#رهایی_از_استرس
🌺🍃ده روش براى مغلوب كردن نگرانى ها :
١) ارتباطتتان را با مرکز آرامش جهان تنظیم کنید و هر روز زمانی را برای ارتباط با خداوند اختصاص دهید.
٢) مشخص كنيد با چه احتمالى ممكن است آنچه را نگرانش هستيد به واقع اتفاق افتد.
٣) بدترين نتيجه، محتمل ترين نتيجه و بهترين نتيجه را مشخص كنيد.
٤) براى خود داستانى درباره نتايج بهتر تعريف كنيد.
٥) مدرك و نشانه اى ثبت كنيد كه ثابت كند اتفاق بسيار بدى نخواهد افتاد.
٦) پيش بينى خود را آزمون كنيد.
٧) با پيش بينى هاى خود برخورد عاقلانه كنيد.
٨) به اين فكر كنيد اگر حادثه ناخوشايندى كه شما پيش بينى ميكنيد اتفاق افتد، از شما چه كارى ساخته است.
٩) فرض كنيد دوست شما با مشكل روبرو شود، به او چه توصيه اى مي كنيد
١٠) به خودتان نشان دهيد كه اين به واقع مسئله خاصى نيست.
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
🕊 دوست داشتم
معلمِ املایِ تو بودم
و دوستَت دارم را
املاء بگویم
و هی بپرسم تا کجا گفتم؟
تُ بگویی
دوستَت دارم..💔
#فروغ_فرخزاد
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به همه کسانی که گفتند
(( #من_یک_قاسم_سلیمانی_ام))
گام به گام تا سلیمانی شدن
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
پس از ترور نظامی و سخت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی حالا پروسه ترور نرم و سیاسی-امنیتی یکی از بهترین ،وطنپرستترین و متعهدترین سرداران کشور در حال اجراست.
امیدواریم برخی مسوولین و بهدنبال آن مردم درگیر احساسات و جو سنگین رسانهای نشوند و بهترینها را تصفیه نکنند،مسالهای که در تاریخ ما مسبوق به سابقه بوده است...
#سردار_حاجی_زاده
#انتقام_سخت
#هواپیما_اوکراینی
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
#داستان 141
مردی که سالیان سال همه را فریب داده بود نصوح نام داشت. نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بودصورتش مو نداشت و اندام زنانه داشت. او مرد شهوتران بود و با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد. هیچ کسى از وضع نصوح خبر نداشت، او از این راه هم امرارمعاش می کرد و هم ارضای شهوت.
نصوح چندین بار به حکم وجدان از کارش توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود. آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران و رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند.
آوازه ی صفاکاری نصوح تا کاخ شاهی آن شهر رسیده بود و روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد. دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت.
از این حادثه دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود.
کارگران را یکى بعد از دیگرى مورد جستجو قراردادند تا اینکه نوبت به نصوح رسید، او از ترس رسوایى، حاضر نـشد که وى را تفتیش کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند.
نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند، ناچار به داخل خزینه رفته و همین که دید مأمورین براى گرفتن او به خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد در حالی که بدنش مثل بید میلرزید با تمام وجود و با دلی شکسته گفت: “خداوندا گرچه بارها توبهام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم”. نصوح این بار از ته دل توبه واقعی نمود. ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد.
محافظین از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت.
او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مالی نیستم و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند، دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند، ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
نصوح شبی در خواب دید که کسی به او می گوید:”ای نصوح! تو چگونه توبه کرده اى و حال آنکه گوشت و پوست تو از فعل حرام روئیده شده است؟ تو باید چنان توبه کنى که گوشتهاى حرام از بدنت بریزد.”
همین که نصوح از خواب بیدار شد با خودش قرار گذاشت که سنگ هاى سنگین حمل کند تا گوشت هاى حرام تنش را آب کند. نصوح این برنامه را مرتب عمل مى کرد تا در یکى از روزها همانطورى که مشغول به کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود.
آن میش زاد ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد تا سرانجام کاروانى که راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى نزدیک به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر مى داد که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.
رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر نصوح به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر همان دختر بود که جواهرش در حمام زنانه مفقود شده بود و باعث توبه نصوح شده بود. شاه از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند.
همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیرفت و گفت: “من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم” و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.
مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.
⭕ادامه👇
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
#داستان 141 مردی که سالیان سال همه را فریب داده بود نصوح نام داشت. نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش ن
شاه همراه با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد، پس پادشاه در آنجا سکته کرد و نصوح چون خبردار شد که شاه براى ملاقات و دیدار او آمده بود، در مراسم تشییع او شرکت و آنجا ماند تا او را به خاک سپردند و چون پادشاه پسرى نداشت، ارکان دولت مصلحت دیدند که نصوح را به تخت سلطنت بنشانند.
نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترش داد و بعد با همان دختر پادشاه که ذکرش رفت، ازدواج کرد و چون شب زفاف و عروسى رسید، در بارگاهش نشسته بود که ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت “چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را نزد تو یافته ام، مالم را به من برگردان.” نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند.
آن شخص گفت که چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى.
نصوح گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
لاشخور سیاسی چیست بارسم شکل نشان دهید؟!!
کسی است که هرلحظه به فکر خود و برنده شدنش در انتخابات مجلس است وبرایش فرقی نمیکند که ملت بزرگ ایران داغدار سردار عزیز و هموطنانمون در فاجعه ی سقوط هواپیما می باشند
درهمین فرصت پیش امده ازشورای نگهبان خواستار دقت در رسیدگی صلاحیت این نمایندگان کاسب کار و ضد وطن هستیم
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
لاشخور سیاسی چیست بارسم شکل نشان دهید؟!! کسی است که هرلحظه به فکر خود و برنده شدنش در انتخابات مجلس
🔴 فارغ از لزوم برخورد با مقصّرانِ سُقوط؛
‼️اگر کسی از خبر پیروزی نظام اسلامی در انتقام از آمریکا ، «ناراحت» شد، اما از خبر اشتباه نظام در اسقاط هواپیمای مسافربری، «خوشحال» شد، جِدّاً نگران ایمانش باشد!
📚خداوند متعال در قرآن کریم در وصف منافقین میفرماید:
«إِن تُصِبكَ حَسَنَةٌ تَسُؤهُم ۖ وَإِن تُصِبكَ مُصيبَةٌ.. هُم فَرِحونَ»؛
🍃 هرگاه نیکی به تو رسد، آنها را ناراحت میکند؛ و اگر مصیبتی به تو برسد.. خوشحال میشوند!
#منافقین
#انتقام_سخت
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری | #سخنرانی
💠 " مهندسی دلها توسط سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی "
🎙گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین #قرائتی
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
👤 استاد #رائفی_پور - « ما همیشه در جنگ رسانه ای باخته ایم »
شبتون بخیر
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
این متنو قاب کن
🎖 مي گويند با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد !
شما گوش نکنید، چون اگر چنين بود از منش و شخصیت هیچكس ،چيزى باقى نمي ماند !
🎖هركس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش...
نگذار برخورد نادرست آدمها ، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند.
🎖 اگر جواب هر جفايى ، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد !
🎖اگر نمي توانى شخص مثبت زندگي كسى باشى...
🎖اگر براى ياد دادنِ همان خوبى هايى كه خودت بلدى ، ناتوان هستی
🎖اگر خوبى كردى و بدى ديدى
👌كنار بكش، اما بد نشو.
اين تنها كاريست كه از دستت بر مي آيد...
تو شخص مثبت زندگی خودت باش..
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر الهی قمشه ای چه زیبا میگوید
وقتی دعا میکنی
دعای تو از این جهان خارج میشود
و به جایی میرود که هیچ زمانی نیست.
دعایت به قبل از پیدایش عالم میرود.
دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را مینویسند میرود.
و تقدیر نویس مهربان عالم
تقدیرت را با توجه به دعایت مینویسد.
🌸و مولانا میگوید :
🍃گر در طلب گوهر کانی، کانی
🌸گر در هوس لقمه نانی، نانی
🍃این نکته رمز اگر بدانی، دانی
🌸هر چیز که در جستن آنی، آنی...
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
🌷امام سجاد فرمود :
هرکس سه صلوات برای مادرم حضرت فاطمه س بفرستد
🌷 تمامی گناههانش بخشیده میشود
به اشتراک بزارین تا سیل صلوات نثار آن حضرت شود
ان شاءالله شما هم در ثواب این کار شریک باشید🙏🌸
🌿خودم شروع ميکنم :
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ
💐به اندازه ارادتت به حضرت زهرا فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
سینه ای سوخته
در حسرت یک عشق محال
نگهی گمشده
در پرده رویایی دور
پیکری ملتهب از
خواهش سوزان وصال
چه ره آورد سفر دارم؟
ای مایه عمر..
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
#داستان 142
✨برو کشکت را بساب ✨
میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای میخرد شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد.
بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند.
شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همان کشکت را بساب.»
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
🔴جلسه محاکمه یک پاسدار
♦️متهم: پاسدار
🔻مورد اتهام: شلیک نکردن موشک به سمت موشک کروز آمریکایی که حساس ترین مرکز حیاتی تهران را مورد هدف قرار داد و صدها نفر را به شهادت رساند
🔹قاضی: برادر ؟؟؟؟ شما برای حفاظت از آسمان و جان مردم ایران حقوق می گیری چرا به سمت موشک آمریکا شلیک نکردی
🔸متهم : جناب قاضی تشخیص سخت بود فکر کردم هواپیمای مسافر بری است.
🔹قاضی: مگر شما در حالت آماده باش صد در صد نبودید؟
🔸متهم: چرا
🔹قاضی: مگر به شما اطلاع نداده بودند که پایگاه آمریکایی عین الاسد موشک باران شده و آمریکا اعلام کرده ۵۲ مرکز مهم ایران را نابود میکنم.
🔸متهم: بله عالیجناب.
🔹قاضی : مگر سامانه یک پارچه پدافند اعلام نکرده بود که در آسمان پرنده های ناشناس و موشک های کروز در حال پرواز هستند؟
🔸متهم: بله جناب قاضی
🔹قاضی: پس چرا به طرف موشک آمریکایی شلیک نکردی؟
🔸متهم: درست است که سامانه پدافند یکپارچه اعلام کرده بود پرنده های ناشناس وارد کشور شده اند اما یک دفعه!!!!سیستم ارتباط گیری قطع شد!!!!! و من نمی دانستم چه کنم خودم بودم و خدا و ده ثانیه فرصت برای تصمیم گیری.به همین جهت تصمیم گرفتم شلیک نکنم !!!! چون احتمال میدادم هواپیمای مسافر بری باشد.
🔹قاضی: شما با این تصمیم خود به صرف احتمال ضعیف و برای نجات جان احتمالی ۱۷۰ نفر، سبب شدی که صدها نفر انسان بیگناه شهید شوند
🔸قاضی: من قضاوت را به عهده مردم می گذارم.
🏷 #هواپیمای_اوکراینی
🏷 #شجاعت_پذیرش_اشتباه
🏷 #سردار_حاجی_زاده
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
🔴 #لطفا_فقط_همان_سلبریتی_بمانید!!
باید به امثال خانم مهناز افشار پیام داد شما همون یکبار که وارد میدان سیاست شدید و انتخاب بنفش را بر گرده مردم سوار کردید برای هفت پشت تون کفایت میکنه و لطفا دیگه اظهار نظر سیاسی نکنید
اولا : متوجه نمی شوید بین ترور سردار دلها که عامدانه بود و بین حادثه غمبار هواپیمایی که سهوی بود زمین تا آسمان فرقه و کمترین فرقشم اینه که همه مسولین سپاه از این ماجرا که انصافا غمناک هم بود عمیقا متاثر بودند و هستند اما مثل ترامپ با کمال وقاحت با افتخار از ترور صحبت میکرد
ثانیا :شما که ایران نیستید بدانید انتقام سخت حرف زینب سلیمانی نبود حرف جمعیت میلیونی تشییع کننده سردار شهید بود و هدف انتقام هم امریکا و ایادی ظلمش بود و قدم اول هم محقق شد اگر شما از این فضای گل آلود ماهی نگیرید!
ثالثا : کسی که هوای ایران را استشمام نکند نمیتواند هوای ایران رو داشته باشد
ماجرای سقوط هواپیما چند روز پیش بود اگر واقعا داغدار هستید باید زودتر از اینها عزادار می شدید نه در شرایطی که دشمن برای نفوذ و فروپاشی برنامه ریزی کرده پس
لطفا فقط همان سلبریتی بمانید!!
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر الهی قمشه ای چه زیبا میگوید
وقتی دعا میکنی
دعای تو از این جهان خارج میشود
و به جایی میرود که هیچ زمانی نیست.
دعایت به قبل از پیدایش عالم میرود.
دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را مینویسند میرود.
و تقدیر نویس مهربان عالم
تقدیرت را با توجه به دعایت مینویسد.
🌸و مولانا میگوید :
🍃گر در طلب گوهر کانی، کانی
🌸گر در هوس لقمه نانی، نانی
🍃این نکته رمز اگر بدانی، دانی
🌸هر چیز که در جستن آنی، آنی...
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🥀