آدرس خوندم:
رشت خ سعدی عطر مهیار
خسته شده بودم باید یه علی کافه میخوردم.
ماشین روشن کردم و دنبال یه سوپری بودم دقیق نمیدونستم کدوم طرف دارم میرم فقط آروم حرکت میکردم 😌
همینطوری که دنبال یه سوپری بودم
چشمم افتاد به عکس شهید
#آرمان_علی_وردی
آخ که هر وقت من عکس این شهیدُ میبینم، یه بغضی چنگ میندازه تو گلوم
یه صلواتی براش میفرستم و ادامه میدم😢
اهاااااااان بالاخره پیدا کردم فقط اون ور خیابون بود باید دور میزدم فلاشر روشن کردم و دور زدم
وای خدا آخه چرااااااا اینجا آسفالت نیس همش گِلِ که
منم که کفش ندارم
چچچچچچقدر از گلی شدن بدم میاد....🥺
یعنی برای خوردن یه لیوان علی کافه تمام جونم خیس شده بود ولی حالم بهتر شده بود حالا هر چچچچچچقدر از گلی شدن بدم میااااد در عوض از بوی گل و بارون خوشم میاد🥰
ب نظرم بوی گل یه نوستالژی به تمام معناست اگه دهه 60 باشی میفهمی دارم در مورد چی حرف میزنم... 🙈
نشستم تو ماشین
یه چی بگم من حتی جورابم پام نکرده بودم🤓
#ارسالی_شما
ادامه داره🙂
💟@atrmahyar
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨
❣️خدایا؛
به وقت رجعت،
ما را اینگونه بپذیر:
🌱مشتاقتر از همیشه،
مصمم و استوار ایستاده،
زخمی و از پا فتاده،
پریشان موی و تشنه،
و محاسنی به خون خضاب شده!
#آرمان_علی_وردی
💟@atrmahyar