eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کرونا را متوقف کنیم! 🔸 اگر نمی‌توانید در خانه بمانید، در معرض ابتلا هستید، پس: ✅ حتما ماسک بزنید ✅ فاصله ۱.۵ متر را رعایت کنید ✅دستهایتان را حداقل ۲۰ثانیه بشویید! ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
✍شب عملیات قبل اینکه به خط بزنیم آمدو گفت:《من خودم باید همراه نیرو ها برم.》خیلی موافق نبودم.گفتم:《جانشینت روبفرست. 》اصرار کردو گفت:《نه باید خودم برم.》رمز عملیات که اعلام شد همراه نیرو ها زد به خط. دشمن آتش شدیدی می ریخت.گردان سلیمانی خط اول را شکستند دوباره راه افتادند سمت خط دوم. چیزی نگذشته بود که خبر رسید فرمانده گردان شهید شده.چندنفر را فرستادم و گفتم هرجور شده بیاورند عقب. توی اورژانس سوسنگرد دیدمش.بیهوش بود.تیرست راستش را آش ولاش کرده بودن بود به استخوان.ترکش هم خورده بود به سینه اش.خونریزی داشت.گفتم آمبولانس بیایدو بفرستندش اهواز. بیست روز بعد عملیات قاسم را در قرارگاه دیدم.از اهواز برده بودندش تهران وانجا جراحت دستش را ترمیم کرده بودند.هنوز خوب نشده بود وبا دست آویزان به گردن برگشته بود منطقه.معطل نکردم وهمانجا اورا به آقا محسن رضایی معرفی کردم.گفتم:《این آقای سلیمانی هم شجاعه هم مقتدر.از پس اداره یک تیپ نیرو به راحتی بر میاد. 》آقا محسن هم حکم فرماندهی تیپ ثارالله علیه السلام را برایش نوشت. 📚راوی سردار مرتضی قربانی ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
حضرت شعیب میگفت : گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند.. یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده! خداوند به حضرت شعیب وحی میکند که به او بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی.. آن فرد از حضرت شعیب درخواست نشانه میکند. خداوند میگوید به او بگو که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد.. امام صادق (ع)فرمودند: خداوند كمترين كاري كه درباره گناهکار انجـام مـیدهد اين است كـه او را از لـذّت مـناجـات محـروم مي‌سـازد. 📚|معراج‌السعادة صفحه۶۷۳ ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
🕊🕊 صاحب دلی برای اقامۀ نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران او را شناختند و خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و آن ها را پند گوید. او نیز پذیرفت. نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود. مردِ صاحب دل برخاست و بر پلۀ نخست منبر نشست. بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آنگاه خطاب به جماعت گفت:”مردم! هرکس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مُرد، برخیزد.” کسی برنخاست. گفت:”حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد.” باز کسی برنخاست سری به نشانۀ تاسف تکان داد و گفت:”! شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید، اما برای رفتن نیز آماده نیستید. ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
✅فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. ✍بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌ڪنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند، پس کافری. یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. 🌸 پس بدان شهادت به الله‌اڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمی‌ڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی‌ڪند. ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد عالی 🎬موضوع: حقیقت عجیب ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
تنها ترین غریب ♡ دیار مدینه بود.... او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود.... صد باب علم از کلماتش گشوده شد... در بین "عالمان" به خدا بی قرینه بود..😔 (ع) تسلیت باد⚫️ ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 #‏امام_محمدباقر (ع) جهاد با نفس و خودسازی رو چه خوب برای ما خلاصه کردند: «تو را به پنج چیز سفارش می‌کنم: ۱. اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ۲. اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ۳. اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ۴. اگر مدحت کنند شاد مشو ۵. و اگر نکوهشت کنند، بی تابی مکن.» 🖤 🥀 ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
🌺✨🌺✨🌺 ✨🌺✨🌺 🌺✨🌺 ✨🌺 🌺 610 📚حکایت ملانصرالدین و دانشمند روزی دانشمندی به شهر ملانصرالدین وارد می‌شود و می‌خواهد با دانشمند آن شهرگفتگویی داشته باشد. مردم، چون کسی را نداشتند، او را نزد ملانصرالدین می‌برند. آندو روبروی هم می‌نشینند و مردم هم گرد آنها حلقه می‌زنند. آن دانشمند دایره‌ای روی زمین می‌کشد. ملانصرالدین با خطی آن را دو نیم می‌کند. دانشمند تخم مرغی از جیب درمی‌آورد و کنار دایره می‌گذارد. ملانصرالدین هم پیازی را در کنار آن قرار می‌دهد. دانشمند پنجة دستش را باز می‌کند و به سوی ملانصرالدین حواله می‌دهد. ملانصرالدین هم با دو انگشت سبابه و میانی به سوی او نشانه می‌رود. دانشمند برمی‌خیزد، ازملانصرالدین تشکر می‌کند و به شهر خود بازمی‌گردد. مردم شهرش از او درباره ی گفتگویش می‌پرسند و او پاسخ می‌دهد که: ملانصرالدین دانشمند بزرگی است. من در ابتدادایره‌ای روی زمین کشیدم که یعنی زمین گرد است. او خطی میانش کشید که یعنی خط استواهم دارد. من تخم مرغی نشان او دادم که یعنی به عقیده ی بعضیها زمین به شکل تخم مرغاست. و او پیازی نشان داد که یعنی شاید هم به شکل پیاز. من پنجة دستم را باز کردم که یعنی اگر پنج تن مثل ما بودند کار دنیا درست می‌شد و او دو انگشتش را نشان دادکه یعنی فعلاً ما دو نفریم. مردم شهر ملانصرالدین هم از او پرسیدند که گفتگو درمورد چه بود و او پاسخ داد: آن دانشمند دایره‌ای روی زمین کشید که یعنی من یک قرص نان می‌خورم. من هم خطی میانش کشیدم که یعنی من نصف نان می‌خورم. آن دانشمند تخم مرغی نشان داد که یعنی من نان و تخم مرغ می‌خورم. و من هم پیازی نشانش دادم که یعنی من نان و پیاز می‌خورم. آن دانشمند پنجة دستش را به سوی من نشانه رفت که یعنی خاکبر سرت. من هم دو انگشتم را به سوی او نشانه رفتم که یعنی دو تا چشمت کور شود . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★ 🌺 ✨🌺 🌺✨🌺 ✨🌺✨🌺
علائم کرونا در کودکان ⁣ 💕 🦠💕 ╲\ ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
تست هوش! گفت: تازه چه خبر؟! گفتم: بعد از انتشار سند سیاست خارجی دموکرات‌ها، برخی از مدعیان اصلاحات قند توی دلشون آب شده و از خوشحالی توی پوست خودشون نمی‌گنجند! گفت: چرا؟ مگه توی این سند چی نوشته؟! گفتم:‌ جو بایدن نامزد دموکرات‌ها برای انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا اعلام کرده که اگر در انتخابات پیروز شود به برجام برمی‌گردد با این شرط که برنامه موشکی ایران و حضورش در منطقه هم به برجام افزوده شود! گفت: خُب اینکه دقیقاً همان شرایط ترامپ برای بازگشت به برجام است! گفتم: پس چرا طرفداران برجام آن را تغییر نظر آمریکا معرفی می‌کنند؟! گفت: آنها اگر از این مسائل سردرمی‌آوردند که فاجعه برجام را به ملت تحمیل نمی‌کردند! گفتم: از یارو پرسیدند؛ این شعر از کدام شاعر است «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز»؟ گفت؛ یک راهنمائی بکنید! گفتند؛ نام شاعر هم در متن شعر آمده است، یارو گفت؛ آهان فهمیدم، شاعرش آقای نکونام است! ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
🔗زنی به مشاور خانواده گفت: من و همسرم زندگی کم نظیری داریم ؛ همه حسرت زندگی ما رو میخورند. سراسر محبّت, شادی, توجّه, گذشت و هماهنگی. امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است. پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم, چه کسی را نجات خواهی داد؟ و او بیدرنگ جواب داد: معلوم است, مادرم را ؛ چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده! از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟ مشاور جواب داد: 🖇شنا یاد بگیرید! همیشه در زندگی روی پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب...... به جای بالا بردن انتظار خود از دیگران ،توانایی خود را افزایش دهید... ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
میدونی ۷ ساعت مجبور باشی دوتا ماسک و شیلد داشته باشی و حتی نتونی یه‌لیوان آب بخوری یعنی‌چی؟ راستی امروز ۲۳۵نفر از بین مون رفتن!بیشتر مراقب باشیم ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ 🎬 در روز عرفــه، بهترین مکان، برای استجابت کجاست؟...چرا؟ 💢 و بهترین دعا در این روز چیست؟ ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
❤️🌱❤️🌱❤️ 🌱❤️🌱❤️ ❤️🌱❤️ 🌱❤️ ❤️ 611 📚 به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ. گفتند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ. ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ. ﮔﻔﺘند : ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ. ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ. ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجریهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟ ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ. تا اﯾﻦ ﺷﮏ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﻧﺮﺳﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﺪﺍﺕ ﻣﯿﺸﻦ جز خدا ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★ ❤️ 🌱❤️ ❤️🌱❤️ 🌱❤️🌱❤️ ❤️🌱❤️🌱❤️
🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼 🌺🌼 🌼 612 📚حکایت مرد خوشبخت پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: "نصف قلمرو پادشاهی‌ام را به کسی می‌دهم که بتواند مرا معالجه کند". تمام آدم‌های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست. تنها یکی از مردان دانا گفت: "فکر کنم می‌توانم شاه را معالجه کنم. اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود". شاه پیک‌هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.... آنها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد. آن که ثروت داشت، بیمار بود. آن که سالم بود در فقر دست و پا میزد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند. خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند. آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبه‌ای محقر و فقیرانه رد میشد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می‌گوید. "شکر خدا که کارم را تمام کرده‌ام. سیر و پر غذا خورده‌ام و می‌توانم دراز بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری می‌توانم بخواهم؟"پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند. پیک‌ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!!! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★ 🌼 🌺🌼 🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼
✅ريا كار ✍عابدى گفت: سى سال نمازم را در صف اول جماعت بجا آوردم، ولى ناگزير همه را اعاده كردم. زيرا روزى دير به جماعت رسيدم و در صف اول جائى نيافتم. چون در صف دوم به نماز ايستادم، احساس كردم از اينكه در صف اول نيستم ناراحت و شرمسارم. در نتيجه هر طورى بود خود را در صف اول جاى دادم و نمازم را با آرامش خاطر خواندم. آن روز دانستم همه نمازهاى سى ساله‌ام به ريا آلوده بوده، چون مى خواستم خود رابه مردم بنمايانم كه پيوسته از نماز گزاران صف اول جماعت بوده‌ام و در اين امر از ديگران پيشى گرفته ام. ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
📿پروفایل ویژه روز ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
🌼🌙🌼🌙🌼 🌙🌼🌙🌼 🌼🌙🌼 🌙🌼 🌼 613 روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند. شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است. عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید. ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
✨💐 ✅ ⇩ یکی از فرزاندان آیت الله سلطانی طباطبایی(ره) می گوید: یک روز نشسته بودیم؛ با خود گفتم از پدرم استفاده بکنم، به ایشان گفتم: اگر بنا بشود که شما به من فقط یک نصیحت بکنید، چه می گویید؟ ایشان سرشان را پایین انداخته، تأملی کردند؛ سپس سرشان را بلند کرده فرمودند: 👌 آبروی کسی را مبر! "آیت الله فاطمی نیا " 📚 کتاب نکته ها از گفته ها، دفتر اول، ص40 ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
نمیدونم این چه تیکیه ما داریم تا به فکر فرو میریم و به یه جا خیره میشیم🤔 به صورت خودجوش و ناخودآگاه دستمون میره سمت سوراخ دماغمون😂😂 که البته این آپشنم ازمون گرفت😕           ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
📿پروفایل ویژه روز ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★
46.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۰روزتاعیدسعید خُم🌺 ★═हई༻‌★༺‌‌‌ईह═★ @Atredelneshin_eshgh ★═हई༻‌💌༺‌‌‌ईह═★