصحاب گفتند: «یا رسول الله! مرارة بن ربیع نیز برگشت.» رسول اکرم فرمود: «ولش کنید، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به
@atna_ir
3⃣
شما برمیگرداند، و اگر نباشد خداوند شما را از شر او آسوده کرده است.».
مدتی نگذشت که باز اصحاب گفتند: «یا رسول الله! هلال بن امیه هم برگشت.»
رسول اکرم همان جمله را که در مورد آن دو نفر گفته بود تکرار کرد.
در این بین شتر ابوذر که همراه قافله میآمد از رفتن باز ماند. ابوذر هرچه کوشش کرد که خود را به قافله برساند میسر نشد. ناگهان اصحاب متوجه شدند که ابوذر هم عقب کشیده، گفتند: «یا رسول الله! ابوذر هم برگشت.» باز هم رسول اکرم با خونسردی فرمود: «ولش کنید، اگر در او خیری باشد خدا او را به شما ملحق میسازد، و اگر خیری در او نیست خدا شما را از شر او آسوده کرده است.».
ابوذر هرچه کوشش کرد و به شترش فشار آورد که او را به قافله برساند، ممکن نشد. از شتر پیاده شد و بارها را به دوش گرفت و پیاده به راه افتاد. آفتاب به شدت بر سر ابوذر میتابید. از تشنگی له له میزد. خودش را از یاد برده بود و هدفی جز رسیدن به
@atna_ir