#خواستگارم_مرا_رد_کرد
🔸️من دختری مذهبی و پابند به اخلاق اسلامی بودم. سال ها گذشت و کسی از من خواستگاری نمی کرد
دخترهای جوانتر از من ازدواج کردند و مادر فرزند شدند ، عمرم به ۳۴ رسید.
روزی یکی برای ازدواج با من حاضر شد ، زیاد خوشحال بودم و ازدواج کردیم دو روز بعد مادر شوهرم آمد و با دیدن من گفت عمرت بنظرم به ۴۰ سال می رسد.
من گفتم ۳۴ ساله هستم و او به من گفت این عمر برای به دنیا آوردن بچه مناسب نیست و من تشنهٔ دیدن نوه های خود هستم😔
مادرشوهر نکاح مرا با پسرش فسخ کرد😐
شش ماه را با غم و اندوه سپری کردم و پدرم برای اینکه غم خود را فراموش کنم مرا به حج عمره فرستاد ، سفر عمره رفتم . در حرم شریف نشسته و در حال دعای خیر نزد خدا بودم که زنی را دیدم که با صدای زیبا آیه ای از قرآن را تلاوت و بارها آن را تکرار می کرد.
#فضل_الله_علیک_عظیما
(فضل و مهربانی بزرگ الله بر توست).
غم خود را با او شریک کردم مرا در آغوش گرفت و این آیه را تکرار می کرد :
#ولسوف_یعطیک_ربک_فترضی
(و زود است که به تو بدهد و تو راضی شوی )
خیلی راحت شدم و به خانه برگشتم که خانوادهٔ خوب و دینداری به خواستگاری ام آمدند ، به خوشحالی پذیرفتم و ازدواج کردیم و شوهرم مردی اهل دین بود 😊
به من و خانواده ام احترام زیادی می گذاشت و من نیز احترام شان می کردم ، عمرم به ۳۶ رسید ، ماه ها گذشت و محبت اولاد در دلم جا گرفت برای چکاپ نزد دکتر رفتم بعد از معاینات دکتر گفت مبارک باشد!
ضرورتی به معالجه نیست تو حامله هستی ، تا هنگام ولادت هیچگونه معاینه ای برای تعیین جنسیت بچه انجام ندادم و هر چه بود ، فضل خدا می دانستم ، بعد از ولادت شوهرم و خانواده اش در اطرافم نشسته و می خندیدند ، وقتی پرسیدم چرا می خندید آنها جواب جالبی دادند؟
به یک صدا همگی گفتند : یک پسر و یک دختر است !😍
با شنیدن این حرف اشک خوشحالی از چشمانم جاری شد و دوباره یاد آن خانم در حرم شریف و تکرار آیهٔ قرآن افتادم 😊
#ولسوف_یعطیک_ربک_فترضی
یعنی که حرف خدای متعال حق است.
#وَاصبِر_لِحکمِ_رَبِّکَ_فَإِنَّکَ_بِأَعیُنِنَا
منتظر فرمان رب خود باش، ما تو را می بینيم.
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@atre_dousti