✨﷽✨
✨ #پنـدانــه
💞نیکی به پدر و مادر
داستانی است
که تو آن را می نویسی
وفرزندانت
آن را برایت حکایت می کنند،
پس خوب بنویس...
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@shapour_shilani
🔆 #پندانه
✍ مراقب رخنه دیگران در روابط خانوادگیات باش
🔹دوستی نقل میکرد که پدرِ بسـیار بهانهگیر و بدخلق و بد دهنی داشتم.
🔸روزی پدرم در خانۀ من میهمان بود. خانوادهٔ همسرم هم بودند. همسرم برای او چای آورد و او شروع به ایراد گرفتن کرد که چرا چای کمرنگ آورده است.
🔹ناراحت شد. قهر کرد و بعد از کلی فحش و ناسزا خواست که برود.
🔸دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی بر گوشم زد و گفت:
تو پسر من نیسـتی و...
🔹با این شرایط نتوانستم مانع رفتنش شوم.
🔸پدرزنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت:
واقعاً تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهن چگونه میسازی؟
🔹اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد و گفتم:
اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش میکند، هرگز چشم را نمیسوزاند!
🔸فحش و ناسزا و سیلی پدرم _که من شیرۀ جان او هستم_ هرگز مرا نسوزاند، اما این کلام تو مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی!
🔹شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد.
🔸ما هرگز نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادرانمان رخنه و شکاف ایجاد کنند. باید هوشیار باشیم. هرگز بین دو سـنگ آسـیاب که روی هم میچرخند، انگشت فرو نکنیم. 🟣 مردم ، دولت وکشور مان هم همین گونه اند.... مشکلات ما به خودمان مربوط است و به بیگانه ربطی ندارد. ‼️
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@shapour_shilani
یکی از دوستانم بـا خانمش مشکلی داشت ، می خواستند از هم جدا شوند ،
روزی با هم جایی بودیم ازش پرسـیدم :
🍃 خانمت چه مشکلی داره که می خوای طلاقش بدی؟
ــ گفت: یه مرد هیچ وقت عیب زنشو به کسی نمیگه ...
وقتی از هم جدا شدند ، پرسـیدم : چرا طلاقش دادی؟
گفت آدم: پشت سر دختر مردم ، حرف نمی زنه ...
ــ یک سالِ بعد از جدا شدن ، خانمش با یکی دیگر ازدواج کرد ؛
مجدداً روزی ازش پرسیدم :
خب حالا بگو چرا طلاقش دادی؟
گفت: یه مرد هیچ وقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی زنه ...
💥یادمان نـرود #نـامـردتـرین انسان کسی است که راز دوران دوسـتی را به وقت دشمنی فاش سازد ...
یـا حـقّ
#پندانه #مـردانگی
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@shapour_shilani
#پندانه
🌼 چرکمرده ؛
✍کت و ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪی ، ﺩﺍﺷـﺘﻢ یادگار دامادی ام بود . فقط ، دو ، سه ساعت پوشـیده بودمش
ــ ﺭﻭﺯی دلشادانه ﭘﻮﺷﯿﺪﻣﺶ. هوا ابری بود ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮔﺮﻓﺖ و ماشـینی بدطور کنارم گذشت و حسابی لباسم ﮔِﻠﯽ ﺷﺪ.
ﻣﻦِ با سهل انگاری پیگیرش نشدم، ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﺸﻮﯾﻢ، ﭘﺎﮎ ﻣﯽﺷﻮﺩ.ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﺮﭼﻪ ﺷﺴﺘﻤﺶ، ﭘﺎﮎ ﻧﺸﺪ. ﺣﺘﯽ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺸﮑﺸﻮﯾﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﯾﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺁﻗﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺧﺸﮑﺸﻮﯾﯽ ﮐﺎﺭ میکرد، ﮔﻔﺖ:
ﺍﯾﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﭼِﺮﮎﻣﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ. ﺑﻌﻀﯽ ﻟﮑﻪﻫﺎ ﺩﯾﺮ ﮐﻪ ﺷﻮﺩ، ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩﺍﻧﺪ ، ﭘﺎﮎ ﺷﻮﻧﺪ. کت وشلوار ﭼﺮﮎﻣُﺮﺩﻩ ﺷﺪ و ﺣﺴﺮﺕ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﻮﺷـﯿﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﺑﻌﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺩﻝ ﺁﺩﻡ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻟﺒﺎﺱ ﺳﻔﯿﺪ ، کم ندارد. ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻟﮑﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﻟﮑﻪ ﺷﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﯽﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ، ﻣﯽﺷﻮﺩ ﭼﺮﮎ. ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺸﮑﺸﻮﯾﯽ، ﻟﮑﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ و ﺯﻧﺪﻩ، ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺴﺖ ﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ.
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@shapour_shilani
✨﷽✨
#پندانه
✅بذر اعتقادات درست را با عمل خود ، از خُردسالی در ذهن کودکت بکار !
✍پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک داد که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود. کودک با تعجب درون بطری را نگاه میکرد و با خود میگفت: پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟ کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بیفایده بود. از پدرش پرسید:
چهجوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟ آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه!
پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخههای درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفههای کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت. روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که خروج آن از بطری غیرممکن شده بود. بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود.
پدر رو به پسر کرد و گفت: چیزی که امروز مشاهده کردی همان خمیر مایهٔ پاک طینتی ، راستی ، پاکدسـتی و اعتقادات است.
ـــ اگر از خردسالی بذر درست کرداری را درون ذهن کودک بکاریم، هنگام بزرگی ، خارجکردنش خیلی سخت میشود. دقیقاً مثل این پرتقال که خارجکردنش محال است ، مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم.
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@shapour_shilani
✨﷽✨
#پندانه
🔴آنچه را ذخیره کردهای ، به دست سارق ایام مسـپار !
✍مردی در مزرعه اش آفتابگردان کاشت و محصول را در چند گونی ریخت و در انبار خانهاش ذخیره کرد تا نزدیک عید گرانتر شود و آنها را بفروشد.
شب هنگام دزدی به انبار او زد و تمام آفتابگردانها را برد و در ته یکی از گونیها ، کمی از آفتابگردانها را رها کرد.
او دست نوشـتهای به این مضمون گذاشت:
«زحمت یکسالهات برای من بود. این مقدار را هم گذاشتم، یک موقع نبری مصرفشان کنی. برو دوباره کشت کن ، سال بعد همین موقع باز در خدمتم !»
در روایت آمده است:
«هر روز فرشـتهای بین زمین و آسمان ندا میدهد؛ ای مردم بسازید برای ویران شدن، و بزایید برای مردن، و بگذارید دنیا را و بگذرید از مال دنیا برای بردن.»
هرساله جمع میکنیم و دزدِ نفس با خوردن و خوابیدن؛ تمام زحماتمان را از ما میگیرد و میدزدد و ما آسوده برای سالِ بعد کار میکنیم و دو دسـتی نتیجۀ زحمات و تلاشمان را تحویل سارق ایام میدهیم و روزِ مرگ، میبینیم چیزی برای خودمان باقی نگذاشـتهایم و دریغ از هیچ انفاق و بخشش و عمل صالحی...
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
✨﷽✨
#پندانه
✅دفتر زندگیات را تمیز نگه دار
✍پدری فرزند خود را خواند ، دفتر مشق او را كه بسيار تميز و مرتب بود، نگاه كرد و گفت:
فرزندم ! چرا این دفتر را بسیار تمیز و زیبا نگه داشته ای ؟
پسر ضمن تعجب از این سؤال ، پاسخ داد:
خِب معلوم است ؛ چون معلم هر روز آن را نگاه میكند و نمره میدهد.
پدر گفت:
آفرین برشما... پس #دفتر_زندگی خود را _نيز_ پاک نگاه دار، چون معلمِ هستی، هر لحظه آن را مینگرد و به تو نمره میدهد.
ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري؛
آيا انسان نمیداند كه خدا او را میبيند.(علق : ۱۴)
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
🔆 #پندانه
✍ به پروردگارت اعتماد کن !
🔹شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت. برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.
🔸اندکی بعد، گلهٔ چوپان خواست از کوه پایین رود که چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت.
🔹شیخ چون این صحنه را دید ، حالش دگرگون شد. رنگ رخسارش پرید ، صیحهای زد و غش کرد.
🔸چون به هوش آمد، چوپان علت را پرسید ؛
🔹شیخ گفت:
گوسفندان تو عقل ندارند. اما میدانند که تو خیر آنها را میخواهی. با شنیدن صدای تو، سریع اطاعت کردند و از بیراهه برگشتند.
🔸من انسانم و عاقل. ولی حرف و امر خالق خود را که به نفع من فرموده است، گوش نمیدهم.
🔹کاش به اندازهٔ این گوسفندان، من از خدای خود میترسـیدم و امر و نهی او را گوش میدادم.
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@atre_dousti
🔅 #پندانه
تو نیز اگر میخفتی بهتر بود!
سعدی در یکی از خاطرات کودکی خود میگوید:
یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شبها برمیخاستم و نماز میگزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم.
شبی در خدمت پدر (رحمة الله علیه) نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، میخواندم. در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیدهاند.
پدر را گفتم:
از اینان کسی سر برنمیدارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفتهاند، بلکه مردهاند.
پدر گفت:
تو نیز اگر میخفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
📖گلستان سعدی/باب دوم
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
#پـنـدانـــــه
⭕️ گناه مثل میکروب است...
آلودگی اگر کم هم باشد اثر خودش را می گذارد. آدمهای زیرک به جای اینکه روی عبادت سرمایهگذاری کنند، روی ترک کار بد سرمایهگذاری میکنند.
گناه مثل سوراخ در کشتی است. رفته رفته کشتی را در آب غرق می کند. تَرَک روی سد باعث می شود، سد از بین برود. اول حرامها را بشناسید و بعد آنها را ترک کنید.
کسی که اصرار روی گناه دارد از چشم خدا میافتد انسان ممکن است، دچار گناه شود ولی هیچ وقت اصرار به گناه نمی کند.
اصرار به گناه باعث می شود تمام زحمات عمر انسان هدر رود چون لجبازی با خداوند است. امیرالمؤمنین فرمودند: پرهیز از گناهان سزاوارتر از انجام کارهای خیر است.
📚 استاد محمد شجاعی
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
#پندانه #تلنگری_به_خویش
❣️این کلمات را کمتر به کار ببرید:
[نمیشود ؛ نمیتوانم ؛ ندارم]
هیچ وقت از نداشتن و یا کمبود سخن نگویید؛ زیرا از سخنهای شما بر شما حکم میشود! (قانون جذب)
یعنی با آن چه که میگویید، هم ارتعاش میشوید، شاید در آن لحظه چیزی متوجه نشوید ولی پاسخش را در طول زمان دریافت میکنید.💜
اگر مدام متوجه شکست و بیپولی و روابط ناسرانجامتان باشید، شکست بیشتری را به خود جذب خواهید کرد.
عادت کنید که در دنیای شگفتیها ومعجزهها زندگی کنید؛ زیرا حقیقت چیزی نیست که شما میبینید.
چشمهایتان را به موفقیت بدوزید و جز پیروزی چیز دیگری را باور نکنید.💚♥️
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
#پندانه
منتظر باش،اما معطل نشو
تحمل کن،اما متوقف نشو
قاطع باش،اما لجباز نباش
صریح باش،اما گستاخ نباش
بگو آری،اما نگو حتماً
بگو نه،اما نگو ابداً
شکست بخور،اما دوباره تلاش کن
بی تردید موفق می شوی .
سلام🖐
پنجشـنبه تون بخیر و خوشی
لا اِلهَ اِلا اللهُ المَلِکُ الحَقِّ المُبینِ💯
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti