.
از صبح کلی برنامه ریزی کردم که ساعت دو خودمو ودخترام به موقع مطب باشیم
علی اکبرم رو فرستادم خونه مامانم،که تنها نمونه.. چقدر بدو بدو.. 😮
وقتی رسیدم مطب، گفتن فردا نوبتتونه،،، 😞
وضعیت من😢
منشی😒
دخترام😡
اینگونه شد که تصمیم گرفتیم حالا که اومدیم #لاهیجان، یه عکس دور استخر بندازیم🧐
فقط روسری کرپ ها😌
#روزمرگی