🍃💚﷽💚🍃
#فصل_سوم: در ذکر جمعی از اکابر اصحاب مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام
#قسمت_چهل_وهشتم
در ذکر عبدالله بن عباس
و بالجمله ابن عباس در اواخر عمر کور شده بود گویند که از کثرت گریستن بر حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهما السلام کور شده بود.
و حکایت او در اخذ بیت المال بصره و رفتن او به مکه و کاغذ نوشتن امیرالمؤمنین علیه السلام در این باب و جواب نوشتن او به آن عبارت های جسارت آمیز محققین را بتحیر در آورده.
قطب راوندی گفت که او عبیدالله بن عباس است نه عبدالله، دیگران گفتهاند که این درست نیاید زیرا که عبیدالله عامل آن حضرت بوده در یمن او را به بصره چکار، بعلاوه احدی این مطلب را از او نقل ننموده.
ابن ابی الحدید گفته که این امر بر من مشکل شده چه اگر تکذیب نقل کنم مخالفت با رواة و اکثر کتب کردهام زیرا که همه اتفاق کردهاند بر نقل آن و اگر گویم عبدالله بن عباس است گمان نمی کنم در حق او این امر را با آن ملازمت و اطاعت و اخلاص او نسبت به علی علیه السلام در حیوة علی و بعد از فوت او و اگر این امر را از ابن عباس بگردانم به که فرود آورم همانا من در این مقام متوقفم.
ابن میثم فرموده که این مجرد استبعاد است و ابن عباس معصوم نبوده و امیرالمؤمنین علیه السلام در امر حق ملاحظهٔ احدی نمی فرموده اگر چه عزیزترین اولادش باشد بلکه واجب است که در این امور غلظت بر اقرباء بیشتر باشد و این همان ابن عباس است انتهی.
و ابن عباس از ترس ابن زبیر از مکه به طائف رفت و در سنهٔ شصت و هشت یا سنهٔ شصت و نه در طائف وفات یافت و محمد بن حنفیه بر او نماز خواند و گفت اَلْیَومَ ماتَ رَبّانیِّ هٰذِهِ الْاُمَّةِ. گویند چون او را بر سریر گذاشته بودند دو مرغ سفید داخل در کفن او شدند مردم گفتند این فقه او بوده است.
📚منتهی الآمال
📡 @atre1o1 🇮🇷