میترسم از روزی که از قلبم قرارم را
از خاطرات زخمی ام دارو ندارم را
برداری و تنهایی از این راه برگردم
بر هم بریزد بغض تلخم اقتدارم را
باران بگیرد عطر عشقی تازه برخیزد
از خاطراتت هی بشوراند غبارم را
میترسم از روزی که طوفان فراموشی
ویران کند با جانپناه تازه غارم را
باری بماند روی دوشم از خیالاتت
سنگین کنی با بی خیالی کولهبارم را
راهی ندارم جز خودت، درمان کنی باید
ناچاری این قلب بر داغت دچارم را
من را غرورم بسته پای حسرتم برگرد
میترسم از روزی که دلتنگی دمارم را...
#مریم_صفری
چنان وامانده شد واژه برای شرح حال من
که دیگر وصف حالم را عبارت برنمی دارد
#رضا_حیدری_نیا
ای جوانی که از الان بزنی تیپ خفن
تا محرم بشوی یک پسر استایل بدن
دعوتت کرده امامت که بیایی هیئت
این درست است شما مخ بزنی با همه فن؟
ای جوان این همه مدت همه کاری کردی
لا اقل این دهه بر دین خدا تیشه نزن
ای که دانی عملت باعث ناراحتی اَست
پس دگر عشوه نیا خواهر من خواهر من
تو اگر سوی خدا یک نظری داشته ای
پله ها فاصله داری ز من و پیلهٔ تن
در نهایت همهٔ حرف من اینست فقط
که تو بهتر ز منی پس تو بیا جبهه شکن
#سید_طباطبایی
در شب تیرهٔ خود چشم به ماهی دارم
جز تماشای تو از دور چه راهی دارم
اشتباه تو دل از «اهل نظر» بردن بود
دلربایی تو اگر من چه گناهی دارم
بی سبب نیست که اینقدر شبیهیم به هم
مثل گیسوی تو من بخت سیاهی دارم
من حبابم شب دیدار تو ای ماه در آب
سخنی با تو به اندازهٔ آهی دارم
باز صد شکر که میخانهٔ آغوش تو هست
دست کم پیش تو ای عشق پناهی دارم
#شاه_بیت
چنان وامانده شد واژه برای شرح حال من
که دیگر وصف حالم را عبارت برنمی دارد
#رضا_حیدری_نیا
دل انگیزی شبیه بوی باران
شبیه چشمه ای در یک بیابان
تو چسبیدی چنان شیرین به قلبم
شبیه گز که می چسبد به دندان
🌸🌸🌸
#امیرحسین_گرمابی_بیدگلی
مرا با چشمهای بسته از پل بگذران ای دوست!
تو وقتی با منی دیگر مرا بیم معادی نیست
فاضل نظری
قهـوه و شعـر و خيـالِ تو و اين بادِ خنک
بـاز لبخنـد بـزن قهـوه شِكـر می خواهد
#صفورایالوردی