و قسم بر مستی ات انگور دانه دانه ام
تا خدای کعبه باشد ،مُحرِم میخانه ام
نامه ای بستم به پای کفتر و از ذوق تو
با کبوتر می پرد اینبار سقف خانه ام
شانه ات را بر شب زلفت کشیدی و سپس
دربدر در کوچه ها دنبال عقل شانه ام
گر به عشقت پیله کردم لطف کن از من نرنج
ظاهرا آدم ولیکن باطنا پروانه ام
توی جمعی گفته بودی شاعری دیوانه است
خوب فکرش را که کردم واقعا دیوانه ام
آنقدر دیوانه ام که، حسرت عشق تو را
بسکه در خود ریختم حس میکنم پیمانه ام
دانه دانه می کنم انگور را در یاد تو
تا خدای کعبه باشد محرم میخانه ام
#احمد_جم
💚🍃
آنکه یکبار از مرامش نیش خوردی را نبخش
پوستاندازی چه تغییری دهد در ذاتِ مار؟!
#احمد_جم
13.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا