یه جایی، اون آخرای دعای عرفه هست
که امام حسین علیهالسلام میگه :
«واَسْئلُکَ اَللّهُمَّ حاجَتِیَ الَّتی اِن اَعْطَیْتَنیها
لم یَضُرَّنی ما مَنَعْتَنی وَاِن مَنَعْتَنیها
لم یَنْفَعنی ما اَعْطَیْتَنی اَسئَلُکَ...»
خدایا از تو حاجتی رو میخوام
که اگر بهم بدی، دیگه هرچی ازم دریغ کنی
بهم ضرری نمیرسونه و اگر مستجابش نکنی،
دیگه هرچی بهم بدی، فایدهای به حالم نداره.. :)
آقا امام حسن مجتبی علیهالسلام :
عادتها مقهور كنندهاند؛
هركس در نهان و خلوتهاىِ خود
به چيزى عادت كند، همان چيز او را
در آشكار و ميانِ جمع، رسوا سازد...
یَا مَنْ إلَیْهِ یَفْزَعُ المُذْنِبُونَ...
ای آنکه گناهکاران به سوی او پناه می برند...
آیت الله مجتهدی(ره) :
هر جا کم آوردی،حوصله نداشتی،گرفته بودی،پول نداشتی،کار نداشتی،تسبیح رو بردار،صد بار بگو استغفرالله ربی و أتوب الیه،آروم میشی. استغفار آثار فوق العاده زیادی داره و فقط برای توبه نیست...
ما باور کرده ایم که خداوند
ما را از بالا می بیند
اما او در واقع از درون می نگرد.. (:
- شمس تبریزی
من گرفتاریامو با
حضرت امالبنین(س) حل میکنم…
و ۱۰۰ صلوات نذر ایشان میکنم.
هر زمانی که با حضرت عباس (ع) کار دارم،
ایشان را به مادرش قسم میدهم.
آیتالله مجتهدی (ره)
- به نقل از حجتالاسلام رفیعی
و عجبا که آدمیزادگان به لحاظ
ظاهر همه در یک عالم واحد میزیند
اما به لحاظ باطن هرکس در عالمی زیست
میکند که در درون خویش بنا کرده است!
- آقاسیدمرتضیآوینی
الَهِي لَاخَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي...
خداوندا، محبتت از قلبم بیرون نخواهد رفت...
-امیرالمؤمنین علیه السلام:
العَجَبُ هُوَ الدّنيا، و غَفلَتُنا فيها أعجَبُ...
دنيا شگفت است و شگفت تر از آن غفلت ما در آن است...
السَّلامُ عَلَیكَ یا أباعَبدِالله وَ عَلی الأرواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِك عَلَیْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ أبَداً ما بَقیتُ وَ بَقیَ الَیلُ و النَّهار،وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهدِ منّي لِزیارَتِکُم
السَّلامُ علیٰ الحُسَینِ
وَ عَلیٰ عَلي بن الحُسَینِ
وَ عَلیٰ أولادِ الحُسَینِ
وَ عَلیٰ أصحابِ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام...
وَ الْقَمَرِ
إِذا تَلاها..
عزیزِ من!
در جهانی که با وفا علقهای ندارد،
و دست کوتاه مردمانش به بلندای ادب
و صلابت ماه نمیرسد به من حق بده
به دنبال روشنایی تو باشم
و نفسهایت را آرزوت کنم..
مرحوم ابوترابی، آزادهی سرافراز،
به نظر بنده شخصی بود که بیرحمی
را در نهانترین غرفهی دلش نابود کرده بود.
رفقای ایشان برای بنده نقل میکردند که
در زمان اسارت، گاهی شکنجهگر بعثی،
به دستور مافوقش آنقدر ایشان را میزده
و شکنجه میکرده که خسته میشده است.
با این وجود صبح روز بعد،
آقای ابوترابی از او عذرخواهی میکرد که:
" من را ببخش، تو دیشب تا صبح بخاطر
من مجبور شدی که بیدار بمانی!"
- رهایی از تکبر پنهان ، استاد پناهیان
به چیزی غیر از توکل و یاد خدا برای انسان آرامش حاصل نمی شود و چیزی غیر از اعراض از یاد خدا و غفلت، زندگی را تلخ و ناگوار نمی کند...
- آیت الله بهجت ره