نسیم، عطر تو را صبح با خودش آورد
و گفت: "روزی عشاق با خداوند است"
#شعر #عشق #عاشقانه
❇️@cheshmberah2❇️
🌼🍃
🍃
#هیچکسبهمننگفت
🌹🍃که یکی دیگر از راه هایی که مرا به یاری شما نزدیک می کند ، بستن عهد با شماست.
عهدهایی که شاید در ظاهر کوچک باشند اما در گذشت زمان ، اثرات پر باری را به نمایش خواهند گذاشت.
💎مثلا عهد ببندم که به دوستانم زودتر سلام کنم و دروغ را از صفحه زتدگیم فقط به خاطر شما بیرون کنم و بر همین دو عهد ، مداومت کنم تا بعد از محکم شدن این عهد و پیمان ، سراغ سومین پیمانم با شما بیایم ...
📿 حتی #دعایعهد را اگر صبح ها موفق به خواندن نمی شوم در اولین وقت نشاطم در هرجا شد زمزمه کنم.
💫 هرچند که دیر فهمیدم که دعای عهد چه مضامین زیبایی دارد و چه مناجات #عاشقانه ای است که طلب دیدار دلدار را می کند و عاجزانه درخواست یاری آن #امامغریب را در سر می پروراند که حتی اگر امام آمد و قبل از ظهورت ، مرا از دنیا برد ، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را یاری کنم.
🥀کسی به من نگفت که می توانی صبح را با عهد با امام زمانت شروع کنی تا این عهد ، مدد کند تو را در دوری از گناه و یک قدم نزدیک شدن به عزیز دل ها.
عمریست بیقرار نگاهت نشسته ایم
از غـــــصـه نیامــــدنت دل شکســــــته ایم
ما پای عــهد عاشـــــقی سرخ انتظار
با هر کسی به غیر تو پیمان گسسته ایم
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
بی من نتوانی
این خط و نشان
لبریزم از عشق آرامش جان
باران ببارد
عجب حال خوشی
شاید ندانی ولی باعثشی ...💕
#عاشقانه
🎶 #لبریزمازعشق👇
❇️@cheshmberah2❇️
داشتم فکر میکردم خدا به هر کسی یه موهبتی عطا کرده
به یکی بامزه بودن به یکی زیبایی به یکی باهوش بودن، خدا فقط به من دو تا چشم داده تا باهاش تورو نگاه کنم.
علیچی
#عاشقانه
🗣 ❇️@cheshmberah2❇️
یه بار نسرین بهم گفت:«نمیخوای این لگن رو عوض کنی یه چیز بهتر بخری؟» و بعد اشاره کرد به موتور خسته و بی قیافه ی من. من بهش گفتم:«دلیل اینکه یه وسیله ی بهتر نمیخرم اولیش پوله» دومیشو نسرین نپرسید، منم نگفتم.
ولی دلیل دومش خود تویی. دلیلش دستاته که از ترس اینکه نیفتی، هربار قفل میکنی دور شکمم. بعد مجبور میشی سرتو بذاری روی شونه هام که باد به صورتت نخوره. در گوشم هی حرف بزنی و حرف بزنی که حوصله ت سر نره. منکه نمیشنوم چی میگی راستش. من ولی فقط صداتو گوش میدم. قبل از تو از همه ی دست اندازهای شهر بدم میومد. ولی حالا هر دست اندازی یه فرصته برام. فرصت اینکه من محکم موتورو بزنم توی دست انداز و تو محکمتر بغلم کنی.
هر دفعه هم که میرسونمت دانشگاه بهم میگی:«من همین مسیر از خونه تا دانشگاه رو با بابام ده دیقه ای میام ولی با تو بیست دیقه طول میکشه» بعدم کوله تو میندازی روی دوشت و با عصبانیت میری.
تو فکر میکنی چون موتورم لگنه بیشتر طول میکشه. ولی من هربار از یه مسیر طولانی تر میبرمت که بیشتر برام حرف بزنی، بیشتر بغلم کنی. تو که نمیفهمی، تو آخه همیشه سرت رو شونه هامه که باد تو صورتت نخوره.
محمدرضا جعفری🎯
#داستانک
#عاشقانه
🌹 https://eitaa.com/atrenarges313mahdi
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
ببخش ، بی خبری از تو طاقتم را کشت
وگرنه دوست ندارم مزاحمت باشم ..
#عاشقانه
Https://eitaa.com/atrenarges313mahdi