eitaa logo
اطراف|م.ص.صاد
118 دنبال‌کننده
123 عکس
97 ویدیو
8 فایل
اطراف , گاه نوشت‌ ادمین @Saber1365
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻مهدی حائری یزدی و رویداد 28 مرداد🔻 ✔️کودتای 28 مرداد سال 1332 یکی از بحث‌برانگیزترین وقایع تاریخ معاصر ایران است. صف‌بندی‌ها و طیف‌های مختلف سیاسی در این مورد به وجود آمده و تا هنوز هم ابعاد مختلف آن، موردبررسی قرارگرفته است. شاید بررسی خاطرات افراد و گرایش‌های مختلف از آن روز تاریخی، بتواند زوایای این واقعه را بیشتر مکشوف کند. مهدی حائری یزدی، فرزند شیخ عبدالکریم حائری، خاطرهٔ آن روز را این‌گونه بیان کرده است: "یک روز گرمی بود که من تازه از خواب بیدار شده بودم برای نماز صبح. تازه نمازم را تمام کرده بودم. هنوز آفتاب نزده بود. خانه من آن‌وقت در خیابان سیروس نزدیک سه‌راه سیروس بود. تلفنم صدا کرد. دیدم آقای آقاجعفر بهبهانی پسر آقای میرسید محمد بهبهانی (فرزند سید عبدالله بهبهانی) است. گفت اینجا منزل حضرت آیت‌الله بهبهانی است. آقای بهبهانی خواهش می‌کنند که شما صبحانه را تشریف بیاورید اینجا. یک کار واجبی با شما دارند. می‌خواهند با شما صحبت کنند. گفتم بسیار خوب. من فوراً پاشدم و رفتم، چون منزل آقای بهبهانی هم در همان نزدیکی‌های سه‌راه سیروس بود. بنده همین‌طور پیاده رفتم. رسیدم به منزل آقای بهبهانی، رفتم آن بالا –بالاخانه توی اتاق. آقای بهبهانی تو اتاق خصوصی کتابخانه‌اش نشسته بود. آن‌وقت نشستم و ایشان طرح صحبت کردند. درست صبح روز 28 مرداد 1332 بود. آقای بهبهانی به من گفتند: "فلان کس، شما می‌دانید که شاه از مملکت رفته بیرون؟" گفتم "بله. من شنیدم" گفتند "می‌دانید که صحبت جمهوری است؟" گفتم "این هم گه گاهی به گوشم خورده". گفتند "من از شما یک خواهش دارم. آن این است که من استدعا می‌کنم شما همین امروز صبح بروید به قم. - آن‌وقت تابستان بود و آقای بروجردی در شهر قم نبود. در ییلاق بود، در شش هفت فرسخی قم- پیش آقای بروجردی و از طرف من بگویید آقا، مملکت در شرف اضمحلال است. در شرف از بین رفتن است، برای این‌که صحبت جمهوری این مملکت است. شاه رفته بیرون و همین امروز و فرداست که اصلاً تمام اوضاع‌واحوال مملکت به هم بخورد. اصلاً مملکت دیگر می‌افتد آن‌طرف پرده آهنین. دیگر اصلاً نه اسمی از دین خواهد بود، نه اسمی از ایشان، نه اسمی از مرجعیت، نه اسمی از دین. اصلاً کمونیستی می‌شود. مملکت می‌رود پی کارش. این را باید ایشان هر چه زودتر یک فکری بکنند."... 📎 متن کامل این مطلب در سایت دین آنلاین: http://dinonline.com/doc/report/fa/7872/ ◀️ کانال دین آنلاین در تلگرام: @dinonline
امشب در حیاط مسجد بعد از نماز یکی از اساتید خوب دوران دانشگاه را دیدم روحانی فاضل و حر و اهل پیگیری و دغدغه، نمی دانم چه شد که بعد از سوال از اینکه چه خبر و چه می کنی؟ کلام مان طولانی شد و شقشقه هدرت! لذا بر آن شدم که یکی از موانع و معضلات اصلی عدم رشد علمی را همین جا بازگو کنم! یک مرضی است که سالهاست برجان ما افتاده و آن شهوت عناوین و داشتن کارهای مختلف است، به قول قدیمی ها با یک دست چند هندوانه برداشتن و عجیب تر آنکه می بینیم هر جا رشد و نمو و تعالی رخ داده از برکت تضلع و تمرکز و تخصص بر موضوع واحد بوده و از طرفی هر جا در جا زدیم به این خاطر بوده که یک نفر صد منصب و کار را قبول زحمت کرده و در هر کاری امر مدیریت را به دست گرفته و با تعیین جانشینانی و دستیاران به اداره امور مشغول است، از موضوع مالی آن اگر چشم بپوشیم، با کلاسی و پز شده است که زیر اسم مان رزومه ای از چند ده منصب و مسئولیت نوشته شده باشد و تاسف بار تر آنکه این مهم در عرصه های علمی بسی غوغا کرده است، به فرض، استاد یا مدیر علمی یک دانشگاه بجای تمرکز علمی و مدیریت مجموعه تحت امر خودش، چند کار جنبی دیگر را نیز به مشاغل خود اضافه کرده است و آیا آنوقت باید از ایشان توقع تعالی و بهره وری شاگردان و مجموعه تحت نظرش را داشت؟! هیهات که چنین نخواهد شد! هر جا بشود در فضای علمی نخواهد شد. چه باید گفت؟ چه باید کرد، تا این جنابان دست از کار دیگر کشیده یا تعلیم و تعلم را به اهلش واگذارند! چه باید کرد تا از این عجب و غرور توانایی های خارق العاده خودشان بیرون جهند و به راه خود برگردند- بلا ترجیح- مانع رشد علمی و دلیل رکود حاکم بر این فضای غم زده و بی امید، تدبیر هم واحد و غم واحد است. تا معلم و تا سیاست گذار و تا مسئول علمی و علم، هم و غم واحد نداشته باشند و از ابوالمشاغلی دست نکشند، توقع تعالی و رشد، رجاء حمق است، هر چند شرط لازمست و کافی نیست! و علی هذا فالیتامل المتالمون ان شا الله. https://eitaa.com/atraf_man
مدخل امام حسین علیه السلام و آموزه های دینی.pdf
223.8K
📄 #دانلود_مدخل_برگزیده 📄 🌷 امام حسین علیه السلام و آموزه های دینی 💠🌿🆔 @OstadPakatchi 🍃🌺🌿 💠🍃💠🌿💠🍃💠🍃💠
تـحـكـي مخائلـــــهــا بـروق * * * الغيث معطيـة منوعــــــه فلدي وكفــــــــهـــا وعنه * * * سواي خلبهـا موعـــــــه فـتـقبلوهـــــــــــــــا أننـــي * * * لغد أقدمهـا ذريعـه أرجـو بـهـا فـــــــي الـحـشــر * * * راحـة هذه النفـس الهلوعه وعـلـيـكــم الـصـلــــوات مـــا * * * حنت مطوقـة سجوعـه سید حیدر حلی
الله يـا حـامـي الـشــــــريـعـة * * * أتـقـر وهـي كـذا مـروعه بـك تـسـتـغـيـث وقـلـبـهـا * * * لـك عـن جـوى يـشكو صدوعه تـدعـو وجـرد الـخـيـل مـصـغـيـه* * * لـدعـوتـهــا سـمـيـعه وتـكـاد ألـسـنـة الـســـــــيـوف * * * تـجـيب دعوتها سـريعه فـصـدورهـا ضـاقـت بـســــــر * * * الـمـوت فـأذن أن تـذيعه ضـربـا رداء الـحـــرب يـبـدو * * * مـنـه مـحـمـر الـوشـيـعـه لا تـشـفـتـي أو تــــــــنـز عـن * * * غـروبـهـا مـن كل شيعه أيـن الـذريـعـــــــــة لا قـرار * * * عـلـى الـعـدى أين الذريعه لا يـنـجـع الأمــــــهـال بـالــعـا * * * تـي فـقـم وأرق نجيعه لـلـصـنـع مـا أبـــقـى الـتـحـمــل * * * مـوضـعا فدع الصنيعه طـعـنـا كـمـا دفـــــقـت أفـاويـق * * * الـحـيـا مــزن سريعه يـا بـن الـتـرائــــك والـبـواتـك * * * مـن ضـبـا البيـض الصنيعه وعـمـيد كــــــــــــل مغامــر * * * يقظ الحفيظة فـي الوقيعه تـنـمـيـه لـلـعـليـــــــــــاء هاشم * * * أهل ذروتهـا الرفيعه وذووا الــســوابـق والــسـوابـغ * * * والـمـثـقـفـة الـمـلـوعـه مـن كـل عـبـــــل الـسـاعـديـن * * * تـراه أو ضـخـم الدسيعه إن يـلـتـمـس غـرضـا فـحـد الـ * * * ـسـيـف يـجـعـلـه شفيعه ومـقـارع تـحـــــــــــت الـقـنا * * * يلقى الردى منــه قريعه لـم يـسـر فـــــــــــي مـلـمـومـة * * * إلا وكـان لها طليعه ومـضـاجــــــــــع ذا رونـق * * * ألـهـاه عـن ضـم الضجيعه نـسـي الـهـجــوع ومـن تـيـقـظ * * * عـزمـه يـنـسـى هـجوعه مـات الـتـصــــــــبـر بـانـتظــا * * * رك أيها المحيـي الشريعه فـنـهـض فـمـا أبـــقـى الـتـحـمـل * * * غـيـر أحـشاء جزوعه قـد مـزقـت ثــــــوب الأسـى * * * وشـكـت لـوصـالـها القطيعه فـالـسـيـف أن بــــــــه شـفـاء * * * قـلـوب شيعتك الوجيعه فـسـواه مـنـهـم لـيــــس يـنـعـش * * * هـذه الـنفـس الصريعه طـالـت حـبـــــــــال عـواتـق * * * فـمـتـى تعـود به قطيعه كـم ذا الـقـعــــــــــود وديـنـكـم * * * هدمت قواعده الرفيعه تـنـعـى فـــــــــروع أصـولــه * * * وأصـولـه تنـعى فروعه فـيـه تـحـكـــم مـــن أبـاح الــ * * * ـيـوم حـرمـتـه الـمنيعه مـن لـو بــــــــــــقـيـمـة قدره * * * غاليت ماساوى رجيعه فـاشـحـذ شـبـا غـضـب لـه الأ * * * رواح مـنـذعـنـة مـطـيـعه إن يـدعـهـا خـفـــــــت لـدعـ * * * ـوتـه وان ثـقـلت سريعه وطـلـب بـه بـــــــــدم الـقـتـيـل * * * بكربلا في خيـر شيعه مـاذا يـهـيــــجـك إن صـبـرت * * * لـوقـعـة الـطــف الفظيعه أتـرى تــــــــــجـيء فـجـيـعـة * * * بـأمض من تلك الفجيعه حـيـث الـحـسـيـن عـلـى الـثـرى * * * خـيـل العدى طحنت ضلوعه قتلته آل أمـــــــــــــــــــية * * * ظام إلى جنـب الشريعه ورضـيـعـه بـــــــــدم الـوريـد * * * مـخـضب فاطـلب رضيعه يـا غـيــــــــــرة الله اهـتـفـي * * * بـحـمـية الديــن المنيعه وضـبـا انـتـــــقـامـك جــردي * * * لـطـلا ذوي الـبغي التليعه ودعــي جــــــنــود الله تـمـلأ * * * هـذه الأرض الـوسـيـعـه وسـتـأصـلـي حـتــى الـرضـيـع * * * لآل حـرب والـرضـيـعـه مـا ذنـب أهــــل الـبـيـت حــ * * * ـتـى مـنهم أخلــوا ربوعه تـركـوهـم شـتـى مـصــارعـهـم * * * وأجـمـعـهـا فـضيعـــه فـمـغـيـب كـالـبـــــــدر تـرتقب * * * الورى شوقا طلوعـــه ومـكـابـد لـلـســـــــم قـد سـقـيت * * * حشاشته نقيعـــه ومـضـرج بـالـــــــسـيـف آثـر * * * عـزه وأبى خضوعــــه ألـفـى بـمـشـــــــرعـة الردى * * * فخرا علـى ظما شروعــــه فـقـضـى كـمـا أشـتـهـت الـحـمية * * * تشكر الهيجـاء صنيعــــه ومـصــــــــــــــفد لله سلم * * * أمر ما قاسـى جميعــــه فـلـقـسـره لــــــــم تلقى لولا * * * الله كفا مستطيعــــــه وسـبـيـة بـــــــــاتـت بأفعى * * * الهم مهجتها لسيعــــــه سـلـبـت ومـا سـلـــــبـت محا * * * مد عزها الغر البديعــــــه فـلـتغد أخبــــــــــية الخدود * * * تطيح أعمدها الرفيعـــــه ولـتـبـد حـاســــــرة عـن الو * * * جه الشريفة كالوضيعـــــه فـأرى كـريــــم مـن يـواري * * * الـخـدر آمـنـة مـنيعـــــه وكـرائـم الـتـــــــــنـزيـل بـيـن * * * أمـيـة برزت مـروعه تـدعـو ومـن تــــدعـو وتـلـك * * * كـفـاة دعـوتـهـا صـريعه واهـا عـرانـــــــــيـن الـعـلـى * * * عـادت أنـوفـكم جديعه مـاهـز أضـلـعـــــــــكـم حـداء * * * القوم بالعـيس الظليعـه حـمـلـت ودائــــــعـــكـم إلـى * * * مـن لـيس يعرف ماالوديعه يـا ظـل سـعــــــــــــيـك أمـة * * * لـم تشكر الهادي صنيعه أأضـعـت حـافــــــــظ ديـنــه * * * وحـفـظت جاهلة مضيعه آل الـرسـالـة لــــــــــم تـزل * * * كـبـدي لرزؤكـم صديعه ولـكــم حـلــــــــوبـة فـكري * * * در الثنا تمي ضروعــــه وبـكـم أروض مــــن الـقـوا * * * فـي كل فاركة شــموعـــــه
سلام برادر اتفاقا در فقه و یا به تعبیر دقیق تر در دین اسلام اساس حکومت بر مبنای حضور و مشارکت مردمی است به عنوان نمونه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می گوید که انسان فطرتا اجتماعی است و احکام ناظر و نازل برای روابط اجتماعی است و یا انسان را در مناسبات سلوک و تهذیب دنیایی برای نیل به آخرت می بیند، پس چگونه ممکن است انسان را در نظام اسلامی یک موجود بی اختیار تصور کنیم؟ مسئله بیعت نشان از اصالت رای و خواست مردم است و اطاعت از ولی خدا سوی دیگر و جنبه حق الهی است، در این مسیر نیز بی طرفی و بی تفاوتی از جانب ولی خدا بشدت نهی شده بگذار نقل و روایتی بگویم، هنگامیکه امیرالمومنین ع برای جنگ جمل به سمت بصره حرکت می کردند از مردم کوفه درخواست ورود و اعزام لشکر داشتند، در این میان ابوموسی اشعری مردم را به بی طرفی دعوت می کرد و استدلال می کرد که یک طرف جنگ علی است و طرف دیگر همسر و صحابه رسول الله ص است پس بهتر است مردم در این جنگ شرکت نکنند، علی ع که افراد مختلفی را به سوی کوفه روانه کرده بود، نامه ای برای اهالی کوفه نوشت و یک معرفت بزرگ را برای طول تاریخ بشریت به ارث گذاشت، نامه این بود، منی که به این جنگ میروم یا ظالم هستم یا مظلوم، اگر ظالم هستم نهی از منکر کنید مرا و اگر مظلوم هستم یاریم کنید. این منطق علی است که جامعه را به واکنش و اظهار نظر فرا میخواند و این پیامبر عظیم الشان است که می فرماید کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته. اگر وزارتخانه ها را و عملکرد هروزه انها را بررسی کنید شاید به عددی بیشتر از پنج درصد از وجود فقه در ساختار و عملکرد آنها دست نیابی! مثل فقه شده است آش نخورده و دهان سوخته! فقه حداکثری به مسلخ می رود در حالیکه فی المثل در وزارتخانه های خارجه، اقتصاد،کار،صنعت، نیرو، نفت، مخابرات، ورزش،کشاورزی، راه و مسکن، بهداشت، آموزش عالی، آموزش و پرورش و غیره، سهم فقه در عمل نه شعار البته به متوسط 5% می رسد! بگذار فیزیک اسلامی اول اختراع شود و بعد از شکستش به ریش آن بخند! این میدان و دوربرگردان که تو می بینی و ما هروز دورش می چرخیم محصول همین فیزیک وارداتی از غرب و دانش آموختگان همین دانشگاهاست! به شهادت همگان در دروس دانشگاه تغییری حاصل نشد الا اجبار بر گذراندن چند واحد اضافی! آری سهم ج ا ا چیزی جز همان چند واحد بیشتر نبود و البته تف و لعنت اساتیدی که با بدسلیقگی چند نامربوط اوضاع را چنان کردند که می دانی. امروز بر چیزی حمله می بری که فی الواقع کمترین سهم را در مشکلات دارد و البته که باید پاسخگوی وضع موجود و آینده به اندازه خود باشد. صدا و سیمای مفلوک را آنکه آخر امر با برنامه و اجرای او جلو می برد کمترین نسبت را با فقه دارد و یا شاگرد قبل انقلاب است یا شاگرد شاگرد آن. و قس علی هذا ... . https://eitaa.com/atraf_man
آقای کعبی از آیت الله شاهرودی نقل کردند شهید صدر به همراه شاگردانشان خدمت امام خمینی ره رسیدند، و پس از آن اعلام کردند فقط برای مرجعیت ایشان باید تبلیغ کرد، هدف از مرجعیت نصرت اسلام و ایشان الان در این جایگاه است، شاگردان شهید صدر اجازه خواستند تا به عنوان شخص دوم تبلیغ ایشان را بکنند، شهید صدر فرمود: نفر دوم باید شاگرد حضرت امام و در کنار امام و تهران باشد که من هیچیک از این شرایط را ندارم. https://eitaa.com/atraf_man
نه از شهادت می ترسیم نه از شهید دادن قال علی بن الحسین ع ان القتل لنا عاده و کرامتنا من الله الشهاده اما 27 شهید دادن از سر بی تدبیری و بی عرضگی و بی توجهی سرداران سپاه می دانم و مسئولیت متوجه آنهاست و باید در برابر امت پاسخگو باشند بی تدبیری و ساده انگاری محرز و قصورشان واضح است دو هفته پیش در نیکشهر از دیوار سپاه داخل شدند و مرتضی احمدی عزیز را شهید کردند این هم تقصیر روشنفکرهاست یا دولت واداده غربی و مفلس؟ ما فریاد بر سر سپاه هم می کشیم و او را جوابگو خواهیم کرد به نفع انقلاب و به نفع اسلام والسلام @atraf_man
رحمه الله رحمه واسعه بنظر حقیر درباره منش و سلوک ایشان باید کتاب نوشت تقوای سیاسی ایشان فوق العاده بود ایشان از آن جمله افرادی است که واقعا طبق تشخیص وظیفه عمل نموده با اینکه در مسیله انتخاب رهبری نظری متفاوت داشته در ابتدا، اما همیشه پشت سر رهبر و نظام بوده است موضع گیری های به موقع ایشان هم همیشه یار و مددکار نظام بوده و صراحت لهجه ایشان همیشه نفوذ کلام ایشان را به دنبال داشته، می توان از ایشان به عنوان یک فقیه تراز انقلاب و یکی از الگوهای آن نام برد. حشره الله مع اولیائه و احبائه انا لله و انا الیه راجعون
چند مطلب کوتاه در گروه فقه سیاسی درباره خلع لباس آقامیری نوشتم : اتفاقا می خواهیم بگوییم در مثل چنین موضوعاتی، این نوع مواجهه اثر بخش نیست و از قضا تاثیر عکس هم ممکن است بگذارد، خلع لباس که باعث خجالت و بی آبرویی بود، اینجا بر عکس عمل کرده، چون تناسب حکم و موضوع نبوده، اگر خلع با حکم فساد اقتصادی و امنیتی بود، تاثیر بسزایی داشت، حتی درباره احمد منتظری هم بنده همینطور می فهمم، با اینکه درصدد انتقام از امام هستند، اما خلع لباس حکم مناسب و تاثیرگذاری نبود و بیشتر مظلوم نمایی میشد. البته جلوی آن گرفته شد، و للکلام تتمه و قصه طویله با ساده گفتن، امر پیچیده ساده نمیشه! امروز در عصر هژمونی افکار عمومی زندگی می کنیم افکار عمومی نپذیرفت حتی من منتقد و مخالف ایشان هم، نپذیرفتم یکی از مهمترین خلل های ق.ق همین ندیدن و نفهمیدن قوه ای به نام افکار عمومی است برخورد صحیح با ایشان را کسی نفی نمی کند بحث بر سر انتخاب روش درست و موثر است، امیرالمومنین ع، در مقابل صلاه تراویح بدلیل فشار افکار عمومی کوتاه آمد و این تحریف باقی ماند، مخالفت ایشان هم باقی ماند، فهم مصلحت و مشی بر مصلحت، از دین است نه مقابل آن رعایت مصالح و سطح فهم عامه مردم، از دین است نه مقابل آن منبر زرد، هم اکنون هم هست و راه مقابله با آن، این نیست بهرحال وقتی اداره حکومت را بدست گرفتیم باید اقتضائات آن را بپذیریم افکار عمومی یکی از آنهاست اطراف اطراف من , کانالی است برای بهتر دیدن اطرافمان , شاید که دنیای بهتری ببینیم منطق زیست و حیات طیبه، پیمودن مسیر پر تلاطم برای فتح قله ها ... https://eitaa.com/atraf_man
✔️مباحثات/یادداشت وارده گام دوم، گام عدالت‌خواهی محمدصابر صادقی 🔹ما مردمِ این سرزمین، منتظر عدالت‌ورزی توسط دیگران بودیم و "خویشتن" خویش را تماشاچی کردیم! و از آرمان پنجاه و هفت دور شدیم؛ این بود که عدالت را دور دسترس‌تر از قبل پنداشتیم، تا هنگامه "عصر نو عدالت‌خواهی" به مثابه مطالبه عمومی تبلور یافت و نضج گرفت و خویشتن‌مان را به صحنه آوردیم؛ باید چله دوم انقلاب را "عصر نو عدالت‌خواهی" نامید. 🔹همه ما فهمیده‌ایم که جز با عدالت نمی‌شود در این سرزمین به تعالی رسید مگر از راه تحقق عدالت. این پدیده را باید ارج نهاد و تعظیم کرد تا به تئوری‌های جایگزین نرسیم! و این هشداری است برای همه، عدالت‌خواهان و مخاطبان آنها. اگر تئوری عدالت‌طلبی از رونق بیافتد قطعا تئوری جایگزین بر ناگواری‌ها و ناهمواری‌ها خواهد افزود و بدتر آنکه محل اعتراضی نیز نخواهد بود! عدالت‌خواهی را ارج نهیم، به عدالت‌خواهی از هر طیفی و هر سلیقه‌ای توجه نشان دهیم و در ردّ آن باز از عدالت بگوییم تا این گوهر بی‌همتا از رونق نیافتد. 🔹 با فریب‌ها سَر عدالت‌خواهی بریده نشود و خود در این بین صاحب منفعت نباشیم؛ مردم با عدالت‌خواهی پویا و امیدوارتر خواهند بود تا با توجیه‌ها و لاپوشانی‌ها. عدالت‌خواهی باید به یک فرهنگ نرم‌خو اما با پشتوانه محکم تبدیل بشود. عدالت‌خواهی باید در همه ساحات اجتماع پیگیری شود و نه یک بعدی و جناحی. اگر کسی بخواهد قوانین اصلی و ارکان قانون اساسی و "عقلانیت‌های پایه" این سرزمین را رد کند دیگر او عدالت‌خواه درون یک نظام نیست، بلکه عدالت‌خواهی‌ است که با براندازی به دنبال مطلوب خویش است. 🔹ترسیم دوگانه‌های تقابلی، عدالت را به محاق می‌برد و آن را بی‌اثر می‌کند، عدالت در مواجهه با دوگانه‌های غیرواقعی، خود تبدیل به بی‌عدالتی می‌شود و برخلاف هویت خود عمل می‌کند؛ از دو گانه‌های غلط و رهزن، دوگانه عدالت و ولایت می‌باشد. اگر در عدالت، ولایت نباشد، خود خروج از حق و عدل است و از طرفی تصور ولایت بدون عدالت هم یک تصویر خیالی و از اساس ناقص و باطل است. ادامه مطلب در سایت مباحثات 👇👇👇 http://mobahesat.ir/18480 🔻🔻🔻 @mobahesatmagz یادداشت حقیر☝️ @atraf_man
و حقیر در این موارد دو نظر دارم کسی که وظایف اش (مثلا طلبگی) را در حد حداقلی (کف استاندارد) به انجام میرساند در زندگی اش لنگ نمی شود و عادتا کسانی که مشکل دارند همین قواعد را رعایت نمی کنند هم دوستی از طبقه بالا و مرفه دارم و هم ضعیف که این مشکلات را دارند و با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می کنند، و چه بسیارند دوستان ضعیفی که چون انجام وظیفه کرده اند اوضاعشان خوب می شود اما فرضیه دوم، کسانی که علی رغم انجام وظایف باز چنین مشکلاتی دارند، این فرض امتحان در این مورد است و در حال امتحان دادن هستند در هر صورت ما وظیفه داریم، هم وظیفه راهنمایی و ارشاد هم وظیفه انفاق مالی @atraf_man
های فلج کننده در گفتمان بچه ها خبری امروز منتشر شد که طبق آن بازداشت و روانه زندان جهت تحمل حبس گردیده است اما موج انتقادها و علی الخصوص وزیر آن را نشانه رفت و کمتر کسی به نقد دستگاه قضا و حکم آن اشاره کرد چه اگر این بازداشت در دوره لاریجانی رخ می داد آه و واویلای دوستان برمیآمد بگذریم از اینکه برخی دوستان، هنوز به تبعیت از آمد نیوز و ضد انقلاب نام لاریجانی را اینطور می نویسند "لاری جانی" اما دغدغه من عباسی و اطلاعات و دستگاه قضا نیست که شاید در این موضوع اتفاقا درست عمل کرده باشند اما ضربه این دوگانگی های فلج کننده را کجا خواهیم خورد؟ کمترین آن در انتخابات هاست متوسط آن بی اعتمادی به گفتمان ماست بیشترین آن آخرت یوم الحساب است! پی نوشت: - به حسن عباسی ارادت ندارم - وزیر فعلی را بی کفایت ترین وزیر می دانم یا در رده دری - منتقد لاریجانی ها هستم @atraf_man
و درباره کمپین نه به وقف خواری، نکاتی به ذهنم رسید اولا این مطالبه به حقی است و از جهت شرعی هم یک نهی از منکر لذا بنده هم موافق این نظریه هستم ثانیا برای ایجاد یک موج باید مراقب موج های بدل و ضد هم بود، به احتمال زیاد با موجی روبرو شویم که این حرکت را نه یک مطالبه عدالتخواهانه یا در بستر نهی از منکر، بلکه یک حرکت صنفی، رانتی و پول محور بخوانند و موج ایجاد شده را به انفعال بکشانند، توجیه های ما قبل این پویش و اقناع سازی های آن همگی موید همین حرکت رانتی است یعنی اینطور در افکار عمومی جا خواهد افتاد که چون طلاب و حوزه در این دوران سختی به تنگ دستی گرفتار شده اند، به دنبال راه حل برای نجات خود هستند اگر این تنگ دستی نبود هیچگاه یاد موقفات و مسائل شرعی و نهی از منکر نمیافتادند! بهترست قبل از ایجاد موج و پویش عقبه فکری و منطقی آن را هم تبدیل به گفتمان کنید عقبه فکری که در افکار عمومی پذیرش داشته باشد اگر این نشد، قطعا طلاب و حوزه و منادیان مبارزه با وقف خواری متهم به ویژه خواری و تلاش برای جدا کردن خود از صف مردم در دوران سختی و تحریم میشوند، و پویش به ضد خود و به ضرر طلاب و حوزه مبدل خواهد شد یکی از دوستان گفته نه به موقوفه خواری، که درست است. @atraf_man
عرض سلام و ادب محضر دوستان اگر دوستان مایل به مشارکت در اطعام غدیر در منطقه روستایی خراسان جنوبی هستید، به حقیر در خصوصی پیام دهید. یا علی
هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸نامه حوزه علمیه به حضرات آیات و حفظهما الله 🔹بسم الله الرحمن الرحیم «و أَطيعوا الله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین» 🔹 حضرات آیات یزدی و آملی لاریجانی، طلاب حوزه علمیه با توجه به شرایط بوجود آمده و سوء استفاده ضد انقلاب از آن، مطالبی را محضرتان عرض خواهند کرد: 1️⃣ سزاوار نیست مباحثات طلبگی حضراتی چون شما که استوانه‌های نظام هستید به عرصه جامعه کشیده شود؛ چراکه همانگونه که شاهد هستیم عواقب آن دامن‌گیر اسلام، روحانیت، انقلاب و نظام خواهد شد. 2️⃣ مباحثات طلبگی همیشه بر محور استدلال استوار بوده است؛ نه تخریب و تضعیف و تقبیح طرف مقابل. 3️⃣ با توجه به پیش رو بودن انتخابات (مجلس و سپس ریاست جمهوری) و تمام تلاش ضد انقلاب برای تخریب شورای نگهبان و هدم نظارت استصوابی، اصلا به صلاح نیست که اختلافات و منازعات به متن جامعه رسوخ نماید. 🔻حضرت آیت‌الله یزدی: 🔹شما از دیرباز از دنیا و تعلقات دنیوی گذشتید و در شهر و روستا، در تبعید و ناخوشی و در همه احوال، یار صدیق و با وفای حضرت روح الله بودید و تا آخر هم امام امت به شما ارادت داشت. اما چند نکته‌ای هم محضر شما شایان ذکر است: 1️⃣ شایسته بود در مورد نامه‌ای که از اساس تکذیب شده، بیشتر فحص و تحقیق می‌کردید. 2️⃣ شایسته است لحن تعابیر و انتقادات خود را با کمال سعه صدر بیان دارید؛ تا مبادا گرگهایی که دندان تیز کرده‌اند برای نظام، از بیانات شما، خوراک خود را برگیرند. 3️⃣ متن بیانیه جامعه مدرسین مبنی بر سندیت نداشتن استنادات غیر رسمی و منتسب به حضرتعالی، کافی نبود؛ لذا شایسته بود مطالب منتشر شده که حاوی شیطنت‌های رسانه‌ای بود، قویا تکذیب شود تا دیگر شاهد مسمومیت و تشنج فضای فعلی نباشیم. 🔻واما آیت الله آملی لاریجانی: 🔹شما در زمره علمای انقلابی و متعلق به بیت گرانقدری هستید؛ اما نکاتی شایان ذکر است: 1️⃣ با توجه به اینکه روز گذشته دفتر جامعه مدرسین سخنان منتشر شده و منتسب به آیت‌الله یزدی را فاقد سندیت دانست، توقع می‌رفت حضرتعالی سعه صدر بیشتری نشان دهید و نه تنها مراعات شرایط را بنمایید؛ بلکه احترام بزرگتری آیت‌الله یزدی را همچنان نگه دارید. 2️⃣ اگر با شخص آیت‌الله یزدی و یا سخنان ایشان مسأله دارید، چرا پای ارکان نظام و انقلاب باید به میان آید؟! در سخنان حضرتعالی -که البته شاید از روی تعجیل و ناراحتی بوده- اتهامات غیر مستند نبود؟! سخن از دفتر خبرگان و لطایف الحیل گرفتن آنجا، سخن از برنامه‌‌ریزی‌های صداوسیما و نهادهای دیگر، اتهامات اثبات نشده درباره برخی مسؤولین و ...؛ از شما که یک دهه بر مسند قضا تکیه داشتید، برخوردی اصولی‌تر و دقیق‌تر توقع می‌رود. 3️⃣ قبول کنید نمی‌توان از طرفی وکیل متولی یک مدرسه علمیه بود و از طرف دیگر، همه بار مسؤولیت ساخت و ساز آن را و اینکه اشرافی هست یا خیر را از خود مبرا دانست. هرچند ای کاش خیلی پیشتر از این و با آرامش خاطر همین توضیحات را به جامعه طلاب می‌رساندید. همین مورد هم می‌رساند که حضرتعالی باید تعامل بیشتر و بهتری با رسانه‌ها، طلاب و مردم داشته باشید. 4️⃣ خوب می‌دانید که استعمار چه تلاش گسترده‌ای برای حذف آیت‌الله یزدی از خبرگان نمود، جا داشت با تأنی بیشتری وارد میدان می‌شدید؛ تا مبادا خوراک ضد انقلاب فراهم شود. 5️⃣ حتی اگر انتقادات شما به شخص آیت‌الله یزدی وارد باشد، نباید لبه تیز نقد، جایگاه مقدس جامعه مدرسین را هدف قرار دهد. امروز که عده‌ای با سودای مرجعیت، دنبال تحقق اهداف خود هستند، چه نهادی غیر از جامعه مدرسین، توان مقابله و دفع مدعیان مرجعیت که امام امت در سال پایانی عمر خود اشاره کرد را دارد؟! ایشان فرمودند: «إن‌شاءالله در بین جامعه مدرسین و طلاب انقلابی اختلافی نیست، اگر باشد بر سر چیست؟ بر سر اصول یا بر سر سلیقه‌ها؟ و آیا ایادی استکبار، روحانی‌نماهایی را که تا حدمرجعیت تقویت نموده است، فرد دیگری را بر حوزه‌ها حاکم نمی‌کنند؟» ♨️در آخر از هردو عالم انقلابی درخواست می‌شود با انتشار بیانیه‌ای مشترک به همه مخاصمات پایان داده و نشان دهند که خوشحالی فعلی ضد انقلاب چیزی جز یک خواب زودگذر نبوده و ارکان جمهوری اسلامی از بن، مستحکم و بی خدشه است؛ کما اینکه مسؤولین آن نیز متعهد به اسلام و انقلاب هستند. لذا در این عرصه مجالی برای جولان خناسان و وطن فروشان ضد انقلاب نیست. همچنین به جد باید با منتشر کننده سخنان آیت‌الله یزدی برخورد قضایی شود؛ تا دیگری جرأت نکند با اعتبار و آبروی نظام بازی کند. 🆔 @rasanews_agency
حماقت و رو دست نتنیاهو که به خیال خود سطح درگیری ها را بالا برد تا هم در انتخابات پیروز شود و هم زهر چشمی از مقاومت گرفته باشد رو دست بزرگی از الله خورد سید حسن نصرالله امشب دو تصمیم استراتژیک و بی سابقه گرفت اولا در جواب شهادت دو تن از جوانان حزب الله در سوریه اعلام کرد که دیگر مجبور به حمله از مزارع شبعا نخواهد بود حزب الله معمولا از این منطقه به عملیات دست میزد تا اشغالی بودن آن را وجه حمله خودش کند ثانیا اعلام شد که از این به بعد پهپادهای جاسوسی صهیونیست ها که معمولا ام کا می باشد و هروز در حال گشت زنی بر فراز لبنان است در امان نخواهند بود و هدف حزب الله قرار خواهند گرفت رو دست بزرگی که حزب الله به نتنیاهو زد، در خواب هم نمی دید پیروزی بزرگ برای جبهه مقاومت @atraf_man
رخ دیوانه و رخ مغرور معروف است که در بازی شطرنج وقتی شاه در معرض پات شدن و باخت است رخ با یک فداکاری و یک حرکت دیوانه وار، خود را به نابودی می کشاند تا شاه زنده بماند، ترامپ شاه که در معرض نابودی سیاسی و شکست سنگین تاریخی در تاریخ انتخابات های آمریکاست به دنبال رخی می گردد که با فداکاری او از این مهلکه نجات یابد، رخ دیوانه او نشستن با روحانی است و لو اینکه از نظریه قبلی خود مبنی بر خروج از برجام برگردد و تسهیلات نفتی برای ایران ایجاد کند، ترامپ با عکس های تاریخی که می گیرد به دنبال اولین بودن است دنبال برگزیده بودن و نخبه بودن، حتی در حد عکس، تا بتواند از خوان انتخابات پیش رو گذر کند. اما قصه در طرف ایرانی کاملا متفاوت است، روحانی که در آینده ایران برای خود جایگاهی نمی بیند و پدر و وارث بد فرجامی می باشد، حاضر به قبول شکست و دستاورد تقریبا هیچ نیست! حتی اگر همه همراهانش نیز به اشتباه بودن امضا برجام -شمخانی- معتقد گردند، او بر اساس غروری که دارد حاضر به اعتراف نخواهد بود، زیرا برجام تنها راهبرد پیروزی و حیات سیاسی روحانی بود و با نفی آن روحانی نیز منتفی خواهد شد، روحانی به دنبال رخی می گردد تا با آن شاه خود را نجات دهد او می خواهد با شکستن تابوی مجالست با رئیس جمهور آمریکا بار دیگر شانس خود را امتحان کند ولو اینکه با از دست دادن رخ خود فقط ده درصد احتمال نجات شاه را داشته باشد برجام برای روحانی در حکم شاهی است که حاضر است هر چیزی را بخاطر آن فدا کند و این دیگر منافع ملت و کشور نیست حتی منافع جریان و متحدان او نیز نیست این فقط مصلحت شخص اوست تا بتواند حیات سیاسی خویش را ادامه دهد. @atraf_man
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرائت بخشی از زيارت عاشورا توسط رهبرانقلاب. ۶۷/۰۵/۲۸ ✅ @Rajanews
شعر عاشقانه در رثای علیه السلام قَدمتُ .. وعَفْوَکَ عن مَقدَمی حسیراً ، أسیراً ، کسیراً ، ظَمی قدِمتُ لأ حرِمَ فی رَحْبَتیْک سلامٌ لِمَثواکَ من مَحرَم فَمُذْ کنتُ طفلاً رأیتُ الحسین مَناراً إلى ضوئهِ أنتَمی ومُذْ کنتُ طفلا ًوجَدتُ الحسین مَلاذاً بأسوارِهِ أحتَمی وَمُذْ کنتُ طفلاً عرفتُ الحسین رِضاعاً.. وللآن لم أفطَمِ سلامٌ علیکَ فأنتَ السَّلام وإنْ کنتَ مُخْتَضِباً بالدَّمِ وأنتَ الدَّلیلُ إلى الکبریاء وإنْ کنتَ مُختَضباً بالدَّمِ وإنَّکَ مُعْتَصَمُ الخائفین یا مَن مِن الذَّبح ِ لم یُعصمِ لقد قلتَ للنفسِ هذا طریقُکِ لاقِی بِهِ الموتَ کی تَسلَمی عبدالرزاق عبدالواحد https://eitaa.com/atraf_man
هدایت شده از مباحثات
✔️یادداشت وارده/ به بهانه‌ی ماجرای غم‌انگیز صدرالساداتی‌ها 🔸خروج علیه عدالت محمدصابر صادقی 🔹درگیری با ناکارآمدی‌ها، درگیری با نهادهای امنیتی و نظامی، شکایت به بیت بردن، عدم واکنش، ناامیدی و بقیه ماجرا! خطی که در این چند سال برای زدن رهبری در جامعه شکل گرفت، از پازل مذکور خارج نیست. خطی که آن را اولین بار احمدی‌نژاد در سال‌های اخیر آغاز کرد. نامه‌ها و ناامیدی‌های وی جامعه را در تب و تاب برد و انگشت اتهام را به سمت رهبری نشانه رفت. اما احمدی‌نژاد در این سال‌ها از لطف رهبری بی‌نصیب نبود، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به رغم مخالفت تعدادی از اعضای آن. 🔹تکرار این خط در استعفا و کتاب خاطرات محمد سرافراز -رئیس سابق صدا و سیما- رخ داد، تحت فشار قرار گرفتن، مواجهه با نهادهای امنیتی و نظامی، عدالت‌خواهی، مراجعه به بیت، ناامیدی و استعفا. البته سرافراز هم از لطف رهبری بی‌نصیب نبود، دفتر و ماشین و راننده در کنار عضویت در شورای عالی فضای مجازی (هرچند او با ریاست بر صدا و سیما بار دیگر لطف رهبری را چشیده بود). 🔹 اما این بار برادران سادات، حضور در خبرگان رهبری، درگیری با نهادهای نظامی و امنیتی، شکایت به بیت، ناامیدی و بقیه داستان تکراری. نکته اصلی این خط بی‌خبری ما از آن طرف داستان است. این که چه شنیده‌اند؟ این که چه تخلفاتی احتمالا داشته‌اند؟ این که چه نقدهایی بر ایشان وارد بوده؟ 🔹نگارنده عقیده ندارد که این سه شخصیت حتما با اراده و تصمیم قبلی در این خط و پازل شرکت کرده‌اند. چه بسا وارد خطی شویم که از انتها و سرانجام آن بی‌اطلاع باشیم! شاید کانونی پنهانی، از عناصری که ظرفیت ورود به این خط و پازل را دارند استفاده می‌کند و برنامه‌های خویش را به اجرا می‌گذارد. 🔹شباهت این چند نفری که ظاهرا با هم هیچ ارتباطی ندارد، بسیار شک برانگیز است. شکی که ما را به این کانون پنهانی رهنمون می‌سازد! این خط به قیمت انتحار و از بین بردن خود، خطی را می‌شکند که ما از او به عنوان سد محکم جامعه یاد می‌کنیم. این حرکت‌های انتحاری، برنامه‌ای‌ است برای تقویت این خط و شکستن رهبری. چون نتیجه‌ای غیر از این ندارد و در پایان همه این داستان‌های انتحاری، نوشتن نامه به رهبری قرار دارد. خط انتحاری که همه چیز به او ختم می‌شود. 🔹مغالطه‌ای نیز همیشه در اذهان ضعفای جامعه جولان دارد، چرا هر کس وارد این مسیر می‌شود با رهبری مشکل پیدا می‌کند؟ شبیه مغالطه‌ای که می‌گفتند چرا همه روسای جمهور فاسدند و بعدا مشکل پیدا می‌کنند! این خط همان خط مقابله با رهبری است که بعد از سال‌ها تلاش و فکر به یک نتیجه مطلوب رسیده. زدن رهبری با نام عدالت‌خواهی و زیر پرچم او. زدنی غیرمستقیم، زدنی از جنس خودی‌ها. زدنی که در جامعه صدا می‌کند و بر جان و روان مردم می‌نشیند و در ذهن‌ها رسوب می‌کند! 🔹 اینگونه نیست که هر کس در نهادهای امنیتی و نظامی است، لاجرم مرتکب اشتباه نمی‌شود و یا اعضای بیت بی‌نقص و اشتباه هستند. آن کانون پنهانی که افراد را وارد این جریان می‌کند، اتفاقا در خیلی از نهادهای حساس و مهم کشور نفوذ دارند. 🔹عدالت‌خواهی که رهبری و نقش آن را در جامعه نمی‌بیند، عدالت‌خواهی که در منظومه خود ولایت و اثر او را نمی‌بیند، خود عین ظلم به عدل و جامعه و عدالت‌خوهان است. نگارنده معتقد به جواز نقد رهبری است و خیرخواهی و منح نصح، اما فشار به رهبری و نان قرض دادن به دشمنان او عین ظلم و خروج علیه عدالت‌خواهی است. ادامه مطلب در سایت مباحثات 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21582 🔻🔻🔻 @mobahesat
درگیری با ناکارآمدی ها، درگیری با نهادهای امنیتی و نظامی، شکایت به بردن، عدم واکنش، ناامیدی و بقیه ماجرا! خطی که در این چند سال برای زدن در جامعه شکل گرفت از پازل مذکور خارج نیست خطی که آن را اولین بار در سال های اخیر آغاز کرد نامه ها و ناامیدی های وی جامعه را در تب و تاب برد و انگشت اتهام را به سمت رهبری نشانه رفت اما احمدی نژاد در این سال ها از لطف رهبری بی نصیب نبود، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به رغم مخالفت تعدادی از اعضای آن تکرار این خط در استعفا و کتاب خاطرات محمد رئیس سابق صدا و سیما رخ داد، تحت فشار قرار گرفتن، مواجهه با نهادهای امنیتی و نظامی، عدالتخواهی، مراجعه به بیت، ناامیدی و استعفا البته سرافراز هم از لطف رهبری بی نصیب نبود، دفتر و ماشین و راننده در کنار عضویت در شورای عالی فضای مجازی (هرچند او با ریاست بر صدا و سیما بار دیگر لطف رهبری را چشیده بود) اما این بار برادران سادات، حضور در ، درگیری با نهاد های نظامی و امنیتی، شکایت به بیت، نا امیدی و بقیه داستان تکراری نکته اصلی این خط بی خبری ما ازآن طرف داستان است این که چه شنیده اند؟ این که چه تخلفاتی احتمالا داشته اند؟ این که چه نقدهایی بر ایشان وارد بوده؟ و سوال هایی دیگر نگارنده عقیده ندارد که این سه شخصیت حتما با اراده و تصمیم قبلی در این خط و پازل شرکت کرده اند چه بسا وارد خطی شویم که از انتها و سرانجام آن بی اطلاع باشیم! شاید کانونی پنهانی، از عناصری که ظرفیت ورود به این خط و پازل را دارند استفاده می کند و برنامه های خویش را به اجرا می گذارد شباهت این چند نفری که ظاهرا با هم هیچ ارتباطی ندارد بسیار شک برانگیز است شکی که ما را به این کانون پنهانی رهنمون می سازد! این خط به قیمت انتحار و از بین بردن خود، خطی را می شکند که ما از او به عنوان سد محکم جامعه یاد می کنیم این حرکت های انتحاری، برنامه ایست برای تقویت این خط و شکستن رهبری چون نتیجه ای غیر از این ندارد و در پایان همه این داستان های انتحاری، نوشتن نامه به رهبری قرار دارد خط انتحاری که همه چیز به او ختم می شود بار دیگر برنامه و پازل این سه اتقاق را با هم مرور کنیم 1: عدالتخواهی: مبارزه با فساد اقتصادی 2: درگیری با نهادهای نظامی و امنیتی 3: مقابله با بیت 4: ناامیدی از رهبری نتیجه : تمام این مشکلات با برنامه از خود راس هرم آغاز می شود تنبیه مغالطه ای نیز همیشه در اذهان ضعفای جامعه جولان دارد چرا هر کس وارد این مسیر می شود با رهبری مشکل پیدا می کند؟ شبیه مغالطه ای که می گفتند چرا همه روسای جمهور فاسدند و بعدا مشکل پیدا می کنند! این خط همان خط مقابله با رهبری است که بعد از سال ها تلاش و فکر به یک نتیجه مطلوب رسیده زدن رهبری با نام و زیر پرچم او زدنی غیر مستقیم، زدنی از جنس خودی ها زدنی که در جامعه صدا می کند و بر جان و روان مردم می نشیند و در ذهن ها رسوب می کند! نکته نگارنده معتقد نیست که هر عدالتخواهی در این زمین بازی می کند، بلکه به شرافت، شجاعت و بصیرت بعضی از آنان غبطه می خورد؛ نگارنده معتقد نیست که هر کس در نهادهای امنیتی و نظامی است لاجرم مرتکب اشتباه نمی شود و یا اعضای بیت بی نقص و اشتباه هستند؛ نگارنده معتقد است، آن کانون پنهانی که افراد را وارد این جریان می کند اتفاقا در خیلی از نهاد های حساس و مهم کشور نفوذ دارند. حرف آخر عدالتخواهی که رهبری و نقش آن را در جامعه نمی بیند،عدالتخواهی که در منظومه خود ولایت و اثر او را نمی بیند،خود عین ظلم به عدل و جامعه و عدالتخوهان است؛ نگارنده معتقد به جواز نقد رهبری است و خیر خواهی و منح نصح، اما فشار به رهبری و نان قرض دادن به دشمنان او عین ظلم و خروج علیه عدالتخواهی است. والسلام علی من التبع الهدی @atraf_man
هدایت شده از خانه طلاب جوان
20130115082937-9708-17 (1).pdf
309K
📖 (۷۰) 💠 قلۀ حرکت انسان و مقصد رشد اخلاقی معنوي 📝 🔗 ارزش انسان در حیات و به چیست؟ ✴️ الگوي انسان مطلوب دین کدام انسان است و چه ویژگی هایی را داراست؟ 📖📖 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
تحلیلی شتابزده از وضعیت سیاسی عراق در مشاهدات اربعین راهپیمایی اربعین به پایان رسید و خاطرات خوش و البته گاه ناملایم را تجربه کردیم. خاطرات خوش که فراوان بود و لحظاتمان را به سال خوش بدل می کرد، نکات مثبت آنقدر زیاد است که کتاب خواهد شد و باید سر فرصت نوشت. اما ناملایماتی نیز بود که چشم بستن برآن کوته بینی است. اما اشاره وار از آن خواهم گذشت تا به اصل مطلب برسم. ناملایمات یکی در بحث ارز بود و کاهش پول ملی، اما نکته ماجرا سو استفاده ای بود که از این ماجرا "بعضی" داشتند. برخی از مغازه داران و تاکسی ها با علم به این موضوع، گرانتر از قیمت واقعی حساب می کردند و ایرانی بی خبر از قیمت واقعی در عراق را گوش می بریدند. دوم آنکه برخورد "بعضی" از خادمان عتبات مقدسه و نیروهای انتظامی اماکن و معابر، با خارجی ها مناسب نبود، و از انجا که بیشتر مهمان های این سفر، ایرانی بودند، بیشتر به چشم میآمد. از تشریح این مطلب می گذرم، باید تجربه کرد تا فهمید. اما اصل مطلب، من در طول 9 روز حضور در عراق و درطی گفتگو با عراقی هایی که در تاکسی یا در خیابان یا در موکب ها با آنها سخن می گفتم، این نکات را دریافت کردم. من با عراقی ها درباره وضعیت تظاهرات اعتراضی آنها و وضعیت سیاسی حکومت صحبت می کردم. اول آنکه همه متفقا بر وجود فساد اقتصادی ـ سیاسی اذعان داشتند و اصلاح آن را فوری می دانستند و از پایان صبرشان سخن می گفتند. دوم آنکه اکثر جریانات عراق، همراه با موج اعتراضی هستند و کسی خود را در مقابل آن نمی داند. اما از همه پر رنگ تر، جریان مقتدا صدر و مرجعیت عراق با این اعتراض همراهی می کنند. بصورتی که جریان مقتدا صدر در روز اربعین در کربلا تظاهراتی با شعار ضد فساد و ضد آمریکا برپا کرد و این کاروان اعتراضی را به داخل حرم هم آورد و با لبیک یا حسین به پایان رساند. جریان مرجعیت هم با دو موضع صریح در دو نماز جمعه اخیر کربلا، حمایت خود را از اعترضات اعلام کرد. سوم آنکه خیلی از کسانی که طرفدار جمهوری اسلامی هستند، محبوبیت نسبی و گاه پایینی در عموم مردم دارند. مثلا عمار حکیم محبوبیت پایینی دارد و شخصیت های حشد الشعبی مثل هادی عامری و ابومهدی مهندس محبوبیت نسبی دارند، این نسبی بودن در جامعه شیعه بسیار معنی دارد، یعنی فرماندهانی که سابقه رزم و جهاد دارند و از سابق با صدام و سپس با امریکا و سرانجام با داعش جنگیده اند، نتوانسته اند به اندازه مقتدا صدر محبوبیت داشته باشند، صدری که به اندازه آنان در این معرکه ها حضور نداشته و البته در خدمات اجتماعی به جامعه رتبه اول را داشته، البته نباید از جنگ روانی ها و پروپاگاندای ضد جریان مقاومت غافل بود. اما این همه نشان می دهد جریان مقاومت و نزدیک به ایران در بحث رسانه و تبلیغات و در یک کلام پیوست ها و بنیان های فرهنگیِ عملِ خود، ضعف بنیادین دارد، ضعفی که در خود ایران هم مشهود است و در سوریه تبدیل به یک بحران گشته و البته در لبنان به دلیل تصدی این امر توسط بومی ها ـ حزب الله ـ بخلاف آن دو موفق است. اما مرجعیت هم با توجه به سیطره و نفوذ بالای خود، یک نفوذ صد در صدی ندارد و در بین جوانان، حوزه و مرجعیت از محبوبیت نسبی برخوردار است اما اینکه پایین تر از مقتدا صدر یا بالاتر، معلوم نیست، اما این دو در صدر محبوبیت قرار دارند. آیا ایران در کانون توجهات اعتراضی قرار دارد یا خیر؟ اعتراض های جاری درکربلا و نجف اینطور نبوده است، و جوانانی که اهل خدمت در موکب ها هستند، همان ها معترضین را تشکیل می دهند، اما بغداد وضعیت فرق می کند، بافت معترضین در بغداد با این دو شهر متفاوت است، شیعه، سنی و کرد همه حضور دارند و در این بین، ایران هم گاه به دلیل نسبتی که با حکومت دارد، مورد اتهام است. مواضعی که در ایران نسبت به اعتراضات عراق گرفته شده است، ظاهرا به گوش مردم نرسیده، الحمدلله، و الا وضعیت علیه ایران تندتر می شد. اعتراضات دوباره از سر گرفته خواهد شد. و بر ایران همراهی با موج ضد فساد لازم است. اینکه در هر تظاهراتی افرادی سو استفاده می کنند واضح و بدیهی است اما همراهی با اصل اصلاح گری در عراق بر عموم جامعه ایرانی و دولت ایران و شخصیت ها لازم است و الا کانون فساد فراگیر در دولت عراق، به سوی ایران چرخش خواهد کرد. 2/8/98 https://eitaa.com/atraf_man
تحلیل های عجیب و غریب استاد بابایی و دوری او از واقعیت ها برای من خیلی تعجب آور است این بیانات و تحلیل ها اولا جامعه ای که در راهپیمایی اربعین شرکت می کند نه تنها رویگردان از اسلام فقاهتی نیست، بلکه در این مسیر بیشتر از قبل به فقه روی می آورد، کسانی که اهل جماعت نیستند، بیشتر توجه می کنند نماز ها را بهتر از قبل می خوانند و اصولا توجه شان به احکام گل می کند، چه کسی می گوید عراق دو ماه تعطیل است؟ عطله اربعینی برای مدارس 10 روز است که آن هم در مناطق شیعه نشین اجرا می شود عملا، من در مسیر سامرا و نزدیک کاظمین، چند روز مانده به اربعین، مدارس باز و دانش آموزان را دیدم چه کسی می گوید عراق ضربه اقتصادی می خورد؟ امروزه و در همین ایام، قرار دادهای تجاری بین مردم و نهادها برقرار می شود، برخی را عینا خبر دارم از طرفی عراقی ها علی رغم هزینه و پذیرایی که به نیت عزاداری اباعبدالله صرف می کنند، سود زیادی هم می برند، اکثر عراقی ها از خریدها و هزینه های رفت و آمد و ... سود زیادی می برند، برخی از آنان در سفر به ایران به مهمان شدن در منازل رفقای ایرانی خود بسنده کرده و کمتر هزینه می کنند، چه کسی گفته آیت الله سیستانی نسبت به اربعین ساکت است؟ از عجایب روزگارست این حرف، ایشان حتی ابتکار نماز جماعت سراسری سه روز مانده به اربعین را مطرح و عملی کردند، این نوشتار مطالب وصله و پینه ای دیگری هم دارد که بی ربط به اربعین است اما ذهن نگارنده آن، درگیر آن است. ایکاش سفری میآمدید و از نزدیک شاهد حماسه فقاهت و عرفان شیعی می بودید، آنجا که سیاست طفیلی فقه و عرفان است ایکاش کسی این جواب را به آقای بابایی می رساند @atraf_man
هدایت شده از فارس پلاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سروده ناب مرحوم حسین منزوی در مدح امام حسن عسگری @Fars_Plus
🔸آیةالله مبارکه ای درباره کتاب «نفحات اللاهوت در لعن بر جبت و طاغوت» محقق کرکی می نویسد: 🔹وقتی اين کتاب از قلم شيخ خارج گرديد نسخه ای از او در شامات و حجاز پراکنده کردند، و نسخ چندی در اسلامبول برده به دولت روم عرضه داشتند؛ چندين سال در مکّه و حجاز شيعه ايرانی را قتل عام می کردند، و از علمای شيعه هر که را دسترس شدند کشتند، و در جبل عامل که مولد جناب شيخ بود نيز از طرف سنّيان شام حمله کردند و چندين هزار نفر از شيعه کشته گشت. و می توان گفت تمام آن اختلاف و جنگ های خونين را اين کتاب ايجاد و يا حدّ اقل ادامه داد. 🔸در حالات شيخ بزرگوار است که وقتی سوار می شد، دو نفر در جلو او يکی تلاوت قرآن و ديگری لعن بر خلفای ثلاث می نمود. 🔹و هيچ شکی نيست که آن يک نفری که در جلو شيخ لعن علنی می کرده مسيحی بوده که به لباس اسلام، يا دين فروشی طبيعی مذهب بوده که به تحريک آنها اين عمل را به جا می آورده، 🔸و مفاسد اين کار و ضرر او هم بر شيعه مذهب و هم بر ساير مذاهب اسلام تاکنون که قريب چهار صد سال است می گذرد ادامه دارد، و منافع اين لعن که جزء عبادات بزرگ او را قلمداد کرده تماماً عايد خزانه هاي دول مسيحي گرديد. @bazmeghodsian
برای اینکه بفهمیم کاری که می کنیم، تصمیمی که میگیریم، قضاوتی که می کنیم، حدس و گمان مان، آرزو و رویای مان و گذشته و حال و آینده ما... آیا درست است؟ آیاخداوند قبول دارد؟ آیا مورد رضایت هست یا خیر؟ باید منطق اسلام را یاد بگیریم، باید قبل از همه این ها ملاک ها و معیارهای منطق اسلامی را فرا بگیریم، مرحله اول آیا عمل ما در حوزه طاعت الهی است؟ یا بر خلاف آن است؟ یعنی خود عمل ما یا گناهی همراه است، یا همراه گناه نیست؟ آیا عمل ما حق الناس را رعایت کرده یا آن را نادیده گرفته؟ مرحله دوم آیا عمل ما بر طبق وظیفه بوده، یا نه، وظیفه نبوده؟ اگر وظیفه نبوده، آیا باعث شده وظیفه ای معطل شود یا خیر؟ مرحله سوم گاهی بعد از دو مرحله بالا، در حین عمل، دچار اشتباه میشویم، می لغزیم، اینجا باید توبه کرد، یعنی اشتباه را جبران کرد، چه حق الله و چه حق الناس، باید جبران کرد این سه مرحله، کلیات منطق اسلامی است، یعنی معیار صحیح بودن و راضی بودن خدا از عمل، اما اگر خواستیم ببینیم عملی که انجام می دهیم، آیا اثر بخش بوده، آیا انسان را رشد داده و باعث تکامل انسان و بالا رفتن انسان شده یا نه، باید وارد وارد وادی دیگری بشویم این مراحل برای فهم خلوص است، اگر خواستیم ببینیم مثلا نمازی که می خوانیم آیا اثر بخش بوده یا خیر؟ باید دید آیا بعد از نماز از گناه فاصله گرفته ایم، آیا راستگو تر شده ایم، آیا امانت دار شده ایم، آیا با تقوا تریم؟ می توان بجای نماز، هر عملی که مراحل سه گانه بالا را طی کرده، قرار داد و آن را سنجید، فهم این وادی و فهم این اثرات به دو چیز نیاز داره اول معرفت دوم استاد اول معرفت: یعنی همه گناه ها را بشناسیم، بدانیم حلال چیست و حرام چیست؟ رساله بلد باشیم، کتاب هایی که گناهان و وظایف را بر شمرده را بخوانیم، پای درس بشینیم و یاد بگیریم دوم استاد: استاد هم آموزش می دهد و هم سوالات را برطرف می کند و هم دستگیری می کند تا انسان پله پله مراحل را طی کند @atraf_man