eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
باچادرم به جنگ کسانی می روم که.. #حجاب #حضرت_زینب ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣
4_6026327823436744407.ogg
125.1K
سرود میلاد #حضرت_زینب بال ملائک وا شده ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌿حالِ خوب می خواهی ؟! یاد بگیر رویِ پایِ خودت بایستی ، به خودت تکیه کنی و همه کاره ی دنیای خودت باشی . دلت که گرفت ؛ دنبالِ گوشی برایِ شنیدن و دستی برایِ نوازش نگردی و خودت درمان دردها و بی کسیِ خودت باشی . از هیچ کس توقعی نداشته باش ! توقع داشتن از آدم ها ، جز اینکه باعث رنجش ، و مانعِ ابتکار و خودباوری ات باشد نتیجه ی دیگری ندارد ! 🌸🌿سعی کن فقط روی خودت ، و توانمندی های خودت حساب کنی ... #اسرار_الهی_آرامش 🌺🍃🙏 ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 تا لبش جام است و ما مستیم باید شعر گفت..💔 #وحشی_بافقی ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 131 ✨ ثروت واقعی ✨ چوپانی به عالِمی که در صحرا تشنه بود، کاسه‌ای شیر داد. سپس رفت و بزی برای او آورد و ذبح کرد. عالِم از سخاوت این چوپان که تعداد کمی بز داشت در حیرت شد. پرسید: چرا چنین سخاوت می‌کنی؟ چوپان گفت: روزی با پدرم به خانه‌ی مرد ثروتمندی رفتیم. از ثروتِ او حسرت خورده و آرزوی ثروت او را کردم. آن مرد ثروتمند لقمه‌ی نانی به ما داد. پدرم گفت: در حسرت ثروت او نباش هر چه دارد و حتی خود او را، روزی زمین به خود خواهد بلعید و او فقط مالک این لقمه‌ی نان بود که توانست به ما ببخشد و از نابودی نجاتش دهد. بدان ثروت واقعی یک مرد آن است که می‌تواند ببخشد و با خود از این دنیا به آن دنیا بفرستد. چوپان در این سخنان بود و بز را برای طبخ حاضر می‌کرد که سیلی از درّه روان شد و گوسفندان را با خود برد. چوپان گفت: خدایا! شکرت که چیزی از این سیلاب مرا مالک کردی که بخشیدم و به سرای دیگر فرستادم. عالِم که در سخن چوپان حیران مانده بود گفت: از تو چیزی یاد گرفتم که از هیچ‌کس نیاموخته بودم مرا ثروت زیاد است که ده برابر آنچه این سیلاب از تو ربوده است احشام خریده و به تو هدیه خواهم کرد. چوپان گفت: بر من به اندازه‌ی بزهایم که سیلاب برد احسان کن که بیش از آن ترس دارم اگر ببخشی، دستِ احسان مرا با این احسان خود بخاطر تیزشدن چاقوی طمع‌ام بریده باشی. ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه شنبه شب نسیمی می وزد از جانب گلدسته های جمکرانت که سامان می دهد حال و هوای باغ دل را ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بہ خورشیـدی ڪه در چشمـت عیـان است بہ مـاهی کز تـو روشـن در جهـان است سلام ای صبـح صادق، نـور مطلق ڪه مهرت در دل و برتر زِ جان است الهی صبـح امـروزت ز غـم دور دلت از حسـرت هر بیش و کم دور خـدا یارت، نگهـدارت، بہ هر جا از اقبالت، دو چشـم پر زِ نم دور نصیبت حال خوش، شادی و لبخند لبت از ناله‌های دم بہ دم دور ┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮❣