📝خاڪریز خاطرات ۱
مرخصی داشتم
قرار شد با حاج حسین بریم اصفهان
حاجی گفت: بیا با اتوبوس بریم
بهش گفتم: حاجی! هوا خیلی گرمه
حاجی گفت: گرمه؟!!!!
پس بسیجی ها توی گرما چیکار میکنن؟
با همون اتوبوس میریم تا کمی حالمون جا بیاد...
#شهیدحاجحسینخرازی
#شهیدانہ♥
【 @atre_shohada】
می گفت اسير بازي دنيا نشيم!
بخندیم به این بازی و باصاحب بازی معامله کنیم ؛
که معامله ای سراسر سوداست. اگر کار برای خداست ، پس گفتنش برای چیست⁉️
#شهیدحاجحسینخرازی
#شهیدانہ♥
【 @atre_shohada】