eitaa logo
❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
1.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2هزار ویدیو
15 فایل
🔰هدف کانال عطرظهورقائم عجل الله خشنودی دل امام زمان و امام حسین و حضرت اباالفضل می باشد.🌷 💞عهد بَستَم نفَسَم باشی و من باشم و تُو... ای که بی تو نفَسَم تَنگ و دلَم تَنگ‌تر اَست 🌼خادم @Sadat_877
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔸 _ آن شنیدستی که جمعی از کرام آرزوشان بوددیدار امام جملگی کفتند کاین غیبت ز چیست؟ گر از این باشد که شه را یار نیست ما خود اینک لشکری آماده ایم نصرتش را تا به جان استاده ایم 🌱نجف به خاطر حرم امیرالمومنین، شهری بوده که همیشه مومنان زیادی توی خودش داشته. اما یک زمانی، بعضی از مردم جمع شدن و با هم گفتن: چرا امام زمان که این همه منتظر جان بر کف فقط توی نجف داره، ظهور نمیکنه؟ _بعد از کلی مشورت و همفکری تصمیم گرفتن که از بین خودشون، باتقواترین، زاهدترین و صالح ترین فرد رو انتخاب کنن تا به وادی السلام، همان قبرستان بیرون نجف بره تا شايد بفهمه كه چرا امام زمان عليه السّلام ظهور نمى‌فرماين؟! _آن عالم فاضل متّقى رفت و بعد از مدّتى به سوى رفقایش برگشت و گفت: همين‌كه یکم از نجف اشرف بيرون رفتم، احساس کردم قدم به شهری عجیب گذاشتم. پرسیدم اينجا کجاست؟ گفتن: اين شهر صاحب عليه السّلام است. سپس با شعف و شوق خودمو به خانه صاحب الزمان علیه السلام رسوندم تا کسب تکلیف کنم. _خادم خونه حضرت به من گفت: امام فرمودن برو به خونه فلان شخص بزرگ شهر، دخترش رو به عقد تو درآوردم، امشبو اونجا بمون و فردا نزد ما حاضر شو! من هم پيغام امام رو به اون شخص رسوندم و من رو به خونش راه داد و دخترش را به عقدم درآورد. تا اومدم با تازه عروسم هم صحبت بشم که ناگهان از کوچه و خیابون صدای طبل جنگی شنیدم. _سه بار اومدن درِ خونه رو زدن و گفتن: حضرت صاحب الزمان دارن قیام می کنن، اون لحظه موعود بالاخره فرا رسیده. _من گفتم: بگید ايشون برن، من هم دنبالشون میام! دفعه چهارم، قاصد حضرت اومد و گفت: حضرت مى‌فرماين: بايد فوراً بيايى. منم گفتم: بهرحال فعلاً نمیخام بیام، بگید آقا برن. _تا اینو گفتم یکباره دیدم توی همون بیابون وادی السلام هستم و هیچ خبری از شهر و خونه و عروسى نبود. اینجا بود که فهمیدم مطیع و منتظر واقعی نیستم و خیلی کار داره تا به معرفت درست برسم. بزرگوارن؛ اینجا باید خودمون رو محک بزنیم که چقدر معرفت داریم به امام و حجت خدا و اینکه چقدر حاضریم از همه دار و ندارمون بزنیم تا به وصال آقا برسیم؟! 🤔 چقدر حاضریم در بزنگاه دنیا و امام از دنیای خودمون بگذریم❓ منبع : کتاب عبقری الحسان ج6 ص 452 ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
@Eltejatales | کانال قصّه‌های مهدوی4_5927257857224347897.mp3
زمان: حجم: 6.76M
🟣 ▫️ماجرای جوانی که امام_زمان علیه السلام هفت روز مهمان خانه‌اش شد! به خود اومد و عاشق امام_زمانش شده. و دست از خلافش کشید. ما چه ؟خدایا ماراهم بیدار کن ازاین غفلت و گناه. امام مارا برسان... 📚 النجم الثاقب، ج۲، ص۷۹۱.. ✔️بسیار جالب وشنیدنی ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
✴️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ ‌ ‌* ‌ ‌ ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ ✳️ ⚫️ دردناکترین روضه از نظر امام زمان علیه السلام. 🔵 حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه می‌فرماید: 🔺 فَلَاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبْكِیَّنَ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً (پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون می‌گریم) صحیح است؟ فرمودند: بلی 🔹 عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. 🔹 گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.  🔹 عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد. 🌕 عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است. زینب همان کسی ست که در راه عفتش عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد 📚 شیفتگان حضرت مهدی ج ۲ ص ۱۴۴ ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
17.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ 🔸 نابینا بود، اما امام رو دید. چون دلش با نور امام آشنا بود. 👁 دیدن امام، با چشم نیست. با دله. و تا معرفت امام نباشه،نه حضوری حس میشه، نه نوری دیده میشه... ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
✳️#کلیپ #داستان_تشرف 🔸 نابینا بود، اما امام رو دید. چون دلش با نور امام آشنا بود. 👁 دیدن امام، با
❇️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ _آنچه در گفتیم_۱ ❓تو فکر می‌کنی چطور میشه مثل ابوهارون مکفوف به احساس حضور واقعی رسید؟ اونم نه فقط در کلمات... توی دل، توی لحظه‌هامون، توی زندگی روزمره... 👇 منتظر باش که: از حس حضور و راز رسیدن بهش بیشتر بگیم.. ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 ی امام حسین علیه‌السلام که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم اومدن. داستان تشرف آیت الله هستی . 😭روحت شاد شهید جمهور آقای رئیسی.دراین مجلس بودن.. ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
🔸 🔴 امام زمان (عج): من مظلوم ترین فرد عالم هستم 🔵 🌺 مرحوم حجه الاسلام آقای حاج سید اسماعیل شرفی از شخصیت های دلسوخته ای بود که چند بار خدمت حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) مشرف شده بود. ایشان یکی از تشرفات خود را این گونه نقل نموده است: به عتبات مقدسه مشرف شده بودم و در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام مشغول زیارت بودم چون دعای زائرین در بالای سر حرم مطهر امام حسین علیه السلام مستجاب است، در آنجا از خداوند خواستم مرا به محضر مبارک مولایم حضرت مهدی (ارواحنا فداه) مشرف گرداند و دیدگانم را به جمال بی مثال آن بزرگوار روشن نماید. مشغول زیارت بودم که ناگهان خورشید جهانتاب جمالش ظاهر شد، گرچه در آن هنگام حضرتش را نشناختم ولی شدیداً مجذوب آن بزرگوار شدم، پس از سلام از ایشان سؤال کردم: شما کیستید؟ آقا فرمودند: ♦️ انا اول مظلوم فی العالم ♦️ (من مظلوم ترین فرد عالم هستم) _من متوجه نشدم و با خود گفتم: شاید ایشان از علمای بزرگ نجف هستند و چون مردم به ایشان گرایش پیدا نکرده اند خود را مظلوم ترین فرد عالم می دانند. در این هنگام ناگهان متوجه شدم که کسی در کنارم نیست. اینجا بود که فهمیدم مظلوم ترین فرد عالم کسی جز امام زمان (ارواحنا فداه) نیست، و من نعمت حضور آن بزرگوار را زود از دست دادم. 📚 منبع:شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج 3 ص 159 و ج ۲، ص ۲۳۰٫ 🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺 ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
📣📣📣 🛑 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ _در عالم خواب یا مکاشفه: در ایام اربعین که سیل جمعیت به طرف کربلا می‌رود ،یکی از بزرگان نقل میکند: دیدم سیل جمعیت میخواهند وارد کربلا شوند،امام زمان💔هم نشستند و صورت خود را از این جمعیت برگردانده‌اند ،یک کوهی شبیه اسباب بازی جلوی حضرت است _حضرت بسیار ناراحت و با بغض فرمودند: بگذارید این جمعیت وارد شوند و اشاره به ان کوه اسباب بازی ،فرمودند آنها آمدند همین‌ها را بگیرند و بروند ،با ما کاری ندارند،بدهید تا بروند😭😭😭 مولای غریبمان 💔از زائرین امام حسین علیه‌السلام در اربعین انتظار دارند ،این سیل جمعیت برای فرج دعا کنند!!! این ۲۰یا ۳۰ میلیون نفر می‌توانند همگی زیر قبه امام حسین علیه‌السلام ،برای فرج دعا کنند و فرج امضا شود ولی افسوس که عده زیادی فقط دنبال حوائج خود هستند و از مولای غریبمان 💔غافل هستند. 👈برسانید بدست کسانیکه در راه زیارت اربعین هستند تا این سفر امسال را، به نیت فرج بروند و زیر قبه فقط و فقط برای فرج دعا کنند ،که البته مورد توجه حضرت قرار میگیرند و حوائج آنها هم بر آورده خواهد شد ان شاءالله 👉 ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
🛑 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ (قسمت اول) 🔸 یک شیخ‌حسنی است که از علمای اهل سنت است. شاید برای سده‌ی هفتم، یا هشتم هجری باشد. ایشان می‌گوید: «جوان بودم و – اهل دمشق بوده است - رفتم با بچه‌ها و هم‌سن‌وسال‌های خود، بیرون رفتم. یک روز، گویا یک حسی به من گفت که این دویدن‌ها و دنبال هم گذاشتن‌ها، یعنی چه؟ این‌ها کارهای حیوانات است و تو انسان هستی و همه‌ی مقصد، [فراتر از این کارها است]. حالا با این کار، چه [حاصل] شد؟. 🔸 بعد می‌گوید: همین حس در من تقویت شد و تقویت شد، بعد به دمشق آمدم. به دمشق که رسیدم، از درِ مسجد جامع دمشق، عبور می‌کردم، خطیب جمعه داشت راجع به امام زمان (علیه‌السلام)، صحبت می‌کرد و من میخکوب شدم و گوش دادم و ناخودآگاه این حس ارتباط راجع به امام زمان (علیه‌السلام) و [گفتن و خواندن آن حضرت با جمله‌ی] یابن‌الحسن، در من بیدار شد. 🔹 ببینید وقتی استعداد و ظرفیت و یک سِری مسائل و آمادگی باشد، خدای متعال، از دیوار می‌فرستد، اصلاً از دیوار می‌فرستد. حتی دیده شده است گاهی او دارد صحبت می‌کند، یک‌دفعه داخل پرانتز، یک مطلبی را می‌گوید و یک نفر باید بگیرد و برود، ولی [باید] دل بیدار بشود، [اگر] استعداد باشد. 🔸 می‌گوید: جریان مهدویت شد و خطیب داشت صحبت می‌کرد و یک‌دفعه من، آتش گرفتم؛ از شوق آن امام زمان (علیه‌السلام) و آن مهدی (علیه‌السلام) که خطیب می‌گفت، آتش گرفتم. ... ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
🛑#داستان_تشرف ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #امام_زمان (قسمت اول) 🔸 یک شیخ‌حسنی است که از علمای اهل سنت است. شاید
🟢 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ ✔️...(قسمت دوم) 🔻 [به مسجد] رفتم و نماز تمام شد و من یک گوشه‌ی مسجد نشستم و مدام، مدتی یک گوشه، متحیر بودم و مجذوب یاد حضرت شده بودم. یک روز همین‌طور که تنها داخل مسجد نشسته بودم، کسی یک دستی روی شانه‌ی من زد و گفت: شیخ حسن! گفتم: بله. گفت: در فکر هستی؟ گفتم: بله، نگران هستم. گفت: به فکر فلان هستی؟ گفتم: بله. 🔸 فرمود: من هستم! گفتم: آقا شما چند سال دارید؟ فرمود: ششصد و مثلاً فلان - وقتی محاسبه می‌کنی، می‌بینی با سن ظاهری حضرت، درست در می‌آید – فرمود: بلند شو برویم. بلند شدیم و رفتیم و حضرت چند روز، منزل ما بودند و بعد، شب که می‌شد، جلو می‌نشستند و می‌فرمودند: تو مشغول باش؛ ذکری، دعا، قرآن و شبی پانصد رکعت نماز می‌خواندند و من هم هرچه ایشان در عبادات می‌گفتند، انجام می‌دادم. 🔹 بعد از هفت روز فرمودند: شیخ حسن! تو دیگر احتیاج به کسی نداری، همین چند شب دیدی که من چه می‌کردم، در حد توان خود، انجام بده و برو». 🔸 گاهی یک ظرف در فضاهای اهل سنت پیدا می‌شود که ناگاه جذبه‌ای، نصیب دارد. ای خوش آن جذبه که ناگاه رسد ناگهان بر دل آگاه رسد... 🔹 باید کار کرد، باید بیشتر جدیّت به خرج داد، باید رنگ و بوی دنیاطلبی را کم کرد، باید شیطنت‌های نفسانی و پراکندگی‌ها را کم کرد. در آخر، چاره‌ای نیست. راهکار درمانی، منحصر به اصلاح شدن است. اگر خیال کردیم، یا اصلاً داستان آن را خواندیم که یک شیخ حسنی بود که هفت روز، محضر حضرت بود و درد و درمان و همه‌ی راه‌ها را طی کرد، ولی معنای آن، این نیست که تمام ما‌ یک گوشه‌ای بنشینیم و همین اتفاق برای ما بیفتد؛ [این اتفاق برای همه ما] نمی‌افتد، اگر نیفتاد، چه؟ مگر همه، آن‌طوری بوده‌اند؟ یک نفر، آن‌طوری بوده است، یک نفر [از راه‌های دیگر مسیرش را طی می‌کند.] کد ۱۶۴۷۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین_ حاج شیخ تشرف ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9 ‌ ‌