پس از آنکه بازرگان پیغام طوطی را به دوستانش در هندوستان رساند ، یکی از طوطی ها از شنیدن آن از درد و رنج جان داد ، بازرگان که از رساندن پیغام پشیمان شده بود پس از اتمام سفر به شهر خود و پیش طوطی برگشت و شرح واقعه داد...
پس از آنکه بازرگان شرح واقعه را برای طوطی باز گفت ، طوطی در قفس در دم جان داد و بازرگان شروع به نوحه و ناله کرد...