eitaa logo
اَتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
729 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
774 ویدیو
22 فایل
برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی نیاز به ملت تمدن ساز داریم و ملت تمدن ساز در بستر آموزش های لازم به وجود می آیند. آموزشهایی در زمینه های اقتصاد سیاست فرهنگ و... لینک کانال👇👇 https://eitaa.com/joinchat/186318869C9e216c3ff1 پل ارتباطی @sadra59
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣ وَالْمُنْکرِ «1». از اینکه‏ العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة [دریافتیم که‏] اولین مرحله خداوندگاری و قدرت و تسلط و اولین نشانه نزدیک شدن به کانون قدرت لایتناهی‏، تسلط بر قوا، غرائز و شهوات و تمایلات نفسانی خود ما و تسلط بر اعضای خود ماست؛ خودمان بر خودمان مسلط بشویم. این مرحله، مرحله عامه است که عامه مردم هم اگر عبادت کنند، لازم نیست خیلی تمرین کرده باشند، به آن می‌رسند. اینکه عرض می‌کنم «عامه» نه اینکه خیال کنید پس ما و شما تکلیف نداریم؛ نه، تکلیف بسیار مهمی است. @atna_ir
پایان قسمت دوم 👆👆 @atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پیام_صبحگاهی #مبارزه_با_دولت_آمریکا_نه_ملّت_آمریکا🔻 🔸 «ما هم که اسم آمریکا را بارها مى‌آوریم؛ ملّت ما، خود ما؛ [چون‌] مسئله‌ى آمریکا به‌خاطر استکبار است، چون آمریکا یک دولت استکبارى است، چون روش [آمریکا] استکبارى است؛ ما با آمریکا به‌عنوان یک مجموعه‌ى جغرافیایى یا به‌عنوان یک ملّت، به‌عنوان یک مجموعه‌ى انسانى هیچ مسئله‌اى نداریم، آن هم مثل بقیّه‌ى کشورها؛ مسئله‌ى ما با آمریکا، مسئله‌ى استکبار آمریکایى است؛ مستکبرند، متکبّرند، زورگویند، زیاده‌طلبند.» ۱۳۹۳/۹/۶ 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir
☀️هرروزبایک داستان تمدن ساز ✍مرد شامی و امام حسین‏ شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش افتاد به مردی که در کناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسید: این مرد کیست؟ گفته شد: «حسین بن علی بن ابی طالب است.» سوابق تبلیغاتی عجیبی‏[1] که در روحش رسوخ کرده 1.شام در زمان خلافت عمر فتح شد. اول کسی که امارت و حکومت شام را در اسلام به او دادند یزیدبن ابی سفیان بود. یزید دو سال حکومت کرد و مرد. بعد از او حکومت این استان پرنعمت به برادر یزید، معاویة بن ابی سفیان واگذار شد. معاویه بیست سال تمام در آنجا با کمال نفوذ و اقتدار حکومت کرد. حتی در زمان عمر که زود به زود حکام عزل و نصب می‌شدند و به کسی اجازه داده نمی‌شد که چند سال حکومت یک نقطه را در دست داشته باشد و جای خود را گرم کند، معاویه در مقر ↩ 👇ادامه👇 @atna_ir
👆ادامه👆 بود موجب شد که دیگ خشمش به جوش آید و قربة الی الله آنچه می‌تواند سبّ و دشنام نثار حسین بن علی بنماید. همینکه هرچه خواست گفت و عقده دل خود را گشود، امام حسین بدون آنکه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی کند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او کرد و پس از آنکه چند آیه از قرآن- مبنی بر حسن خلق و 👇ادامه👇 @atna_ir
👆ادامه👆 آن را می‌دانم.». پس از آن فرمود: «تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری حاضریم به تو کمک دهیم، حاضریم در خانه خود از تو پذیرایی کنیم، حاضریم تو را بپوشانیم، حاضریم به تو پول بدهیم.». مرد شامی که منتظر بود با عکس العمل شدیدی برخورد کند و هرگز گمان نمی‌کرد با یک همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد که گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته می‌شد و من به زمین فرو می‌رفتم و اینچنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی‌کردم. تا آن ساعت برای من در همه روی زمین کسی از حسین و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت برعکس، کسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست.»[1] 1.نفثة المصدور محدث قمی، صفحه 4. ↩ @atna_ir
☀️سبک زندگی اسلامی(جایگاه زن درخانواده) : •◈• نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده، نظر خیلی روشنی است. «المرأة سیّدة بیتها»؛ ؛ این از پیغمبر اکرم است. جایگاه زن در خانواده، همانی است که در گفتارهای گوناگون ائمه "علیهم‌السّلام" آمده: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة». در تعبیرات عربی، قهرمان یعنی کارگزار، پادو، یک خدمتگزار محترم. میفرماید: در داخل خانه، زن قهرمانه نیست؛ ریحانه است، گلِ خانه است. خطاب به مردان میفرماید: بهترین شما کسانی هستند که بهترین رفتارها را با همسرانشان دارند. اینها نظرات اسلام است و از این قبیل الی ماشاءالله وجود دارد. ولی در عین حال تحقق خواسته‌ی اسلام در خانواده، یک امری است که با این بیانات تمام نمیشود، حل نمیشود؛ احتیاج به پشتوانه‌ی قانونی، پشتوانه‌ی اجرائی و ضمانت اجرائی دارد؛ و این کار باید انجام بگیرد. این کار در طول سالهای متمادىِ گذشته انجام نگرفته است. خانواده‌هائی که متدین بودند، مردانی که از اخلاقِ خوب برخوردار بودند و پایبندیهای شرعی داشتند، ملاحظاتی کردند؛ اما در مواردی که این خصوصیات نبوده، این ملاحظات نشده؛ به زن در داخل خانواده ظلم شده. •◈• ۱۳۹۰/۳/۱ 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir
☀️مدیریت اسلامی(درس هفتم) ✍تک روومستبدنباشد مدیردرطرازاسلامی تک رو و مستبد نباشد و در امور مربوط با دیگران و مشاوران به تبادل نظر بپردازد. علی (علیه السلام) فرموده است: من استبد برایه هلک؛ حکمت 161؛ هر کس استبداد رأی داشته باشد هلاک خواهد شد. و نیز در فوائد مشورت فرمود: و من شاور الرجال شارکها فی عقولها؛ حکمت 161؛ هر کس با مردمان به مشورت نشیند در عقول آنان مشارکت کرده است. 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir
☀️سبک زندگی اسلامی(روابط همسرانه) ✍آقایان عزیز 💗همانطوری که دوست دارید همسرتان در منزل خودش را برای شما آراسته بکند شما نیز باید به تمیزی و نظافت خودتان برسید و لباس های خوب و مرتب در منزل بپوشید یکی از فواید این کار این است که باعث افزایش پاک دامنی همسرتان می شود. ✨امام کاظم (ع): آراسته بودن مرد برای زن از عواملی است که بر پاک دامنی زن می افزاید . (مکارم الاخلاق ج1ص218ح641) 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو غلط میکنی رای نمیدی (سلبریتی) حجت الاسلام سید حسین موسوی👌👌👌 #پیشنهاد_دانلود #نشر_دهید @atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت هایی از #دانشمند_یهودی که در دانشگاه بن گوریون، یهودیان را شوکه کرد! 🔺دین درست و صحیح، اسلام است و هرکس آنرا پذیرفت، خوشبخت است چرا که اسلام، حق است. دانشمندان سالم یهودی دین اسلام را تنها راه نجات میدانند ولی سیاستمداران خبیث صهیونیزم در پی نابودی اسلام هستند چون میدانند اسلام جلوی تجاوزات انها را گرفت. @atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اميرالمؤمنين علی (ع) وقت نداشتند حتی آستین پیراهنشونو درست کنن! اونوقت آقای حسن #روحانی تو این وضعیت کشور بلند شدن رفتن شمال! قطعاً این آدم لیاقت و کفایت خدمتگزاری رو نداره #رائفی_پور @atna_ir
☀️هرشب بابرنامه کتابخوانی درکانال اتنا با۵ دقیقه وقت گذاشتن درهرشب بعدازچندروزیک کتاب ارزشمندرابه صورت کامل مطالعه نموده وبه دانش وبصیرت حودبیفزائید 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir
قسمت سوم ازبخش دوم فصل دوم کتاب آزادی معنوی شهیدمطهری ره 👇👇 @atna_ir
1⃣ تسلط بر قوه خیال‏ از این مرحله که ما بگذریم، یک مرحله بالاتر و عالیتری است و آن تسلط بر اندیشه و قوه خیال است؛ یعنی الآن ما و شما که اینجا نشسته‌ایم، روزها حرکت می‌کنیم دنبال کار و کسب خودمان می‌رویم، این‏جور خیال می‌کنیم که اندیشه ما دراختیار ماست و این ما خودمان هستیم که حاکم هستیم و نمی‌دانیم آن که بر ما فرمان می‏راند اندیشه است (اینجا مقصودم از اندیشه قوه خیال است) یعنی یک اندیشه‌های پراکنده‌‏ای بر ما حاکم است. شما در یک جلسه بنشینید، اگر توانستید ذهن خودتان را یک ساعت روی یک موضوع بالخصوص متمرکز کنید به طوری که قوه خیال از چنگال شما فرار نکند، آن وقت معلوم می‌شود که شما بر اندیشه خودتان مسلط هستید. نماز برای حضور قلب است. اصلًا حضور قلب یعنی چه؟ این مسئله‌ حضور قلب خیلی تعبیر عجیبی است. حضور قلب یعنی دل حاضر باشد و غایب نباشد؛ یعنی تو وقتی نماز می‌خوانی و رویت به طرف قبله است، حاضر غایب کن، ببین دلت در نماز حاضر است یا غایب؟ شما در اول نماز دلتان را حاضر غایب می‌کنید و او حاضر می‌شود. دلتان هم می‌خواهد حاضر باشد. تا می‌گویید الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم‏، الحمد للَّه ربّ العالمین‏، یک وقت می‌بینید این شاگرد کلاس فرار کرده؛ شما درس را از اول تا آخر داده‌اید ولی خود شاگرد در کلاس نبوده است. وقتی که ما نماز می‌خوانیم و می‌گوییم‏ الحمد للَّه ربّ العالمین‏، داریم به دل خودمان تفهیم می‌کنیم، به روح خودمان @atna_ir
2⃣ تلقین می‌کنیم. اما وقتی‏ السلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏ گفتیم می‌بینیم این جسم ما، یعنی زبان ما، اعضا و جوارح ما، مشغول درس دادن به دل ما بوده است و شاگرد کلاس، این دل بوده است اما متأسفانه در اینجا وضع به گونه‌ای بوده که ما درس را داده‌ایم، شاگرد، اول کلاس گفته حاضر و فرار کرده است و ما درس را داده‌ایم و هدر درس داده‌ایم. به ما گفته‌اند حضور قلب، دل تو در نماز حاضر باشد و غایب نباشد. در این زمینه هم باز مطالب زیادی است؛ روایتی هست از علی بن موسی الرضا علیه السلام، حدیثی هست از رسول اکرم صلی الله علیه و آله، و از علما کسی که بهتر از همه این مطلب را بیان کرده شیخ الرئیس بوعلی سیناست. در باب عبادت عارف می‌گوید: «و العبادة عند العارف ریاضةٌ ما لهممه و قواه المتخیلة و المتوهمة لیجرّها بالتعوید عن جناب الغرور الی جناب القدس» «1» (این مضمون عین مضمون حدیث است، درسی است که بوعلی از پیغمبر و ائمه گرفته است) می‌گوید آدم عارف که عبادت می‌کند، یک آدم دانا و شناسا وقتی که عبادت می‌کند، در عبادت بیش از هر چیزی به تمرکز قوه خیال خودش اهمیت می‌دهد که ذهن متوجه خدا بشود و قوه خیال همیشه حاضر باشد و از سر این کلاس فرار نکند. تعبیر پیغمبر اکرم از «دل» تعبیری دارد پیغمبر اکرم راجع به دل، این‏جور دلهایی که ما داریم، این دلهایی که از اختیار ما بیرون است. بسیار تعبیر عجیبی است! پیغمبر اکرم مثلی ذکر می‌کند، می‌فرماید: انَّما مَثَلُ هذَا الْقَلْبِ کمَثَلِ ریشَةٍ فی فَلاةٍ مُعَلَّقَةٍ عَلی‏ شَجَرَةٍ تُقَلِّبُهَا الرِّیحُ ظَهْراً لِبَطْنٍ‏ مثَل دل انسانها، انسانهایی که دلشان تربیت نشده است و هنوز با عبادت تمرین پیدا نکرده‌اند، مثَل یک پر- مثلًا پر مرغ- است. شما اگر یک پر را در صحرا و بیابان به یک شاخه درخت آویزان کنید، بعد نگاه کنید ببینید این پر کی به یک حالت می‌آیستد، می‌بینید دائماً از این رو به آن رو می‌شود. یک نسیم بسیار کوچک هم بوزد که شما احساس نسیم هم نمی‌کنید، می‌بینید این پر روی این شاخه دارد حرکت می‌کند. می‌گوید مثل قلب بنی آدم (که در اینجا منظور قوه خیال است)، مثل @atna_ir
3⃣ قوه خیال که یک جا نمی‌ایستد، از این شاخه به آن شاخه می‌رود و از اختیار انسان بیرون است، مثل آن پری است که به شاخه‌‏ای در بیابان آویخته باشد که ثابت نمی‌ماند. مولوی همین مضمون را به شعر درآورده: گفت پیغمبر که دل همچون پری است‏ در بیابانی به دست صرصری است‏ آیا همه دلها این‏جور است؟ ابداً. لابد خیال می‌کنید دل علی بن ابی طالب هم العیاذ بالله همین جور بود. خیر، این‏جور نبود. نه تنها علی بن ابی طالب، بلکه شاگردهای کوچک علی بن ابی طالب هم این‏جور نبودند. آیا اویس قرنی، عمار یاسر و کمیل بن زیاد نخعی این‏جور بودند؟ ابداً. و حتی کمتر از اینها را ما دیده‌ایم، در افرادی که ما در زمان خودمان دیده‌ایم. از این افراد ما زیاد دیده‌ایم که مالک قوه خیال خودشان و مسلط بر قوه خیال خودشان هستند یعنی توانسته‌اند این قدرت را در اثر عبودیت و بندگی خدا پیدا کنند که اگر بخواهند یک ساعت متوالی ذهن را به یک نقطه متمرکز کنند به طوری که در تمام این یک ساعت یک ذره ذهن به هیچ نقطه دیگری توجه پیدا نکند می‌توانند چنین کاری بکنند. این خودش قدرت و تسلط است و در نتیجه نزدیک شدن واقعی به خدای تبارک و تعالی پیدا می‌شود. چنین چیزی ممکن است. اساساً اهمیت آنها به همین است که بر اندیشه خودشان حاکمند، اندیشه یعنی خیال بر آنها حکومت نمی‌کند. چقدر عالی می‌گوید این‏جور مطالب را ملای رومی! حدیثی هست از پیغمبر اکرم که فرمود: ینامُ عَینی وَ لاینامُ قَلْبی‏ من چشمم می‌خوابد ولی دلم بیدار است؛ برعکس ما که چشممان بیدار است و دلمان در خواب است. پیغمبر فرمود من چشمم که بخوابد دلم بیدار است. می‌گوید: گفت پیغمبر که عینای ینام‏ لاینام القلب عن رب الانام‏ چقدر عالی است! چشم تو بیدار و دل رفته به خواب‏ چشم من در خواب و دل در فتح باب‏ حاکم اندیشه‌‏ام محکومْ نِی‏ چون که بنّا حاکم آمد بر بِنی‏ «1» .مثل من و اندیشه‌‏ام مثل بنّاست و بنا؛ آن را من ساخته‌ام، اندیشه و خیالْ مرا نساخته است. من چو مرغ اوجم اندیشه مگس‏ کی بود بر من مگس را دسترس‏ @atna_ir
4⃣ این، مرحله دوم (و سوم به یک اعتبار) از مراحلی است که انسان تسلط و قدرت پیدا می‌کند. بی نیاز شدن روح از بدن‏ آیا مراحل دیگری هم هست؟ اگرچه این مراحل از سطح فکر و تصورات ما دور است ولی به صرف اینکه دور است عذری برای ما نمی‌شود که ما اینها را نشناسیم و از اینها بی‌خبر بمانیم. بله، مرحله بالاتری هم هست. (باز خیال نکنید این مراحل که می‌گویم، مال امام یا پیغمبر است. تا برسد به مرحله امام و پیغمبر، خیلی مراحل است.) انسان درنتیجه تقرب به خداوند- و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار- می‌رسد به این مرحله که درعین اینکه بدنش نیازمند به روح است، روحش از بدنش بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم روحمان نیازمند به بدنمان است، هم بدنمان نیازمند به روحمان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه انسانهایی در نتیجه تقرب به خدا و عبودیت پروردگار، می‌رسند به این حد که لااقل روحشان از بدنشان بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این قدرت را پیدا می‌کنند که به اصطلاح روح را از این بدن تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان استقلال روح را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی روح را از بدن منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. بدنِ خودش را می‌بیند که در اینجا مثلًا مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، افق وسیعتری را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند. میرداماد می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که خلع بدن برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. @atna_ir
5⃣ برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌های خودتان کمی پایین بیایید. ما که نرفته‌ایم، ما که راه عبودیت را همان قدم اولش را هم طی نکرده‏‌ایم تا ببینیم آیا همین مقدار اثر در عبادت خدا هست؟ ما یک ماه رمضان یک روزه درست نگرفتیم. شما همین یک ماه رمضان را واقعاً تجربه کنید؛ شما همه کارها را در دنیا تجربه می‌کنید، یک ماه رمضان را تجربه کنید و یک روزه واقعی، همین‌طور که پیغمبر اکرم فرموده است و ائمه اطهار دستور داده‌اند بگیرید، یعنی اولًا ظاهر روزه را که ترک کردن مأکولات و مشروبات و یک عده مسائل دیگر است عمل کنیم. این کار را که البته همه ما می‌کنیم. ولی آن روزه‏‌ای که در حدیث «روزه خاص» تعبیر شده است آن روزه را هم بگیریم؛ یعنی در این یک ماه، تنها دهان ما روزه نگیرد، زبان ما هم روزه بگیرد. در ماه رمضان کوشش کنیم که زبان ما غیبت نکند، دروغ نگوید ولو این دروغ برایمان منافع زیادی دارد؛ زبان ما افطار نکند، چون روزه تنها به نخوردن نیست. پیغمبر فرمود: رُبَّ صائِمٍ لا حَظَّ لَهُ الَّا الْجوعُ وَ الْعَطَشُ‏ ای بسا روزه دارهایی که حظّ و بهره‌ای ندارند جز گرسنگی و تشنگی. زبان ما بیهوده و لغو نگوید، جز حرفی که مورد نیاز زندگی دنیای ما یا آخرت ماست حرف دیگری نزند. گوش ما غیبت نشنود، لهو و لعب نشنود، فحش نشنود؛ چشم ما به ناموس مردم خیره نشود؛ دست ما به طرف خیانت دراز نشود؛ قدم ما به طرف خیانت و ظلم نرود. در مقابل، این ماه رمضان را ماه اطعام و دلجویی و محبت و احسان و خدمت قرار بدهیم. امتحان کنیم، یک ماه رمضان کوشش کنیم انسان باشیم، آن وقت شما ببینید بعد از یک ماه، عبادت و عبودیت اثر خودش را می‏بخشد یا نمی‏بخشد؛ ببینید بعد از یک ماه همین روزه شما را عوض می‌کند یا نمی‌کند؛ ببینید بعد از یک ماه همین روزه به شما ربوبیت یعنی خداوندگاری و تسلط و قدرت می‌دهد یا نمی‌دهد. اگر دیدید نداد، آن مراحل بعد را انکار کنید. اما اگر دیدید در این یک ماه این مقدار ربوبیت و خداوندگاری و تصاحب یعنی تسلط بر نفس خودتان، بر غرائز و شهوات خودتان، بر اعضا و جوارح خودتان پیدا می‌کنید پس باور کنید که آن مراحل دیگر هم عملی است. @atna_ir
پایان قسمت سوم 👆👆 @atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پیام_صبحگاهی #پیشرفت_علمی_در_کنار_معنویت 🔻 🔹بشر به پیشرفت علمی نیازمند است، به اکتشافات پی‌درپی نیازمند است؛ اما در کنار #معنویت. خوب، نظام اسلامی هم، آن نظامی است که میخواهد این عنصر گمشده‌ی از تمدن و حیات بشری را به محیط زندگی بشر برگرداند. این در بیان، کارِ آسانی است؛ اما در عمل، هم کار مشکلی است، هم معارضانِ خیلی گردن‌کلفتی دارد. همه‌ی کسانی که منفعتشان در دنیا با ایجاد جنگ همراه است، با این مخالفند. ۱۳۸۵/۷/۲۵ 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir
☀️هرروزبایک داستان تمدن ساز ✍مردی که اندرز خواست‏ مردی از بادیه به مدینه آمد و به حضور رسول اکرم رسید. از آن حضرت پندی و نصیحتی تقاضا کرد. رسول اکرم به او فرمود: «خشم مگیر» و بیش از این چیزی نفرمود. آن مرد به قبیله خویش برگشت. اتفاقا وقتی که به میان قبیله خود رسید، اطلاع یافت که در نبودن او حادثه مهمی پیش آمده، از این قرار که جوانان قوم او دستبردی به مال قبیله‏ای دیگر زده‌اند و آنها نیز معامله به مثل کرده‌اند و تدریجا کار به جاهای باریک رسیده و دو قبیله در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده‌اند و آماده جنگ و کارزارند. شنیدن این خبر هیجان‏ آور 👇ادامه👇 @atna_ir
👆ادامه👆 خشم او را برانگیخت. فوراً سلاح خویش را خواست و پوشید و به صف قوم خود ملحق و آماده همکاری شد. در این بین گذشته به فکرش افتاد، به یادش آمد که به مدینه رفته و چه چیزها دیده و شنیده، به یادش آمد که از رسول خدا پندی تقاضا کرده است و آن حضرت به او فرموده جلو خشم خود را بگیر. در اندیشه فرو رفت که چرا من تهییج شدم و به چه موجبی من سلاح پوشیدم و اکنون خود را مهیای کشتن و کشته شدن کرده‌ام؟ چرا بی‏جهت من برافروخته و خشمناک شده‌ام؟! با خود فکر کرد الآن وقت آن است که آن جمله کوتاه را به کار بندم. جلو آمد و زعمای صف مخالف را پیش خواند و گفت: «این ستیزه برای چیست؟ اگر منظور غرامت آن تجاوزی است که جوانان نادان ما کرده‌اند، من حاضرم از مال شخصی خودم ادا کنم. علت ندارد که ما برای همچو چیزی به جان یکدیگر بیفتیم و خون یکدیگر را بریزیم.». طرف مقابل که سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت 👇ادامه👇 @atna_ir
👆ادامه👆 این مرد را شنیدند، غیرت و مردانگی‏شان تحریک شد و گفتند: «ما هم از تو کمتر نیستیم. حالا که چنین است ما از اصل ادعای خود صرف نظر می‌کنیم.». هر دو صف به میان قبیله خود بازگشتند[1] 1.اصول کافی، ج 2/ ص 404. ↩ @atna_ir
☀️هرشب بابرنامه کتابخوانی درکانال اتنا با۵ دقیقه وقت گذاشتن درهرشب بعدازچندروزیک کتاب ارزشمندرابه صورت کامل مطالعه نموده وبه دانش وبصیرت حودبیفزائید 👈آموزشهای تمدن ساز @atna_ir