زماني كه قرار باشد به
حياتمان در اين جهان
ادامه ندهيم
اتفاق خواهد افتاد..
حالا كرونا بهانه باشد يا
يك حادثه چه فرقي ميكند..
بيايم ضمن رعايت تمام مراقبت ها
همين حالا
براي سلامتي مردم اين سرزمين
انرژي مثبت
ارسال كنيم
تكرار كنيم
اكنون خداوند مراقب من
و عزيزانم است
هر لحظه از هر لحاظ
قدرتمندتر ميشوم
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
از آنجایی که بعد از شیوع بیماری کرونا ترس و اضطرابی بیش از حد جامعه را فراگرفته؛ و عده ای سود جو در فضای مجازی و حقیقی فقط به فکر کسب منفعت شخصی ازین راه افتادند؛ تصمیم گرفتیم علاوه بر کانال طب سنتی اسلامی ایرانی کانالی ویژه موضوع #کرونا به اسم کرونا (اطلاع رسانی و پیشگیری و ... درمان) ایجاد کرده تا بتونیم به بهترین نحو مسائل مربوطه را پوشش و در جهت انجام رسالت خبری و طبی خودمون گامی هر چند ناچیز برداریم
ان شاءالله که هر چه زودتر فشار روانی و مشکلات پزشکی این بیماری از کشور بزرگ و مقتدر ایران رخت بربندد.
#ویروس_کرونا #کروناویروس
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
15.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا بزرگ است
وقتی به قدرتی به اسم خدا اعتقاد داریم
استرس و اضطراب بی معناست
همه چیز التیام میابد
دردهایت تمام میشوند
قلب شکسته ات ترمیم میشود
و روزهای خوبت خواهند آمد
روزهای بد هرکسی هیچ وقت مونگار نخواهند بود...
تو که میدونی خدا بزرگه
روزی چند بار تکرار میکنی
الله اکبر 😍
پس در عمل هم این اعتقادو نشون بده
استرس و اضطراب رو از خودت دور کن
و توکل و امید رو جایگزینش کن
حیف که یادمون میره چه خدایی داریم
ولی او هیچ وقت مارو یادش نمیره..
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
برای داشتن یک زندگی زیبا
فرق نمی کند
در چه خانه ای زندگی می کنی،
چه لباسی می پوشی
و یا حتی چند سال سن داری،
زندگی را تو با ذهن خودت می سازی
زیبایی ها در ذهن شکل می گیرند
پس زندگی رو سخت نگیر،
زندگی رو محدود نکن
در لباس و خانه و مقداری اسکناس
زندگی انقدر ها کوچک نیست
زندگی وسیع است
به وسعت فکر تو،
و دریای اندیشه بی نهایت است
همه چیز به تفکر تو بستگی دارد
به اینکه تو چه چیزی میخواهی
و در زندگی به دنبال چه می گردی
#سپهر_آهنگی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🕊بلای هجر بسیار است
و ما بسیار کم طاقت
نمی دانیم حال ما
چه خواهد بود دور از تو؟
#ملامحمد_فضولی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
اگه قرار بود
هر کی
بزرگ ترین غمش رو برداره
و ببره تحویل بده
با دیدن غم های دیگران
آهسته غمش رو
توی جیبش می گذاشت
و به خونه برمی گشت..
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#حکایت
#داستان 202
📚پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :
ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت
:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخش نمود...
نتیجه گیری مولانا از بیان این حکایت:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
#آرامش 🌺
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
#داستان 203
✨ناتوانی ما ✨
در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانمی مینشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد زدن میکند. او وحشتزده بلند میشود و سعی میکند با پریدن و تکان دادن دستهایش سوسک را از خود دور کند.
واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشتزده میشوند.
بالاخره آن خانم موفق میشود سوسک را از خود دور کند.
سوسک پر میزند و روی خانم دیگری نزدیکی او مینشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همین حرکتها را تکرار کنند!
پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند.
در اثر واکنشهای خانم دوم، این بار سوسک پر میزند و روی پیشخدمت مینشیند.
پیشخدمت محکم میایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکند.
زمانی که مطمئن میشود، سوسک را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند.
در حالیکه قهوهام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟
اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟
چرا او تقریبا به شکل ایدهآلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانمها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من میشود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت میکند.
این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت میکند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم میشود.
من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد.
آن خانم به اتفاق رخداده واکنش نشان داد، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد.
واکنشها همیشه غریزی هستند در حالیکه پاسخها همراه با تفکرند.
💡نحوه واکنشهای ما به مشکلات - و نه خود مشکلات- است که میتواند در زندگی بحران ایجاد کند.
این مفهوم مهمی در فهم زندگی است.
آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است.
او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است.
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾