eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 305 بزرگواری تعریف میکرد پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و. نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا والاخره دل مردم درتلاطمه اگر کاری از دست تو این روزگار سخت بر اومد بخاطر خدا و امام حسین انجام بده که حتمانتیجشو تو همین دنیاخواهی دید.یاعلی مدد اگر لذت بردید نشرش دهید ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خدایا... 🌸برای آرامش دلم ✨ذکر و یادت 🌸مرا کفایت میکند ✨روزنه امید این شبهایم فقط تویی 🌸نزدیک ترین لحظه به خدا ✨میتونه درست همین حالا باشه 🌸 همین لحظه ای که ✨بی بهانه دلتنگش میشی #شبتون_پر_از_حس_آرامش🌙✨ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌بیدار شو امروز از زندگی از خنده گل از عطر صبح لذت ببر گلایه و تلخی را بسپار به نسیم تا با خودش ببرد زندگی پر است از شادی های کوچک آنها را دریاب سلام صبح بخیر😊🌸❤️ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
در طول زندگى آدمها ممكنه عصبانيت كنن، بهت بى احترامى كنن آزارت بدن، بهت خيانت كنن و باهات بدرفتارى كنن. بذار خدا خودش به حسابشون برسه. انرژيت رو صرف تنفر و انتقام گرفتن نكن! ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
عزیزانت رادر آغوش بگیر بگوکه چقدر آنها را دوست داری به زندگی‌ات عشق بورز و زیبا زندگی کن… فرصت‌ها را از دست نده زندگی آنقدرها هم طولانی نيست شاید فردایی نباشد قدرش را بدان ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودیم بزرگ که شدیم قضاوت های درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه کاش هنوز همه رو به اندازه بچگی دوست داشتیم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
هنگامی که آدم ها شمارا می بینند ابتدا به لبخند شما نگاه می کنند درصد توجه آدم ها به لبخند 47% به چشمان شما 31% بوی شما 11% لباس شما 7% موی شما 4% است لطفا بیشتر لبخند بزنید😊 •♡ @profile_313 ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . ♡یابن الحســـن ♡ شعبان یعنے حکایتِ قدم هایت . . . شعبـان که از راه میرسـد من تمـامِ غمهـاے دلم را تعطیـل میکنـم اصـلا انـگار نه انـگار که تمـامِ عمـر در فـراق گذشتـه استــ تـــو فقطـ بیـــا؛ ببین چگونه تمــــامِ غمهاے دنیـــا بےمعنے خواهنـد شـد تـــو فقط بیـــا ؛ ببیـن چگونه تمــامِ زندگے و جوانےمان را به نامِ تــو سنـد میزنیـم تــو فقط بیــا و ببین آقــا تــو فقط بیــا و بمان. . . حالا که مـاهِ میـلادت آمده حـیف استـ نیایـے و نباشـے بیـا و کنارمـان بمان آقـا جـان بیـا و به دادمـان برس . . . در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم... ╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل •♡ @profile_313 ♡• ღೋ ═════╗
طبق قانون پنج از هرپنج حس تون درست استفاده کنید ازصدایتان برای فریادمهربانی ازگوشتان برای غمخواری ازدستتان برای نیکوکاری ازذهنتان برای راستی و ازقلبتان برای عشق استفاده کنید •♡ @profile_313 ♡•
طبق قانون پنج از هرپنج حس تون درست استفاده کنید ازصدایتان برای فریادمهربانی ازگوشتان برای غمخواری ازدستتان برای نیکوکاری ازذهنتان برای راستی و ازقلبتان برای عشق استفاده کنید. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾