فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاییز که میشود؛
حواستان به آدمهای زندگیِتان باشد...
کمی بهانهگیر میشوند،
حساس میشوند،
"توجه" میخواهند!
دستِ خودشان که نیست،
این خاصیتِ پاییز است؛
آدمها را از همیشه عاشقتر میکند...
مگر میشود پاییز باشد
و دلت هوای قربان صدقههای از تهِ دلِ کسی را نکند؟!
مگر میشود پاییز باشد و دلت هوس نکند، عاشق باشی؟!
که عاشقت باشند؟!
باد باشد، باران باشد
و یک خیابان پر از برگ های خشک و نارنجی...
تو باشی و تو، تو باشی و او... فرقی ندارد! قدم زدن
در بساطِ دلبرانهی پاییز، همه جوره میچسبد...
ای شرح شفاعت تو مشهور، سلام🙏
آمیزهای از کرامت و نور، سلام🙏
گویند زیارت تو حج فقراست😔
برگنبد و بارگاهت از دور سلام😔✋
#صلی_الله_علیک_یا_علی_ابن_موسی_الرضا💚
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
💠 لا تُصغِ إلى ما لا يَزِيدُ في صَلاحِكَ استِماعُهُ
❇️ به آنچه که به اصلاح و پاکی تو چیزی نمی افزاید گوش فرامده
📚 غررالحكم حدیث ۶۲۳۴
@Cheshmberah2
▪️ همسرتان را در موقعیت دشوار قرار ندهید
یکی از بزرگترین اشتباهات خانمها این است که باور دارند اگر مرا دوست داشته باشد، هر کاری میکند
درست است که عشق قدرت میآورد، اما قرار نیست که از مرد زندگیتان، به گناه عاشق شدن، یک فرد ضعیف و زیردست بسازید.
بسیاری از زنها گمان میکنند اگر مردی عاشقشان باشد، به خاطر آنها همه پلهای پشت سرش را خراب میکند و به هیچ چیز دیگری جز فرد مورد علاقهاش توجه نمیکند.
بیشتر زنها با چنین تفکری، همسرشان را در معرض آزمایشهای سخت قرار میدهند و به او میگویند اگر مرا دوست داری، باید هرچه را که میخواهم، انجام دهی، اما واقعیت این است که چنین مردی، یک مرد عاشق نیست؛ بلکه فردی ضعیف، بیپناه و منفعل است.
یک عاشق واقعی هرگز به خاطر حسش از اصول و منطقش نمیگذرد، بلکه سعی میکند حسش را با عقلانیت همراه کند و از این راه به پیشرفت بهتر آن کمک میکند.
#همسرانه
🍃⚪️ @Cheshmberah2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 رفتار پلیس فنلاند با معترضین جلوی سفارت ایران
@Cheshmberah2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍮آدمها را مهمان کنید
🌸به دوست داشتن
🍮به خیال راحت از حضورتان
🌸به حس خوب
🍮به حرفهای بی کینه و کنایه
🌸به لبخندی شیرین
🍮وبه دعایی از ته دل
🌸عصر آخر دوشنبه تون بخیر و شاد
@Cheshmberah2
💕فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت
دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود.
فقیری گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت.
به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد .
کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت : کجا؟
پول دود کبابی را که خورده ای بده !
بزرگی آنجا حاضر بود و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت : این مرد را رها کن
من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد .
مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت : بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده
بشمار و تحویل بگیر.
کباب فروش گفت : این چه پول دادن است؟
مرد گفت : کسی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد!